eitaa logo
امام حسین ع
21.5هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_682653943251075356.mp3
6.43M
با (عج)! 🎙حاج محمود کریمی 🔊ای محو تماشای تو.....
4_6042066524934505737.mp3
6.56M
مناجات با امام زمان(عج)! 🎙جوادمقدم 🔊نجوای رولبم تویی.....
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله السلام ۳ السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه چه می شود که مجال عبادتی می شد نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم پس از شکستن دل استجابتی می شد چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود همین که محضرتان عرض حاجتی می شد زمان شور حسینی شعور غالب بود میان سینه زنی ها کرامتی می شد خلاف حالت امروز طعم نان شبم شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد به زیر بیرق عباس قد کشیدم من همیشه فرصت عرض ارادتی می شد به این گدای شکسته هنوز امیدی هست اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد من و تو و حرم و لحظه های رویایی میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد : 💔 چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . .
به مناسب شناسایی تعدادی از 🥀 👇👇
. تقدیم به دوباره زلف تو افتاد دست شانه ی من طنین نام تو شد شعر عاشقانه ی من پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را اتاق تو شده حالا نماز خانه ی من هنوز مثل همیشه دلم که می گیرد تویی مخاطب غم‌های دخترانه ی من بغل گرفته ام عکس تو را و می افتد بروی صورت تو اشک دانه ی دانه ی من دلم برای تو تنگ است بهترین بابا کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانه من؟ چقدر کار بزرگیست دخترت بودن چقدر بار بزرگیست روی شانه ی من... شاعر : .
. بسم‌الله الرحمن الرحیم تقدیم به و ▶️ گفتم که پریشان نکنم اذهان را رویِ جگرم گذاشتم دندان را ماندم به خدا چگونه خون گریه کنم!؟ مرثیه‌ی کربلایِ خان طومان را ⏭ نشنیده بگیر صوت ألرحمن را نادیده بگیر رویِ نی قرآن را امروز أبوهُریره هم تحسین کرد تحریف‌کنندگان خان‌طومان را .
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم تقدیم به شهدای به مناسبت بازگشت پیکر شهدای خانطومان ▶️ بگو واسه چی دلت تنگ شده بود چی شد از خاک تنتو بیرون زدی؟ چه نیازی داشتی برگردی آخه؟ دیدی حالمون خرابه اومدی؟! وقتی می‌رسی توو ذوقت نخوره انقلابی حرف تازه می‌زنه ماسکه روی صورتا، شک نکنی واسه شیمیاییای دشمنه یاد گرفتی پای مکتب بمونی واسه اعتقادت احساسی بشی ما باید اراده‌مون عوض بشه تو اراده کردی بلباسی بشی تو هنوز همون لباسا تن‌ته ولی ما لباسامون عوض شده کاشکی چشماتو ببندی پهلوون نبینی که دنیامون عوض شده کاش منو به آرزوهام ببری کاش هنوز قرارمون حرم باشه شونه‌های دلمو تکون بده شاید این تلقین آخرم باشه من میگم خواسته دخترت بوده دخترا بابایی‌ان خیلی زیاد اینو حضرت رقیه شاهده دخترا صدا کنن بابا میاد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بوی غم می رسد انگار... دلم می ریزد اشک از دیده ی غمبار حرم می ریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم می ریزد خوب پیداست که باران ستم می ریزد آه آرامش زهراست به هم می ریزد یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود مهربانی که برای همه همچون خورشید نور از خنده ی لب های ترش می بارید از گرفتاری امّت به جزا می ترسید روز و شب در پی ارشاد بشر می گردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست، نمی دانم چیست؟! در گلو بغض غریبی ست، نمی دانم چیست؟! دخترت زار به سر می زند ای وای دلم بر دلم غصه شرر می زند ای وای دلم پدرم حرف سپر می زند ای وای دلم حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحیِ خدا با ما... کیست؟ این جوان کیست...؟ که از دیدن رویش در دل غصه وارد شده و خنده ز لب شد زائل آه یا رب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل با اجازه... بگذارید بیایم داخل با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده ی خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان! که سحر نزدیک است ای رسول مدنی! صبح سفر نزدیک است شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی نیز بگو... روز خطر نزدیک است وقت برپا شدن آتش در نزدیک است پدر آماده ی رفتن به سماوات، ولی... نگران است برای غم فردای علی... تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه از سینه ی افلاک برآمد... فریاد به علی فاطمه را باز امانت می داد داشت اما خبر از قصه ی زهرا، ای داد این همه بی کسی ای وای سرم... درد گرفت دل سرشارِ غم و شعله ورم... درد گرفت او زِ فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غم حیدرِ خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد مجتبی روشن روان .