eitaa logo
امام حسین ع
21.7هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔴 دولت در ایام پایانی عمرش، تپه‌های فتح نکرده را یکی پس از دیگری فتح می‌کند: نان ۵۰ درصد و روغن ۳۰ تا ۳۵ درصد گران میشود! ♦️خوبه که دولت هیچ برنامه ای برای افزایش قیمت ها تا پایان کارش نداشت وگرنه چی میشد!!! #پ.ن: میتونست این افزایش ها را برای دولت بعد به ارث بگذارد. ولی تهمتها را بجان میخرد تا انشاالله دولت بعد، ارزان کند 💙❀اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج❀💙 .
. آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبرحسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضه ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پا رکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خداهم دیدنیست   می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفاهم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتاخورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلاهم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو درکدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شبها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشکهای حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یا که نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است   در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباً ارباً نیست قطعا ای بقیع مهدی نظری https://eitaa.com/emame3vom/43234 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قراره شب جمعه😭 به تو سلام میدم درمون دردامی به تو سلام میدم تویی که آقامی به تو سلام میدم بغض دلم واشه به تو سلام میدم جواب نده باشه سلام آقا که الآن روبروتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم ❣حسین جانم❣ بذار سایت همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه حرم گفتم هوای کربلا کردم هواییتم فقط دور تو میگردم ❣حسین جانم❣ تو که باشی دلم دیگه نمی‌لرزه یه عمر گریه به لبخند تو می‌ارزه دوست دارم همه دارایی‌ام اینه دلم میره ضریحت رو که میبینه ❣حسین جانم❣ غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست چی کم دارم تو رو دارم حواسم نیست ❣حسین جانم❣ .
. بند اول: دوباره هشتِ شَوّال حالِ دل میشه بد حال مرغِ دل غرقِ غصه میزنه تا بقیع بال میره با بی قراری به سره اون مزاری که واسش جای گنبد مونده خاک یادگاری میباره از آسمون نم نمِ بارونِ خون کبوترا بی امون همه شدن روضه خون هواش عجیبه بقیع به غم نصیبه بقیع نداره صحن و سرا چه قدر غریبه بقیع آه و واویلا بقیع بند دوم: نه یه گنبد ، نه طائر نه روضه خون ، نه ذاکر نه ضریحی که دورش جمع بشه چند تا زائر غم و غربت نشسته روی قبرای خسته بدون شک خدا هم دلش اینجا شکسته شیعه با حالِ بکاء تویِ بقیع بی صدا میخونه روضه برا گُلای خیرالنساء بقیع و صحن و سرا مرقد و ایوون طلا شده تموم غم و حسرت ما نوکرا آه و واویلا بقیع بند سوم: می پرم تا مدینه می زنم باز به سینه دل من از غمِ تو بقیع خیلی غمینه می خونم من با زاری بقیع زائر نداری شبات تاریک و سرده پُرِ گرد و غباری آخر یه روزی ماها با شور‌ و عشق و ‌نوا توی بقیع میسازیم حرم مثه کربلا حال و هوایی می شه برو بیایی می شه سینه زنی تو بقیع عجب شبایی می شه آه و واویلا بقیع 🎵📝: (طاها تحقیقی) 👇
یاد بقیع باز به دل زد شراره ام.mp3
11.75M
یاد بقیع باز به دل زد شراره ام کز آسمان دیده ببارد ستاره ام جز خون دل به بغض گلو نیست چاره ام هرگه فِتَد به قبر امامان نظاره ام تا بغض دل به دشمن عترت عیان کنم نفرین ز سوز سینه به وهابیان کنم اینان که خصم عترت و قرآن و حیدرند اینان که سخت دشمن آل پیمبرند اینان که پست و ظالم و رذل و ستمگرند با شمر و ابن ملجم و خولی برادرند این خارها که ریخته از دست بولهب نسل حرامزاده ی حماله الحطب مأیوس های کافر برگشته از غدیر روباه های حیله گر حمله ی به شیر خوار و شکست خورده و بیچاره و حقیر الله را مخالف و ابلیس را اجیر دیدند روشنایی نور ائمه را ویرانه ساختند قبور ائمه را https://eitaa.com/emame3vom/43238 .
