eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱۴۰۳ صلی الله علیه و آله ✍ ایام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ معروف به مهربانی و رأفت بود رو در روی کفار چه با شدت بود فرمود علی پناه ما وقت نبرد در سایه ی پیغمبر با هیبت بود نرسد - احدی - به کمالات نبی به امیر نجف - تو امیر ادبی تو تَجَلی حق - ز تمامی جهات تو امیر دلِ - عجم و هر عربی ای افتخار حضرت جبریل در برین! هستی تو الگوی اسدالله در زمین ای خار چشم قوم یهود! ای امیر دین! بر هم زننده ی صف کفر و منافقین! یا ایها البشیر / یا ایها النذیر ما همراه توایم / تا آخر مسیر لبیک - ایها النبی ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اول خَلَقَ الله تویی یا احمد در عرش برین شاه تویی یا احمد فرمود علی عالِم دَهر است نبی بر گمشدگان راه تویی یا احمد تو مدینه علم - تویی استاد علی تو ظهورِ تمام خدای ازلی تو به خُلق حَسن - به خلائق مَثَلی به خدای جلی - تو شه بی بدلی ای ذکر اعظمت به لب جمله انبیا! ای روح آیه آیه قرآن محمدّا! ای اسوه حسن به تمامی اولیا! محتاج رحمتت همه در وادی جزا! یا ایها السفیر / ای راوی غدیر این شد پیام تو / حیدر بود امیر لبیک - ایها النبی ۳ ..👇
. (ع) 🔘🔘🔘 بند1⃣ چقده ذکره حسن روی لبا میشینه بردن نام آقا مثله عسل شیرینه میوه ی فاطمه و علی به دل تسکینه ،تسکینه ........... میگیره دست عشاق ،پسره شیره حُنِین عشق زینب کبری ،ولیِّ امرِ حسین خوشگل و مه جبینه ،ماه روی زمینه استاد رزم عباس ،امام دومینه ........... آب و گلم حسن ماه دلم حسن رفع درد و غم و هر مشکلم حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ توی میدون نبرد آقام حسن سرداره به لبش ذکره اَناَ بنُ حیدَره کرّاره تا به لشگر میزنه عدو کارش، فراره ،فراره ......... توی پیکار نبرد،شجاع و بی بدله پا به فرار میزاره ،دشمنش با عجله سری به تن نَمونه وقتی شمشیر بزنه سردار جنگ جمل ،مرد میدون حسنه ........ علی هیبت حسن کوه غیرت حسن الگوی عباس و اوج قدرت حسن یا حسن یاحسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ کریمی مثل حسن الحق گدایی داره گدایی درخونه ش حکم خدایی داره هزار تایوسف مصری جونفدایی داره،فدایی داره ........... شیر غران میدون ، حسن دلاوره باتیغ سرخ ابروش،سر رو ازتن می بره زمین از خوف خشمش،زیرپاهاش میلرزه از تیغ توی دستو ،برق چشماش می لرزه ........... یل صفدر حسن مثله حیدرحسن رودلم حک شده شه و سرور حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ گنبدسبزحسن روبه زودی میسازیم با ألماسودروگوهر ورودی میسازیم به کوریه دوچشمای سعودی میسازیم،میسازیم ........... سقاخونه میسازیم،واسه ی صحن حسن هیأت به پا میکنیم،گوشه ی صحن حسن همه گی دست جمعی،توی صحنش میشینیم زنده باشیم الهی ، اون روزو ما ببینیم ........... یعنی میشه خدا یه روز از کربلا تا حریم حسن بریم با بچه ها یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• .👇
. ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ ای زهر خوشحال نباش از کاری که تو امشب ، با جگره ،خون شده کردی ای زهر ،من کشته ی ، اون روزی ام که پیشم ، مادرمو ،زد یه نامردی ...... نتونستم کاری کنم مادرمو یاری کنم جای بابام توی کوچه من امانتداری کنم اینه حرف دل حسن کوچه شده قاتل من ....... بند2⃣ ای زهر، کجا بودی ،چهل ساله پیش توی ،اون کوچه ی ،غربت حسن مُرد وقتی، از روی کین، مادرمن رو نامرد، یه جوری زد، با سر زمین خورد ........ مادر میگفت ای پسرم دنیا میچر خه رو سرم روز یا شبه اینجا کجاست کم سو شده چش ترم اینه حرف دل حسن کوچه شده قاتل من ...... بند3⃣ ای زهر، این لحظه ها ، اشکام میریزه واسه ،مصیبتی، ازین عظیم تر الان ،سرم روی ، پای حسینو اما عصر دهم میشه بی یاور ...... توی گودال روی خاکا جون میکنه تک و تنها شمر میبره ذره ذره سر حسین و از قفا شد غصه ی حسن حسین ای شاه بی کفن حسین 💠💠💠💠💠💠 به قلم : .👇👇👇
