eitaa logo
🇮🇷امام عصریا
448 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
165 فایل
☀️همت ما برای توست مهدی جان☀️ 💠امام خميني: تربيت انسان از حكومت و انقلاب هم مهمتر است. #مجموعه_تربیتی_امام_عصریا پایگاه بسیج مسجد امام عصر عج «جهت ثبت نام : @emamasrishoo» @Oo_hast : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نو+جوان
🌍 | دنیات دست کیه؟ 📆 مأموریت نو+جوان برای کسانی که می‌خواهند سالشان را به دست امام‌زمان (عج) بسپارند ⛵️ یک تکه چوب روی آب، می‌تواند یک قایق کوچک بشود که به‌ سمت مقصدی می‌رود و هم می‌تواند بدون ‌هیچ مقصدی بی‌هدف روی آب این طرف و آن طرف برود. فرصت زندگی‌ یک‌ساله‌ای که ابتدای هرسال در اختیار ما قرار می‌گیرد مثل همین تکه چوب است. هم می‌توانیم همین‌طوری روزهایش را بگذرانیم و هم می‌توانیم به‌ سمت مقصد درستی هدایتش کنیم. این مقصد درست برای ما آدم‌های روزهای غیبت، مفیدبودن برای سربازی امام‌زمان و زمینه‌سازی شخصی و گروهی برای ظهور ایشان است. 👹 از هیولاهای تنبلی و بی‌انگیزگی فرار کن در مأموریت زنگ آخری که سال99 با هم گذراندیم، چند سؤال نوشتیم تا سال99 را خریدارانه ارزیابی کنیم و ببینیم چه کردیم. حالا در این مأموریت می‌خواهیم برای سال جدیدمان که در یک اتفاق خیلی خوب با ماه شعبان شروع‌ شده، برنامه بریزیم و ببینیم از جان سال جدید چه می‌خواهیم و چطور باید قایق امسالمان را به‌ سمت مقصد درست هدایت کنیم. 📝 برای این کار می‌توانیم یک قلم و کاغذ بیاوریم و به دو سؤال اساسی زیر پاسخ بدهیم. ❓اوّلین و مهم‌ترین سؤالی که برای برنامه‌ریزی در سال جدید به ما کمک می‌کند این است که بدانیم درخواستمان از خودمان چیست؟ این را در هرچند زمینه که بخواهیم می‌شود تقسیم کرد. مثلاً علمی، اخلاقی، دینی و ... از خودم بپرسم درخواستم در زمینه علمی از خودم چیست؟ ❓ دومین سوال یک جدول نیاز دارد. بعد از اینکه به سؤال بالا پاسخ دادی، یک جدول بکش با چهار ستون و بالایشان بنویس؛ 🔸 کارهایی که الآن دارم انجامشان می‌دهم (مثلاً درس‌خواندن، کلاس زبان، ساعاتی که در شبکه‌های اجتماعی هستم و ...) 🔸 کارهایی که باید انجامشان بدهم (برای کنکور برنامه‌ریزی کنم، کلاس ورزش بروم و ...) 🔸 کارهایی که دلم می‌خواهد انجامشان بدهم (قرآن را حفظ کنم و ...) 🔸 کارهایی که از من منتظر بهتری می‌سازد (یا کارهایی که از من انسان مفیدتری در دوران ظهور می‌سازد) این ستون آخر، قرار است انتخاب تو از بین سه ستون قبلی باشد. ستون آخر به تو کمک می‌کند که از بین تمام علایق و مشغولیت‌های پراکنده‌ات بتوانی آن‌ها که مهمترند را شناسایی کنی و برای رسیدن بهشان برنامه بریزی. علاوه بر آن کمکت می‌کند تا از هیولاهای تنبلی و بی‌انگیزگی هم فرار کنی. 😉 جدولت را (قبل از پرکردنش) با دوستانت به اشتراک بگذار و درباره این مأموریت با آن‌ها صحبت کن. چطوری مأموریت را بارگذاری کنم؟ 📲 به صفحه «خودم» در نو+جوان برو، حالا یک ➕ کوچک کنار صفحه سمت راست می‌بینی، روی آن کلیک کن. در قسمت موضوع، مأموریت را انتخاب کن و در قسمت بارگذاری عکس یا متنت را بارگذاری کن. 💠 راستی! درباره این مأموریت با دوستانت صحبت کن و آن‌ها را به مأموریت دعوت کن. ☀️ ☀️ 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از نو+جوان