. •┄┅═══••↭••═══┅┄• گنبد ندارد نام و نشانی بر روی مرقد ندارد ای گریه کن ها! سنگ مزار و پرچمِ گنبد ندارد حتی حیاطی...مانند صحن کوثرِ مشهد ندارد آقا کریم است آنقدر می بخشد به ما که حد ندارد در هم خریده اصلاً برای او که خوب و بد ندارد دریای جوداست الطاف جاری اَش که جذر و مد ندارد آسوده خاطر رو کن به درگاهش که دست رد ندارد آسوده خاطر رو کن به درگاهش که دست رد ندارد اصلا دل خوش از آنچه طعنه به غرورش زد ندارد مادر ندارد آقا غریب است و کسی بر سر ندارد... خیلی عجیب است حتی میان خانه اش یاور ندارد گویا برایش از جُعده بهتر شهر پیغمبر ندارد تنهای تنهاست ،مقداد ،حمزه ،مالکِ اشتر ندارد مادر ندارد آقا غریب است و کسی بر سر ندارد افتاده از پا از خود نمیپرسی چرا بستر ندارد خبره ی روضه! یک عمر اصلاً خانه ی دیگر ندارد در سینه ی خود، جز داغ زهرا و غم حیدر ندارد از آشنا خورد، از بی بصیرت های بی شرم و حیا خورد سَبِّ علی را در خطبه هایشان شنید و غصه ها خورد با خاطراتش، هرشب خودش را در میان روضه ها خورد لرزید پشتش، سیلیِ سختی بر رخ ریحانه تا خورد در خانه افتاد، تا از شریک زندگی اش پشت پا خورد لا یوم گفتُ پاشید از هم شعرم و قافیه واخورد کرببلا هم با بد دهانی به غرور عمه برخورد یک نیزه آمد ،تیر و ثنان و تیغ و نیزه بیشتر خورد .
. *غبار صحنِ تو بر درد جان دواست بقیع! ان شالله یه شب با هم مدینه رو خاکا بشینیمُ برا بچه هایِ غریبِ فاطمه گریه کنیم ..* *خرابه‌هایِ تو، باغ‌ بهشت ماست، بقیع! *اگر چه روی به کعبه نماز می‌خوانیم *تو قبلۀ دل مایی ، خدا گواست ، بقیع! قربونِ اون چشمی که میتونه برا امام حسن گریه کنه .. (چرا )؟! چون سفرۀ ابی عبدالله یه سفرۀ عمومی همه میان .. اما این سفره اختصاصیِ همه نمیتونن سر سفره ی امام حسن باشن .. اگه براش خوب گریه کنی مادرش دست شکسته شو بالا میاره ، میگه اینا برا پسرِ غریبم دعا کردن ..* * اگر چه روی به کعبه نماز می‌خوانیم * تو قبلۀ دل مایی، خدا گواست، بقیع! * تو همچو فاطمه در شهر خویش تنهایی * غریبی و، همه کس با تو آشناست، بقیع! نکنه اسم امام حسن بیاد ، فقط منتظر کوچه و سیلی باشی .. معلومه هرجا بگی یه بچه دستش تو دست مادرش بود صدا ناله بلند میشه ..* * به آن چهار امامی که در بغل داری * برای ما حرمت مثل کربلاست بقیع! *علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو *که قبر گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع؟ میگه دیدم پشتِ پنجره هایِ بقیع بلند بلند گریه میکنه .. (قدیمیا میگفتن: مدینه گفتی و کردی کبابم ..) میگه زدم رو شونه ش گفتم حالت با همه فرق میکنه ؟ گفت من بچه سیدم ، مادرم زهراست .. گفتم خو اینجا این همه سید ، فقط تو سادات نیستی که .. گفت من با بقیه یه فرقی دارم ؟ فرقت چیه؟! گفت همه مدینه رو گشتم دنبال قبرِ مادرم اما اثری و نشانی از قبر مادرم زهرا نبود .‌‌. *بی بیِ بی حرم قبرت کجاست مادر *هنوز ناله ی زهراست از مدینه بلند *هنوز لرزه بر اندام مجتبی ست بقیع اجازه بدید برا امام حسن روضه بخونم .. آقاییی که بعدِ کوچه دیگه آب خوش از گلوش پایین نرفت ... هر وقت از کوچه رد شد سر به دیوار گذاشت ... به قول آذریا : آی نَنَه .. آی نَنَه .. آی نَنَه .. خدا بهتون خیر بده اینجوری برا زهرا گریه میکنید .. راستی اگه تو کوچه بودید میدیدی چی جوری فاطمه رو سیلی زدن .. به خدا مادر ما رو بی هوا زدن … جوان نَنَه .. جوان نَنَه .‌‌. با اینکه سن و سالی نداشت اما زود محاسنش سفید شد ، وقتی گفتن آقا چرا اتقدر زود محاسنت سفید شد ؟ گفت آخه من دیدم تو کوچه .. میگه رو پنجه هام بلند شدم .. دستامو بالا آوردم دیدم نمیتونم .. هی میگفتم نزن … * نزن ، نزن تو سیلی به زن .. نزن ، نزن .‌. یه چشمی بهم بزنی میبینی محرم اومده .. ان شالله زنده باشیم .. امام حسن ، اگه قرارِ بمیرم روزیم کن برا حسین بمیرم .. آقام .. آقام .. روضه بخونم .. بدنِ علی رو شب دفن کردن ، بدنِ فاطمه رم شب دفن کردن .. بدنِ پیغمبرم شب دفن کردن گفتن دیگه این بدنُ روز بلند کنیم با احترام .. اما اهل دل میگن کاشکی این بدنم شب دفن میکردن .. بدنُ تشییع کردن ، وصیت کرده گفته راضی نیستم زیر تابوتم قطره ی خونی ریخته بشه .. فلانی اومد این بدنُ محاصره کرد .. گفتن چته؟! گفت من از این حسن بدم میاد .. بگم حقشو ادا میکنی؟ گفت از مادرشم بدم میومد .. اولین تیرُ خودش به چله ی کمان گذاشت .. گفت این بدنُ تیر باران کنید .. قاسم سه ساله داره نگاه میکنه .. (زبان حال) با نگاهش داره به عمو عباسش میگه عمو داری نگاه میکنی بابامو تیر باران کردن .. آی غریب حسین … (چرا میگی غریب حسین ؟!) آره امام حسین امامِ میدونه داغ امامُ برادر چیه .. اما صبر کرد ، گفت حسن به من دستورِ صبر داده گفته راضی نیستم ، صبر صبر .. تاریخ نوشته هفتاد تا تیر به این بدن زدن .. نشست یکی یکی این تیرها رو بیرون آورد گفت غارت زده به اون نمیگن که اموالش غارت بشه .. غارت زده به منِ حسین میگن که برادری مثله تو رو از دست دادم .. (بریم کربلا) هفتاد تا تیر به این بدن زدن زینب شنید ولی ندید .. شنیدن کی بود مانند دیدن .. اما یه جا عمه جانِ ما اومد بالایِ بلندی .. دید شمشیر دار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با سرنیزه میزنه .. یه عده که سلاح ندارن لباسایِ عربی رو پر سنگ کردن .. با حوصله عزیزِ زهرا رو سنگ میزدن .. حسین …. 👇
. *وقتی از بغض هوا دور و برم سنگین است *شبنمِ اشک به مژگانِ ترم نزدیک است *میکشم منتِ زهری که به دادم برسد *آنقدر سایۀ غربت به سرم سنگین است خوش به حال اون چشمی که امشب برا امام حسن اشک باره .. گفت وارد شد تو خونۀ فاطمه دید امام مجتبی و ابی عبدالله دارن با هم زور آزمایی میکنن .. رسول خدا نگاه کردید ، باباش داره میگه جانم حسین .. مادرش میگه جانم حسین .. یه وقت دیدن پیغمبر میفرماید جانم حسن .. مادر معترض ؛ باباجان شما خودتون به ما فرمودین بچۀ کوچک تر سزاوارِ تشویقِ .. چه طور داری داداش بزرگه رو تشویق میکنی ؟!..