.
#شب_جمعه
یا #حضرت_ام_البنین (س)
از غم ام بنین دیده پراز الماس است
صحن بین الحرمین غرق شمیم یاس است
بهرِ تسلیتِ بر ساقی عطشان حسین(ع)
فاطمه این شب جمعه حرم عباس(ع) است
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
.
.
#نوحه_سنتی #فاطمیه
#زمینه
#حضرت_زهرا_نوحه
مادر تو از این خانه ، رفتی چه غریبانه
پاشیده ز هم جمع شمع و گل و پروانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
با چشم خودم مادر، دیدم که تو را کشتند
جرم تو چه بود آخر ، بر گو که چرا کشتند
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
تو اشک مرا دیدی ، من داغ تو را دیدم
تو پشت در افتادی ، من دور تو گردیدم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
شبها چه غریبانه ، با ناله سحر کردی
زخم جگر خود را ، پنهان ز پدر کردی
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
کی می رود از یادم در گوشه این خانه
با بازوی بشکسته کردی سر من شانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
در دیده خود هر شب خوناب جگر دارم
با گریه نگه باشد بر این در و دیوارم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
این خانة در بسته این گریه آهسته
پیوسته به من گویند از پهلوی بشکسته
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
استاد حاج #غلامرضاسازگار ✍
#استاد_سازگار
.......................
ویا به #سبک_زینب_زینب_زینب
یازهرا ۲ فاطمه جانم
.👇
.
#حضرت_ام_البنین
مادر بی نظیر
همسر شیر خدا حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی بِیْتُ الْولا حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی والا نَسَب معنی عشق و ادب
جلوه ی جود و سخا حضرت اُمُّ الْبَنین
قابل تمجید او رهرو توحید او
پاک چو آب بقا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر چار آفتاب آینه ی نور ناب
مادر کرب و بلا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر عبّاس او عطر گل یاس او
گلبُن عشق و وفا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر ایثار ها سایه ی گلزار ها
عطر خوش باغ ها حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی پاکیزه دل نور ازو مشتعل
عشق ازو بر ملا حضرت اُمُّ الْبَنین
عفّت او بی بدیل آیت حق را دلیل
مظهر حُجْب و حیا حضرت اُمُّ الْبَنین
خادم او «یاسر» و ، مهر ازو ظاهر و
شور دل بی نوا حضرت اُمُّ الْبَنین
**
حاج محمود تاری «یاسر» ✍
..................
#سبک_میگذرد_کاروان
.
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین (س)
در عالم خلقت
همچون نگینی تو
ام الادب هستی
مردآفرینی تو
بانوی ایثار و
ام العلمدار و
محبوبه ی زهرا
ام البنینی تو
یا حضرت مادر ام البنین جانم
بهرِ غم زهرا
تب کرده ای هر شب
نام حسینش را
آورده ای بر لب
دادی قمرها تو
چهارتا پسرهاتو
گفتی همه هستم
فدائی زینب
یا حضرت مادر ام البنین جانم
داغ جوان دیدی
حتما عصا میخای
بهر عزاداری
ماتمسرا میخای
ای مادر سقا
افتاده ای ازپا
بعد از حسین دیگه
مرگ از خدا میخای
یا حضرت مادر ام البنین جانم
خشکیده لب کشتن
نور دو عینت رو
عریان رها کردن
جسم حسینت رو
از شدت گریه
چشمات ورم داره
دیده مدینه هم
این شور وشینت رو
یا حضرت مادر ام البنین جانم
#مرتضی_عابدینی ✍
👇
چشام شده یه کاسه خون
قدم شده دیگه کمون
سیرشده ام من از زمون
"قوتِ شب و روزم غمه"
شد خونه ام ماتمسرا
دارم به هر لحظه عزا
راضی به مرگم ای خدا
"بعد از حسینِ فاطمه"
ای وای من
دارم زغم میبارم
خزون شده بهارم
ام البنین نخوانید
دیگه پسر ندارم
_____
فدائی ولایتم
کنیزی شد سعادتم
من عاشق شهادتم
"کنیز اهل بیت شدم"
با خدمت آل عبا
با اشک بین روضه ها
من بادعای مرتضی
"عزیز اهل بیت شدم"
ام البنین
یعنی غلامِ فاطمه
محوِ مقام فاطمه
دیگر نخوان مولای من
من را بنام فاطمه
-------
موی سرم سپید شده
دلتنگیام شدید شده
چون پسرم شهید شده
"تو سرزمینِ کربلا"
من بی حسین عذاب شدم
از فرط گریه آب شدم
شرمنده ی رباب شدم
"دارم میمیرم ای خدا"
ای وای من
آب به حرم نیومد
سقائی هم نیومد
ناله ی زینب این شد
آب آورم نیومد
-----
#مرتضی_عابدینی ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
👇
حاج عادل رضاییواحد حضرت ام البنین عادل رضایی.mp3
زمان:
حجم:
4.33M
اجرای سبک:
شهید عادل رضایی
.
#زمزمه #زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#عبدالله_باقری ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
"زبانحال جناب بشیر با حضرت ام البنین سلاماللهعلیها"
گفتم از چهار تا قرص قمرت / گفتی از حسین بگو
گفتم از چهار تا یاس پرپرت / گفتی از حسین بگو
وقتی گفتم از غم هر پسرت / گفتی از حسین بگو
((پس با اجازه بیبی))
حسینت و تنها دیدن
از بعد علقمه بهش میخندیدن
دور حسین اومدن و ...
تیر سه شعبه توی قلبش زدن و ...
خم شده بود رو ذوالجناح
با نیزه سجده بُردنش توو قتلگاه
رو خاکا بی یار و غریب
اُفتاده بود شَیبُالخَضیبْ خدُّالتَّریب ۲
آجرکِالله یا اُمَالبنین ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گفتم از عباس و مشک و اضطراب / گفتی از حسین بگو
گفتم از تشنه لبیش کنار آب / گفتی از حسین بگو
گفتم از شرمندگیش پیش رباب / گفتی از حسین بگو
((پس با اجازه بیبی))
تنهایی گیر آوردنش
با زور نیزه ته گودال بُردنش
پیِ اذیتش بودن
زنده بود و توو فکر غارتش بودن
سواره زد ؛ پیاده زد
حرمله تیر آخر و ایستاده زد
آخ! پیرمردا اومدن
نشستن و عصا به پیکرش زدن ۲
**
مادر! بسه یا باز بگم؟
کار و تموم کردن و ریختن توو حرم
میون اون شعله و دود
توو خیمهها قحطی معجر شده بود ۲
آجرکِالله یا اُمَالبنین ۳
.
👇