4_5832374406088757266.mp3
16.59M
🎧 به سمت دریا تو می کشونی دارم میام
🗓 انتشار بهمناسبت #اربعین حسینی
🎙مداح: #حاج_محمود_کریمی
به سمت دریا تو میکشونی
دارم میام نه تو میرسونی
میون خیمه ات تو مینشونی
بی اراده میزنم دلو به جاده
میبینم عاشق تر از من چه زیاده
مثل آتیشه قلب عالم از حرارت زیر و رو میشه
میسوزونه این قیامت ظلم رو از ریشه
این همه مهمون سر به صحرا ها گذاشتن بی سر و سامون
لیلی عالم تویی با این همه مجنون
به سمت دریا تو میکشونی
دارم میام نه تو میرسونی
میون خیمه ات تو مینشونی
سرفرازه کربلا مهمون نوازه
خاک اینجا برا ماها جانمازه
کوله بار من پر قلب آدمای هم دیار من
همه سمت تو دارن میان کنار من
اول عشقه تو مسیر عاشقی هر مرحله عشقه
روی قلب و چشم و پاهام تاول عشقه
منم که خاکم تو آسمونی
یه ذره ام من تو کهکشونی
تو بی کرونی تو مهربونی
سرزمین مادری من همینه
کربلات همیشه انگار اربعینه
از خدا میخواهم حالا که منم میون این عزادارم
سمت راه دیگه ای راهی نشه پاهام
از خدا میخواهم تا نفس دارم نگیره اشک رو از چشمام
مثل اصحابش ازم راضی بشه آقام
پر از گناهم تو میپوشونی
کجا برم من تویی نشونی
نگفته هامو خودت میدونی
#حیاتنا_الحسین
https://eitaa.com/emame3vom/83119
.
#مناجات با #امام_زمان عج در ایام وارد کردن آل الله به #مجلس_یزید ملعون
پنهان کنم چگونه هویدایی تو را
یا بین سینه شرح دل آرایی تو را
ظرف مرا شکستی و حالا نشسته ام
تا رو کنم حکایت لیلایی تو را
نفسی لک الوقاء... به عالم نمی دهم
بنده شدن به درگه مولایی تو را
خیلی دعا برای دلم کرده ای ولی
خیلی شکسته ام دل زهرایی تو را
در غفلت زمانه فراموش کرده ام
درد غریبی و غم تنهایی تو را
باید چه کرد این همه رسوایی مرا؟
باید چه کرد این همه آقایی تو را؟
دل مرده ام ولی به حسینیه آمدم
تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را
با گریه گفت زینب کبری، برادرم
سنگی شکسته روی تماشایی تو را
دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید
برهم زده بلاغت و شیوایی تو را
✅محمد جواد شیرازی
#مناجات_با_امام_زمان
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شام #اسارت
#کاروان_اسرا
.
.
سکینه ام که در آن التهاب، آب شدم
کنار عمه ام از اضطراب، آب شدم
ازینکه با لب تشنه عمو رسید و گرفت
ز دستهای خودم مشک آب، آب شدم
پدر میآمد و گفتم بگو کجاست عمو؟
من از سکوت پدر در جواب، آب شدم
من از شنیدن آن حرفهای تند و بدِ
کسی که بست به دستم طناب آب شدم
ز روی نی که سر شیر خواره خورد زمین
منِ سکینه به جای رباب آب شدم
مرا ز #طشت_طلا دید چشمهای پدر
که از ورود به بزم شراب آب شدم
✅سید حجت بحرالعلومی✍
#حضرت_سکینه سلام_الله_علیها
#شام #اسارت
#مجلس_یزید
.
