eitaa logo
امام حسین ع
20.5هزار دنبال‌کننده
405 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Emamezamaan
حاج‌حسن_جمالی_هوای_تو_کردم_هوای_چشماتو_.mp3
5.04M
📝 هوای تو کردم هوای چشماتو... 🎤مرحوم حاج‌ ◼️ ، 🏴 (هوای تو کردم هوای چشماتو )۲ بمیرم آقا من (نبینم اشکاتو) ۲ محرمو گریه دو ماه عزاداری رو شونه هات شاله سیاتو میزاری (کجا ناله میزنی آقا کجا گریه میکنی هر دم)۲ کجا تو کدوم بیابونی بِهِت خیلی خیلی بد کردم (حلالم کن که بد کردم)۲ (حلالم کن غلط کردم)۲ اباصالح۴ (همیشه بخشیدی همه گناهامو)۲ همیشه وُ هرجا (‌گرفتی دستامو )۲ شمارو میخونم تو روضه ها هرشب دخیله این قلبم به چادر زینب به تو پشتِ نوکرت گرمه شما تکیه گاهمی مولا صدات میزنم توو تنهاییم بهت زیر لب میگم بابا (حلالم کن که بد کردم)۲ (حلالم کن غلط کردم)۲ اباصالح۴
. اربعین امام حسین (ع) ای شهیدِ سرفرازِ سر جدا سر کشیده از ازل جامِ بلا مستِ مست از جامِ سرشارِ بلا پیشِ چشمانم ذبیحاً من قفا تو خلیلِ اعظمی اینجا منا ای عزیزِ جانِ خواهر اسلام هم برای من برادر هم امام زینبت آمد که چون بیت الحرام دورِ قبر تو بگردد واسلام بر اجابت میرسد اینجا دعا یا اخا از شام ویران امدم دل پریشان سینه سوزان آمدم خسته از آلام دوران آمدم بر سر قبر تو مهمان آمدم ای مزارت درگهِ جود و سخا تار از هجرت بصر آورده ام بر رخ از سیلی اثر آورده ام مادران بی پسر آورده ام کودکان دیده تر آورده ام ای یتیمِ حضرت خیرالنساء آمدم گریم برای حنجرت کاش بود اینجا رقیه دخترت آمدم گیرم عزا بر اکبرت جان به قربان علیِ اصغرت روی دستان تو او زد دست و پا اصغرت بر تیر کین خندان شده مادرش از داغ او گریان شده خانه ی بختش دگر ویران شده قسمتِ او هم غمِ هجران شده داعماً کارش شده آه و نوا ای حبیب خالق سبحان حسین خونِ پاکت محییِ قرآن حسین زینبم از دوریت نالان حسین بر لبم دیگر رسیده جان حسین بس که از اعدا شنیدم ناسزا فرصتی پیش آمده تا خواهرت از غم غربت بگوید در برت خاطرش مانده وداع آخرت بر سر نیزه مناجات سرت با دل زینب ببین کردی چه ها التماست میکنم قرآن بخوان نیست ای قاری خبر از خیزران داشتی حق باشی از ما ناگران کعب نی خوردیم با زخم زبان حرمله آمد پیِ آزارِ ما خواهرت را نور عینی یاحسین عطر مادر میدهد اینجا حسین تازیانه زد عدو بر ما حسین خیز و دلداری بده ما را حسین بر سرِ زینب بکش دست شفا بر دل غمدیده ی ما کن نظر ای ز خونت باغ ایمان بارور عفو کن ای باغبان خون جگر در گلستانت خزان دیدی اگر دیده ام راسِ تو در طشت طلا ای ز قدیسین عالم برده دل از شرار عشق تو جان مشتعل کاخِ استبداد کردم زیر گل باز هستم از گل رویت خجل من اسیرِ تو شدم نه اشقیا غصه عالم اگر چون یم شده پیش عاشورای تو یک نم شده قلب ما آکنده از این غم شده کز میان ما رقیه کم شده ظلمِ بی اندازه شد بر ما روا زینبم هر درده تاب ایتدیم حسین عالمین قلبین کباب ایتدیم حسین شامیده بیر انقلاب ایتدیم حسین ظلم اوین یخدیم خراب ایتدیم حسین ایلدیم نطقیله طاغوتی فنا شامیده ویرانه ده قالدیم حسین قارته گتمیش اساس آلدیم حسین اوردا آهنگِ ظفر چالدیم حسین من یزیدی تختیدن سالدیم حسین ابن مرجانه گونی اولدی قرا بیرده غرا خطبه ایراد ایلدیم امتی اسلامه ارشاد ایلدیم عترتی اللردن آزاد ایلدیم حتماً اوندا روحووی شاد ایلدیم شاید ایتمیشدون منی اندا دعا باجوون احوالینه ایله نظر یثربه سن سیز نجه ایتسون سفر ماتموندن گز یاشین دائم الر گوللریلن قبروون داشین بزر آغلیار سسلر سنه جانیم فدا .
