◆ #متن_سخنرانی حاج آقا دانشمند ◆
◼️ دلایل وجود حضرت رقیه سلام الله علیها ◼️
به هر کس منکر وجود نازنین این بزرگوار شد بگویید: آقا این فایل رو گوش بدید. و هر کسی رو که قبول دارید، بعد از شنیدن این سخنرانی و این اسناد خودت قضاوت کن. و اکنون در باره ی حضرت رقیه: شیخ مفید که حضرت ولی عصر (عج) ایشان را برادر خود می خواند. شیخ مفید در کتاب ارشاد خود می فرماید: کنیه ی مادر حضرت رقیه (بنت الطلحه) هست. نام مادر حضرت رقیه: بی بی امّ اسحاق است و قبل از اینکه همسر امام حسین(ع) باشند ؛ همسر امام حسن مجتبی (ع)بودند. زمانی که امام حسن علیه السلام می خواستند به شهادت برسند، به برادر خود وصیّت نمودند که: امّ اسحاق رو به عقد خودش در بیاورد. زمانی که ام اسحاق با حضرت سیّدالشهدا ازدواج می کنند و حضرت رقیه را به دنیا می آورند؛ بلافاصله از دنیا می روند.
(2)سند دوم: در برخی از کتاب های تاریخی آمده است که، نام مادر حضرت رقیه هم جعفر قضاقیه است. باز درکتاب (معالی الثیتین) درجنگ اعراب و ایران دختران یزدگرد سوّم به اسارت درآمدند. که یکی از این دختران شهربانو می باشد. امیرالمومنین علیه السلام شهر بانو را به عقد حضرت سیّدالشهدا علیه السلام درمی آورند. و دختر دیگر را به عقد امام مجتبی علیه السلام در می آورند. بنابراین مادر حضرت رقیه خواهر شهر بانو می باشد. بعضی از علمای تاریخ می گویند : شهربانو که مادر حضرت سجاد علیه السلام است. مادر حضرت رقیه نمی باشد.
رقیه از کلمه ی رقی یا رَوَقَ که به معنای رونق و ترقی است گرفته شده است، و نام اصلی حضرت رقیه مانند دیگر دختران امام حسین علیه السلام (فاطمه) می باشد. چون امام حسین علیه السلام فرمودند: اگرخداوند هرتعداد پسر به من بدهد اسمش را علی مےگذارم؛ و هر تعداد دختر به من بدهد ؛ فاطمه می گذارم ...
✨🌹✨
@emame3vom
emam ali az zaan emam hasan.rafiei.mp3حجت الاسلام رفیعی
زمان:
حجم:
1.94M
📲 فایل صوتی ۱۳۰۶
🎙واعظ: حاج آقا #رفیعی
○ خصوصیات امام علی (ع) از زبان امام حسن(ع) ○
@emame3vom
dalayel vojod hazrat roghaye.daneshmand.mp3حجت الاسلام دانشمند
زمان:
حجم:
4.64M
📲 فایل صوتے
🎙واعظ: حاج آقا #دانشمند
🔖 دلایل وجود حضرت رقیه سلام الله علیها 🔖
@emame3vom
milad emam hasan.mirdamad.mp3سید مهدی میرداماد
زمان:
حجم:
4.07M
🎤مداح: #حاج_مهدی_میرداماد
🔖 مهربونی، آروم جونی، روزی رسونی 🔖
«امام حسن علیه السلام»
@emame3vom
#مدح_ابالفضل ع
صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است
یا که صدهاحاجتِ دشوار اگر داری کم است
یا که قدَّ آسمان آوار اگر داری کم است
یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است
غم جگر دارد بیاید گفتهام در هر غمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
حالِ ما را تا که دوریِ حرم بد میکند
کربلا را قسمت ما راهِ مشهد میکند
یک دوراهی هست ما را هِی مُردد میکند
در میانِ دو حرم دل رفت آمد میکند
مثل اینکه شهریار آنجاست میخواند : هَمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
این حسن یا این حسین این یا که تکرارِ علیست؟
حیرت آئینه یعنی وقت دیدار علیست
تیغ او تیغ علی و کار او کار علیست
جان عزائیل در دست علمدار علیست
بیرقی دارد که نقشش شد شعارِ عالمی
یِل یاتارطوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تا زره را میکشد بر شانه مُحکم میکند
تا که اَبرو را زمان رزم در هم میکند
چیست لشکر کوه از هولش کمر خم میکند
یا که عزرائیل را پیشش مجسم میکند
آمده تا جابجا گردند هر زیر و بَمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
یک قدم کوبیدی و هفت آسمانها ریختند
یک علم کوبیدی و هِی کهکشانها ریختند
ضرب شصت توست یا آتشفشانها ریختند
مصرعی خواندی رجز ، سیف و سنانها ریختند
این به مولارفته دارد ضربه های محکمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
جذب تو جبرئیل تا شد شهپرش بر باد رفت
خواست نزدیکت شود خاکسترش بر باد رفت
هر سلحشوری که آمد یا سرش بر باد رفت…