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین ایام شهادت #حضرت_رقیه خاتون سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_رقیه
#واحد_حضرت_رقیه
#بابابیاکه_خستم
🏴بند اول
بابا بیا که خستم
اسیر زجر پستم
بی حرمتی بِهِم شد
که از کمر شکستم
بابا بیا که امّید
به دیدن تو بستم
بیا که تو خرابه
منتظرت نشستم
اندازه ی من هیچکس
رنج و بلا ندیده
چی میبینم آوردن
از تو سر بریده
بابا حسین مظلوم
🏴بند دوم
بابا ببین افسردم
من بی تو کم آوُردم
تا اسمتو میبردم
هر جا کتک میخوردم
کجا بودی باباجون
نبودی سیلی خوردم
ممنون عمه ام که
اگه نبود میمردم
اندازه ی من هیچکی
اینجوری زجر ندیده
خوردم لگد که حالا
قامت من خمیده
بابا حسین مظلوم
🏴بند سوم
منو ببر عزیزم
نذار که اشک بریزم
به چشم شامیا من
دخترکی کنیزم
نذار بمونم اینجا
که موندنم عذابه
میبینی حالمو که
خیلی بابا خرابه
بابا ببر به همرات
منو از این خرابه
چرا محاسنت از
خون سرت خضابه
بابا حسین مظلوم
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴سبک #زمینه ایام شهادت بی بی #حضرت_رقیه خاتون سلام الله علیها
#زمینه_حضرت_رقیه
#ای_جونم_بابا
🏴بند اول
ای جونم،بابا،خوش اومدی،به ویرونه
ممنونم،بابا،که سرزدی،به ویرونه
اومدی بالاخره،با تو شبم سحره
مهمونِ امشبه من،عمه سر پدره
دیگه غصم تمومه
دلم امشب آرومه
پیش بابامم عمه
خوابِ امشب حرومه
ابتا یا حسین...
🏴بند دوم
میبینی،بابا،چقدر صدام،پریشونه
شرمندم،بابا،آخه موهام،پریشونه
پاره شده پیرنم،خون میاد از دهنم
بس که کتک زدنم،زخمه تموم تنم
اینا دستامو بستن
شامیا خیلی پستن
تو همین معبرا بود
که سرم رو شکستن
ابتا یا حسین...
🏴بند سوم
واویلا،بابا،رگات چرا،شده پاره
واویلا،بابا،لبات چرا،شده پاره
چی شده با سر تو،با رگ حنجر تو
مونده کجا بدنت،بمیره دختر تو
سوالم از تو اینه
کی سرت رو بریده
کی روی صورت تو
خنجرش رو کشیده
ابتا یا حسین...
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
🏴سبک #زمینه شهادت بی بی #حضرت_رقیه خاتون سلام الله علیها
#زمینه_حضرت_رقیه
#رقیه_مظلومه
🏴بند اول
رقیه ی مظلومه
از پدرش محرومه
گوشهٔ ویرونه نشسته،بهونه گیره
گرفته قلب زارش
پریشونه احوالش
شده از این زمونه خسته،بهونه گیره
کجایی نور چشم تارم
نیستی کنارم بیقرارم
سر روی پای کی بذارم۲ بابا
خسته شدم دیگه بیا
منو ببر پیشت بابا
میگن بگو بابات کجاس
جواب بدم چی به اینا
بابای خوبم،ای مهربونم
🏴بند دوم
واویلا از اون لحظه
سری رو از رو نیزه
توی طبق میذارن و،براش میارن
میشه نگاهش خیره
سر و بغل میگیره
بازم یه داغ تازه رو،داغش میذارن
درد دلش رو میگه با سر
به آرزوش میرسه دختر
میزنه پر مثل کبوتر۲ بابا
راحت میشه از شامیا
از زجر پست و بی حیا
دیگه نمیشه روبرو
با دخترا تو کوچه ها
بابای خوبم،ای مهربونم
🎤با نوای زیبای کربلایی طاهر باقری
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
خدایا چنان کن سرانجام کار..
که دیگر رهایم کند نیزه دار
شبیه اسیران جنگی شدم
رخم سوخته صورتم پرغبار
به یک سمت زجر و به یک سمت شمر
برایم نمانده ست راه فرار
روی صورتم چنگ محکم زدند
همین پیرزنهای گوشه کنار
دویدند روی تنت ده سوار
دویدند دنبال من صد سوار
گذر کردن از کوچه های شلوغ..
چه سخت است بر دختر با وقار!
سرم روی گردن نمی ایستد
تنم روی ناقه نشد استوار
اگرچه نخورده لب من به آب..
ولی خورده ام سیلی آبدار
فقط چوب خوردی به صبح و غروب
فقط فحش خوردیم لیل و نهار
عزیزم خداوند صبرت دهد!
که دیدی مرا با دوصد می گسار!