. (ع) ای شاهِ بی سرِ دور از وطن حسین تشنه ذبیحِ صد پاره بدن حسین گشتم به عشق تو من شام و کوفه را باز آمدم سویِ صحرایِ کربلا بی قرارم بی قرارم طاقت دوری ندارم ای حسین جان باز آمدم کنم آه و نوا حسین گریَم برای تو در نینوا حسین من گریه میکنم بر داغ اکبرت میسوزم از غمِ عظمایِ اصغرت بی قرارم بی قرارم طاقت دوری ندارم ای حسین جان از دیده میرود اشک روانِ من از تن گرفته غم تاب و توانِ من دیدم که بر لبت با خیزران زدند کف بر جنایتِ شمر و سنان زدند بی قرارم بی قرارم طاقتِ دوری ندارم ای حسین جان بعدِ تو زینبت سیر از جهان شده کارش برای تو آه و فغان شده تا آخرین نفس سلطانِ زینبی در خواب و در خیال مهمانِ زینبی بیقرارم بیقرارم طاقتِ دوری ندارم ای حسین جان صحراده پیکری باشسیز قالان سلام قیزلاری قاره سین باشه سالان سلام نحرین یانیندا ای عطشان یاتان حسین بیر گونده باجیسین گوزدن آتان حسین ماتمونده یر گوی آغلار زینبین جهانی داغدار ای حسین جان چوللرده باجیسین آغلار قویان حسین پیراهنین ستم اهلی سویان حسین نی ده کسیک باشی سیار اولان امام قیزلاری قبرینه زوار اولان امام ماتمونده یر گوی آغلار زینبین جهانی داغدار ای حسین جان قربان اولا باجون عطشان دوداقووه دور بیر تسلی ور یورقون قوناقوه باجون یارالیدی باشی بلالیدی اوغلانلاری اولوب غملی عزالیدی ماتمونده یر گوی آغلار زینبین جهانی داغدار ای حسین جان باشدا قرا گلیب زینب مزارووه خوش گلدون ایله بو محنتلی یارووه آییردیلار منی سندن وورا وورا مرهم قویامدیم مقتلده یاروا ماتمونده یِر گوی آغلار زینبون جهانی داغلار ای حسین جان واردور اورکده چوخ دیل یاندران سزوم سنسیزلیگه نجه بو دنیادا دوزوم قدّیم کامان اولوب حالیم یامان اولوب باقریم رقیه نین یاسینده قان اولوب ماتمونده یِر گوی آغلار زینبون جهانی داغلار ای حسین جان هیجرونده یانمیشام غمنن قوجالمیشام من صبریدن بو گون قارداش باج آلمیشام نطقیله یخمیشام ظلمین بناسینی پاینده ایتمیشم طاها لواسینی ماتمونده یرِ گوی آغلار زینبون جهانی داغلار ای حسین جان شاماتیده حسین محشر یاراتمیشام قبرونده کعبه ی مقصوده چاتمیشام من شمع تک سنون عشقونده یانمیشام باش محمیله ووروب قانه بویانمیشام ماتمونده یِر گوی آغلار زینبون جهانی داغلار ای حسین جان 👇
. السلام علیک یا بنت ابا عبدالله الحسین علیه السلام مدال شهادت فراق موج خروشان جنب و جوشش بود صدای وا ابتا نغمه و سروشش بود چه کودکی که به تبلیغ درس عاشورا تمام راه اسارت پر از خروشش بود به گریه گفت امامی غریب را کشتند هنوز نغمه ی هل من معین به گوشش بود بساط ظلم ز فریاد او ز هم پاشید عجب رسالت سنگین به روی دوشش بود تنی که لوحه ی ایثار بود باور کن که تازیانه وسیلی فقط نقوشش بود مدال سرخ شهادت به گردنش افکند خدا که شاهد ایثار گل فروشش بود سفیر شام «وفایی» به پاس بیداری پیام بر لب خشکیده و خموشش بود .
. هجمه ی غم دیروز گفته بودند، تنش کفن ندارد بابا رسیده با سر، ولی بدن ندارد این کودک سه ساله،با اشک وآه وناله جز گوشه ی خرابه، بیت الحزن ندارد بگذار تا بسوزم، پای سر بُریده شمع دلم علاجی ، جز سوختن ندارد برخارها دویدم، آه از جگر کشیدم سه ساله دختر تو، جانی به تن ندارد دربین هجمه ی غم، یک تن نگفت باخود طفلی که داغ دیده، سیلی زدن ندارد خوردم زبس که سیلی، لکنت زبان گرفتم طفلت توان آن که ،گوید سخن ندارد یک بوسه از لبانت ،برمن ببخش ای گُل این غنچه فرصتی تا، پرپرشدن ندارد بگذار تا کنارت، این نیمه جان دهدجان میلی به بازگشتِ، سوی وطن ندارد با اشک غم«وفایی»، برلوح خاک بنویس بابا کفن ندارد، دختر کفن ندارد .
