eitaa logo
امام حسین ع
21.8هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. عصر یک جمعه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟ چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه ی باران نرسیده است؟ وَ هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غمِ عشق، به پایان نرسیده است. بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است، چرا یوسف گم گشته به کنعان نرسیده است؟ چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است؟ دل عشق ترک خورد؛ گل زخم نمک خورد؛ زمین مرد؛ زمان بر سرِ دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد، فقط برد، زمین مُرد ، زمین مرد. خداوند گواه است ، دلم چشم به راه است؛ وَ در حسرت یک پلک نگاه است؛ ولی حیف، نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی؛ برسد کاش صدایم به صدایی.... 👇
141271094.mp3
7.83M
🎼 عصر یک جمعه دلگیر... 🎙میثم مطیعی 🏳️
. پهن شد سفره ی احسان, همه را بخشیدی باز با لطف فروان همه را بخشیدی ابر وقتی که ببارد همه جا می بارد رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو... همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی یک نفر توبه کند با همه خو میگیری یک نفر گشت پشیمان همه را بخشیدی این گنهکاری امروز مرا نیز ببخش تو که ایام قدیم , آن همه را بخشیدی حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود تو همان نیمه ی شعبان همه را بخشیدی   داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم ” جان آقای خراسان ” همه را بخشیدی بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی   ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اگر شب تا سحر پاس حرم دارم چه غم دارم چرا در خیمة سلطان قدم دارم چه غم دارم سیاهی دور شو از خرگه سلطان مظلومان که شیر بیشة ایجادم و پاس حرم دارم چه غم دارم اگر زیر و زبر سازم تمام ملک امکان را من از سلطان مظلومان رقم دارم چه غم دارم کشیدم دست و دل از این جهان و عالم امکان حریم قرب حق را محترم دارم چه غم دارم اگر از تیغ ابرو غارت دلها کنم امروز که این سرمایه از فخر امم دارم چه غم دارم بحمدالله و المنه که من سقای طفلانم ولی این منصب شاهانه از فخر امم دارم چه غم دارم بود این افتخار من به رغم کوری دشمن که برکف سر برای مظهر جود و کرم دارم چه غم دارم الا ای اهل ای الِ صد کاره، زبانها را فرو بندید به خوابِ ناز،ناموس خدا در این حرم دارم چه غم دارم لب عطشان اگر جان بسپرم در رهگذار دوست بجان دوست در ملک بقا بحر کرم دارم چه غم دارم سرم گر زیب نی گردد ،چو مهر عالم امکان بزیب نیزه می بینم جهانی را خدم دارم چه غم دارم اگر در بحر عصیان غرق باشد قطره می گوید علی دارم حسن دارم حسین دارم چه غم دارم .
یک گفتمان خداپسندانه و قرانی چه خصوصیاتی باید داشته باشد ؟ عبدوس.mp3
1.13M
🔒 یک گفتمان خداپسندانه و قرانی چه خصوصیاتی باید داشته باشد ؟ 🔓 پاسخ توسط استاد : عبدوس اعتقادی
. ای گنج پنهان هستی ، ای نغمه ی چشمه ساران هر جا که نام تو باشد گیرد دلم شوق باران دارم به سر آرزو در کوی تو درمانده باشم یک شب سر سفره ی تو مهمان ناخوانده باشم سگ صاحب خود شناسد گر گم کند یک دم او را از باده غافل نماند بو میکِشد چون سبو را آقا گدا پروری کن ، دوباره باز سروری کن برات دلم خونده غزل از عاشقات دلبری کن ... بقیة الله اَلعجل ، بقیة الله اَلعجل ... آقا بیا رو نشان ده ، خسته شدم از شنیدن از تو فقط یک شاره از ما که با سر دویدن خود آگهم با گناهم قلبت رو آقا شکستم همچون گدایی دوباره بر سر راهت نشستم عمری سر سفره ی عشق من جیره خوار تو هستم چون افتخارم همین بس عاشق زار تو هستم آقا گدا پروری کن ، دوباره باز سروری کن برات دلم خونده غزل از عاشقات دلبری کن ... بقیة الله اَلعجل ، بقیة الله اَلعجل ... گر صاحب الامر عالم با من نبودش چو میلی مجنون چرا کرده ما را هوش از سرم برده لیلی من در رَه منزل عشق آخر کجا را بجویم کِی میشود در کنارت ایاک نعبد بگویم هر جا که نام تو باشد آیم سراسیمه آقا با ذکر یا مهدیِ تو عمرم شده بیمه آقا آقا گدا پروری کن ، دوباره باز سروری کن برات دلم خونده غزل از عاشقات دلبری کن ... بقیة الله اَلعجل ، بقیة الله اَلعجل امام_زمان 👇