. 🏴 یا روضه ای شهادت پیامبر رحمت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول آخره عمره رسول اللهِ مدینه حال و هواش غم داره علی میخونه زیر لب نوحه فاطمه اشکه چشاش میباره دیگه بار سفرش رو بسته آقایی که خیلی حالش زاره آخه دلواپسه زهراشه که دخترش رو به علی میسپاره اون خبر داره که از علی چقدر توی دل کینه دارن این مردم اون خبر داره چهل تا نامرد درِ خونش میریزن با هیزم آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند دوم داره میبینه آقا زهراشو تو آتیش بین در و دیواره داره میبینه شکسته پهلوش سینش آزرده ی اون مسماره داره میبینه توی کوچه از یه نامرد میخوره زهرا سیلی داره میبینه به حیدر چیزی نمیگه که صورتش شد نیلی داره میبینه قنوتش رو که میخونه عجل وفاتی هر روز داره میبینه،میبینه زینب رَدّ خونِشو رو درِ نیم سوز آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند سوم به ملاقات فرشته ی مرگ میشه پیغمبرمون آماده میرسه جون توی سینش اما روی سینشن دو آقازاده نوه هاشو تا بغل میگیره انگاری دوباره جون میگیره اما با دیدنه صحنه های تلخ میشه روزگار اون باز تیره میبینه از دهن حسن داره توی طشت میریزه پاره ی جگر میبینه حسینو رو خاک بلا تن صد چاکشو که نداره سر آه و واویلا آه و واویلا ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇
4_5814423719124144170.mp3
8.73M
▪️ ▪️ ▪️کربلایی‌ اسم تو نمک سفره پدری ای کریم دو عالم سید بن کریم بدیای منو ندیدی به حسین زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین تو حتی خونت رو به مردم بخشیدی به هر قلبی آرامش میدی خلایق روزیشون رو میبردن خونه تو کوچه وقتی میخندیدی مدد ای نور ازل حسن به دستت ماه و زحل حسن شده ذکر حقله ی کرم وصلی الله علی الحسن به فدای تو یا حسن بن علی یا بن فاتح خیبر فاتح جملی حیرت ملکوت صبح کرب و بلا جلوه کرده حسن در سید الشهدا فراری شد دشمن به جونش می ارزه حسن یعنی حیدر با حمزه دو تایی میتازن دو تایی میجنگن زمین هم با اهلش میلرزه مدد سردار جمل حسن حسن شاگرد ابالحسن شده ذکر لبهای حسن و صلی الله علی الحسن
. ص هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است میان سقیفه سخن اینچنین است که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت ز خودکامگان منحرف شد خلافت رها شد ولایت، رها شد امامت ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد بجای عدالت، عیان سلطنت شد پس از تو ز عصمت نمانده نشانی ز قرآن و عترت نمانده نشانی ز احکامِ دینت نمانده نشانی به دلهای امت نمانده ترحم به لبهای زهرا نمانده تبسم نه در غم، خدا را توکل نمایند نه فرمانِ ما را تحمل نمایند به تخریب و آتش توسل نمایند ببین چادر خاکی اَم را پدرجان نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان فراق تو از سینه آتش فشانده غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده علی را به خانه نشینی کشانده چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده چه ارثِ غریبی به مولا رسیده نه تنها به کوچه بمن راه بستند که حرمت ز ناموس حیدر شکستند همه عهد و پیمان پس از تو گسستند در خانه‌ی تو به آتش کشیدید به رخسار زهرای تو خش کشیدند فدک را ز دستانِ زهرا ربودند رهِ دشمنی را به سیلی گشودند هجومِ بدی بر حریمت نمودند ز روی تنِ خسته ام رد شدند و تماشاچیان نیز مرتد شدند و نه مانده سلامت دگر روی زهرا نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا نه در عافیت مانده بازوی زهرا چگویم که بارم زمین ماند بابا که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا ترا خواندم آندم به قلب غمینی علی را بخواندم به صوت حزینی زدم ناله از درد، فضه خذینی بیا محسنم را ز مسمار کشتند ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند زدم دست و پا من اگر زیر این در حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر ز سمِ ستوران شود لِه مکرر سرِ او به نیزه، سوی شام عازم اسیری رود زینبم بی محارم ‌.