. (دستگاه ) بند🌹 با گوش پاره میسازم من بی گوشواره میسازم با ساربون نه؛ بی بابا جون نه با کبودی ها میسازم با زخمای پا میسازم با خیزرون نه؛ بی بابا جون نه با لب پر خون میسازم من بی آب و نون میسازم با خندشون نه؛ بی بابا جون نه ناله هامو شنیدی/ سراسیمه رسیدی تا که موهامو دیدی/ آه سردی کشیدی 📿 بابا جونم فدات شم فدا زخم لبات شم 📿 بند🌹🌹 چی بگم از حال زارم سر روی خاکا میزارم از تو میخونم؛ ای مهربونم سوخته کلّ موهام بابا ریخته از دندونام بابا هر شب گریونم؛ ای مهربونم زجر نامرد زجرم داده لرزه تو دستام افتاده زار و محزونم؛ ای مهربونم یه روز خوش ندیدم/ میبینی قد خمیدم خیلی طعنه شنیدم/ بابا دیگه بریدم 📿 بابا جونم فدات شم فدا زخم لبات شم 📿 بند🌹🌹🌹 کجا بودی ای بابا جون موی تو میده بوی نون بال و پرت کو؟ پس پیکرت کو؟ عمّه گفت که تنها بودی تو مقتل بی مأوا بودی اون لشکرت کو؟ پس پیکرت کو؟ از روی نی قرآن خوندی تشنه توی صحرا موندی آب آورت کو؟ پس پیکرت کو؟ غریبی‌تو ندیدن/ رگاتو بد بریدن تا سواره رسیدن/ روی جسمت دویدن 📿 بابا جونم فدات شم فدا زخم لبات شم 📿 «التماس دعای خیر» 🖋 .👇
.. 🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮 🚩بند اول: توی عمرم، ندیدم اصلا مثله تو سه ساله ای رو، با این کرامت که تا اسمش، میاد تو مجلس وا میشه روی همه باز، درای رحمت گلِ گلزار مولایی زینت دوش سقایی ستاره رو زمینی و نگین عرش اعلایی شبیه حضرت زهرا تویی مصداق اعطینا جلوه ی سِرِّ مستور و معنی آیت العظما میرسه با تو عالم پیش خدا رقیه پر میگیریم تا جنت با ذکر یا رقیه سیدتی رقیه 🚩بند دوم: دستای تو، کوچیکه اما معجزه میکنه مثل، دستای عباس تو کعبه ی فضائلی چون مادر بزرگِ جلیلت، حضرت زهراس آره مشکل گشایی تو اُمید هر گدایی تو دلیل امضای برگ برات کربلایی تو درد قلبم رو میدونی حرف چشمامو میخونی ببرم کربلا یک شب میدونم بی بی میتونی باب الحوائجی و گره گشا رقیه حاجتمو میگیرم با ذکر یا رقیه سیدتی رقیه 🚩بند سوم: از چادرت، حیا می ریزه معجرت میده به عالم، درس نجابت وقتی بنت الحسینی قطعا با حبّت خلاصه میشه، راه هدایت تویی خورشید تابنده شده دین با تو پاینده با سلاحُ البکاءِ تو دشمنت شد سر افکنده جنمت، ارث کرّاره یزیدو کردی بیچاره همه عالم بدونن که دشمنت هیزم ناره مدافع قیامه کرب و بلا رقیه منکر تو میلرزه با ذکر یا رقیه سیدتی رقیه 📚شاعرین: (یاحسین) .👇
. تصوّر کن که ظهری گرم باشد جنگ هم باشد شمار دشمنان بسیار و عرصه تنگ هم باشد تصوّر کن که بین لشکر دشمن نه تنها شِمر که خولی باشد و صد حرمله نیرنگ هم باشد کنارِ این همه جُرثومه‌های پست و بی‌احساس فقط کافی‌ست اِبن‌سعْد پیشاهنگ هم باشد جوانی بر زمین افتاده و دستِ حرامی‌ها نه تنها نیزه باشد، چوب باشد! سنگ هم باشد چگونه می‌شود آیا که روی صورت یک زن کنارِ جای زخم تازیانه ، چنگ هم باشد تحمّل کردن سرها به روی نیزه جانکاه است اگر از کربلا تا شام ده فرسنگ هم باشد شبیه مادری که طفل او دارد عطش ، امّا به دشمن رو زدن خیلی برایش ننگ هم باشد سر خونینِ بابا را برای دختر آوردند تصوّر کن که دختر بچّه اش دلتنگ هم باشد ✍ .