#میلاد_حضرت_رقیه
#ولادت_حضرت_رقیه_س
#حاج_رضا_یعقوبیان
سبک تیتراژ اخبار سراسری
چراغونی کنید خیابونا رو
نور حق جلوه گر شد در مدینه
آمده رقیه سرور سینه
از گلستان دین زلطف یزدان
سر زده یاس بی مثل و قرینه
غنچه ای واشد زینت دنیا شد
شکرحق بابا حسین زهرا شد
از تبار آل الله
نور چشم. ثارالله
مدینه غرق نور و در سروراست
همه عالم پر از شادی و شوراست
تا به دنیا اومد رقیه امشب
همه جای مدینه پرز نور است
دودکنیداسفند حسین شده خرسند
همره حیدر. فاطمه زدلبخند
ازتبار. آل الله
نورچشم. ثارالله
بحر دین را در نایاب رسیده
در سپهر ولا مهتاب رسیده
شادمانی کنید ای اهل ایمان
رقیه دختر ارباب رسیده
غمو آزادکن ای شیعه فریادکن
دل اربابو باخندهات شادکن
از تبار آل الله
نور چشم. ثارالله
دختری آمده نور دو عین است
ماه رخساره اش چون زینبین است
گل گلخانه آل محمد
جان و جانانه مولا حسین است
باب حاجات است فاطمه مرآت است
درکرامت چون عمه سادات است
ازتبار آل الله
نور چشم ثارالله
ای که در عالمی مایه رحمت
کرده ای از کرم ما را تودعوت
یا رقیه صفای همه عالم
از توشیعه دارد عزت و شوکت
شده ام مهمان تو کرده احسان
با نگاهی کن. درد مرا درمان
از تبار. آل الله
نور چشم. ثارالله
شکر لله که از روز ولادت
داده حق برمن مسکین سعادت
ریزه خوار خوان مولا حسینم
بر تو یا رقیه دارم ارادت
هرچه که هستم. عاشق تو هستم
بر تو و آل فاطمه دل بستم
از تبار آل الله
نور چشم. ثارالله
#حاج_رضا_یعقوبیان 👇👇
.
مولودیه ی باب الحوائج
خانم رقیه سلام الله علیها
#سبک:اخبارِسراسری
(اَنجز اَنجز اَنجزوعده....)
چراغونی کنید خیابونا رو
____
بند۱⬇⬇
نوکرایِ حسین(ع) بیداربمونید
امشبو از دل و از جون بخونید
دخترِ آقامون میاد به دنیا
قدر امشبو خیلی خوب بدونید
دلامون آباده ، خُرَّم وخیلی شاده
هرکی که سائله ، دل به رقیه داده
رقیه/ دخترِ آقا
رقیه/هستیِ زهرا
____
بندِ٢⬇⬇
آقامون به همه کربلا میده
امشبو برات، به نوکرا میده
به یمن ِ مقدم ِ دخترِ نازِش
بهترین عیدیو به گِدا میده
بیا دلداده شو ، سرمست ازاین باده شو
میرسه رقیه(س) ، زود بیا آماده شو
رقیه/دخترِ آقا
رقیه/هستیِ زهرا
____
بندِ٣⬇⬇
تدارک ببینید برایِ فردا
گُل بیارید ، برا نوه ی زهرا
رقیه(س) ، میرسه آماده باشید
شادی کن خنده زن بیایدتماشا
آقامون ابالفضل ،براش لالائی میگه
علی اکبر براش ، ذِکرِخدایی میگه
رقیه/دخترِ آقا
رقیه/هستیِ زهرا
#میلاد_حضرت_رقیه
.
.