🗓 | *ماه مواسات* 🌕 هریک از ماه‌های قمری نام‌های متعددی دارد. یکی دیگر از نام‌های ماه رمضان ماه است. آقا فرمودند: «مواسات یعنی همراهی کردن و کمک کردن به برادر مؤمن در همه‌ امور. انسان وظیفه بداند {برای} کمک فکری، کمک مالی، کمک جسمانی، کمک آبروئی. این مواسات است.» 👌 در این ماه مبارک، روزه گرفتن واجب است و آثار فراوانی دارد. یکی از آثار روزه گرفتن چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی است. انسان توانگر هر آنچه را که در زندگی بخواهد، می‌تواند به‌آسانی به دست آورد. خداوند متعال با واجب کردن روزه، زمینه مواسات بین مؤمنین را فراهم کرده است. انسان روزه‌دار با چشیدن طعم بخشی از این سختی‌ها، حال افراد ضعیف جامعه را به‌خوبی احساس می‌کند. به وجود آمدن چنین حسی در انسان سبب می‌شود تا کمک کردن به افراد ضعیف جامعه را وظیفه خود بدانیم. 😉 این احساس وظیفه در مورد جامعه مؤمنین همان مواساتی است که در ماه شعبان و در صلوات شعبانیه از خداوند متعال خواسته بودیم. در بخشی از این صلوات می‌خواندیم «وَ ارزُقنی مُواساةَ مَن قَتَّرتَ‌ عَلَیهِ مِن رِزقِکَ بِمَا وَسَّعتَ عَلَیَّ مِن فَضلِکَ ... » در این بخش از خداوند متعال می‌خواهیم تا با روزی که از فضل و رحمت خود به ما داده است به افراد مستمند و ضعیف جامعه کمک کنیم. ➕ اگرچه «مواسات با مساوات فرق دارد{و به معنای}برابری نیست» اما می‌توانیم قبل از فرارسیدن ماه مبارک رمضان به استقبال آن برویم. می‌توانیم با سیل خروشان کمک‌های خود به مستمندان بخشی از دردها و مشکلات آن‌ها را کاهش دهیم.... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16903
هدایت شده از نو+جوان
☀️ |‌ مرثیه‌ای برای خورشید 1️⃣ پای روضه آقا- بخش اول 🥀 روایتی از واقعه ضربت ‌خوردن امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در کلام رهبر انقلاب 🌑 هوا تاریک بود. خیلی‌ها هنوز خواب بودند. امام، آرام وارد مسجد شد. اینجا و آنجا، مردم گوشه‌ گوشه مسجد، در تاریکی سحر، نافله می‌خواندند. بعضی‌ها هم خواب بودند. علی علیه‌السلام در محراب ایستاد. قامت بست به نافله. سوره انبیا را می‌خواند: «واقترب الوعد الحقّ فاذا هی شاخصة ابصار الّذین کفروا». مردم شنیدند امیرالمؤمنین ده ‌آیه از این ‌آیات را خواند. میانشان آیاتی بود منطبق با حال خودش: «انّ الذین سبقت لهم منّا الحسنی اولئک عنها مبعدون. لایسمعون حسیسها و هم فی مااشتهت انفسهم خالدون». در رکوع یا سجده بود که شمشیر ابن ‌ملجم بر فرق سرش فرود آمد؛ شمشیری که به بهایی گزاف به کشنده‌ترین زهری که پیدا می‌شد، آغشته شده بود. ⚡️ پیشانی‌اش، همان‌که سال‌ها در همین ‌محراب به سجده‌های طولانی، عبادت خدا را کرده بود، شکافت. علی آه و ناله‌ای نکرد. خودش را حفظ كرد. صبر کرد. شدت ضربه زیاد بود. به‌صورت روی زمین افتاد. كسی کنارش نبود. هنوز نماز شروع نشده بود. مسجد همچنان تاریك بود و مردم، متفرّق، مشغول خواندن نافله بودند. همین شد که اولِ كار، كسی نفهمید چه اتفاقی افتاده. 🔸 علی لب باز کرد؛ اولین کلمات بعد از ضربت خوردن: «قائلاً بسم‌اللَّه و باللَّه و علی ملّة رسول اللَّه؛ به نام خدا و برای خدا و بر طریقه رسول خدا، حاصل زندگی را تقدیم این ‌راه كردن». این ‌جمله‌ها، درست همین ‌جمله‌ها، سال‌ها بعد هم شنیده شد؛ وقتی حسین، پسر علی علیه‌السلام، ضربت خورد و با صورت بر زمین افتاد. «فزت و ربّ الكعبه»؛ به خدای كعبه رستگار شدم... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17068