یاکه تیغت چرخ خورد و لشکرش بر باد رفت
شاهباز کربلایی شهریار القمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تاکه گیسو را کمی در پیچ و تاب انداختی
شام را گویا به جانِ آفتاب انداختی
بِرکهای رفتی و عکست را به آب انداختی
یا که عکس مرتضا را بِینِ قاب انداختی
ماه بی تکرار ما تکرار اسم اعظمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
شانهات نازم که جایِ دستهای زینب است
تا تویی ، بالاترین مَحمل برای زینب است
روی زانوی تو ، تنها ردِّ پایِ زینب است
هر دلی که گفت یاعباس جایِ زینب است
کور میسازد نگاهت چشم هر نامحرمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
هرکه شد مستِ حسن بدجور بد مستِ تو شد
کوچه بُن بست حسن شد کوچه بن بست تو شد
بعد غوغای جمل دست حسن دست تو شد
فاطمه هست حسن شد فاطمه هست تو شد
از کریمیِ حسن داریم با هم عالمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
.
#ترحیم_خوانی
#دختر از دست داده
گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر )
*
آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین...
نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟
و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند.
رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت:
« یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ »
یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟
یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟
یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟
یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء »
یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟
ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟
ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟
ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟
ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم.
ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.»
با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.
*
2.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مرثیــہ
🍃همه آمادهی رفتن شدند...
[ #حاجمهدیرسولـی...]
با یه سلام به حضرت خورشید
همیشه یاد بارون میفتم
وقتی میون هیئت میشینم
یاد یه عدّه جوون میفتم
جوونایی که یارو فهمیدن
جوونایی که شورو دوس داشتن
میون سنگر نیمههای شب
سر روی خاک سجده میذاشتن
نماز شبهاشون یعنی باید
اهل مناجات و دعا باشیم
یعنی تُو اوج سختیها باید
بیشتر از هر وقت با خدا باشیم
شهید یادمون داده، جوون هستی قیمتی
به سمت گناه نری، آهای بچه هیئتی
.................................
نَفَسِ حقِّ مردای میدون
آسمون دلها رو روشن کرد
فانوسِ کمسوی بین سنگر
تاریکیِ دنیا رو روشن کرد
برای میدونِ مین صف بستند
تا بگن از جوندادن باکی نیست
با خونِ تُو معرکه غسل کردند
برا شهید آب شرط پاکی نیست
وقتی خدا رو حس کردی حتماً
یه جورِ دیگه مرگو میبینی
شهادت از درگاهش میخوای که
منتظرِ یک جمله آمینی
اگه سربلندیم و اگه داریم عزّتی
براش خون داده شهید، آهای بچه هیئتی
..................................
یه نامه از سمت معشوق اومد
که دلای عاشق رو دعوت کرد
هرکی بصیرت داشت لبیک گفت و
با حضرت روحالله بیعت کرد
از نوجوونِ سیزدهساله تا
یه پیرمردِ شصتهفتاد ساله
پای ولایت ایستادند، اینه
که آقا به سربازاش میباله
اگه بازم پاش بیفته هستند
جوونای این نسلِ انقلاب
آقا بخواد سربازِ مِیدونن
سینهزنای حضرت ارباب
اگه آرزو به دل، برای شهادتی
بلند یاحسین بگو، آهای بچههیئتی
.
سید رضا نریمانی4_6028264282456589962.mp3
زمان:
حجم:
14.84M
◾️شور شهدا
"با یه سلام به حضرت خورشید"
🎤سیدرضا نریمانی
✍️حمید رمی
#یادداشت حمید رمی شاعرِ شعرِ " میگن روضه دلمردگیه "
سلام و ادب خدمت همه عزیزان. این مدت سوالهای زیادی درباره اثر "میگن روضه دلمردگیه" از حقیر شد. قول داده بودم که سرِ فرصت توضیحاتی را عرض کنم.