#میلاد_حضرت_رقیه
#ولادت_حضرت_رقیه_س
متن شعر و سرود ولادت حضرت رقیه(س) -(باردیگرازسوی حق درب رحمت واشد)
سبک استخاره
بارِدیگر ازسوی حق دربِ رحمت واشد امشب
از گلستانِ حسینی غنچهء گُل وا شد امشب
عاشقان این خبرآمد. نخلِ دین را ثمرآمد
در مهِ شعبان دوباره قمر آمد قمر آمد
یا رقیه جان مدد(2)
آمد از ره بار دیگر یک گل از بُستان زهرا
شادمانند از قُدومِ این گل یاس آل طاها
کودکِ اما نورعین است دستگیرِ عالمین است
نام زیبایش رقیه عاشقان بِنتُ الحسین است
یا رقیه جان مدد
سرزده ماهی که باشندماه وخورشیدمحوِ رویَش
ازقدومش درفضا پیچیده امشب عطرو بویش
فاطمی ماه جمالش
فاطمی کل کمالش
درصبوری همچوزینب
فاطمی خوی وخصالش
یا رقیه جان مدد
ازازل حق مهر و حُبّت رانهاده در سرشتم
قبله گاه من حریمت کوی تو باشد بهشتم
ای تمام سرنوشتم نام تو بر دل نوشتم
درشب میلادت ای گل کن نگه برروی زشتم
یا رقیه جان مدد
تو سه ساله عمهء صاحب زمانی یا رقیه
ازسوی حق باب حاجاتِ جهانی یارقیه
عاشقت هستم رقیه سوی تودستم رقیه
من زجامِ مهرو حُبّت از اَزل مستم رقیه
یا رقیه جان مدد
شاعر: #حاج_رضا_یعقوبیان 👇👇
#سبک_استخاره
،
#کانال_حسینیان_اردبیل
مادرى در کربلا مهمان شاه بى سر است
همچنان ابر بهارى هر دو چشم او تر است
دست بر پهلو گرفته زير لب گويد حسين
ناله هايش در حرم جلوه گر يک محشر است
ميرود تا باشد انجا زائر فرزند خويش
همره او مجتبى و حيدر و پيغمبر است
تا که سر را فاطمه بگرفت در اغوش خويش
ديد روى حنجرش هم رد پاى خنجر است
من سوالى دارم از تو اى حسين بىسرم
از چه رو تير سه شعبه در گلوى اصغر است
هر شب جمعه زيارت ميکند در قتلگاه
مقصد بعدش زيارت از يل آب آور است
گفت برخيز و ببين ياس پر از درد آمده
ديده بگشا چون کنار تو خميده مادر است
تا به اينجا قامت دخت على را کس نديد
ديده بگشا دخت حيدر از چه رو بيمعجر است
از چه رو شد پيکرت کوچک رشيد خيمه ها
واقعا اين پيکر فرزند مرد خيبر است؟
آخرين بيت غزل مضمون حال شاعر است
قطره جارى شده از چشم نوکر گوهر است
#استاد_شاهی_اردبیلی
#کانال_حسینیان_اردبیل
شب جمعه ست بیا اشک مرا جاری کن.
تو به اشکت،مددِ فاطمه و مهدی کن
یوسفِ فاطمه...خون شد دلِ من از غم ِ دوست
تو بیا روضه بخوان، فاطمه را یاری کن
آقا....... شب جمعه ست ُ دلم در گروِ عشقِ شماست
تو بناله، غم ِ دل، از بصرم جاری کن
آی مستمع:
شب جمعه ست بیا کرببلا را بنِگر
تو به یک قطره ی اشکت ،مددِمهدی کن
شب جمعه ست، کنارِ ِحرمش غُلغله ای ست
فاطمه ناله زن است، خون ز بصر جاری کن
همه ی اهلِ سماوات به گِردش جمعند
تو به یک ناله و زاری، ز نبی یاری کن
در طواف ِحرمش ، جن و ملک گریانند
تو به یک لطمه زدن، زینب ِ او یاری کن
گر به دل آرزوی کرببلا داری تو
ناله ی وای حسینا، به زبان جاری کن
عاقبت منتقمِ آل ِ علی می آید
تو به عجّل فرجی، یوسف او، یاری کن
التماس دعا
.
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله
رسید وقت سفر سربه زیر شد زینب
حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب
هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد
هزارسال ز داغ تو پیر شد زینب
سه چهار مرتبه با شمر همکلام شده
نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب
چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد
چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب
گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد
غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب
همانزمان که به سرنیره ها هلش دادند
نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب
نبودن تو و عباس کار خودرا کرد
و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب
بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد..
