eitaa logo
امام حسین ع
21.7هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیهاالسلام بابایی دیدم با چشم دریایی با سر به روی نی هایی بابایی وای از ننگ یه پیرزن به تو زد سنگ دیدم با خون، سرت شد رنگ وای از ننگ ببین‌ قد گلت خمیده یه روز خوش دیگه ندیده توی سه سالگی با محنت همه موهای من سفیده گوش من ،شد پاره غارت شد ،گوشواره دارم من، صدگله از زجر و حرمله مظلومه رقیه.... 🌸🌸 واویلا از قافله یه شب بابا جامونده ام توی صحرا واویلا نالیدم وقتی که اونجا خوابیدم زجرو بالاسرم دیدم نالیدم دویده ام رو خار صحرا نشسته آبله کف پا ببین‌ که صورتم‌ کبوده شبیه مادر تو زهرا زجر پست  بد می زد با کینه ی بی حد اشکامو وقتی دید با خولی ،می خندید مظلومه رقیه.... 🌸🌸 واویلا بدون پیکری بابا بریده حنجری بابا واویلا خونباره لبای تو شده پاره نشون خیزرون داره خونباره ما رو عدو تو بزم شام برد چقد لب تو خیزرون خورد وقتی که صحبت از کنیز شد سکینه لاله ی تو پژمرد از لب هات، ای قاری شد پیشم، خون جاری جون بر لب ، شد عمّه از بس که زد لطمه مظلومه رقیه.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. علیهاالسلام بند اول: توی عمرم، ندیدم اصلا مثله تو سه ساله ای رو، با این کرامت که تا اسمش، میاد تو مجلس وا میشه روی همه باز، درای رحمت گلِ گلزار مولایی زینت دوش سقایی ستاره رو زمینی و نگین عرش اعلایی شبیه حضرت زهرا تویی مصداق اعطینا جلوه ی سِرِّ مستور و معنی آیت العظما میرسه با تو عالم پیش خدا رقیه پر میگیریم تا جنت با ذکر یا رقیه سیدتی رقیه..... 🌸🌸 بند دوم: دستای تو، کوچیکه اما معجزه میکنه مثل، دستای عباس تو کعبه ی فضائلی چون مادر بزرگِ جلیلت، حضرت زهراس آره مشکل گشایی تو اُمید هر گدایی تو دلیل امضای برگ برات کربلایی تو درد قلبم رو میدونی حرف چشمامو میخونی ببرم کربلا یک شب میدونم بی بی میتونی باب الحوائجی ای گره گشا رقیه حاجتمو میگیرم با ذکر یا رقیه سیدتی رقیه..... 🌸🌸 بند دوم: از چادرت، حیا می ریزه معجرت میده به عالم، درس نجابت وقتی بنت الحسینی قطعا با حبّت خلاصه میشه، راه هدایت تویی خورشید تابنده شده دین با تو پاینده با سلاحُ البکاءِ تو دشمنت شد سر افکنده جنمت، ارث کرّاره یزیدو کردی بیچاره همه عالم بدونن که دشمنت هیزم ناره مدافع قیامه کرب و بلا رقیه منکر تو میلرزه با ذکر یا رقیه سیدتی رقیه..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)         طاها تحقیقی          سید مرتضی پیرانیان 👇
. علیهاالسلام جواب: یا رب امام  ِما رسان عجّل علی ظهوره به ناله ی رقیه جان عجّل علی ظهوره الغوث آقا..........یابن الزهرا 🌸🌸 ای بهشت آل خاتم /بی تو دنیا شد جهنم/ یا أبانا از چه هستی غرق محنت/ دست تو را بسته غیبت /بین صحرا از تولد تا ‌به حالا /شد دل تو جای غمها/از چه آقا گویمت با آه و ناله/العجل جان  ِ سه ساله/ یابن زهرا بنگر که در ویرانه ای خوانده تو را رقیّه در بزم شام ، بهر فرج، کرده دعا رقیّه الغوث آقا..........یابن الزهرا 🌸🌸 عمه زینب‌ کن‌ نگاهم/ بنگر امشب غرق آهم / بهر بابا کن خرابه را مهیا /مطمئن هستم که بابا /آید اینجا از غم هجرش خمیدم /انتظارش را کشیدم/ روز وشبها خواهم از بابا که من را/ کن دگر راحت ز دنیا /از جفاها بنگر پدر ، از دوریت ، رفته دگر قرارم از دست زجر و حرمله، دیگر توان ندارم الغوث بابا..........