هدایت شده از نو+جوان
☀️ |‌ مرثیه‌ای برای خورشید 2️⃣ پای روضه آقا- بخش دوم 🥀 روایت شهادت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در کلام رهبر انقلاب 😞 انگار دستی مشتی خاک از دل بیابان برداشته و پاشیده بود روی سر شهر؛ از همان‌بیابان که علی بعد از فاطمه، سر به سینۀ چاه آن می‌گذاشت و غربتش را گریه می‌کرد. کوفه سراپا شده بود ماتم؛ ماتمی که از محراب خونین مسجد آغاز شده بود. 🕌 در و دیوار مسجد کوفه و مردمی که آن‌جا جمع می‌شدند، بارها مناجات‌ها، دعاها و راز و نیازهای علی را با خدا شنیده بودند، اشک‌های او را دیده بودند، عبادت مخلصانه، بیانات عارفانه و گاه حتی شکوه‌ها و رنج‌های او را هم. حالا ناگهان، شب نوزدهم، در مسجد کوفه شنیده بودند صدای علی بلند شد که: «فزت و ربّ الکعبه» دست جنایتی در تاریکی شب، امیرالمؤمنین را هدف قرار داده بود. روز که کسی جرئت نمی‌کرد مقابل علی ظاهر شود یا بخواهد با او نبرد کند. کجا کسی بود که بتواند به امیرالمؤمنین در روز روشن سوءقصد کند؟ در شب، آن هم در حال نماز، در محراب عبادت فرق علی را شکافته بودند. از همان‌وقت، از همان‌لحظه که مردم صدای هاتف را شنیدند که خبر از حادثۀ عظیم دربارۀ امیرالمؤمنین می‌داد؛ از همان‌وقت که رفتند طرف مسجد و با پیکر خون‌آلودِ امیرالمؤمنین مواجه شدند، غمی روی دلشان نشسته بود که لحظه‌به‌لحظه سنگین‌تر می‌شد. جملات دختر پیامبر انگار در گوش‌هایشان زنگ می‌زد... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17073
هدایت شده از نو+جوان
| فرمان امتحانت را به دست بگیر 2️⃣ قسمت دوم 😉 ترفندهایی برای شب و روزهای امتحانی 🤔 شما هم این شکلی هستین؟ اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که در روزهای نزدیک امتحان و شب امتحان تمام خلاقیت و ابتکارتان رشد می‌کند، به کارهای هنری علاقه‌مند می‌شوید. دوست دارید همه کتاب‌های غیر درسی دنیا را بخوانید و کلی ایده فرهنگی به سراغ ذهن‌تان می آید. اول این‌که هرجایی که بیشتر چشم‌تان می‌خورد بنویسید که درس خواندن مهم‌ترین کار امروز شماست و هیچ جایگزینی ندارد. بعد هم یک کاغذ و قلم کنار دست‌تان قرار بدهید، هر کار و ایده‌ای به ذهن‌تان می‌رسد یادداشت کنید و به خودتان قول بدهید بلافاصله بعد از امتحانات به موارد این لیست یکی یکی و دقیق رسیدگی کنید. 📄 خلاصه‌ به دست باشید خلاصه‌نویسی‌هایی که از ابتدای سال داشتید را چند بار بخوانید و حتی خلاصه‌تر‌شان کنید. نقشه کلی از مباحث بکشید که با نگاه کردن به آن جزئیات هم به ذهن‌تان برسد. همین خلاصه‌ها را دائم به دست گرفته و مرورشان کنید. لازم نیست برای خلاصه‌نویسی وسواس به خرج دهید، همین که هم بخوانید و هم بنویسید برای یادگیری کمک بسیار بزرگی است. فقط کلیدواژه‌های اصلی را یادداشت کنید. فراموش نکنید که شب امتحان بیشتر باید به مرور درس‌ها اختصاص پیدا کند. 