بلند شو همه رفتند دیر شد زینب
شام غریبان حسینی
سوم و هفت امام حسین علیه السلام
#حضرت_زینب #مصائب_شام
كوچه به كوچه پايِ سرت سنگ خورده ام
پاي سرت، به جايِ سرت سنگ خورده ام
يحيايِ سر بريده ، شبيه سرِ علي
آخر شكست كوفه سر از دخترِ علي
آنان كه بي ملاحظه بر پيكرت زدند
با كعب نيزه بر بدن خواهــرت زدند
شرمنده از توأم كه به سينه نمي زنم
بستند هر دو دست مَرا دورِ گَردنم
دورم نشانده ام ، حرمي دل شكسته را
اين بچّه هاي گوشه ي زندان نشسته را
زندان كوفه بعد تو دارُ العَزاي ماست
شلاّق ، قوت غالب اين روزهاي ماست
از گريه هام ، كوفه تلاطم گرفته است
زينب براي تو شب هفتم گرفته است
اي تشنه لب ، برايِ تو آتش گرفته ام
در مجلس عزايِ تو آتش گرفته ام
پُر كرده كوفه را دَمِ واويلتاي من
گفتم رباب روضه بخواند به جاي من
تشديد كرده درد مرا ، حال انزواش
از فرط گريه جوهره رفته ست از صداش
جاي صدايِ او همگي ضجّه مي زنيم
از ماجـــرايِ او همگي ضجّه مي زنيم
يك جمله گفت و خواهرت از شرم آب شد
با روضه اش دل همه ي ما كباب شد
گفت از وداع هاي تو ، من سوختم حسين
بيش از همه براي تو ، من سوختم حسين
اندوه تشنه رفتن تو قاتل من است
داغِ گُرسنه رفتن تو قاتل من است
🔸شاعر:
#محمد_قاسمی
____________________________
#محرم۱۳۹۶
#امام_حسین_مناجات
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان آدم را
غم تو موهبت کبریاست در دل من
نمی دهم به سرور بهشت این غم را
غبار ماتم تو آبرو بمن بخشید
به عالمی ندهم این غبار ماتم را
زمان به یاد عزایت محرم است حسین
اگر چه شور دگر داده ای محرّم را
اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم
هزار بار بمیرم نبینم آن دم را
گدای دولت عشقم که فرق بسیار است
گدای دولت عشق و گدای درهم را
به نیم قطره ی اشک محبّتت ندهم
اگر دهند به دستم تمام عالم را
محبّت تو بود رشته ی نجات مرا
رها نمی کنم این ریسمان محکم را
به عاشقان تو نازم که بهر جانبازی
گزیده اند همیشه خط مقدم را
گناهکارم و یک عمر چشم گریانم
به زخم های تو تقدیم کرده مرهم را
به یمن گریه برای تو روز محشر هم
خموش می کنم از اشک خود جهنم را
سخن زسوز دلت با که می توان گفتن
که سوختی دل بیگانه را و محرم را
نشست تخت سلیمان به خون چو یاد آورد
حدیث قتلگه و ساربان و خاتم را
سپهر از چه نشد پاره پاره آن ساعت
که نقش خاک زمین دید عرش اعظم را
روا نبود که امت به سر بریدن تو
دهند اجر رسالت رسول خاتم را
بنات فاطمه را بانگ العطش بر چرخ
به جای آب بجوشد زسینه خون یم را
لب از ثنات نگیرد دمی، اگر ببرند
هزار مرتیه دست و زبان (میثم) را
#غلامرضاسازگار
#استاد_سازگار
.
علی ولی الله
شب هفت شهدا علیهمالسلام
بپا بزم عزاشد
«خدا گوشهٔ زندان»(۲)
بدل می زند آتش
« عزاداری طفلان»(۲)
آه امان از دل زینب
که خون شد دل زینب (۲)
شب هفت حسین است
« بیافاطمه امشب»(۲)
دمی گوشهٔ زندان
« به دلداری زینب»(۲)
آه امان از دل زینب
که خون شد دل زینب (۲)
یکی بر گل رویش
« زاشکش زده ژاله»(۲)
یکی از غم یارش
« شده همدم ناله»(۲)
آه امان از دل زینب
که خون شد دل زینب (۲)
رباب از غم اصغر
« زکف رفته قرارش»(۲)
که قنداقهٔ خونین
« گرفته به کنارش»(۲)
آه. امان از دل زینب
که خون شد دل زینب (۲)
بیا فاطمه بنگر
« زجور فلک پیر»(۲)
بود گردن سجاد
« میان غل و زنجیر»(۲)
آه امان از دل زینب
که خون شد دل زینب (۲)
سلام الله علیهم اجمعین
مصطفی نظری طهرانی
.
علی ولی الله
نوحهٔ چارپاره
شب هفت امام حسین علیه السلام
بیا مادر شام هفت حسین
بر عیادت من گوشهٔ زندان
ببین مادر دست بستهٔ من
قلب خستهٔ من دیدهٔ گریان
اگر مادر دشت سینهٔ من
پاره پاره شده چون گل لاله
غم یارم برده از کف من
تاب وطاقت من می زنم ناله
ببین مادر قلب سوزانم
پریشانم من پریشانم
مادرای مادر(۴)
ببین مادرخونجگر شده ام
هم سفر شده ام با سر ماهم
غم یارم می کشد آخر
میرود به سما شعلهٔ آهم
تو میدانی سوز داغ حسین
با وجود زینب چها کرده
ز سر سامان مرا برده
دربدراندر کوچه ها کرده
فلک از سر برده سامانم
پریشانم من پریشانم
مادر ای مادر (۴)
من از اول با محن با درد
و بلاو غم آشنا بودم
دل آزار از سوز میخ در و
غصهٔ تلخ کوچه ها بودم
اگر سنگم می زند کوفی
جرم ما ذکر یا علی بوده
خودم میدانم که پاداش
بستگیما باعلی بوده
خودم یار این غریبانم
پریشانم من پریشانم (۲)
مادرای مادر (۴)
سلام الله علیهم اجمعین
مصطفی نظری طهرانی
.