یابن الزهرا 🌸🌸 من به بابایم بگویم/ از هزاران درد و ماتم /در اسارت گشته دیگر دختر تو /قد کمان چون مادر تو / از مصیبت صورت من گشته نیلی/دختر تو خورده سیلی /با عداوت ای پدر جان خسته ام من/ از جسارت های دشمن / رفته طاقت من روز وشب، دق کرده ام، در کودکی شدم پیر من را دگر ،با خود ببر ، از زندگی شدم سیر الغوث بابا..........یابن الزهرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ...چی میشه من بیام پایین پات دست به سینه بگذارم و بگم : اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ... دریا به دیده ی تر من گریه می کند آتش ز سوز حنجر من گریه می کند سنگی که میزنند به فرقم ز روی بام بر زخم تازه ی سرِ من گریه می کند توو هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه یه آقایی وارد میشه مردم شهر گل میریزند روی سرش میگن خوش آمدی ؛ وقتی کوفه رفت با کاروان زن ها و بی بی ها همه سنگ میزدند ... وقتی رسید شهر شام هم هلهله میکنند هم دخترها رو کتک میزنند ، شاید زبون حال آقامون این باشه : مردم کوفه و شام ، به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سرِ بابای مظلوم من ، سنگ پرتاب نکنید ... حسین ... حسین ... از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک زنجیر هم ، به پیکر من گریه می کند آخه مقاتل میگن وقتی امام باقر بدن نازنین باباش رو غسل میداد ، راوی میگه بدن نازنین زین العابدین رو روی سنگ غسل گذاشت ، پرده ای زدند که آقا زاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده ؛ میگه یه وقت شروع کرد های های گریه کردن ؛ میگه روم نشد اونجا سوال کنم ، زین العابدین رو دفن کرد ، بعد از مدتی خدمتش رسیدم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی ،گریه میکردی ! میگه فرمود : وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غل و زنجیر جامعه به گردن و پاها و ران مبارکش باقی بود ، میخوام بگم یا باقرالعلوم ! بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی گریه کردن ، یه شبی هم وقتی مردم مدینه خوابیده بودند جد مظلومم امیرالمومنین عزیزدلش رو غسل میداد ، به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید ، سر به دیوار گذاشت ، علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنند ... چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ نمیدونستم بازوش ... پهلوش ... میگه یه وقت صدا زد یا حسن یا حسین یا زینب یا ام کلثوم ! هَلُمّوا ! هَلُمّوا ! تَزَوَّدوا اُمّکُم بیاید از مادر توشه برگیرید ! فَهَذَا الْفِرَاقُ‏ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ بچه ها امشب شب خداحافظیه ، دیدار دیگه به قیامت و بهشت ، امیرالمومنین میفرمایند :حسنین خودشون رو به روی سینه ی مادر انداختند ، همون سینه ای که ، علی فرمود : اُشهِدالله اَنَّها قد حَنَّتزهرا چنان صیحه ای زد وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا دست ها رو از کفن بیرون آوردوَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاًحسنین را به سینه چسبانید ، یه وقت منادی صدازد علی بچه ها رو بردار، ملائکه به گریه شدند؛گذشت ، گذشت عصر عاشورا شد؛یه وقت نازدانه ی امام حسین آمد کربلا ، سکینه خاتون خودش رو روی بدن پاره پاره انداخت ... شروع کرد با پدر حرف زدن ... یه وقت عربای بیابانی آمدند ؛ فَاجتَمِعَ عدّة ... با یه اهانتی این نازدانه رو به گوشه ای پرتاب کردند ... حسین ... .👇
