@Maddahionlinمداحی آنلاین - ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ - محمود کریمی.mp3
زمان:
حجم:
5.58M
.
💥سبک: #مناجات #امام_زمان
🎤مداح: #محمود_کریمی
🏴 #مناجات_امام_زمان(عج)
ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﺻﺎﺣﺐ ﻋﺰﺍ، ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺰﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﺭﻭﺿﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﺑﺮ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺳﻪ ﯼ ﺩﻝ ﻣﻦ ﭘﺮ ﮔﻨﺎه ﺑﻮﺩ
ﮐﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻭﺑﺎﺭه ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﮔﻮﯾﺎ ﮐﻤﯽ ﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﻤﺎ ﺭﺯﻕ ﻣﺎ ﺷﺪه
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺁه ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺗﺎ ﮐﻪ ﺷﻮﻡ ﻓﺪﺍﯼ ﺻﺪﺍﯾﺖ، ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
"ﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ" ﺷﺪه ﺫﮐﺮ ﻣﺪﺍﻡ ﺗﻮ
ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻧﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﺩﺭ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻧﻔﺲ ﮔﯿﺮ ﻣﺎﺩﺭﺕ
ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻻﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﺣﺮﻑ ﮐﻔﻦ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﮐﺮﺑﻼ
ﺑﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﮐﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻪ ﻭﻋﺪه ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ
مصطفی هاشمی نسب
https://eitaa.com/emame3vom/30529
.
"هوالحق"
استاد میگفت برای دست یافتن به آرامش باید سه "ت" داشته باشیم.
"توانایی تحمل تفاوت ها"
متاسفانه این روزها هر کی با ما تفاوت داره رو تخریب میکنیم و انتظار داریم مردم امیدوار باشن. ..
نمیشه داداشم...
تو که هر روز علیه این و اون استوری میذاری و همه رو قضاوت میکنی چجوری میخوای مردم روحیه داشته باشن؟؟
تو که معتقدی تمام رئیس جمهورها دزدن...تمام شهردارها و قاضی ها و مامورها و آخوندها و ......
نمیشه خواهر من ...
تو که یکی دو ماه علیه امام حسینی ها مطلب نوشتی مردونگیشو داری جبران کنی؟؟؟
تو که فکر میکردی خیلی در دل جامعه مقبولیت داری به این باور رسیدی که بوووووووق ؟؟؟
فحش ها و تهمت ها و غیبت ها و دروغ ها رو میتونی جبران کنی؟؟؟
دل هایی که شکستی ....
پول هایی که خرج کردی....
کارت به کارت هایی که برای کانال های خبری کردی.....
ذهنیت نوجوون هایی رو که خراب کردی......
باشه ....
ارباب ما کریم بود
ما هم میبخشیم اما یادت باشه زمستان رفت و روسیاهیش موند برای زغال..
خدایا عاقبت همه ما رو ختم به خیر کنه...
خادم الشهدا
مجتبی رمضانی
کانال کربلایی مجتبی رمضانی
.
.
#روضه و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله #حضرت_رقیه سلام الله علیها به نفس حاج مهدی سلحشور
رواقِ خاک آلودِ شبستانی که من دارم
کجا و شأن بی پایان مهمانی که من دارم
ببافم فرش قرمز رنگ با گیسویِ خونینم
به کار آید همین مویِ پریشانی که من دارم
*فرش ندارم جلو پاهات بندازم .. از مهمون نوازیم شرمندتم باباجان .. از این سه ساله مدد بگیر به چشماتون التماس کنید .. امشب گره خیلی داریم .. دستامون خیلی خالیه آی دستایِ تاول زده ... یه نگاه کرد به سر گفت :*
سر و رویت به هم خورده ..
*این چه پیشونی برای تو درست کردند.. آی قربون دندونای شکسته ت برم .. آی قربون این صورت خاکیت برم ... اگر من بودم نمیذاشتم تو رو کنج تنور ببرن ..*
سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی
ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم
اگر چه خاکی هست اما شبیه تشت اصلاً نیست
بیا بنشین عزیزم رویِ دامانی که من دارم ..
*تا چشماش افتاد به لب و دندان ، گفت :...*
الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید
شده لب پَر ، لبِ قاریِ قرآنی که من دارم
به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر
پریشان تر شده مویِ پریشانی که من دارم
نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست
دلیلِ از سرِ شب دستِ لرزانی که من دارم
سراغت را گرفتم ، با لگد سرباز رومی زد
زبانم را نمی فهمد ، نگهبانی که من دارم
ــــــــــــــــــ
#حاج_مهدی_سلحشور
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهbabolharam - shabe 3 moharram1399 - mahdi salahshoor.mp3
زمان:
حجم:
4.86M
|⇦•سر و رویت بهم خورده ..
#روضه و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج مهدی سلحشور
.
|⇦•صفا آوردی، قدمت رو چشم بابا..
#روضه و توسل به #حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم #محرم_99 به نفس حاج میثم مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سلام بابا
تو آسموونا دنبالت بودم اما
تووي خرابه اومدي كنار ما
صفا آوردی قدمت رو چشم بابا
باباجونم
يه دنيا حرف دارم باهات اما
مي خوام فقط بگم دوست دارم حالا
بگم بابا حسين بگي جونم بابا
بازم بهم بگو دوسم داری
خيلی وقته كه نگفتی
بهم بگو تنهام نمي ذاری
خيلی وقته كه نگفتی
*دلم برات تنگ شده بود بابا....کجا بودی؟!
