eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
477 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
مهمترین ویژگی حمید آقا بسیار خوش اخلاق و مهربان بودنشون بود. با هر شخصی میدونستن چطوری حرف بزنن و احترام همه رو نگه میداشتن، رفتارشون با خانواده هم خیلی خوب بود. 🧡🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 •{حــجـآبـــ مــن}•🤩 هوش شدن تمام تلاشتون فقط به زبون آوردن اسمش بود؟ هان؟کاملا معلوم بود تو شُکه با تعجب و دهان باز داشت نگاهم میکرد خیالم راحت شده بود از اینکه موفق شدم همه ی سوالامو به زبون بیارم فقط میمونه جوابش که خیلی کنجکاوم منم با کنجکاوی و حالت سوالی خیره شدم به چشماش بعد از چند ثانیه اون کم آورد و سرشو انداخت پایین یکم مکث کرد و بعد زبون باز کرد زینب_ چرا این سوالارو میپرسین؟ _ خب این چندوقت خیلی ذهنم درگیرتون بود. راستش نگرانتون بودم اینارو پرسیدم که شاید بتونم کمکتون کنم زینب_ کمکی از دست کسی بر نمیاد _ شریک دردتون که میتونم بشم؟ سرشو بلند کرد، کوتاه ولی عمیق بهم خیره شد_ از کجا بدونم حرفایی که میزنم بین خودمون میمونه و اونارو به کسی حتی مامانو بابام نمیگین؟ با اطمینان بهش نگاه کردم جوری که آروم بشه_ به من میاد خبرچینی کنم؟ به اطرافش نگاه کرد. شالشو صاف کرد.چادرشو درست کرد. چشماش رو سرتاسر اتاق میگردوند تا آخرش که رسید به من. بی قرار بود اینو خوب میفهمیدم از رفتارش لبخند زدم _ نگران نباش هرچیزی که بگی بین خودمون میمونه دست راستمو گرفتم بالا_ به شرفم قسم نفس عمیق کشید.چشماشو بست. خوب زیر نظر گرفته بودمش انتظارم زیاد طولانی نشد شاید دو دقیقه که شروع کرد به حرف زدن زینب_ جواب همه ی سوالتون خلاصه میشه تو یه کلمه...عشق. عشقی که 7 ساله تو دلم رخنه کرده عشق پسرعموم، خیلی تلاش کردم بیرونش کنم اما نشد. دلیل حال اونروزم هم این بود که خبر ازدواجشو شنیدم و رنگم پریده چون دیشب خیلی بهم فشار اومد آخه بله برونش بود. با هر کلمه ای که میگفت چشمام گشادتر میشدن اصلا فکر نمیکردم زینب عاشق کسی باشه اصلا...انتظارشو نداشتم خیلی متعجب شده بودم. باتعجب داشتم نگاهش میکردم مغزم ارور داده بود چشمایه قهوه ایشو باز کرد و مستقیم خیره شد تو چشمام زینب_ حالا فهمیدین؟ گیج سرمو تکون دادم که یهو مغزم فرمان داد _ گفتی 7 سال؟ مگه الان 16 سالت نیست؟ سرخو سفید شد.بازم سرشو انداخت پایین، آه کشید_ بله از بچگی. دیگه چشمام از این گردتر نمیشد ولی جلوی خودمو گرفتم چون میدیدم خیلی معذب شده آروم گفتم _ آهان. مطمئنی که عشقه؟ زینب_ نه. دیگه از هیچی مطمئن نیستم حتی از زنده بودن خودم. نمیدونم چطور دارم طاقت میارم ولی خوب میدونم خدا مواظبمه هوامو داره بهش لبخند زدم _ آره کاملا درسته خدا خیلی دوست داره اگه اون بالایی نبود تو هم الان اینجا نبودی. یکم فکر کن من مطمئنم میتونی فراموشش کنی و همینطور مطمئنم که این عشق نیست هوسیه که از بچگی برات مونده شاید چون کنارت بوده بهش حسی پیدا کردی. اما اگه تلاش کنی و توکلت به خدا باشه زودِ زود فراموشش میکنی...... به قلم : zeinab.z ادامه دارد......
🌹 •{حــجـآبـــ مــن}•🤩 و توکلت به خدا باشه زودِ زود فراموشش میکنیسرشو به عالمت فهمیدن تکون داد _ چشم تمام تلاشمو میکنم از جوابش خیلی خوشم اومد معلومه دختر عاقلیه که زود حرفمو قبول کرد اگه نمیشناختمش میگفتم الان با زدن این حرف میخواد جیغو داد کنه و اینجارو رو سرم خراب کنه ولی خودم میدونم که زینب با بقیه فرق داره. این دختر اینقدر آروم و مظلومه که آدم دلش نمیاد ناراحت ببینتش چشمامو باز و بسته کردم _ آفرین دختر خوب خندید. آروم و باوقار _ راستی؟ سوالی نگاهم کرد _ راستش میخواستم شما و خانوادتونو دعوت کنم خونمون باتعجب_ ما رو؟ به چه مناسبت؟ _ همینجوری. آخه من از شما خیلی برای خانوادم تعریف کردم اونام کنجکاون ببیننتون لبشو گزید_ همرو گفتین؟ شیطونیامو! خراب کاریامو! قلبمو! خیلی سعی کردم جلوی قهقه‌مو بگیرم واقعا قیافش خنده دار شده بود_ بله همرو لبو شد چجورم دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم. شروع کردم بلند بلند خندیدن اونم هر لحظه لبوتر میشد فکر کنم داشت خرابکاریاشو یادآوری میکرد _ خب پس من به مامان میگم با خونتون تماس بگیره صحبت کنهسرشو تکون داد بدبخت زبونش بسته شد زینب بعد از خداحافظی درو بستم و اومدم بیرون از بیمارستان راه افتادم سمت ایستگاه تاکسی اومدم به امروز فکر کنم که گوشیم زنگ خورد دستمو بردم تو کیفم اوف حالا مگه پیدا میشه دستمو بیشتر فرو کردم داخلش آها آها پیدا شد _ الو مریم_ الو سلام. زینب خوبی؟ _ سلام مریم ممنون تو خوبی؟ چه خبر؟ مریم_ مرسی. هیچی میدونستی فرداشب نتایج کنکور میاد؟ تعجب کردم _ واقعا؟ مریم_ آره الان نزدیک سه ماهِ دیگه. یکی از بچه ها بهم گفت _ آها باشه. پس من فردا شب نگاه میکنم مریم_ مال منم نگاه میکنی؟ _ آره مشخصاتتو بفرست نگاه میکنم مریم_ باشه دستت طلا. خب دیگه مزاحمم نشو خدافظ..... به قلم : zeinab.z ادامه دارد.....