ملک بود خدمتگزارم ولی
به من گفت آن مست خدمتگزار
✅سید پوریا هاشمی-محرم ۱۴۰۲
#زبانحال_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.
.
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
خورشيدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
"بَر" خورده به من، چرا نبوده؟!
برخوردِ کسی مودبانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود... نه...
آن ضربه ی چوب وحشیانه
سالم لب من ، لب تو زخمی؟!
واللهِ که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میاید
کِی می بری ام پدر به خانه
دیدی که ز شب هراس دارم
خورشیدِ من آمدی شبانه
✅شعر از گروه "یا مظلوم"✍
#زبانحال_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.👇
اجرای #زمزمه
2. دردانه تو.mp3
5.31M
#نوحه
#حضرت_رقیه( سلام الله علیها )
#کربلایی_جواد_مقدم🎤
#آواز_دشتی
دُردانه ی تو
افسرده شده
ریحانه ی تو
پژمرده شده
چون مادر تو
شد نقشِ زمین
شد دختر تو
ویرونه نشین ... ؟
کُلِ پیکرم بابا
هم کبوده هم نیلی
نازمو خریدن با
تازیانه و سیلی ... ؟
( ای حسین مظلومم ) تکرار
دستام نداره ، دیگه رَمَقی
بابایی چرا ، بین طبقی ؟
امشب تو شدی
مهمون خودم
با سر اومدی ،
شرمنده شدم ...
میکُشی منو آخر
ای سرِ پُر از روضه
داری خون و خاکستر
از تنور و از نیزه
( ای حسین مظلومم ) تکرار
شد روضه ی شام
بغض توو گلوم
یادم نمیره
اون مجلس شوم
تو بینِ یه تشت
من خیره به تو
بوسه میگرفت
چوب از لب تو ... ؟
جای لطمه ی امروز
یادگاری اونجاست
بد نگاهمون کردن
چون نبود عموم عباس
( ای حسین مظلومم ) تکرار
#نوحه #شب_سوم_محرم
#آواز_دشتی
.
4. مسافرت بودم.mp3
3.59M
#سینه_زنی #فراق_کربلا
#کربلایی_جواد_مقدم
#آواز_دشتی
#سبک_منتظرت_بودم
کرب و بلا ، ای کاش من
مسافرت بودم
مُحرمی کاش میشد
که زائرت بودم
مسافرت بودم ، مسافرت بودم
ذکر حسین ، این شب ها
شده ، گل آهنگم
از حرم اربابم
نگو که دل تنگم
دوباره دل تنگم (2)
( من موج فراتم ، که همَش
در تب و تابم ) 3
از کرب و بلا ، برام نگین
خیلی خرابم
دل تنگ حسینه
بین ُ الحرمینه
کرب و بلا ، میدونی
چقدر گرفتارم
کبوتر زخمیِ ، صحنِ علمدارم
یارِ علَمدارم
صحن چشام ، ابریِ
بارون الماسه
روح و دل و جونِ من
توو کفُ العباسه
دل پیش عباسه
کاشکی ، به زیارتش بشیم
دوباره نائل
دل پر میزنه ، تا که میگن
« یاابوفاضل »
ساقیِ مؤدب
ای حامی زینب ..
دل تنگ حسینه
بین ُ الحرمینه ...
#نوحه_آواز_دشتی
.
3. صوتی منتظرت بودم.mp3
7.27M
#نوحه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#کربلایی_حسین_طاهری
#آواز_دشتی
#سبک_منتظرت_بودم
شب به بیابان تنها
منتظرت بودم (2)
باده ی ناکامی در
هجر تو پیمودم
( منتظرت بودم ) 2
آن شب جان فرسا من
بی تو نیاسودم
وه چه شدم پیر از غم
آن شب و فرسوم
منتظرت بودم
بودم همه شب ، دیده به ره
تا به سحرگاه
ناگه چو پری ، خنده زنان
آمدی از راه
( بابای غریبم ) تکرار
آمده جانم ، بر لب
پُر شده پیمانه
آمده مهمان امشب
گوشه ی ویرانه
منتظرش بودم
سر بگذار ای جانا
بر روی دامانم
فرشِ قدم های تو
زلف پریشانم
منتظرت بودم
نزدیک سحر ،شام غم من
به سر آمد
ای عمه بیا ، از سفر آخر
پدر آمد
( بابای غریبم ) تکرار
غرق یِ سیلابم در
موج بلا رفتم
با خبری آیا من
بی تو کجا رفتم ؟
منتظرت بودم
دخترت امشب باشد
مَرهم و تسکینت
بوسه طلب دارم من
از لب خونینت
منتظرت بودم
میسوزم و جان بر لبم و
لب نگشودم
بنگر که گواهی بدهد
روی کبودم
منتظرت بودم ...