دانلود-مداحی-بین-تموم-اهل-بیت-غریب_ترینه-به-خدا-maheharam.info_ (1).mp3
6.72M
|⇦•بین تموم اهل بیت... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ●━━━━━━───────
. |⇦•هر جا روی خاک... کریم اهل بیت مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── هر جا روی خاک میشینم هر جا سنگ قبر می‌بینم گریه ام می‌گیره زیر سایه‌ ابون میشینم گریه ام می‌گیره نه گنبدی، نه چراغ، نه صحن و رواق می میره برات شیعه به خدا بازم نم بارون به گونه امون می زنه دوباره غمت داغ روی قلب منه منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد فقط رو لبم ذکرِ یا امام حسنه «آقام آقام یابن الزهرا..» وقتی تو حرم میشینم صحن مشهد و میبینم، گریه ام می‌گیره طاق و گنبد و میبینم، گریه ام میگیره نه صحن و ایوونی، نه روضه خونی میباره قلب رو خاک بقیع یه روز تو مدینه برات حرم می‌سازیم حرم برا تو شاه با کرم می‌سازیم جلوی حرم صحن قاسم ابن الحسن آره می‌سازیم آقا خوبشم می‌سازیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. صلوات الله علیه ▫️▪️▪️▫️ بند اول: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم * میرسه از این حدیث این مفهوم یعنی پیغمبر ما شهیده * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم مگه میشه از شهادت محروم؟! اون که دنیا مثلشو ندیده کسی که صدر عقاید تموم شهداست صاحب باب شهادت و امیر انبیاست نمیشه جا بمونه اسمش از این فیض عظیم وقتی سالار شهیدان پسرش، خون خداست بدعت نمیشه پای اعتقاد دیگه، وحدت نمیشه شیعه ی علی که بی غیرت نمیشه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند دوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم اگه فرموده امام معصوم یعنی که پیمبرو آزردن ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم میشه از شرح روایت معلوم چه بلایی به سرش آوردن غریب اونه که تو خونش ببینه درد و مِحَن جای دارو و دوا بهش یه جام زهر بِدن غم و غصه های شیعه تازه میشه وقتی که گریز روضه ی غربتش میشه امام حسن صحبت نداره فوت عادی نبی صحت نداره قاتلش هم جایی توو جنت نداره اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند سوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم فرموده خود نبی مظلوم قدر من کسی ندیده آزار * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم کشته شد پیمبر آروم آروم با سلاح کینه روزی صد بار این حقیقت مثه روز برای ماها روشنه اگه رحلت و وفات روی زبون دشمنه میخواد حتی شده با تغییر یک واژه و لفظ مُهر پاکی رو‌ گناه اون دوتا زن، بزنه راحت نمیگه شیعه واژه هاشو بی دقت نمیگه از روی رسم و روی عادت نمیگه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا شعر و ملودی:                    🚩* الإمامُ الحسنُ عليه السلام: لقد حَدَّثَني حَبِيبي جَدّي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أنّ الأمرَ يَملِكُهُ اثنا عَشَرَ إماما مِن أهلِ بيتِهِ و صَفوَتِهِ، ما مِنّا إلاّ مَقتولٌ أو مَسمومٌ. امام حسن عليه السلام: جدّ محبوبم رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود كه امر امامت را دوازده امام از اهل بيت و برگزيدگان او به عهده خواهند گرفت. هيچ يك از ما نيست مگر آن كه يا كشته مى شود يا مسموم. بحار الأنوار 27/217/18 🚩* قال رسول الله مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ. پیغمبر فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد. بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۶ 🚩* رسول الله محمد بن عبدالله و قبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر. رسول خدا در روز دوشنه ۲۸ صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود، از دنیا رفت. الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری البغدادی (متوفای۴۱۳ ه)، المقنعة، ص۴۵۶ .👇
. |⇦•باز دوباره ام سفر.... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو از سرا پای مدینه گِل غم میریزد اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد خوب پیداست که باران ستم میریزد آه! آرامش‌ زهراست به هم میریزد سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده ی لبهای ترش میبارید از گرفتاری امت به جزا میترسید *این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یک‌ماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم‌ که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین رو‌خدا به پیغمبر داد. همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو‌ هم‌ بشنوید.. پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... * در بدر در پی ارشاد بشر میگردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر می‌زند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل *عزارئیل در این‌خونه رو‌ میزنه بی اذن وارد نمیشه..* آه یارب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل : با اجازه بگذارید بیایم داخل‌ با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی نگران است برای غمِ فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت میداد داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. ❁﷽❁ (علیه السلام) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی حُسن بی انتها فقط حسن است بی نهایت عطا فقط حسن است آبشار همیشه سر‌شار از لطف و جود و سخا فقط حسن است جای دیگر نمی روم هرگز دستگیر گدا فقط حسن است اینقدر آقا امام مجتبی کریم بود فرمودند سه بار ، تمام داراییهای خودش ، همه ی مال و اموالش رو در راه خدا به فقرا بخشید در هیاهوی این جهان غریب با غمم آشنا فقط حسن است دست بی منتی که می گردد پیِ هر بی نوا فقط حسن است با جذامیِ گوشه گیر شهر آنکه شد هم غذا فقط حسن است حسرت زر شدن اگر داری نظر کیمیا فقط حسن است آنکه دنبال دوستانِ خودش هست روز جزا فقط حسن است صاحب روح و جان عاشق من از همان ابتدا فقط حسن است آنکه مانند دست های پدر شده دست خدا فقط حسن است 1 قربونت برم ، آقای مدینه، قربون قبر بی شمع و چراغت آقاجان، ان شالله یه روزی بقیع آزاد میشه شیعه ها میان ماهم میایم، فرش زیر پامون رو میدیم برا حرمت، چه صحن و سرایی بسازیم تو بقیع، چه خبر بشه حرم بقیع، آقاجان...زنده باشیم و ببینیم سخت است چگونه بنویسم محنت را آتش زده این زهر تمام بدنت را روزهای آخر عمر امام مجتبی از وقتی که اون جام زهرو سر کشید دور و بر امام مجتبی یکی یکی، بچه ها، خواهرا، برادرا میرفتن و میومدن، اما اونیکه از همه بی تاب تر بود خواهرش زینب بود، آی، امام مجتبی آن روز دوشنبه که در خانیتان سوخت سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را آقاجان...خدا میدونه چی دید امام مجتبی، یه عمری گوشه گیر شد، هر موقع اسم مادر میومد زیر لب ناله میزد وای مادر .... از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه ای ازغصه ی کوچه ست مادر، تو کجایی که ببینی حسنت را 2 آقا جان....امام مجتبی رو زهری که جعده، لعنت الله داد این زهر، امام مجتبی رو زمین گیر نکرد، اون چیزی که امام مجتبی رو زمین گیر کرد آتشی بود که از لابلای در زبانه می‌کشید. بگم کی؟ اون لحظه ای که مادر سادات ، اومد پشت در، صدا زد مگه نمیدونید ما داغداریم مگه نمیدونید بابام پیغمبر تازه از دنیا رفته، برید ما رو به حال خودمون رها کنید. من از امام زمان معذرت می خوام، نامرد دومی، تو نامه ای که برا معاویه نوشت گفت من دیدم دستای فاطمه رو از لابلای در، یعنی میدونستم فاطمه پشت دره، آنچنان با لگد، به در نیم سوخته زدم، آه، وقتی در آتش بگیره، میخ در سرخ میشه داغ میشه، یه مرتبه دیدن فاطمه ، بین درو دیوار، علی رو صدا نزد فقط گفت فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند آه، در وسط کوچه تو را میزدند مادر جان کاش به جای تو مرا میزدند آی مادر..... یه مرتبه دیدن، آقا سیدالشهدا دوید وسط کوچه صدا زد حسینم، اینهمه آذر به سینه ام مزنید نمک به زخم دل درد پرورم نزنید در این مدینه همینجا سر مرا ببرید غلاف تیغ به بازوی مادرم نزنید سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم ━━━━━━─────── ✍ 1 شاعر:حسن کردی ✍2شاعر: امیر علوی ━━━━━━─────── .👇
👆 ذکر روی لبِ هر شکسته دلی ایها المجتبی حسن ابن علی یاحسن یاحسن … چاره ی هر غم و حل هر مشکلی گوید انت الکریم به تو هر سائلی یاحسن یاحسن … رحمت بیکران دست احسان تو کعبه ی عاشقان قبر ویران تو یاحسن یا حسن شب ۷ صفر۱۴۴۶ ه.ق ✍ ................. . ◾نوحه‌سینه زنی ◾شهادت امام حسن(ع) (سبک همه جا کربلا) ◾بنداول تا که شد صورت مجتبی لاله‌گون در عزای حسن دیده شویم ز خون بین کوچه شده شاهد مادری روی مادر کشد از حیا معجری آه و واویلتا آه و واویلتا آه و واویلتا آه و واویلتا ◾بنددوم ای غریب وطن از برادر بگو از غم کوچه و داغ مادر بگو تا که نامت کنم یاحسن زمزمه گو به من از غم و غصه‌ی‌فاطمه آه و واویلتا آه و واویلتا آه واویلتا آه و واویلتا ◾بندسوم زهر کین از جفا زد شرر بر دلت بین خانه شده همسرت قاتلت من فدای تو و غربتت یاحسن سر نهم بر روی تربتت یاحسن آه و واویلتا آه و واویلتا آه و واویلتا آه و واویلتا ............. (ص) و امام حسن(ع) : همه جاکربلاست شدعزای عظیم،گشته زهرایتیم پاره پاره جگر شد امام کریم آه وواویلا4بار ماتم جانسوزخاتم الانبیاست درعزای حسن مدینه کربلاست آه وواویلا4بار فاطمه خون جگر درفراق پدر درجنان نوحه گر شدزداغ پسر آه وواویلا4بار امت بی حیا، داده اجر نبی کرده غصب فدک برده حق علی آه وواویلا4بار زهرا زار وحزین گشته ماتم ‍نشین بین دیوار و در شده نقش زمین آه وواویلا4بار محسنش شدشهید پی حیدر دوید بازویش راشکست خصم شوم پلید آه وواویلا4بار بعد محسن حسن آن غریب وطن تیر باران شود جسم آن ممتحن آه وواویلا4بار شدنبی صاحب، بارگاه و حرم شده ویران بقیع قبرشاه کرم آه وواویلا4بار ای غریب جهان. رهبر انس و جان تسلیت بر. شما مهدی صاحب زمان آه و واویلتا 4بار ✍ .
. 🏴 ۲۸ صفر شهادت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول چشماتو بستی روی دنیا با گریه میگفتی به زهرا ای دخترم خدانگهدار تاج سرم خدانگهدار انگار میدیدی از رو ‌کینه میسوزه خونت توو مدینه میشد یه دنیا سرت آوار تو هیچکیو ندادی آزار تو رفتی و دادن،اهل تورو آزار در خونت ریختن،ارازل و اشرار طناب به دستای،داماد تو بستن پهلوی زهراتو،زدن شکستن واویلا واویلا 🏴بند دوم گلاتو چیدن دونه دونه دادن حسن رو زهر تو خونه پاره جگرهاشو میدیدی میدیدی و آه میکشیدی حسینو میدیدی تو گودال با لب تشنه رفتی از حال حنجر و خنجر و میدیدی ناله ی زینب و شنیدی میدیدی روی خاک،حسینه تو بی سر میدیدی شد غارت،انگشت و انگشتر میدیدی جنجال و،دعوا تو گودال و میدیدی اسبا و،پیکر پامال و واویلا واویلا ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 روضه ای شهادت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله 🏴بند اول غمه رسول خاتمه مدینه غرق ماتمه میشه پریشون علی و بی قرارته فاطمه دل نگرونی،برای دخترت یه عالمه حرف،داره چشم ترت آه میکِشی با،نفسه آخرت میبینی انگار،آتیشو شعله ور میبینی انگار،هجوم چهل نفر میبینی انگار،زهرارو پشت در میبینی انگار،سمت مسجد،علی رو بردن،دسته بسته جون میدی با یه،قلب زار و،شکسته ابالزهرا آه و واویلا 🏴بند دوم امواج دریا چشاته همرنگ غم ها نگاته میری از این دنیا ولی دلت پیشه بچه هاته بعد تو میشه،علی خونه نشین مزدتو میدن،واسه تبلیغ دین یاستو آقا،میچینه خوشه چین میخوره زهرا،سیلی تو کوچه ها حسن تو خونش،میزنه دست و پا سر حسینت،میشه از تن جدا میبینی انگار،تو حسینو،تشنه و بی حال،توی گودال بی سر و عریان،میشه خونش(جسمش)،پامال حسینم وا آه و واویلا ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. از غربت پیمبر، داور به گریه افتاد توحید روضه‌خوان شد، کوثر به گریه افتاد از داغ زهرِ آن دو ملعونه، جسم احمد‌‌‌_ می‌سوخت آن چنان که، بستر به گریه افتاد وقتی که بی حیا گفت: "إنّ الرَّجل، لَیَهجُر" جبریل ناله سر داد، منبر به گریه افتاد هم دختر نبی بود، هم مادر پیمبر بدجور مادرانه، دختر به گریه افتاد یاد "حُسینُ مِنّی..." با جدّ خویش می‌سوخت آمد حسین، نزدِ دلبر به گریه افتاد تا حکم صبر را داد احمد به مرتضایش خیره به همسرش شد، حیدر به گریه افتاد در بین کوچه کشتند، آقای ما حسن را از بعد آن دوشنبه، مضطر به گریه افتاد رفت و ندید احمد، زهرا میان آتش_ آن قدر ناله سر داد، تا" در" به گریه افتاد بعد از هجوم دشمن، تا دید میخ در را از غربت امیرش، قنبر به گریه افتاد روز دهم شد و شمر آمد میان مقتل آن قدر ضربه زد که خنجر به گریه افتاد با قد خم رسید و در بین قتلگه دید_ فرزند بی سرش را، مادر به گریه افتاد جوری در آن هیاهو فریاد زد: "بُنیّ..." تا صبح روز محشر، نوکر به گریه افتاد .
. (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) مَنْ أَتَانِی زَائِراً، وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ 📚 كامل الزیارات، باب۲، حدیث۹ هر عاشقی‌ست در طلبت أیها الرّسول، اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول عالم هنوز تشنهٔ درک حضور توست اَرض و سماست در طلبت أیها الرّسول روشن شده‌ست تا به ابد عالم وجود از سجدهٔ نماز شبت أیها الرّسول تو می‌روی و در دل هر کوچه جاری است عطر متانت و ادبت أیها الرّسول آمادهٔ سفر شدی و با وصیتت جان‌ها اسیر تاب و تبت أیها الرّسول گفتی رضای فاطمه شرط رضای توست خشم خداست در غضبت أیها الرّسول اما تو چشم بستی و یک شهر درد و داغ شد سهم یاسِ جان‌به‌لبت أیها الرّسول ✍🏻 .
زمینه؛ یا عزیزالله.mp3
3.51M
علیه‌السلام 🔹یا عزیزالله🔹 کریمی و دلت پناه این گداست غریبی و غمت واسه من آشناست دلم گرفته دم حسن حسن حسن که یا حسینم از کرامت شماست چشمام گریه کن غمته اشکم از لطف و کرمته این دل گوشۀ حرمته سائل عطر سجادته دستای نسیم امر تو، صلح تو، جنگ تو، راه مستقیم بی‌درنگ، بی‌سؤال، بی‌حساب، می‌بخشه کریم «یا حسن یا حسن یا حسن یا عزیزالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدا کنه دلم به چشم تو بیاد لیاقتم کمه، کرامتت زیاد پناه اولم، امید آخرم تویی کریم و من یه عبد خونه‌زاد این اشک کاش بشه مرهم تو ای عشق می‌سوزم با غم تو از نور می‌سازم حرمتو هم‌دم خاتم‌الانبیا گفتم یا حسن هر نفس تو غم و شادیا گفتم یا حسن با حسین اربعين کربلا گفتم یا حسن «یا حسن یا حسن یا حسن یا عزیزالله» شاعر: نغمه‌پرداز:
. موج غم می زند،سررا به سینه که سیه پوش شد،شهر مدینه روح والای پیمبر پرکشیده خون دل از دیده ی زهرا چکیده2 تسلیت ای مادرسادات2 مهبط وحی حق، بیت الحزن شد فاطمه درغم و،رنج ومحن شد می چکد اشک علی برروی خاکش گرد غم بنشسته بررخسار پاکش تسلیت ای مادرسادات2 کن نظر برغم ، نور دوعینش گه حسن گرید وگاهی حسینش درزمین غوغا شداز حال حسینش آسمان گرید براحوال حسینش تسلیت ای مادرسادات2 بعد او عترت وقرآن غریب است ذکر کروبیان ف امن یجیب است از سقیفه فتنه وکینه به پاشد بین چسان حق ذوالقربی ادا شد تسلیت ای مادرسادات2 مرتضی بعد او، خانه نشین شد پشت درفاطمه نقش زمین شد برتسلای دل این داغدیده از ره کین جای گل هیزم رسیده تسلیت ای مادرسادات2 👇
. دست من لرزونو چشم من گریونو می بینی تو این طشت لخته های خونو خواهرم حال زارم رو ببین جیگر پاره پارم روببین توی طشت داغی از کوچه ها تا همین لحظه دارم رو ببین می میرم با یاد روی کبود مادر من راهو گم کرده بود ….. مونده خوب تو یادم سوختم و جون دادم مثل اون گوشواره رو زمین افتادم مادر ناله ها زدیادمه چه جور اون بی حیا زدیادمه تو کوچه راه مادر رو گرفت اومدُ بی هوا زد یادمه گوشواره افتاد روخاکُ شکست تاخونه چند بار مادر می نشست ….. اینجا رو نی سر نیست بحث انگشتر نیست پای این طشت اخر صحبت زیور نیست غصه بی امونو می بینی سرای غرق خونو می بینی میون مجلس نامحرما می ریُ خیزرونو می بینی می میری با زخم دور و برش می بینی خاکستر روی سرش .👇
366.1K
شهادت صل الله علیه و آله وسلم شعر: ✍ دفعه ی آخره که می‌بینی مرتضی رو حرفایی می‌زنی که می‌سوزونه دلارو حرف سر حرمت زهراته این غم و غصه‌ها همراته میگی حیدر ‌می دونم سخته می‌زنن اونیکه دنیاته تیره می کنن همه دنیاتو علی صبر کن ۳ می شکنن حرمت زهراتو علی صبر کن ۳ ای امان از غریبی ای وای ===== زهرا با چشم گریون می‌بینه داری میری دخترت رو با گریه توی آغوش می‌گیری غُصه‌ ی دخترت سنگینه مزد و اجر رسالت اینه حیدرو می‌برن توو کوچه می‌شکنه استخون سینه یا علی میشه قلبت مضطر علی صبر کن ۳ جون میده فاطمه پشت در علی صبر کن ۳ ای امان از غریبی ای وای ===== بعد تو چشم دنیا چه روزایی می‌بینه خوبه نیستی ببینی مولا خونه نشینه بعد مولا امان از دنیا بچه‌هامون می‌مونن تنها یک طرف غُصه ی این عالم وای من از غم کربلا وای حسینم میره توو گودال ندارم صبر ۳ جسم خونیش که میشه پامال ندارم صبر ۳ ای امان از غریبی ای وای
. |⇦•ملک وجود غرق.... شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ سید مهدی ●━━━━━━─────── "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا" مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه از این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست گشته اند انبیاء همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا بهوش که با رحلت نبی شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غَصب خلافت شدند جمع یاللعجب وصی پیمبر علی کجاست؟ کجاست مولا؟ دارالولا محاصره زهراست پشت در دود و شراره بر فلک ازبیت کبریا آتش زدند به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفی *فرمود:هیچ پیغمبری مثل من اذیت نشد. بیست وسه سال هر جوری خواستن اذیتش کردن ،هر تهمتی خواستن بهش زدن، مگه نمی گن کسی برات کاری میکنه هنوز عرقش خشک نشده باید مزدش رو بدی ..مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن، کاری کردن مادر ما بین در ودیوار صداش بلند شد..* "قُل لا أَسأَلُكُم عَلَيهِ أَجرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربىٰ ۗ" ذَوِی‌الْقُربیٰ کیان ؟مگه غیر از فاطمه و بچه های فاطمه ذَوِی‌الْقُربیٰ بودن..یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل می کرد چقدر حسین رو، رو دوشش سوار می کرد؟ یادتون رفت چقدر نوه هاشو می بوسید؟پیغمبر می بوسید گریه می کرد امام مجتبی رو بغل می کرد لبهاشو می بوسید هر وقت ابی عبدالله رو بغل می کرد زیر گلوش رو می بوسید آقا چرا؟ می فرمود: این لبها یه روز از زهر کبود میشه..* آقا جان شما یه غریبی امام رضا هم یه غریبه..اینقدر این شبها تو حرمش شلوغه عربی وارد حرم امام رضا شد اول یه نگا به در ودیوار کرد یه نگاه به ازدحام جمعیت وزائرا ، این همه چراغ..برگشت عقب گفت آقاجان اگه غریب میخوای بیا مدینه بیا ببین چهارتا سنگ‌گذاشتن ... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. صلی الله علیه و آله به سبک :خمیده خمیده رسیدم به تو بگیر روی دامن سرم رو علی ببند این چشای ترم رو علی پاهام رو به قبله اس نیاد فاطمه سپرم به تو دخترم رو علی وصیت کنم با دل غرق خون عزیزای من حق نگهدارتون علی جان تو جان زهرای من نشه پرپر این گل به دست خزون میبینم روزی رو که مردم میارند درب خونه هیزم بین دیوار در میمیره یه خانم چه بار غمی رو کشیدم علی چه زخم زبون ها شنیدم علی چقدر سنگ کینه سرم رو شکست من از دنیا راحت ندیدم علی ببین اشک و خونِ دو چشمای من برای حسین و برای حسن میبینم تنی رو پر از چوب تیر میبینم رو خاکا تنی بی کفن هرگز پیغمبری در عالم چون من ندیده رنج و ماتم هر روز زندگی برام بود پر از غم 👇
. در دل خیمه گل یاسمنی داشت حسین کودک تشنه‌ی شیرین سخنی داشت حسین کاش مانند برادر حرمی داشت حسن کاش مانند برادر کفنی داشت حسین هر دو نورند و تفاوت سر همسر دارند بد زنی داشت حسن، شیرزنی داشت حسین سر به زانوی برادر، حسن آخر جان داد کاش بالای سر خود حسنی داشت حسین پسر مادر آب است که از فرط عطش خشک‌تر از لب صحرا دهنی داشت حسین دید خواهر تن عریان برادر را گفت: خواست میدان برود پیروهنی داشت حسین نعل‌ها سخت روی سینه‌ی او کوبیدند ته گودال خودش سینه‌زنی داشت حسین ساربان زود خودش را ته گودال رساند یادش آمد که عقیق یمنی داشت حسین گروه شعری ✍ ................... . محبتی امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام جان دو جهان شد پدر این دو برادر هستیم فقط زیر پر  این دو برادر ... قربان حسین و حسن فاطمه رفتیم باشیم محب از نظر این دو برادر ... از نان پسر های کریمان همه خوردند شد باب کرامت ثمر این دو برادر از بی سرو پا سینه زن محترمی ساخت شد شامل ما هم هنر این دو برادر از در به دری صف محشر به امان است هرکس که شود در به در این دو برادر بی حرمتشان کرد فلک ورنه به دنیا صد پاره نمی شد جگر این دو برادر ما با جگر پاره نشستیم بمیریم ... در روضه ی سخت پسر این دو برادر ... قاسم که کش آمد ، علی اکبر که کم آمد یارب چه نیامد به سر  این دو برادر ... ✅ ۱۴۰۳ .
. «س» و «ع» ➖➖➖➖➖➖ بند1: ای ماه دلم دردا تو بگو فقط یه بار دیگ به خاطر دل غمین و زارم غربت میباره از نیم نگات دیگ داداش بیشتر از نمیتونم دووم بیارم ارامش من درمون دلم چجور اروم بشه دلی که هی بهونتو میگیره یک بار که شده حرفاتو بزن با خواهرت اخه اونم یه عمره که به غم اسیره بگو از یه دل زار و مضطر از اون روزی که رفتی با مادر چه بلایی سرش اوردن که نگاهت خیره میشد به اون در بگو از کوچه و از آزارش بگو از یه در و از مسمارش بگو از رد پا روی چادر بگو رو زمین افتاد گوشوارش بگو برای زینبت از گریه های هرشبت..داداش حسن جان غریب کوچه ها حسن ➖➖➖➖➖➖ بند2: دست از دل من بردار خواهرم نمیدونی چیا دیدم تو کوچه های تنگ و باریک یادم نمیره اون لحظه ای که یه بی حیا با یه غلاف به ما میشد تو کوچه نزدیک با اخم و غضب با داد و هوار یه ضربه با غلاف میزد یه ضربه با لگد به پهلوش پیش چشم من افتاد رو زمین دیدم که از فشار ضربه ها چجوری رفته از هوش دیگ دنیا سرم اوار میشد کاشکی سهم من اون مسمار میشد از اون روز اثر ضربه روی صورت مادر اشکار میشد بابا رو دست بسته میبردن مادر و جلو چشمش ازردن سند فدکو پاره کردن حق مادرمونو میخوردن حالم خرابه زینبم جونم رسیده بر لبم..واویلا مادر غریب کوچه ها حسن ➖➖➖➖➖➖ بند3: گریه نکن ای اروم دلم بذار این اشکاتو برا یه روزی که بی کس و یاری اشکم میریزه واسه روزیکه بدون عباسو حسین میون کوچه و بازاری روضه بخونم از روز بلا اون وقتی که سر حسینو میبینی به روی نی ها غوغا میشه و از تل میبینی داره میاد با خنجری والشمر جالس علی ته قتلگاه تنها،بی یاور تن خسته و پر زخم و بی سر توی اوج فشار و سختی ها میبینی که تو گوداله مادر یاد روزی که میشی بی یاور به غارت میره گوشوار و معجر میکشه غارت اون دست بافی که بوده یادگاری مادر میاد یه روز تو کربلا سر حسین رو نیزه ها..غریب مادر غریب مادری حسین ➖➖➖➖➖➖ .👇
. قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود ..................... هرکس که بر کریم پناهنده می‌شود دل‌مرده هم اگر برسد زنده می‌شود آنقدر می‌دهند که شرمنده می‌شود آیا به روز حشر سرافکنده می‌شود؟ واللهِ اعتقاد من این است تا ابد زین‌خانه نا امید گدایی نمی‌رود وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت این چهره‌ی سیاه کمی شستشو گرفت کم‌کم تمام زندگی‌ام بوی او گرفت این‌گونه بود بی سر و پا آبرو گرفت از آن به بعد خانه‌ی دلدار شد دلم تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم امشب حسن‌حسن نکنم شب نمی‌شود بی یا حسن تجلی یارب نمی‌شود زلفی که باد خورده مرتب نمی‌شود هر کس به هم نریخت مقرب نمی‌شود آتش زده هوای وصالت به جان من یا ایها الکریم و یا ایها الحسن ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد ریزه‌خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد عمری به دستگیری‌ات اقرار کرده‌ایم ما اعتماد بر کرم یار کرده‌ایم عمری سبو ز جام کرم می‌زنم حسن نقش تو را به چشم ترم می‌زنم حسن سربند سبز رویِ سرم می‌زنم حسن با نام تو به سینه حرم می‌زنم حسن باید مدینه محشر کبری به پا کنیم بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم از راه دور دست تمنا گرفته‌ایم عمری‌ست در حریم تو مأوا گرفته‌ایم دستان خویش سوی تو بالا گرفته‌ایم هرچه گرفته‌ایم ز زهرا گرفته‌ایم بیهوده نیست آبروی رفته می‌خَرَند فرزندها ز مادرشان ارث می‌برند زلفت رها کنی همه بی‌خانه می‌شویم ابرو نشان دهی همه دیوانه می‌شویم ما خاک‌بوس گوشه‌ی میخانه می‌شویم گِرد تو پر کشیده و پروانه می‌شویم در آسمان چشم سیاهت هوایی‌ام شکر خدا ز روز ازل مجتبایی‌ام چشمان من به سوی درِ بسته‌ی بقیع بُغضی‌ست در گلویِ درِ بسته‌ی بقیع سر می‌نَهیم رویِ درِ بسته‌ی بقیع گریه شده وضویِ درِ بسته‌ی بقیع ای کاش پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم با گریه پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم 👇 قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود زخمی از آن شکستگی گوشواره بود در کوچه‌ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت سیلی که خورد، ضربه‌ی پا احتیاج داشت؟؟؟ لعنت بر آن‌که با لگدش بارِ او شکست بادستِ بسته شخصیت یار او شکست از آن به بعد خنده به لب‌ها حرام شد تو هفت‌ساله بودی و عمرت تمام شد در شهر، آلِ فاطمه بی‌احترام شد توهینِ بر علی همه‌جا لفظِ عام شد دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست آهسته‌تر قدم بزن ای مردِ کوچه‌ها بشکن سکوتِ بی‌کسی و سردِ کوچه‌ها مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه‌ها یادت نرفته خنده‌ی نامردِ کوچه‌ها دیدی ز مالیات مغیره معاف شد این‌ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده زخمِ زبان به سینه‌ی درد آشنا زده صبر تو طعنه بر همه‌ی انبیا زده صلحِ تو ریشه‌ی همه‌ی فتنه را زده آری چکیده‌ی علی و مصطفی توئی بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم خانه دوباره در نظرت ریخته به هم بیرون بریز خون جگرهای خود حسن کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن خونین‌دهن ز کرببلا حرف می‌زنی از ماجرایِ راس جدا حرف می‌زنی از نیزه‌هایِ بی‌سر و پا حرف می‌زنی از لشگری بدون حیا حرف می‌زنی گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب‌اند شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب‌اند دستِ حرام‌زاده به معجر نمی‌خورد ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی‌خورد آتش زبانه‌اش به مویِ سر نمی‌خورد با ناسزا به زینب تو ، بر نمی‌خورد خون جگر اگر چه به لب‌هایِ تو نشست آهسته جان بده که ابالفضل زنده است در کربلا سپاهِ حرامی چه می‌کنند با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می‌کنند پوشیه‌ی زنان حرم پاره می‌کنند زن‌ها و دختران همه آواره می‌کنند زینب پس از حسین گرفتار می‌شود آواره بین کوچه و بازار می‌شود .👇