دو پارت امروز رمان تقدیم نگاهتون🌹😌
<•🖤🥀•> ❄️ برید فقط نوڪری اهل بیت ڪنید اگر میخوایید خیر دنیا و آخرت رو ببینید•° بچسبید به اهل بیت ؛ علمی بهش رسیدیم تجربی بهش رسیدیم :) […استاد‌رائفےپور…] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡•°
(:" اگه‌کسی‌تو‌کُما‌باشه؛ خانوادش‌همه‌منتظرن‌ڪه‌برگرده... خیلیامون‌تو‌کمای‌گناه‌رفتیم؛ اَهل‌بِیت‌منتظرمون‌َند... ؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 یھ وࢪدے داࢪیم که اگھ بخونیم...😂 ✅کانال هواداران استاد رائفی پور
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
بزرگواران ساعت رمان حوالی ساعت ۱۴ است از ساعت ۱۴ تا ۱۵ بین این ساعت ها پارت گذاری میشه ان‌شاءالله
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
به روی چشم یکی از پیشنهاد ها رمان ناحله بود ان‌شاءالله گذاشته میشود
🎙 🌱 مااز میترسیم،چون پایان یافتن فرصت را دوست نداریم.🤷🏼‍♂ تنها راه شدن،وزنده ماندن ♥است. بهترازما،درحال زندگۍهستند. 🌿
⛔️ ❴ شما از حجاب خوشت نمیاد؟! باشه بی‌حجاب باش ولی دیگه حق نداری از قانون حرف بزنی،! حتی اگه کسی اومد با ماشین زد لِهت کرد! چرا؟؟! چون از نظر اون هم قوانین راهنمایی رانندگی مسخرن و اشتباه! یاد بگیریم به تمام جوانب فکر کنیم و بعد صحبت کنیم...☝️🏻 🕊🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ روحانی اینو ببینه سکته میکنه 👌 ماشاالله به این بانوی انقلابی ♨️ خانم دکتر منصوره معصومی از خیانت های حسن روحانی ⚠️ نشست بصیرتی با حضور خانم دکتر معصومی ✅ 🔻 ویژگی‌های دختر مومن انقلابی 🔻 ناگفته‌های زندگی سیاسی_اجتماعی بزرگ بانوی سیاست 🔻 چگونه همانند فاطمه (س) فعال سیاسی_اجتماعی باشیم؟ 🖤ما از تبار ، مدافعان ولایت هستیم ...🖤
.🥀. 🌱 رو خودٺون جورے ڪار ڪنید ڪہ اگر یڪ گناه هم ڪردید گریٺون بگیره...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گُفٺ‌مادرٺان؟ گفٺیم‌زهرا..." ما‌بچه‌های‌مآدر‌پھلو‌شڪسته‌ایم 💔
⟮•🌊•⟯ . مرا‌دربربگیراےمھربان‌‌هرچند‌میدانم ندارم‌طاقتِ‌آغوشِ‌یڪ‌دریا‌زلالۍرا • 🌱(: 💍(:
💫💫💫 نام : انسان نام خانوادگۍ : آدمی زاد نام پدࢪ : آدم نام مادࢪ : حوا لقب : اشࢪف مخلوقاٺ🌟 نژاد : خاڪی صادره :دنیا⚡️ مقصد : آخࢪت🌿 ساڪن : ڪهڪشان راه شیری🌌 , منظومه شمسی💫,زمین🌎 منزل : استیجاری ساعت حرکت پرواز : هرگاه خداوند صلاح بداند🍃 مڪان : بهشت🌿 اگࢪ نشد جهنم🔥 وسایل مورد نیاز : 1- دو متࢪ پارچه (کفن)⬜️ 2- عمل نیک🤝 3- انجام واجبات🧕🏻 4- امر به معروف و نهی از منکر👌🏻~✋🏻 5- دعای والدین و مومنین💐 6- نماز اول وقت📿 7- ولایت ائمه اطهاࢪ💚 از آوࢪدن باࢪ اضافہ از قبیݪ : حق الناس💥 , غیبٺ🤐 و تهمٺ😏 و غیره جداً خودداری نمایید.❌ جهٺ یادگاڕۍ قبل از پرواز از اموال خود بین فرزندانتان به عدالٺ تقسیم کنید.👌🏻 برای ڪسب اطلاعاٺ بیشتر به قرآن و سنٺ پیامبر (ص) مراجعه فرمایید🍃 با شماࢪه هاے زیࢪ تماس حاصل نمایید : ( سوره بقره🌟/186 ) (سوره نسا🌟/45) (سوره توبه🌟/12 9) (سوره اعراب🌟/55) سرپرست کاࢪوان : حضرت عزرائیل تهیه و تنظیم : سرنوشت الهے✨ 🕊🖤🌙
ایران‌ایران‌ڪربلا کربلا‌بھ‌گوشی!؟😞 دلمون‌‌تنگ‌شده...🚶‍♂💔 🕊🖤