😊 حالت خوب باشد برای این‌که در امتحان‌تان موفق باشید باید حال جسم‌تان هم خوب باشد. این‌که از وقت شام و نهار بزنید و در آن زمان هم درس بخوانید اصلا کار هوشمندانه و منطقی نیست. تغذیه سالم و کافی داشته باشید، با ورزش و استراحت کافی نشاط‌تان را حفظ کنید. این‌که روز امتحان به خاطر کم‌خوابی یا خواب نا‌مناسب چشم‌های‌تان آلبالو گیلاس بچیند تقصیر هیچ کس جز خودتان نیست. ممکن است وسوسه شوید که از زمان خواب‌تان برای مطالعه استفاده کنید. ذهن خسته و خواب‌آلود آمادگی چندانی برای یادگیری مطالب ندارد. از طرفی زمان امتحان یادآوری آن‌چه یاد گرفته‌اید حسابی سخت می‌شود. حواس‌تان باشد کم‌خوابی دست و پای حافظه‌تان را می بندد. ممکن هم هست که وسط امتحان به کل خواب‌تان ببرد و با صدای مراقب بیدار شوید. 😎 بپرس که بگم سعی کنید در روز و شب‌های باقی مانده تا امتحان حتما تعداد زیادی نمونه سوال حل کنید. جواب‌ها را تحلیل کنید و سوال جدید را دوباره حل کنید. این کار هم شما را با سبک سوالات آشنا می‌کند و هم نگرانی‌تان برای این‌که جواب سوالات را می‌دانید یا خیر بر طرف می‌کند. البته حل کردن نمونه سوال همیشه به صورت کتبی نیست گاهی لازم است با خواهر و برادرهای‌تان مسابقه پرسش و پاسخ برگزار کنید. آن‌ها از شما سوال بپرسند و شما هم از امتحانی که آن‌ها دارند سوال کنید هم سرعت یادآوری مطالب در ذهن‌تان زیاد می‌شود و هم با نقطه ضعف‌هایی که دارید آشنا شده و تا دیر نشده جبران‌شان می‌کنید. 🏅 اولویت اول‌ها بعضی از مباحث در کتاب درسی به عنوان پایه سایر مطالب محسوب می‌شوند. وقتی آن‌ها را یاد بگیرید کارتان راحت شده و بهتر پیش می‌رود. پس اول سراغ این مباحث بروید. خوب یاد بگیرید و اشکال‌تان را از هم‌کلاسی‌ها سوال کنید. آن‌چه معلم برای یادگیری آن تاکید کرده است را حتما بخوانید. لازم نیست درس ها را مو به مو حفظ باشید، بلکه باید درس را به خوبی فهمیده و بتوانید به خوبی هم متنقل کنید. زمان را صرف حفظ کردن خط به خط کتاب نکنید. 🤓 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
هدایت شده از نو+جوان
😉 | کسب‌وکار بزرگان 📝 فکر می‌کنید بزرگان و شخصیت‌های مهم کار کردن را از کجا شروع کردند؟ 😎 سراغ هرکسی را که بگیری، دانشمند، عالم و عارف، مکانیکیِ ماهر محله، خیاط تردست، مخترع نوآور و حتی معمار باسابقه؛ همه از یکجایی همین حوالی شروع کرده‌اند. از همین حوالی نوجوانی که هنوز دنیا برای خیلی‌ها شوخی است، آن‌ها روزهای زندگی و ساعات عمرشان را جدی گرفتند، ثانیه به ثانیه‌اش را استفاده کردند و همه‌شان را یکی‌یکی تبدیل به پله کردند و گذاشتند زیر پایشان و بالا رفتند. 🍲 از قابلمه فروشی تا ریاست ‌جمهوری (محمدعلی رجایی) فوت پدر، خانواده را دچار تنگی و سختی معیشت کرد تا جایی که محمدعلی مجبور شد از دوران تحصیل ابتدایی در مغازه یکی از بستگان نزدیک خود در بازار قزوین مشغول بکار شود. در سال ۱۳۲۶ تصمیم گرفت به تهران برود و در آنجا به شاگردی در بازار تهران پرداخت. ابتدا در یک مغازه آهن‌فروشی و سپس بلورفروشی کار می‏ کرد و با درآمدی که داشت به همراه مادرش زندگی می‌گذراند‌. دوران دست‌فروشی محمدعلی رجایی در همین سال‌هاست که با یکی از دوستان خود به‌صورت مشارکتی ظروفی از جنس روی، مثل کتری، قابلمه و بادیه‏ های آلومینیومی می‌خریدند و در محله‌ها و خیابانهای جنوب شهر می‌فروختند‌. او هم‌زمان درسش را که به‌صورت موقت رها کرده بود، ادامه می‌داد. 