100.7K
#زمزمه
#زبانحال_حضرت_زهرا
#حسن_کردی ✍
برا بچه م بمیرم غرورش لطمه خورده
مادرش از یه نامرد تو کوچه صدمه خورده
وقتی قاتل می خندید حسن من می لرزید
کاشکی افتادنم رو توی کوچه نمی دید
نگاهش رو با حیرت به زخم صورتم دوخت
وقتی سوخت صورت من زندگی بچه مم سوخت
رفتم از هوش و طفلی منو به هوش میآورد
خون گوشواره ام داشت خونشو جوش میآورد
دست بلند کرد روی زن اونکه سنگینه دستاش
هنوزم مونده روی چادرم رد پاهاش
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
https://eitaa.com/emame3vom/55319
.
#نوحه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
خداحافظ ای شمع خاموش من
خداحافظت ای کفن پوش من
سبک میرود گرچه تابوت تو
چو کوهی غمت مانده بر دوش من
مرو فاطمه فاطمه فاطمه
خداحافظ ای بسته بار سفر
خداحافظت ای شکسته ثمر
ز دیوار و در شکوه دارد علی
که طفل تو را کشته دیوار و در
حلالم کن ای همدم ناله ام
حلالم کن ای خونجگر لاله ام
ندیدی از این زندگی روز خوش
حلالم کن ای یار نه ساله ام
فراموش من کی شود آن زمان
که در خانه ی من شدی میهمان
نبی دست ما را به هم داد و گفت
نماید خدا ، پای هم پیرتان
تو پای علی پیر گشتی چه زود
چه زود این غم و غصه پیرت نمود
تو جای علی رفته ای پشت در
برای علی گشته رویت کبود
#میثم_مومنی_نژاد✍
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#دفن_شبانه
👇
.
#نوحه
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#سبک_زینب_زینب_زینب
مادر تو از این خانه رفتی چه غریبانه
پاشیده ز هم جمع شمع و گل و پروانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
........
با چشم خودم مادر دیدم که تو را کشتند
جرم تو چه بود آخر بر گو که چرا کشتند
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
..........
تو اشک مرا دیدی من داغ تو را دیدم
تو پشت در افتادی من دور تو گردیدم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
........
امشب چه غریبانه با ناله سحر کردی
زخم جگر خود را پنهان ز پدر کردی
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
..........
کی می رود از یادم در گوشه این خانه
با بازوی بشکسته کردی سر من شانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
........
در دیده خود هر شب خوناب جگر دارم
با گریه نگه باشد بر این در و دیوارم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
.........
این خانة در بسته این گریه آهسته
پیوسته به من گویند از پهلوی بشکسته
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر
#غلامرضا_سازگار
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
https://eitaa.com/emame3vom/55323
.👇
4_683669879110238227.mp3
1.09M
.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سبک:امید غریبان تنها کجایے
#سبک_به_طاها_به_یاسین_بمعراج
─┅═᪥𑁍᪥═┅─
تو زهــرایـے و نور چشــم پـیمـبر
تویـی فاطـمه یاور و یـار حـیـدر
تو ازهر ترین نجم عـرشے دیـنـی
تـو ام الحجـابـے و نجـمے منــور
نباشد کسـے جـز تو محـبوبه حق
تـو هسـتے زکیه تو هستے مطـهـر
تـویـے راضـیـه بهـر یـزدان حبـیبه
تو که کوثرے هدیه از سوے داور
فــداے سجـایـاے پیـغمـبــرینت
وخـلق خـوش و خصلت بهترینت
حبـیـبه تـویـے بـر خـداونـد عـالـم
منــم خـادمـه خـادم کمـتـریـنت
تو خـود رهنمـاے بهشـت بـرینـی
تو از بـیـن خـوبان همه بهتـریـنـی
تـو کـه اخــتـــر نَـیِّـــر آسـمـانــی
تـو ســرور بـه کل زنـان جـهــانـی
گل باغ طه تو هم کفو مولا...تو مظلومه زار پهلو شکسته...کـه خـوانـے نمـازت نشــسته... وَ اے همسر قد کمانے حیـدر... فتاده به بستر و زخمے شده بین آتش،... وَ مجروح شده سینه از تیزے و داغ مسمار
تو در فکر حال دل زبنبینے ،و گریان حال حسن با حسینے ،
بمیرم که تشییع بشد پیکر تو شبانه وَ قبرت ندارد نشانه وَ زوار تو غمگنانه به دنبال قبر تو گردد روانه به اشڪ و بهانه
تو که مادر خسته جان امام زمانے
و او از براے تو گرید دمادم به هر لحظه و هر مکانی
و آن منتقم آید و انتقامت بگیرد به امر خدایے
هم او که بود منجے مهربان الهی