فرمود فاطمه جان دیدم باباش میگه حسین .. تو میگی حسین .. نگاه کردم دیدم همه ملائک تو آسمون دارن میگن حسین .. دیدم پسرم حسن غریبه … حسن جانم.... *سینۀ تشت تحمل نکند حق دارد *آنقدر روضۀ داغِ جگرم سنگین است *محنت و داغ چهل سال چنان پیرم کرد *کولۀ آه به وقتِ سفرم سنگین است گفت آقا من باباتم تو این سن دیده بودم ، اینطور محاسنش سفید نشده بود ؟!.. فرمود اگه اون چیزی که من دیدم بابامم دیده بود زودتر از من محاسنش سفید میشد ..* *دوستانم همه از من بدشان می آید بعضی ها رو آقا یواشکی میکشید کنار ، یکیش حجر بن عدی بود (شهید شد تو راه امیرالمومنین فرمود تو که دیگه از مایی تو چرا با کنایه با ما حرف میزنی ..) همه طعنه ها یه طرف .. همه زخم زبان ها یه طرف اما : *دوستانم همه از من بدشان می آید *طعنۀ قنفذ و سب پدرم سنگین است برا امام حسن باید داد بزنی .. چون این آقا یه بار نتونست داد بزنه .. همه ش زانوهاشُ بغل میگرفت .. هی زیر لب میگفت بد زد نانجیب ..* *نگذارید چُنین حسرت مُردن بکشم *من بمانم به خدا دردسرم سنگین است *جگرم مثل فدک ریخته صد تکه شده *سینه ام را نفس پُر شررم سنگین است از اینجا دیگه روضه خیلی سخته من از سادات معذرت می خوام .. از امام زمان معذرت می خوام .. خودش فرمود عبدالزهرا چرا روضۀ ما رو نمی خوانی؟ گفت آقا من یه عمرِ غلام و نوکر و روضه خوانِ شمام هرچی از روضۀ شما به من رسیده من خوندم .. مسموم کردن شما رو گفتم ، پاره هایِ جگر داخلِ تشت رو گفتم .. تیرباران کردنِ بدن رو گفتم .. فرمود عبدالزهرا همه اینا که گفتی روضۀ من هست اما روضۀ ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم تو دستِ مادرم .. تو کوچه ها داشتم میومدم ..* *مثل مادر که به کوچه دهنش خونی شد *چقدر خوب دهانِ حسنش خونی شد .. امام رضا علیه السلام فرمود بچه هایِ ما مو به مو از بزرگترایِ ما ارث بردن .. بگم صدا گریه ت بلند شه؟!.. گوشۀ خرابه وقتی سرُ آوردن تا دست کشید رو این لبایِ بابا گفت لبایِ تو خونی باشه لبایِ رقیه سالم؟؟؟ دیدن دستشُ مشت کرد .. هی تو دهانِ خودش میزنه .. *شب و روزش شده با غم سپری ، راحت نیست *و چهل سال فقط خون جگری ، راحت نیست *گیر افتادنِ در آتشُ و لَج بازیِ میخ... راحت نیست *دیدنِ روسریِ شعله وری راحت نیست آه مادر .. مادر .. *تاولُ گونۀ انسیۀ حورا ، ای وای *به خدا سوختن مویِ سری ، راحت نیست *آه با داس و تبر رو به سویِ یاسِ کبود *دیدنِ حملۀ سیصد نفری راحت نیست .. اگر این است تاثیر شنیدن…شنیدن کی بود مانندِ دیدن ..چند جا امام حسن دید مادرشُ دارن میزنن ..* کدوم خانم! کدوم خونه رو میگی روضه خوان؟ کدوم سیلی! کدوم کوچه رو میگی روضه خوان؟ کدوم صورت! کدوم مادرُ میگی روضه خوان؟ *چشمایِ اهلِ آسمون تر بود ، ای وای .. *دستِ حسن تو دستِ مادر بود ، ای وای .. *یه شهر روبه رویِ کوثر بود ، ای وای .. *مدینه هست شهری که ، به اشکا میخندن *همون جا که مردا ، به زن راه میبندن .. گفت : *بردم پناه هرچه به دیوار بیشتر *او پیشتر رسیدُ و رَهَم بیشتر گرفت 👇