📍 از خیاطی تا هسته‌ای! (شهید احمدی روشن) اوقات فراغتش را به ورزش کشتی می‌گذراند و تابستان‌ها نیز در خیاطی مشغول کار می‌شد. لباس‌های خوبی می‌دوخت... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=14786
هدایت شده از نو+جوان
✊ * | قصه آقای قصه‌گو* 🎤 گفت‌وگو با ، نویسنده داستان‌های کودک و نوجوان ☀️ ظهر یکی از همین روزهای گرم تابستان ۱۴۰۰ بود که به آقای نویسنده زنگ زدیم. می‌خواستیم خالق «تن‌تن و سندباد» و «قصۀ ما مثل شد» برایمان از چندوچون نوشتن و خواندن و قصه‌گفتن بگوید. محمد میرکیانی در سال ۱۳۳۷ در تهران به دنیا آمده است. او بیشتر از سی‌سال است که برای ما و نسل‌های پیش از ما قصه و داستان می‌گوید؛ قصه‌هایی که یا خوانده و شنیده‌ایم، یا اقتباس‌های تلویزیونی و کارتونی‌شان را دیده‌ایم. تا فهمید حرف، حرف نوجوان‌هاست، با روی باز پیشنهاد مصاحبه‌مان را پذیرفت. آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفت‌وگوی کوتاه و سراپا شوق ماست برای کسی که عمرش را پای نوشتن برای نوجوان‌ها گذاشته. 😌 اوّل از همه خواستیم برایمان قصۀ نویسنده‌شدنش را بگوید! گفت: «من نوشتن را از ایام نوجوانی شروع کردم. دقیق‌ترش می‌شود از ۱۶سالگی. کارگر حروف‌چین چاپخانه بودم. خیلی کتاب می‌خواندم. از همان‌وقت‌ها به نوشتن علاقه‌مند شدم؛ امّا چرا ادبیات کودک و نوجوان را انتخاب کردم؟ چون فکر می‌کنم هرکس که با یک گروه سنی ارتباط برقرار می‌کند و دغدغۀ آن‌ها را دارد، می‌تواند از نگرانی‌ها و فکرهایش برای آن‌ها بنویسد. من تصور کردم که می‌توانم وارد دنیای ذهنی نوجوان‌ها بشوم. همین شد که شدم نویسندۀ کودک و نوجوان.» 📝 به آثارش که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم خیلی وقت‌ها رفته سراغ افسانه‌ها، قصه‌های عامیانه و ضرب‌المثل‌های ایرانی. خیلی‌وقت‌ها هم می‌شود ردپای آثار کهن فارسی مثل تاریخ بیهقی، مثنوی معنوی، آثار نظامی گنجوی و ... را در داستان‌هایش پیدا کرد؛ درست برخلاف چیزی که این‌روزها در ویترین برخی کتاب‌فروشی‌ها که غالباً مشتاق ادبیات غیرفارسی و خارجی هستند، می‌بینیم. این‌ها را که با هم مرور کردیم، به این موضوع اشاره کرد: «ادبیات کهن و عامیانۀ ایران، جزو غنی‌ترین ادبیات‌ جهان است. ما در همۀ آثار ادبیات کلاسیک، چیزی به این قدرت نداریم. پس منابع خوبی برای بازنویسی ادبیات کودک و نوجوان در دست ماست. وقتی به این منابع نگاه می‌کنیم، می‌بینیم پُرند از مفاهیم دینی و آموزه‌های سبک زندگی؛ انگار که آیینۀ تمام‌نمای اندیشه‌ها و شکست‌ها و پیروزی‌های مردم ایران باشند. پس چه چیزی بهتر از این‌ها برای بازنویسی؟» بعد هم اشاره کرد که در میان آثارش، تنوع خوبی ایجادکرده و هم داستان‌های واقع‌گرایانه دارد، هم داستان‌های فانتزی و هم قصه‌های عامیانه... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=20931
