ما را به مجلس آقا کشید و رفت
دیوانه ای که از قفس آخر پرید و رفت
دلگیر بود طعنه ی ما را شنید و رفت
شکر خدا که فاطمه او را خرید و رفت
از خاطره ام نمیرود آن سوز آن صدا
یک یا حسین گفت و دلم رفت کربلا
او شامل عنایت پروردگار شد
پای حسین ماند اگر ماندگار شد
روزی که رفت کشورمان داغدار شد
دلهایمان میان حرم بیقرار شد
هرگز نمُرد رمز دوامش حسین بود
او یک رفیق داشت که نامش حسین بود
دیدم به خواب خوش که به دستش پیاله بود
در بین روضه روی لبش آه و ناله بود
او با رسول ترک سحر هم پیاله بود
کنج بهشت نوکر خانم سه ساله بود
هر کس حسین گفته که ذاکر نمی شود
مردم غلام فاطمه که کافر نمی شود
رفتی و مستجاب شد آخر دعای تو
رفتی و جور شد سفر کربلای تو
پیچیده است باز به گوشم صدای تو
امشب میان مایی و خالیست جای تو
پس روزی جنون من امشب رسیده است
سید زمان روضه ی زینب رسیده است
مرا هوای حسین بی امان کرده
که چند سال مرا بیشتر جوان کرده
نفس که میکِشم انگار بوی کرب و بلاست
هوای صحن اباالفضل مستمان کرده
هوا هوای حسین و هوای در به دری
دوباره عشق مرا کلب آستان کرده
میان هروله هایت گرسنه ام شده است
دوباره دل هوس تکه استخوان کرده
#سید_جواد_ذاکر
#جلسه_هفتگی
#شعرخوانی
www.javadieh.blog.irMoghadam-13920218[03].mp3
زمان:
حجم:
5.5M
▪️ما را به مجلس آقا کشید و رفت▪️
🎤 سبـک : شعرخوانی
🗓مراسم : جلسه هفتگی 1392/02/18
abdolrezahelali-@yaa_hossein.mp3
زمان:
حجم:
14.99M
🎵.
کبوترم هوایی شدم
ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که
منم امام رضایی شدم
کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
پنجره فولاد تو
دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا
که نا امید برگرده
…
چجوری از تو دست بکشم
بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها آقا دل سوز منی
آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام
بهونه ی اشکای هر روز منی..
بی تو می میرم آقام
یه فقیرم آقام
که تو حج ِ فقرایی
ای کس و کارم
آقاجون تورو دارم
غم ندارم منو دستای گدایی
ای سلطان کرم
سایه ات روی سرم
باز آقا بطلب که بیام به حرم
…
شور و حال منی
پر و بال منی
تو خیال منی
دادی تو منو راه به گدا
یه نگاه که تو ماه منی
چجوری از تو دست بکشم
بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها آقا دل سوز منی
آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام
بهونه ی اشکای هر روز منی..
..
🎤🎤 هلالی و حامد زمانی
🌺 موسیقی مناسبتی میلاد #امام_رضا #صلوات الله علیه #دهه_کرامت
#امام_رضا
#زیارت_مخصوص
#دوبیتی
از غیب صدای رفت و آمد آید
کعبه به طواف شهر مشهد آید
در طوس ، مدینه را زیارت کردیم
از مرقد او بوی محمد آید
#میثم_مومنی_نژاد
.
#محرم_98
#شب_سوم
#زمینه
بند 1️⃣
خواب راحت ندارم بابایی
استراحت ندارم بابایی
پیرشدم زود به هم سنوسالام
هیچ شباهت ندارم بابایی
یادته اون روزا مینشستم روی دوش تو
یادته اون روزا جام همش بود تو آغوش تو
حرفامو میزدم بعضی وقتا توی گوش تو
اما حالا بگذریم
از زخم پا پگذریم
اون روزی که گم شدم
توی صحرا بگذریم
بند2️⃣
روز وشب با غم تو میسوزم
خنده هات مونده یادم هنوزم
گریه و لکنت و درد پهلو
بعد تو این شده حال و روزم
یادته من چقد گریه کردم دم رفتنت
یادته تو حرم پر شد از عطر پیراهنت
یادته دستمو حلقه کردم دور گردنت
اما حالا بگذریم
دستم بالا بگذریم
از سیلی شد صورتم
مثل زهرا بگذریم
بند3️⃣
خسته از این همه اتفاقم
خسته از اینهمه درد و داغم
هرجاگریه میکردم بابایی
تازیونه میومد سراغم
تا صدات میزدم میزدن خواهرت رو بجام
تا صدات میزدم میزدی از رو نیزه صدام
بسکه خوردم زمین جای سالم نمونده برام
اما حالا بگذریم
از این حرفا بگذریم
بسه دیگه درد دل
کی از اینجا میبریم
شعر و سبک:حسین نوری
#شب_سوم_محرم
.
#ترحیم_خوانی
#دوبیتی_های_مجالس_ختم_وترحیم #مادر
مادر ای اسوۂ احسان و محبت مادر
مادر ای نور خدا معنی عزت مادر
رفتی و اشک بصر دیده گریان بر جاست
صبر و ایمان و رضا نزد خدایت مادر
......................................