آن دم که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد
بابا تو کجا بودی؟ از ما تو جدا بودی ..
آن دم که تو را ظالم اظهار کنیزی کرد
در تشت طلا بودم .. کی از تو جدا بودم..؟
آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی ..؟ از ما تو جدا بودی ..
آن دم که تو از ناقه اُفتادی و غش کردی
بر رأس سنان بودم کی از تو جدا بودم..؟
چشات بسته اس
خوبه نمي بيني بال و پرم سوخته
خوبه نمي بيني كه معجرم سوخته
خوبه نمي بيني موي سرم سوخته
چشات بسته اس
نمي بيني نگاهشون چه سنگينه
هر چشم ناپاكي ماها رو مي بينه
سيلي و تازيونه بهتر از اينه
بابا ازت من يه سوال دارم
ميدوني كنيزي يعني چي...؟
كسي بهم نميگه معنيشو
ميدوني كنيزي يعني چي...؟
شاعر: سيد مهدي سرخان
*ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
ما روضه ی حسین شنیدیم و زنده ایم
چه بلایی سر بچه هات آوردن .. شاید سال بعد محرم ما دیگه نباشیم....*
ــــــــــــــــــ
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#پنجم_صفر
👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهShab03Moharram1399[01].mp3
زمان:
حجم:
6.11M
|⇦•صفا آوردی، قدمت رو چشم بابا..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج میثم مطیعی
.
|⇦•زِ خانه ها همه بویِ طعام می آمد..
#روضه و توسل به #حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بچه از خواب بلند شد بهانه گرفت .. شروع کرد ناله کردن .. دونه دونه دخترا بلند شدن صداهای ناله بلند شد .. خدایا زینب دوباره چه کنه .. داره دختر حرف می زنه: ..
بابا نبودی موهامو کشیدن ... بابا نبودی به ما صدقه می دادن...
زِ خانه ها همه بویِ طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم...
صدا به گوشِ اون ملعون رسید .. چی شده؟! چه خبره؟! دختر سه ساله ای از خواب بلند شده بهانۀ پدرُ گرفته .. خب این که کاری نداره سر باباش رو براش ببرید .. سر رو آوردن جلوش گذاشتن .. همه دخترا دارن نگاه می کنند یه وقت صدا زد:"هذا رأسُ مَن... ؟!
این سرِ کیه؟! " رَأسُ ابیکَ الحُسَین..
سرِ بابات حسینِ..
پارچه رو کنار زد ... دستاش کوچیکه ..."فَرَفَعَتْهُ مِنَ الطَّشت حاضَنَة له..." با این دستای کوچیک سر رو بلند کرد .. مراقب بود سر از رو دستاش نیفته .. سر رو به سینه چسبانید .. شروع کرد به حرف زدن .."یا اَبَتاه ! مَن ذَالّذی خَضَّبَکَ بِدِمائِک ..."قربونت سر و صورتت برم .. کی موهاتو خونی کرده ..؟
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#پنجم_صفر
.👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهShab03Moharram1399[03].mp3
زمان:
حجم:
2.86M
|⇦•زِ خانه ها همه بویِ طعام می آمد..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج میثم مطیعی
.
بسم الله الرحمن الرحیم
🚩حضرت رقیه سلام الله علیها
🔷 #واحد_سنگین
✅ اثر : #مجید_آقاجانی
⬇️بند ۱
دلگیرم و تنها
کـاش تـو کنـارم بـودی بـابـایـی
یک لحظه حس کردم
تـو اومـدی و حـالــا ایـنـجـایـی
تو این دل صحرا
مـیتـرسـم و آروم نـمیـگـیـرم
بی تابـمو خـسته
از دوریه تو بابا میمیرم
میسوزه بابایی سـرم
آتیش گرفته پیکرم
واویلا
زجری که هـمراه منه
با خنده سیلی میـزنه
واویلا
واویلا... واویلا
⬇️بند ۲
از موج سنگین
این غـم نمـیـتونـم رهـا باشـم
من فکر نمیکردم
روزی بـیـاد از تـو جـدا بـاشم
دق میـکـنم اینـجـا
از مـاجـرای تـو دلــم خــونـه
رفتی برای من
چیـزی بـجـز غصـه نمـیمونـه
دیگـه نمیبـینه چشـام
بابا گرفته ایـن صدام
واویلا
داره منو میـده عذاب
بی تو شده حالم خراب
واویلا
واویلا... واویلا
⬇️ بند ۳
دلتنـگ تـو بـودم
تو اومـدی ایـنجـا کـنـار من
دیدی خودت بابا
خیـلی سیـاهـه روزگـار مـن
واسم بـگـو حـالــا
از موقعی که رفتی تو گودال
میگفت به من عمه
افتاده بوی رو زمین بی حال
خاکی شده موهای تو
بـارونـیـه چـشـمـای تو
واویلا
رو نیزه ها بوده سرت
داره میـمیره دخـتـرت
واویلا
واویلا... واویلا
#حضرت_رقیه_س
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
#شاعر_مجید_آقاجانی
👇