.
548 _ اربعین امام حسین
#نوحه #واحد
به سبک تسبیح ما شد آه از پی آه
چله نشین داغت رسیده
به قدر یک عمر ماتم کشیده
ای پاره پاره ای نگار نازنینم
باور نمیکردم مزارت را ببینم
لبیک مظلوم حسین جان
یادم نرفته ای لاله ی ما
افتاده بودی بر خاک صحرا
تا روز محشر میزنم برسینه از غم
کهنه حصیری شد کفن بر شاه عالم
لبیک مظلوم حسین جان
با اشک دیده با آه و احساس
گل میگزارم بر قب عباس
چشم تو روشن ای برادر ای علمدار
داری خبر که رفته ام در کوچه بازار
واویلا اخا ابالفضل
#امام_حسین
#اربعین
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.👇
4_5985603939968484931.pdf
160.1K
نوحه واحد
#دهه_محرم pdf
.
تسبیح ما شد آه از پی آه
4_5773682492577941668.ogg
214.3K
تسبیح ما شد آه از پی آه
ابکی علیک یا حجه الله
باشد شعار ما همیشه در دو دنیا
والله یا فاطمه ما ننس حسینا
لبیک مظلوم حسین جان
این نقشه خیلی مهمه
فواصل خیلی واضح و مشخصه برای برنامه ریزی
مثلا از خسروی کاظمین و سامرا خیلی نزدیکه و ماشین خیلی زیاده به این مسیرها. اگه میخواید برید کاظمین سامرا از خسروی برید. چون از کربلا مصیبته برای کاظمین در ایام اربعین
یا مثلا از شلمچه انتظار ماشین برای کاظمین سامرا نباید داشته باشید، هست خیلی کمتر از نجفه.
قیمتهاشم زیرش نوشته
اینو برای همه اربعینیها بفرستید
.
24.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▶️ شعر خوانی احمد بابایی
گفت معشوق سر نمیخواهد،
عاشق بی جگر نمیخواهد،
خانه ی گریه در نمیخواهد،
حسین جان
بلدم خشت بر سر بکوبم،
حرمت کارگر نمیخواهد،
رفتی و از خودت نپرسیدی،
دخترت پدر نمیخواهد؟!
.
3. تمرین بیات اصفهان.mp3
2.08M
#استاد_حاج_اسماعیلی
تمرین درس دوم
#آموزش_روضه_خوانی
( سبک اول )
#آواز_بیات_اصفهان
#سبک_حاج_منصور_ارضی
گدای سابقه دارم
مرا مران ، که بوَد
کرَم سجیه ی تو
التماس ، عادت من ...
#شاعر_استاد_سازگار
زیارت جامعه کبیره خوندی یا نه ؟ اونجا خطاب به اهل بیت ( علیهم السلام ) میگیم : « عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ و سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم » ، ... سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم یعنی احسان و جود و بخشش و کرَم
در ذات شما اهل بیت هست ... آقا جان : یه عرضی دارم ، یااباعبدالله ، آقا دلمون برای حرم تنگه ، چی میشه یه کربلا به ما ببخشی ؟
گدای سابقه دارم
مرا مران ، که بوَد
کرَم سجیه ی تو
التماس ، عادت من ...
#شاعر_استاد_سازگار✍
4. تمرین ابوعطا.mp3
2M
#استاد_حاج_اسماعیلی
تمرین درس دوم
#آموزش_روضه_خوانی
( سبک دوم )
#آواز_ابوعطا
گدای سابقه دارم
مرا مران ، که بوَد
کرَم سجیه ی تو
التماس ، عادت من ...
#شاعر_استاد_سازگار
زیارت جامعه کبیره خوندی یا نه ؟ اونجا خطاب به اهل بیت ( علیهم السلام ) میگیم : « عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ و سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم » ، ... سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم یعنی احسان و جود و بخشش و کرَم
در ذات شما اهل بیت هست ... آقا جان : یه عرضی دارم ، آقا دلمون کربلا میخاد ! یه کربلا به ما ببخش ...
گدای سابقه دارم
مرا مران ، که بوَد
کرَم سجیه ی تو
التماس ، عادت من ...
#شاعر_استاد_سازگار✍
.
السلام علیکم یا اولیاءَ الله
نسل قاسم سلیمانی ، غیرت و شور ایرانی
بسته با ساقی مستان ، بیعت و عهد ایمانی
او که خود مرد میدان بود ، بر خدا تحت فرمان بود
دارد آن که چو جانان بود ، عاشقانِ فراوانی
جرعه ی عاشقی نوشد ، رخت پیکار می پوشد
در دل هر که می جوشد ، عشق آن یار کرمانی
مرد میدان ولی تنها ، حامی عترت طه
یاور یوسف زهرا ، همچنان موج طوفانی
در ره یاری قرآن ، در ره حرمت انسان
بر سر خاکت ای ایران ، می دهد جان به آسانی
هیبت و غیرت حیدر ، حاصل نسل پیغمبر
چشمه ی جاری کوثر ، حاصل چشم بارانی
عشق حق در نهاد ما ، مانده ذکرش به یاد ما
سهم خصم از جهاد ما ، ترس و بیم و پریشانی
دشمن از ترس و از حیرت ، مانده در جهل و در ظلمت
یا که می میرد از وحشت ، یا رود با پشیمانی
نقش لوح و قلم خوانده ، بر سر عهد خود مانده
با سلامی به فرمانده ، یوسف و ماه کنعانی
دلبری وارث حیدر ، از همه دلبران برتر
بین دل ها کند محشر ، عشق یار خراسانی
وارث ساقی کوثر ، وارث زهره ی اطهر
وارث دین پیغمبر ، با نواهای رحمانی
آخرین سرور و رهبر ، گر چه دارد بسی لشکر
منتظر مانده مهدی بر ، جمع یاران ایرانی
اختر عالمین هستند ، بر فلک نور عین هستند
پای کار حسین هستند ، تا نفس های پایانی
در زمان محور عشق اند ، در مکان کشور عشق اند
یک تنه لشکر عشق اند ، نسل قاسم سلیمانی
با تجلی عرفانی ، برده دل را به مهمانی
داده جان را به جانانی ، با چه عشق فروزانی
#محمدعلی_شهاب ✍
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.
.
#اربعین
ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم
باور نداشتم که به قبرت نظر کنم
ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید
با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم
با یاد روز واقعه جا دارد از غمت
لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم
با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا
حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم
بهرم دعا نما که مبادا دوباره از
دروازه های شام بلا من گذر کنم
شد آستین من بخدا معجرم حسین
عباس را نباید از آن با خبر کنم
مانده صدای چوب و لبت بین گوش من
صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم
رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر
آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم
طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت
باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم
با دست خسته زیر لحد جای دادمش
جا دارد از خجالت تو جان به در کنم
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.