هدایت شده از نو+جوان
💠 | مبارزه همیشگی 🌍 از گسترش تشیع در ایران تا مبارزات امام رضا علیه‌السلام 🌿 ورود تشیع و مکتب محبت و ارادت به اهل‌بیت به ایران، یک‌باره نبوده است بلکه به صورت تدریجی بوده و قرن‌ها طول کشید تا این مکتب در سراسر ایران رسوخ کند. وقتی مطالب تاریخ‌نگاران را می‌خوانیم، پذیرش اسلام از سوی ایرانیان با رضایت بوده است. هرچند در مناطقی مقاومت‌ها و درگیری‌هایی رخ داد، ولی درمجموع، سرعت و وسعت پذیرش اسلام در ایران، نشان از استقبال مردمان این سرزمین از توحید و معارف دین رسول‌الله (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه وسلم) داشت. 👀 بعدها به‌واسطه شرایطی که در سرزمین‌های اسلامی حاکم شد و به دلیل برسرکار آمدن دولت‌ها و خلفای غاصب و ظالم، ایران کم‌کم به پایگاه دوستداران و مریدان اهل‌بیت تبدیل شد. شاید برای شما نوجوانان جالب باشد که بدانید ورود تشیع به ایران، چند مرحله اصلی داشته است... 🔻برای خواندن متن کامل به سایت یا * نو+جوان* مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=18801
هدایت شده از نو+جوان
💡 | ماجرای نامگذاری 🗓️ همانطور که می دانید فاصله میان ۱۲ ربیع الاول، ولادت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) بنا بر روایات اهل سنت تا روز ۱۷ ربیع الاول که ولادت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) بنا بر روایات موجود در شیعه است هفته وحدت نامیده شده است. روشن است که وحدت میان مسلمانان و اتحاد بین فرقه های اسلامی امری لازم و ضرروی است. وحدت میان شیعه و سنی باعث می شود تا جهان اسلام مقابل قدرت های استکباری پیروز شود. 💌 روایتی که می خوانید گوشه ای از داستان نامگذاری این ایام است: 🗡️ از همان روزهای اولِ تبعید، آقای خامنه‌ای با جریانی مواجه شد که کارشان، دمیدن بر اختلافات مذهبی منطقه بود. پول می گرفتند و کارهایی می‌کردند تا سُنی را پیش شیعه منفور کنند و شیعه را پیش سنی. ..آقای خامنه‌ای برای مقابله با دسیسه‌های تفرقه‌افکنان، ابتدا راهِ دوستی با علمای اهل‌سنت منطقه را در پیش گرفت و برای مولوی‌های منطقه، پیام اتحاد فرستاد. ..بعد، کار از پیام و مکاتبه فراتر رفت. آقای خامنه‌ای به دیدار مولوی‌ها می‌رفت و آنها به مهمانیِ این روحانیِ تبعیدی می آمدند. 🔶️‌ قدم بعدی، عملی‌کردن پیشنهادی بکر و وحدت آفرین در راستای زدودن اختلافات بود؛ پیشنهاد نام‌گذاریِ هفته‌ای به نام «هفتۀ وحدت» و برگزاری جشن‌هایی به مناسبت میلاد حضرت رسول. «قبل از انقلاب، اولین بار این هفتۀ وحدتی را که امروز معمول شده، ما در ایرانشهر راه انداختیم. ایام ربیع‌الاول شد. من به مسجد نور، مسجدِ رفیق قدیمی، آقای مولوی قمرالدین رفتم و به ایشان گفتم روز دوازدهم، روایت شماست؛ روز هفدهم، روایت ماست. بین اینها فاصلۀ کمی است؛ بیایید از دوازدهم تا هفدهم را جشن بگیریم. و من به عنوان حسن نیت، روز دوازدهم را در مسجد آل‌رسول جشن می‌گیرم و همین کار را هم کردم.» 📚کتاب برتبعید 📖 صفحه ۱۶۳ و ۱۶۴ 💫 آیت الله سیدعلی خامنه ای و نوجوانان ایران اسلامی 🌱 @Nojavan_Khamenei