1. دریا به دیده.mp3
11.23M
( علیه السلام ) دریا به دیده ی تر من گریه می کند
مداحی_آنلاین_عراقی_مجنونتم_من_از_ایران_محمدیان.mp3
2.82M
🔳 🌴مثلا تو قبول کردی 🌴مثلا کوله بارمو بستم 🎙 عراقی، مجنونتم من از ایران کی میشه یعنی حسین جان پیاده بیام از مهران لیلایی دلیلِ اشک شبامی همدمِ دلِ تنهامی خیلی خوبم تو آقامی حسین جان ، آقام آقام آقام آقام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مثلا تو قبول کردی، کوله بارم‌و هم بستم مثلا من الان توی، راه کرب‌وبلا هستم مثلا رسیدم دارم، زیارت‌نامه میخونم مثلا رو به ایون، حرمت زیر بارونم مثلا دم شیش گوشه، پیش قبر حبیبم من خونه‌ی مادریم اینحاست، کی میگه که غریبم من؟ مثلا دست من الان، توی دستای شیش گوشه‌ست دلم از من جلوتر رفت، پایین پای شیش گوشه‌ست توی رویا خوشم با تو، دلخوشیم و نگیر از من! با نسیم حرم زنده‌م، این نسیم و نگیر از من! با خیال حرم هرشب، عجب حال خوشی دارم! توو خیال خودم الان، توی صحن علمدارم مثلا میدون مَشکم، السلام علی الساقی آقا سایه‌ی گلدسته‌ت همیشه رو سرم باقی مثلا پای گلدسته‌م، مثلا کف العباسم به خدا که بهشتی رو، غیر از اینجا نمی‌شناسم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🔸 دهه اول 1402 📆 زمان:👈 پنجشنبه 5 مرداد ماه ۱۴۰۲ 🔷 با مداحی: 👈  حاج 🔊 | حجت الاسلام والمسلمین رنجیر 🔊 بخش اول | مانند مویت شد پریشان روزگارم 🔊 بخش دوم | شب جمعه به دل هوا دارم 🔊 بخش سوم | خوش بود زندگیه در هوای تو 🔊 بخش چهارم | ای وای پر از زخمی 🔊 بخش پنجم | سیدی ابی عبدالله 🔊 بخش ششم | امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔊 بخش هفتم | تو را که تنها دیدن 🔊 بخش هشتم | ماییم همین حسرت در خون نتپیدن 🔊 بخش نهم | ما نباشیم بقیه هستن 🔊 بخش دهم | پرچم دار اومد بنظر که حیدر کرار اومد 🔊 بخش یازدهم | دلی که با تو نیست بمیره بهتره 🔊 بخش دوازدهم | گمنام یعنی شیدا باشی 🔊 بخش سیزدهم | حسین جانم حسین (ع) 👇👇👇👇👇👇
4_5916027376738766305.mp3
25.01M
📋 مانند مویت شد پریشان روزگارم (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مانند مویت شد پریشان روزگارم نامت دلیلِ گریه‌ی بی‌اختیارم مثل جوان از دست داده، وقتِ گریه تا هفت خانه می‌رود داد و هوارم در روضه وقتی که نگاهم کرده باشی مانند اسپند عزایت بی‌قرارم پای پیاده آمدم پای مزارت تا که بیایی بعد مرگم به مزارم در لحظه‌ی آخر نگاه آخرم‌ گفت من می‌روم اما دلم‌ را می‌گذارم با هجر شش گوشه کشیدی گوش من را در فصل پاییز فراق، ابر بهارم یک‌ روز چرخِ دسته را هُل داده بودم چرخیده از آن روز چرخِ روزگارم بدجور فقر معنوی دارم کمک کن در روضه کاری داشتی دنبال کارم وقتی تو را زهرا به این بانو سپرده من هم خودم را دست زینب می‌سپارم مقتل نوشته خواهرت اینگونه فرمود: ای وای باقیمانده‌ی ایل و تبارم از آن زمانی که سر تو سنگ خورده سنگ صبورم دائما سردرد دارم دندانت افتاده به پیش پای زینب قرآن نخوان در طشت ای دار و ندارم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .