eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
434 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام الله علیها چقدر حال من خوبه که راهت بهم افتاد میگفتم به این و اون نبردی منو از یاد یه کم دیر شد اما رسیدی پیشم اینجا ماروخاکا بودیم و تو روی نی بالا برات دست تکون میدادم یادته بابا بابایی ای جونم ای جونم خیلی پریشونم بابا ببین پامو افتاده ناخونم ...... گل یاس زییات و زیر چکمه پژمردن بابا گوشواره هامو این آدم بدا بردن حلالم کن عمه سر دخترت پیرشد مثه من کتک خورده بی جرم و تقصیرشد سرمن با زجر بد وخولی درگیرشد بابایی تو مثل من هستی افتاده دندونات نون تنور کی؟ چسبیده به موهات مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. علیه السلام سرم پایین افتاده بتو رو زدم آقا برا من بغل واکن جون مادرت زهرا خجالت زده از تو و خواهرت هستم حلالم کن آقا که راه و به روت بستم تو رو دست عباست آقابگیردستم حسین جان من حرآزادم روپاهات افتادم دور تو میگردم پای تو وایسادم ……. نگام کردی ممنونم بالطف بی اندازه همه میدونن خونه ت به روی همه بازه الهی نباشم ببینم که پاییزه سپاهم بااهل خیامت گلاویزه خون از لاله ی گوش طفل تو میریزه حسین جان آقاسپاه من فکرای بد دارن ترسم اینه پارو چشم تو بگذارن مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. بن الحسن علیه السلام من از وقتی یادم هست تو هستی بابای من نزن دست و پا اینقدر جلوی چشای من رسیدم بدونن که نیستی تک و تنها دیدم با تنت داره بازی میشه اینجا تنت دوخته با نیزه به خاک این صحرا عموجان پاتو نکش روخاک صبر منو بردی از خس خس سینه ت پیداست لگد خوردی ...... دیگه بعد شیشماهه بریده از این دنیام میشم سایبون تو بقربون تو دستام بمیرم چقدر لخته خونه روی چشمات دیدم داره با نیزه شونه میشه موهات دارن میبرن با زور انگشتر از دستات عموجان اینا خیالاتی دارن بانامردی میخوان که با صورت روخاکا برگردی مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. علیه السلام میشد کاش نبودم من بالای سرت قاسم فرو رفته تو خاکا همه پیکرت قاسم کشیده شده قد و بالات زیر پاها شکسته شده استخونت مثه زهرا چه خاکی بریزم بسر پیش تو حالا از بین دندونات خون داره میریزه رو صورتت جای سنگهای نوک تیزه ....... یه عالم عسل خوردی شیرینه لبات انگار مثه مادر من که شکست دنده ش و مسمار بمیرم پر از رد پا قدوبالاته پر از لخته خون رو لبات مثل باباته جای نعلای آهنی روی چشماته زیباترین بودی زیباترین حالا افتاده دندونات رو خاک این صحرا مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. علیه السلام یه کم صبر کن ای مادر برات گیرمیارم آب تا زنده م نمی‌زارم بسوزوندت آفتاب برو روی دست بابات زود بیا مادر میگیره برات آب پدر حتما از لشکر آروم می‌خوابی توی آغوش من اصغر لالایی اینا خیال بود و برگشتی از میدون با یه گلوی باز قنداقه ی پر خون ...... گلوی سفید تو شکافته شده با تیر با یه تیر فولادی گرفتن تو رو از شیر عزیز دلم بعد تو مادرت مرده تو دردت اومد مادرت شد دل آزرده تیر حرمله توی موهات گره خورده لالایی شرمنده ام مادر من از لبای تو تیر سه سر رفته تا مهره های تو مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. علیه السلام نفس تازه کن بابا بزار جون بگیرم من فقط درمونم اینه پیش تو بمیرم من چه کردن عزیزم با اون قد رعنایی به سختی میشه روی ماهت شناسایی تنت پخشه هرجا توی کل صحرایی بابایی ای آرزوی من قلبم پر از درده نیزه توی پهلوت بدجوری گیرکرده ...... سراپای اندامت جای تیغ نوک تیزه تنت از روی دستم روی خاکا میریزه جوون مرده بی جرم و تقصیر شدم بابا کنار تن تو زمینگیر شدم بابا ببین قد صدسال یهو پیر شدم بابا بابایی پاشو رسید عمه کارم بهت گیره به قامت عمه چشماشده خیره مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. هر صبح و ظهر و عصرم عاشوراست امسال روی سرم سربند یازهراست امسال اسم علی را جوشنم کردم دوباره شکر خدا مشکی تنم کردم دوباره دنیای ما و اهل دنیا فرق دارد امسال، ماه گریه ی ما فرق دارد تا با یزیدی های دنیا در ستیزیم ... پیش حسین و خواهرش زینب عزیزیم یک ملتیم! این تکیه، آن تکیه ندارد آقا بجز صاحب زمان تکیه ندارد رزمنده های جنگ تحمیلی رسیدند گریه کنان کوچه و سیلی رسیدند مادر غذای روضه ها را بار کرده با درد پهلو، گریه کرده، کار کرده تا دیگ شستم، شسته شد ظرف گناهم شد دوده هایش نور این روی سیاهم انداخت نوکر، سفره ی شاه کرم را آورد با اسفند خود، بوی حرم را آلودگی های دلم را خاک کردم با گریه، خاک کفش ها را پاک کردم از دست پیر میکده تربت گرفتم جارو کشیدم فرش را، حاجت گرفتم یاران! گلاب اشک بر چهره بپاشیم شاید محرم های دیگر را نباشیم قربان مسلم که برای یار، جان داد بالای دارش، اوج عزت را نشان داد فرمود اینجا نیست جای اصغرت نه! دور سرت گردم بیا با دخترت نه! ✍ ............ طلیعه محرم / اول مجلسی طلیعه محرم شکر حق باز که من ماه عزا را دیدم پرچم و همهمه ی خون خدارا دیدم از درون آتشم و بر دو لبم آهی سرد دست زهرا وسط روضه مرا باز آورد فصل طوفانی نوکر شدنم آمده است بیشتر ذکر حسین بر دهنم آمده است ماه را با قد خم تا به ثریا دیدم با چه ذوقی به تنم رخت عزا پوشیدم اشک میبارم و زین اشک دلم خالص شد نقطه مشترک م با پسر نرجس شد پیرهن مشکی من ارث ز اجداد من است بهتریم ماترکم هدیه به اولاد من است باطن رخت سیه نیست بجز رنگ سفید میبرد سیئه را گریه به آقای شهید هر که شد گریه کن این صنم بنده نواز میشود مثل کسی که متولد شده باز آمدم گریه کنم اشک بده یا زهرا تا بیارم به غم تشنه لب کرب و بلا به تن بی سر و عریان شده که کوبیدند به جوان مرده ی حیران که به آن خندیدند به گلویی که نبرید و برش گرداندند خیمه اش را وسط ظهر عطش سوزاندند به گلویی که سه شعبه شریانش را برد در حقیقت نوک پیکان به دل مادر خورد به دو دستی که جدا شد ز تن و غوغا شد گره از معجر اطفال پس از آن وا شد روضه خوان روضه بخوان گریه و آهش با من نوحه خوان نوحه بخوان تا بزنم دست به تن مجتبی صمدی شهاب١۴٠۴✍ .
. امشب همه هستیم مهمان عمو جانت اُنظُر اِلَینا -ریزه خواران عموجانت- چیزی که از تو کم نخواهد شد اگر امشب احسان کنی از جنس احسان عموجانت ریز و درشت اینجا طرفدار ابوالفضل‌اند ایران اسلامی‌ست ایران عموجانت عمری فدایی‌های اولاد علی هستیم عالم به قربان تو، قربان عمو جانت قدری نصیب و روزی این جمع عاشق کن از غیرت همواره جوشان عموجانت شرمنده‌ایم از محضرت؛ پیمان‌مان با تو هرگز نبود از جنس پیمان عموجانت برگرد دیگر التماست می‌کنیم آقا برگرد دیگر منتقم جان عموجانت در روضه امشب با تو حالی مشترک داریم هستیم مثل تو پریشان عموجانت از روضه‌خوان‌ها مطمئناً بر نمی‌آید باید تو باشی مرثیه‌خوان عموجانت :: وقتی که رفتی علقمه، آن تیر سوزان را بیرون بکش از چشم گریان عموجانت دست سنان و شمر و خولی بعد از این باز است بر خاک افتاده‌ست دستان عموجانت ✍ .👇 رفتی و پشت سرت پشت حرم‌ تیر کشید ناخودآگاه تمام کمرم تیر کشید قامتم تا شده محتاج عصایم چه کنم ؟ باز یاد علی اکبر جگرم تیر کشید پُر تیر و پَر تیر است تن مختصرت ریخته بال و پرت بال و پرم تیر کشید دسته دسته موی تو از سر دستم افتاد سرت افتاد به دستم که سرم تیر کشید مثل پیشانی ات ای ماه بهم ریخته ام دلم از هلهله ی دوروبرم تیر کشید پهلویت باز شد از چشمه ی خون یعنی باز پهلوی مادر نیکو سیَرم تیر کشید در نگهداری زینب به پدر گفتی چشم چشم تو بسته شد و چشم ترم تیر کشید خنده ی شمر به خیمه خبرت را برده سینه دخترک منتظرم تیر کشید ✍ همچین که از کنار بدن عباس بلند شد، دیدن با یه دست افسار اسب و گرفته. مقتل میگه « إِنَّ الْحُسَيْنَ تَرَكَ أَخَاهُ الْعَبَّاسَ فِي مَكَانِهِ وَرَجَعَ إِلَى الْمُخَيَّمِ» شروع کرد قدم قدم بزنه، داره میره سمت خیمه اما چطور« بَاكِيًا مَنْكَسِرًا حَزِينًا مُنْحَنِيَ الظَّهْرِ» همه دیدن کمرش خم شده،« يَكْفِكِفُ الدُّمُوعَ بِكُمِّهِ حَتَّى لَا تَرَاهُ النِّسَاء» با این سر آستین پیراهن ابی عبدالله داره اشکاش و پاک می‌کنه؛ آخه داره می‌رسه سمت خیمه زن‌ها نباید گریه‌ی حسین و ببینند... روایت میگه ابی عبدالله اومد توو خیمه دیدن ابی عبدالله هی داره می‌زنه رو پاش هی داره میگه:« بیچاره شدم، زینبم دیدی چی شد»؟! ابی عبدالله غش کرد. آقا رو به هوش آوردن... ....... حضرت علمدار قمر بنی هاشم علیه السلام پشت هرکس حرف باشد پشت ما حرف دل است آن‌ دلی که نیست در تسخیر چشمانش گل است عشق او راه مرا سمت خدا انداخته بی تعارف مذهبی جز عشق باشد باطل است ماه اگر یک بار شام چهارده کامل شده ماه ما سی روز و سی شب ماه رویش کامل است تو بگو یک سکه! او صدکیسه ی زر میدهد باب العباس است اینجا،خوش بحال سائل است گر گدا کاهل بود عباس راهش میدهد! لطف دارد بر همه حتی کسی که کاهل است! هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو حاجت بگیر از در این باکرم‌ نومید رفتن مشکل است این مطب باز است صبح و ظهر و شب هرروز سال این طبیب محترم کارش شفای عاجل است از حسین عباس می‌خواهم از عباسش حسین قبله گاهی اینطرف گاهی به آن سو مایل است کاش جای دست او دستان ما را می‌زدند دستهای سینه زنها محضرش ناقابل است از کنار علقمه گودال پیدا میشود دور تا دورش صدای خنده های قاتل است ✍ ....... نوحه ابالفضل علیه السلام سبک اکبر ناظم در خاک و خون افتاده ای برادر میکوبم ازمصیبت تو بر سر دو دستت جداشد امیدم فنا شد کو آن قد رعنا دل آرا شد مثل اکبر اربااربا **** رود پس از تو خیمه ها به غارت بعد از تو خواهرم رود اسارت دلم سوگوار است تنت نیزه زار است دشمن تورا آخر نظر زد برادرت را از کمر زد * باید برای تو عزا بگیرم پیشانی تو وا شده بمیرم نوک تیر کافر فرو رفته تاسر نمانده از تو چشم و ابرو سرت به نی رود ز پهلو ✍ *** .
4_5848273443010645323.ogg
زمان: حجم: 1.76M
بهاری دیده و رنگ خزانم رسیدم در برت آرام جانم پس از یک اربعین با نای خسته کنار تو زیارتنامه خوانم نظر کن ای جان زینب به چشم باران زینب شکسته دندان زینب به همراه پرستوها رسیدم من خداداند زهجرانت بریدم من وآی حسین امان از کوچه و بازار کوفه امان از لطمه و آزار کوفه خراشیده شده پا تاسرمن زِ هر پیچ و درودیوار کوفه ولی وای از شام ویران سرت را دیدم آویزان سرِ ناموست شد عریان حرامی ها طمع بر دخترت کردند در آن مجلس جسارت بر سرت کردند وآی حسین پس از تو شانه ام از غصه خم شد پس از تو مونسم همواره غم شد پس از تو خِرمن گیسوی زنها میان پنجه ها یکباره کم شد گلایه دارم از سقا بدون او گشتم تنها اسیر آن نامحرم ها دعاکن تا بمیرم در کنار تو برادرجان شدم شمع مزار تو
4_147122511291616131.ogg
زمان: حجم: 138.5K