اول اینکه خدا را شکر میکنم که این کار با این حجم گسترده در جامعه منتشر شد و تاثیرگذار بود؛ نه بخاطر اینکه بنده صاحب اثر بودم؛ که صاحب اثر، اهلبیت(ع) هستند و بس. از این جهت که واقعاً نیاز بود این موج به راه بیفتد و یک کار مشترک از اکثر تریبونهای مداحیِ کشور به گوش کسانی برسد که دیواری کوتاهتر از عزای امامحسین پیدا نمیکنند. البته انحصارِ این اثر به جوابیهای برای فلان وزیر کار دقیقی نبود که توسط بعضی عزیزان انجام گرفت؛ به جهت اینکه اولاً بنده اندیشهی این کار و حتی بند اول را اواخر ماه رمضان و خیلی قبلتر از صحبتهای آقای وزیر نوشته بودم و برای دوستان نزدیک نیز خواندم. و صد البته که صحبتهای مطرحشده، باعث شد که ترغیب بشوم و حساب ویژهای روی این اثر باز کنم. ثانیاً وقتی نگاه میکنیم میبینیم در جامعه، از اطرافیان و دوستان و آشنایان گرفته تا شبکههای ماهوارهای و... همین صحبتها بهوفور شنیده میشود. پس دلیلی ندارد که گفته شود این اثر، صرفاً جوابی به صحبتهای فلان شخص بوده.
بعد از نوشتنِ نوحه، این نکته به ذهنم رسید که این کار، باید توسط اکثر دوستان مداح خوانده شود که جلوه کند و از منظر مخاطب، بشود: پاسخ مشترک مداحان علیه شبههافکنیها؛ این جلوهی وحدت بین مادحین، لازمهی تاثیرگذاری این کار بود. هرچند هیچکدام از دوستانِ مداح نمیدانستند غیر از خودشان چه کسی قرار است این نوحه را بخواند اما نتیجهی مطلوبی که مدّ نظر حقیر بود اتفاق میافتاد.
نکته دیگری که عزیزان سوال کردند و باید اشاره کنم این است که در برخی اجراها، تغییراتی هرچند جزیی در شعر ایجاد شده که برخی از این تغییرات به سلیقهی شخصِ مداح بوده. و البته برخی از این تغییرات هم از جانب بنده بوده که مثلاً برای گوشوارهی نوحه(جواب جمعیت)، دو نسخه ارائه دادهام و اختیارِ انتخاب را به عهده مداح گذاشتهام.
نکته پایانی خواهشی بود که از شما مخاطبین عزیز داشتم و آن اینکه عاجزانه تمنّا میکنم در مقام مقایسه بین مداحان قرار نگیرید. مهم این بود که این اتفاق مهم و تاثیرگذار شکل بگیرد و یک کار مشترک در جواب شبههافکنیها به دستگاه مقدس سیدالشهدا توسط چندین مداح رسانهای خوانده شود. اصل همین است. پرداختن به حاشیهها و کُریخوانیهایی که فلانی بهتر از فلانی خواند و این نوع بیانها، اصل را مخدوش میکند. انشاءالله همهی ما تا آخرین نفس، پای بیرق اهلبیت(ع) نفس بکشیم و نفس تازه کنیم.
در پایان از همه عزیزانی که این مدت، به حقیر محبت داشتند، صمیمانه تشکر میکنم. محتاج دعای شما خوبانم.
#حمید_رمی
.
.
🔹 منبرهای یک دقیقه ای🔹
✳️ استاد #معرفت
✅ امام سجاد با گریه بر حسین (ع) شیعه را تقویت کرد
به حرف این بیسوادها گوش نکنید که به جای گریه بر زخم تن حسین، فکر کنید، عزیز من! خود ارباب عالم فرمود: انا قتیل العبرات
یک قطره اشک بر حسین (ع) هم شجاعت دارد، هم غیرت دارد، هم مروت دارد، تمام دین خدا در یک قطره اشک بر سیدالشهداء خلاصه شده است. اگر از این بالاتر چیزی بود، به ما میگفتند.
امام سجاد (ع) فرمودند: بعد از شهادت پدرم حسین فقط چهار نفر هستند که ما را دوست دارند.
چه شد بعد از شهادت امام سجاد (ع)، این چهار نفر شدند چهار هزار نفر و رفتند سر درس امام باقر (ع) نشستند.
امام سجاد نه درس داشتند و نه تبلیغ میکردند، امام درس و دانشگاه نداشتند، اما چه شد که بعد از ۳۵ سال، چهار نفر شدند چهار هزار نفر؟
امام سجاد با گریه بر حسین (ع) اینها را ساختند و تربیت کردند.
📚 سخنرانی استاد معرفت، ۱۳۹۷/۷/۲ شب شهادت امام سجاد (ع) در حسینیه دلریش
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
〰〰〰〰〰〰
.