Moghadam-13940431[02].mp3
7M
متن 🌼 ای گنج پنهان هستی 🌼 ای نغمه چشمه ساران
امام حسین ع
. 🌷 شهید آوینی: 🔅 بسیجی عاشق کربلاست، و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در
. 💠 جملات عاشورایی شهید سید مرتضی آوینی در کتاب فتح خون: 💎 یاران! شتاب كنید، قافله در راه است. می‌گویند كه گناه‌كاران را نمی‌پذیرند؟ آری، گناه‌كاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را می‌پذیرند 💎دین‌دار آن است كه در كشاكش بلا دین‌دار بماند، وگرنه، در هنگام راحت و فراغت و صلح و سِلم، چه بسیارند اهل دین، آن‌جا كه شرط دین‌داری جز نمازی غُراب‌وار و روزی چند تشنگی و گرسنگی و طوافی چند بر گرد خانه‌ای سنگی نباشد. 💎نه عجب اگر در شهرِ كوران خورشید را دشنام دهند و تاریكی را پرستش كنند! 💎جاهلیت ریشه در درون دارد و اگر آن مشرک بت‌پرست كه در درون آدمی است ایمان نیاورد، چه سود كه بر زبان لااله‌الاالله براند؟ 💎عجب تمثیلی است این كه علی مولود كعبه است... یعنی باطن قبله را در امام پیدا كن! اما ظاهرگرایان از كعبه نیز تنها سنگ‌هایش را می‌پرستند. تمامیت دین به امامت است 💎عقل می‌گوید بمان و عشق می‌گوید برو؛ و این هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود، اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه‌ی خورشید نبُرَد، عشق را در راهی كه می‌رود، تصدیق خواهد كرد؛ آن‌جا دیگر میان عقل و عشق فاصله‌ای نیست. 💎امام آن كسی است كه در میان مردم بر كتاب خدا حكم كند و مجری عدالت باشد، حق را بپاید و خود را بر آن‌چه مرضیّ خداست حفظ كند. 💎هر انسانی را لیلة‌القدری هست كه در آن ناگزیر از انتخاب می‌شود و حُرّ را نیز شب قدری این ‌چنین پیش آمد... «عمر بن سعد» را نیز... من و تو را هم پیش خواهد آمد. 💎اگر نبود خون حسین، خورشید سرد می‌شد و دیگر در آفاقِ جاودانه‌ی شب نشانی از نور باقی نمی‌ماند... حسین چشمه‌ی خورشید است. بیستم فروردین ماه، سالگرد عروج آسمانی سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی، و روز هنر انقلاب اسلامی گرامیباد. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. دین از سیاست جدا نیست، اما همه ی امور را با عینک سیاسی و انتخاباتی دیدن، جفا در حق این مردم زجر کشیده است. تلاش دولت "بقدرِ بضاعتش" ؛ کاهش فشار به مردم است. اما حالا که قراره بخشی از پول مردم ، توسط کره جنوبی آزاد شود، برخی این اقدام دولت را انتخاباتی تلقی میکنند. دولتی که میداند؛ در پیشِ رو ، اکثریت را کسب نخواهد کرد، چه سودی از سیاسی بازی می برد؟! جز اینکه ، دارد به وظایفِ قانونیش عمل میکند.! .
. همه هست آرزویم كه ببینم از تو روئی چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزوئی؟ به‌ كسى جمالِ خود را ننموده‌‏اى و بینم همه ‌جا به‌ هر زبانى بوَد از تو گفت ‌و گوئی غم و درد و رنج و محنت همه مستعدّ قتلم تو ببُر سر از تنِ من، ببَر از میانه گوئی به رهِ تو بس ‌كه نالم، ز غمِ تو بس‌ كه مویم شده‌ام ز ناله نالى، شده‌‏ام ز مویه موئی همه خو‌ش ‌دل این ‌که مطرب بزند به تار چنگی من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تارِ موئی چه شود که راه یابد سوی آب، تشنه کامی؟ چه شود که کام جوید ز لبِ تو، کامجوئی؟ شود اینکه از ترحّم دمی ای سحابِ رحمت منِ خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلوئی؟ بشکست اگر دلِ من به فدای چشمِ مستت سرِ خُمّ مِی سلامت، شکند اگر سبوئی همه موسمِ تَفَرُّج به چمن روند و صحرا تو قدم به چشمِ من نِه، بنشین کنارِ جوئی نه به باغ ره دهندم که گلی به کام بویم نه دماغِ اینکه از گل شنوم به کام بوئی ز چه شیخِ پاکدامن، سوی مسجدم بخواند؟ رخِ شیخ و سجده گاهی، سرِ ما و خاکِ کوئی نه وطن پرستی از من به وطن نموده یاری نه ز من کسی به غربت بنموده جستجوئی بنموده تیره روزم، ستمِ سیاه چشمی بنموده مو سپیدم صنمِ سپید روئی نظری به سوی (رضوانیِ) درمندِ مسکین که به جز درت امیدش نبوَد به هیچ سوئی. .