آخر عمرمه فاطمه دخترم بيا بيا بشين باز بالاي سرم مي روم و دعاي لب من توئي از غم تو ميلرزه همه پيكرم گريه نكن براي بابا واي امون از ستم دنيا با ساقه هاي شكسته زود ميائي پيش من اي زهرا فاطمه ٢ يا زهرا ....... گريه نكن كه ميخوام وصيت كنم از نب رنج تو داره لرزه تنم اگه دلت برام تنگ ميشه دخترم تو آغوشت بگير فاطمه پيرهنم بعد من اي گل ريحونه علي كنار تو مي مونه اگه علي كنارت باشه كسي تو رو نمي سوزونه فاطمه ٢ يا زهرا ......... نكنه امت از مرتضي خسته شه نكنه امت از كينه يك دسته شه نكنه تو باشي و توي كوچه ها دستاي مرتضي از جفا بسته شه اگه ديدي علي رو بردن اگه ديدي حقشو خوردن تا پاي جون پا علي وايسا گرچه بلا سرت آوردن فاطمه ٢ يا زهرا
. ▪️ (ع) ▪️ گل پرپر، بیا مادر ، سرم و بذار رو زانوت بیا اما ، جون بابا ، دستت و نگیر به پهلوت من به آرزوم رسیدم به سوی تو پر کشیدم من همون جا جون دادم که چادر خاکیت و دیدم من غریبم من غریبم من که تنها، بین غمها، هی غم و غصه می خوردم زهر کینه ،  تو مدینه ،   اگرم نبود  می مردم این برام شد یه معما ، که چرا تو اوج غمها تو همش به من میگفتی نگی از کوچه به بابا کردم از غم، ناله هر دم، دوست و دشمن شررم  زد خنده های قاتل تو ، صد تا زخم بر جگرم زد گوشه ی غریبی شد جام ، کشیدن سجاده از پام پیش چشمم روی منبر،   ناسزا گفتن به بابام من غریبم من غریبم اگه اون روز، روز پر سوز، یکمی بودم بزرگتر توی کوچه ،  میشدم من ،   سپر تن تو مادر میمیرم روزی هزار بار،   وقتی یادم میاد ای یار بی هوا زد تو رو دشمن ، با صورت خوردی به دیوار مجتبی صمدی شهاب✍ ..... بخشی از زمزمه روضه امام حسن علیه السلام  اجرا شده توسط حاج حسن خلج اثر حاج  گل پرپر، بیا مادر ، سرم و بذار رو زانوت بیا اما ، جون بابا ، دستت و نگیر به پهلوت من به آرزوم رسیدم،  به سوی تو پر کشیدم من همون جا جون دادم که ، چادر خاکیت و دیدم من که تنها، بین غمها، هی غم و غصه می خوردم زهر کینه ،  تو مدینه ،  اگرم نبود  می مردم این برام شد یه معما ، که چرا تو اوج غمها تو همش به من میگفتی : نگی از کوچه به بابا کردم از غم، ناله هر دم، دوست و دشمن شررم  زد خنده های قاتل تو ، صد تا زخم بر جگرم زد گوشه ی غریبی شد جام ، کشیدن سجاده از پام پیش چشمم روی منبر،  ناسزا گفتن به بابام اگه اون روز، روز پر سوز، یکمی بودم بزرگتر توی کوچه ،  میشدم من ،  سپر تن تو مادر میمیرم روزی هزار بار،  وقتی یادم میاد ای یار بی هوا زد تو رو دشمن ، با صورت خوردی به دیوار . .
iPhone4_5821120135779324324.mp3
زمان: حجم: 1.72M
دعاکن آخرین پیمبر برای آخرین امام تا دیگه موقع ظهور شه برسه موعد قیام دعاکن ای یتیم مکه تا یه جونی به تن بیاد برای نجات دینت آقا حجت ابن الحسن بیاد دعاکن دوباره بیادش ستاره تو اوج آسمونا دعاکن آخرین نگار نازنین بیاد همنام شما دعا کن ای عشق کردگار مهدی بیادش با ذوالفقار یا محمد یا محمد دعا کن ای رسول اکرم درهای فتنه باز شده تنها امید شیعه ذکر یا فارس الحجاز شده سفیانی و دجال و داعش تو میدونن برس به داد دعای تو یه چیزه دیگه است یه دعا کن مهدی بیاد دلا مون پرآهه چشامون به راهه بیاد نور ازلی یا مهدی می خونیم تا آخر می مونیم به پای سید علی پرچم این خاک قهرمان میرسه دست امام زمان یا محمد یا محمد حجاب زینبی یه اصله تا برسه وقت ظهور اگه نبود رسول اکرم دختر میشد زنده به گور حجاب و اختلاس بهونه است حق همینه ختم کلام کسی که روسری میدزده نون خورده از مال حرام محمد دعاکن غمها رو دوا کن بیا منجی بشر الهی بزودی فناشه سعودی بیاد از مهدی خبر یا محمد یا محمد