دیدن روی جمالت به قیامت مادر
بوسه بر دیدۂ ماهت به قیامت مادر
کن دعا بهر من ای معنی ایثار خدا
دیدن مهر و وفایت به قیامت مادر
..............................................
روی قبرم بنویسید که مادر بودم
لطف حق بود اگر عاشق حیدر بودم
حب زهرا و علی در رگ و در ریشۂ من
سالها نوکر شاهنشه بی سر بودم
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
دیدن عکس تو در قاب برایم سخت است
جای خالی تو ای آ ب برایم سخت است
سایۂ روی سرم بودی و رفتی در خاک
بوسه بر جسم تو مهتاب برایم سخت است
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بنویسید که چون شمع به پای من سوخت
همچو پروانه به قلبم دل خود را می دوخت
عمر خود کرد فدا تا که به عزت برسم
مادری کرد برایم گهی بود او چون اخت
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
دریغا رفتی و ماتم برایم ارمغان آ مد
غم و اندوه عظمایت نویدی بهر جان آ مد
دریغا دیدن رویت به روز حشر ممکن شد
دل پر خون ز داغ تو به اشک دیدگان آ مد
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
خاک مزارت طوطیای چشم مادر
هرگز ندیدم از تو هرگز خشم مادر
یار و انیس و مونس جانم تو بودی
بودی برای من مثال یشم مادر
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
شاعر و مداح اهل بیت (ع)
چهارمحالی(ساقی )
#محرم_98
#شب_سوم_محرم
#شور
بند1️⃣
عشق تودنیای منه،دنیای منه
هرشب تو رویای منه،دنیای منه
حب الحسین اجننی تاخودِ بهشت
ذکررولبهای منه،دنیای منه
قلبم واسه تومیزنه،آبروی منه
همین که نوکرت هستم
رومو نمیزنی زمین،دارم اینو یقین
میگیری آخرش دستم
من فدای نگاه ملیحت
نیست توعالم به والله شبیهت
آرزومه بمیرم کنار ضریحت
ای حسین جان حسین جان حسین جان
بند2️⃣
خوشبختم تا تورو دارم،تا تورو دارم
رونق داره کار و بارم،تا تورو دارم
کل الخیر فی باب الحسین اعتقادمه
رو حرفم پا نمیذارم،تا تورو دارم
خیرت به من رسید آقا،منو زدی صدا
ازت یک دنیا ممنونم
سایت کم نشه از سرم،از عالمی سرم
تا وقتی از تو میخونم
وقتی رو بیرقت دست کشیدم
از همه غیر تو دل بریدم
نوکری تو آقاجون به دنیا نمیدم
ای حسین جان حسین جان حسین جان
بند3️⃣
میدونی بی تو میمیرم،بی تو میمیرم
از روضه جایی نمیرم،بی تو میمیرم
روحی لک الفدا حسین تاشعارمه
توی هیئت دم میگیرم،بی تو میمیرم
اقاعاشق تو شدم،گذشتم از خودم
واست جونم رو میبازم
آقا قربون تو برم،که از روی کرم
میبخشی جرممو بازم
تکیه ی تو شده تکیه گاهم
روسیاهم بپوشون گناهم
ای پناه دل بی پناهم پناهم
ای حسین جان حسین جان حسین جان
شعر و سبک:ایمان عاقل
تکیه نوکری
#محرم_98
#شب_سوم_محرم
#واحد
بند1️⃣
از کجا برات بگم ... خرابه ؟
یا از حال و روزم که خیلی خرابه
یا از بغضی که تو گلوی ربابه .. باباجون
به سر رسیده گریه هامون
میباره دونه دونه بارون
خرابمون شده چراغون
خوش اومدی ... صفا آوردی
نیومده دلم رو بردی(2)
ای بابا ...
بگو چرا بی بدنی
ای بابا ...
چه رفتن و اومدنی
ای بابا ..
من الذی ایتمنی
بند2️⃣
از کجا برات بگم ... اسارت؟
یا از دستای بسته و از جسارت
یا از آتیش خیمه و قتل و غارت... نبودی
امون از این همه حسودی
تنم شده پر از کبودی
با سنگ کینه ی یهودی
دلم شکست .. با ناسزاشون
سرم شکست .. تو کوچه هاشون۲
ای بابا ...
میشه باهام حرف بزنی
ای بابا
چه رفتن و اومدنی
ای بابا
من الذی ایتمنی
بند 3️⃣
از کجا برات بگم ... از اون شب
که داشتم روی ناقه میسوختم از تب
همون شب که جاموندم از عمه زینب ... بریدم
تا زجر بی حیا رو دیدم
رو خاک صحرا میدویدم
چه حرفایی ازش شنیدم
هنوز داره ... پاهام میسوزه
دل همه .. برام میسوزه
ای بابا
تو نور چشمای منی
ای بابا
چه رفتن و اومدنی
ای بابا
من الذی ایتمنی
شعر و سبک:محمدرضا
تکیه نوکری