و اشکفسایے گذارد سرش بر قدومش به وقت نهایی
🖊شاعر:استاد ابراهیم الهیارے(اشڪ فسایے)
1400/10/16
مشابه سبک فوق اجرا شود
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
استاد سازگارقمی
امشب به نخل آرزویم برگ پیداست
در چهره زردم نشان مرگ پیداست
امشب مرا در بستر خود واگذارید
بیمار بیت وحی را تنها گذارید
دوران هجرم رو به اتمام است امشب
خورشید عمرم بر لب بام است امشب
بیرون برید از خانه زینب را که حاشا
مادر دهد جان و کند دختر تماشا
گوئید مولا را که در مسجد نشیند
تا مرگ یارش را به چشم خود نبیند
خجلت زده از اشک فرزندان خویشم
اسما تو تنها وقت مردن باش پیشم
پیش حسن از اشک ماتم رخ نشوئی
جان حسینم با علی حرفی نگوئی
چون روز آخر بود، کار خانه کردم
گیسوی فرزندان خود را شانه کردم
دیدی چه حالی در نمازم بود اسماء؟
این آخرین راز و نیازم بود اسماء
آخر نگاه خویش را سویم بیفکن
میخوابم اینک پرده بر رویم بیفکن
بنشین کناری ناله از دل در خفا زن
بانوی خود را لحظهای دیگر صدا زن
دیدی اگر خامش به بستر خفتهام من
راحت شدم، پیش پیمبر رفتهام من
آیند چون اطفال معصومم به خانه
پرسند از مادر خبرداری تو یا نه؟
دیدند اگر خاموش و بیتاب است مادر
آهسته با آنها بگو خواب است مادر
چون سوی حجره کودکانم رو نهادند
یکباره روی جسم رنجورم فتادند
مگذار ساعتها تنم در بر بگیرند
مگذار آنان هم کنار من بمیرند
بفرست مسجد آن دو طفل نازنین را
کآرند بالینم امیرالمؤمنین را
شبها برایم بزم اشک و غم بگیرند
در خانه آتش زده ماتم بگیرند
از من بگو با زینب آزادۀ من
برچیده مگذاری شود سجادۀ من
من رفتم اما یادگارم زینب اینجاست
تکرار آهنگ دعایم هر شب اینجاست
استادغلامرضا سازگار
.
enc_16398199585046300759790.mp3
6.97M
.
#زمینه_احساسی
#فاطمیه
#سید_مهدی_حسینی
همه مادر دارن من ندارم
سایه سر دارند من ندارم
همه میگن زهرا سیلی خورده
همه باور دارند من ندارم
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
مگه کسی دلش میاد دست روی مادرم بلند کنه
حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه
رو سر این خونه بارونه
دل علی خونه بارونه
چشمای خیس ما مهمون بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
همه طاقت دارن من ندارم
خواب راحت دارن من ندارم
راحت از زخمای پهلو میگن
انگار عادت دارن من ندارم
چه جور دلم میاد بگم چشما مادرم شده کبود
تو کوچه ها داد میزدم کمک کنید ولی کسی نبود
بغض گلوی من پنهونه
کی حال و روزم رو میدونه
همه اینا یادم میمونه میمونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
خوشی دیدن مردم ما ندیدیم
هرچی طعنه بودو ما شنیدیم
سر حالم مردم بی خیالند
همه دردا رو ما کشیدیم
چی کار کنم دلم پره هیچکی نگفت اینا گناه دارند
یکی نگفت حیا کنید یه بچه کوچیک تو راه دارند
بابام تو این شب ها حیرونه
محسنشو کشتن گریونه
با گریه لالایی میخونه
بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
.
.
#حضرت_زهرا
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#حسن_لطفی✍
اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد
این مرد از خجالت این چهره آب شد
اسماء بریز آب که آتش گرفته ام
دیدی چگونه خانه من هم خراب شد
من چند بار شسته ام و هم نیامد
خونت هنوز میچکد از زخم تازهات
این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست
ای خاک بر سرم چه کنم با جنازهات
دریاب حال کودکانِ خودت را ببینشان
با گریه آستین سر دندان گرفتهاند
حالا كه وقت بردن تابوت مادر است
از من نشان خانهی سلمان گرفتهاند
حالا عزای کندن قبر گرفتهام
حالا برای بردن تابوت ماندهام
این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است
این نقش دست کیست که مبهوت ماندهام
آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت
لبخندها به دیدن یار و تو میرسند
برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند
فردا برای نبش مزار تو میرسند
باید که چند قبر برایت درست کرد
باید مرا به جای تو در قبر جا دهند
دست پدر رسید تو را گیرد از علی
شاید که زخم آتش در را شفا دهند