#نوحه #شب_سوم_محرم
#آواز_دشتی 🎼
.
نوحهیِ #زمینه شهادت حضرت رقیّه سلام اللّه علیها
سبکِ ماهِ محرّم اَلسّلام ....
مهمونِ ویرون اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
سرِ پریشون اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
سرِ تو مثلِ سرم شکسته بابایی
نبودی بال وُ پرم شکسته بابایی
حُرمتِ اهلِ حرم شکسته بابایی
مثلاً گیسویِ سالم هنوزم رو سرم دارم
مثلاً جایِ این خاکا رویِ دوشِ علمدارم
مثلاً هنوزم چشمام خیلی خوب داره میبینه
هنوزم دو تا گوشواره به دو تا گوشِ سنگینه
وای بابا /۴/
گریه و ناله اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
خانوم سهساله اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
بابا چرا شده رَگات پاره پاره
بیا بریم برام بخر یه گوشواره
که دخترِ شامی نَگه بابا نداره
مثلاً برا من معجر داری میخری از بازار
مثلاً بغلم کردی که نبینه پاهام آزار
مثلاً عمو عبّاسم همهجا هوامو داره
مثلاً چیه بابایی!!! نگاه کن تو پاهام خاره
وای بابا /۴/
#زمینه #پنجم_صفر
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
.👇
.
#رباعی #جامانده زیارتِ اربعین و حضرت رقیّه سلام اللّه علیها
مانندِ رقیّه تک وُ تنها ماندم
از قافلهیِ کربوبلا جا ماندم
او از غمِ تو پایِ طبق دق کرد و ....
من لنگِ گناه وُ این دلِ وا ماندهَم
#رباعی
#اربعین #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#حضرت_رقیه
چادرم را پس بگیر و فرش این کاشانه کن
عمه مهمان آمده موی سرم را شانه کن
از محالات است اما گیسویم را باز کن
فکر پنهان کردن گوش منه دردانه کن
آب و جارویی بزن ویرانه را زینت ببخش
من خجالت می کشم فکر من بی خانه کن
پادشاه عالم امشب روی دامان من است
گرد از رویم بگیر این بزم را شاهانه کن
عمه زحمت دادمت امروز راحت می شوی
گریه کمتر بر عروج سوخته پروانه کن
از روی پیراهنم امشب مرا غسلم بده
زخم بسیار است عمه همتی جانانه کن
موقع دفنم که شد منت ز نامردان نکش
نیمه شب این گنج را پنهان در ویرانه کن
✅ناصر دودانگه-محرم۱۴۰۲ 👇
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.
.
#زمینه
شهادت #حضرت_رقیه س:
#پنجم_صفر
بند اول:
چقدر بدون تو ترسیدم بابا
خرابه سرده و لرزیدم بابا
هر چی چشامو می بستم توو خواب
حرمله رو باز می دیدم بابا
رو نیزه بودی
منم کتک میخوردم
رو نیزه بودی
اسمتو که می بردم
رو نیزه بودی
سنان که می آزردم
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
بند دوم:
رمق نداره دیگه زانوم بابا
کبوده صورتم و پهلوم بابا
شبیه مادرته می بینی که
شکستگیِ رویِ ابروم بابا
عمو نبود که
ببینه دنیام سوخته
عمو نبود که
معجر زیبام سوخته
عمو نبود که
ببینه موهام سوخته
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
بند سوم:
سپر برام می شد هربار عمه
چه طعنه ها شنید از اغیار عمه
خدا میدونه چقدر فکر ما بود
میون ولوله ی بازار عمه
بزم حرام و
کعب نی و دندانت
بزم حرام و
درد و غم طفلانت
بزم حرام و
غصه ی توو چشمانت
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
شعروسبک: #علی_علی_بیگی✍
👇👇👇