eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. #زمزمه #شب_اول_محرم #حضرت_مسلم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگن که خاطرت عزیزه شهر کوف
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جنگیدن تو بی بدل بود کربلا واست جمل بود اونقدر عسل گفتی که جسمت روی زمین عین عسل بود سنگ زدن بهت زیادی زدن خیلیاشون جون می‌دادی زدن خون حنا شد رو سرت سنگارو به جای نقل دومادی زدن عزیزم خون دیگه چشماتو بسته تو خوابیدی عموت پیشت نشسته هنوز اسبا روی جسمت نرفتن به زیر چکمه‌ها سینه شکسته چشم نجمه با دیدنت تر شد حالا جسمت هم قد اکبر شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیدم رو خاک پاشیده بودی بین خون غلطیده بودی وقتی رسیدم به تن تو به زیر سم چسبیده بودی میون هلهله خاموش شدی چی شده چرا تو بیهوش شدی رخت دامادی نداشتیم برات بمیرم برات کفن پوش شدی یه خورده دیرتر از بابات رسیدم بغل کردم تو رو اما خمیدم صدات کردم صدا از تو نیومد صدای استخوناتو شنیدم شرمندم از این جسم پاشیدت شرمندم از مادر غمدیدت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .............. . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لب‌تشنه‌ای خشکیده‌ شیرم باید از شرمِت بمیرم جشن یه سالگیتو باید امسال سرِ خاکِت بگیرم حرمَله داره چه خرسند میاد گریه‌هام برات مگه بند میاد گُلِ من با گریه از دنیا رفت به لبای بچه لبخند میاد حالا حتّی بخندی گریه داره تَنِ کوچیک تو بین مزاره الهی که من اون روزو نبینم سرِ تو روی دستِ نیزه‌ داره بیدارِت کرد ، از خوابِ نازِت تیر با تیر آخر ، گرفتنِت از شیر بیدارت کرد ، حرمله خواب بودی تشنه‌ی یک ، جرعه‌ی آب بودی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دل ما پاره می‌شه مادرِت بی‌چاره می‌شه این سینه‌ی پاخورده‌ی من آخر بَرات گهواره می‌شه رنگ تو یِهو پرید وای رباب گریبان واسه‌ت درید وای رباب رُو لب بچه باید شیر باشه از لب تو خون چکید وای رباب نمازخوندن سرِ قبر تو شرمه هنوز خونِ روی قُنداقه گرمه چجوری خاک روی جسمِت بریزم خدایا استخون بچّه نرمه حسرت بردیم، از دارِ دنیامون غسلت دادیم، با اشک چشمامون لب تشنه آه، از لبهات یاد کردن رو نی بودی، آب و آزاد کردن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باید بشید تنها بفهمید یا بشید بابا بفهمید یه گل پسر با قد رعنا از دست ندادید تا بفهمید مگه گریه باباش خنده داشت نیزه کم نذاشت براش خنده داشت هلهله کردنتون درد شده تن پاشیده کجاش خنده داشت جماعت به یه آزرده نخندید به اونی که بد آورده نخندید نگفتید تسلیت عیبی نداره به اشکای جوون مرده نخندید گریه کردم کل پیکر نیزه است خنده‌هاتون بدتر از سرنیزه است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاشو ببین قدم خمیده یه کمی رنگم پریده حالم رو از اونی بپرس که جون دادن بچش رو دیده رو عبام ریختی و لبریز شدی شبیه برگ‌های پاییز شدی حسودا بدجوری چشمت زدن خوش قد و بالا بودی ریز شدی شدی جمع مثل تسبیح دونه دونه شده تابوت عبای روی شونه تو تشیع تن تو کِل کشیدن تا حسرت تو دل بابات بمونه عصای من صد تیکه برگشتی پرپر ترین پیکر این دشتی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با غم نگاه کردی حسینو دیدی تا کردی حسینو این اولین باره تو عمرت داداش صدا کردی حسینو جون من اینجوری غربت نکش چشمتو رو مشک پارت نکش نمیشه بدون دست آب آورد فدای سرت خجالت نکش پای هیچکی به خیمه وا نمی‌شه رباب آواره ی صحرا نمی‌شه خیالت راحته این خیمه باشه سر گوشواره‌شون دعوا نمی‌شه چند ساعت نیست اکبر از دست دادم از دست رفتی لشکر از دست دادم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتی و حرف آبرو شد خیمه بی تو زیر و رو شد افتادی و چشم حرم با امثال خولی روبرو شد دیر چشاتو بست چشات درد گرفت تیغ برید و بازوهات درد گرفت سر برات نذاشت بمونه عمو سرم از مصیبتات درد گرفت تو افتادی چقدر گوشواره بردن از آقات یه لباس پاره بردن بگو این ماجرا صحت نداره شنیدم از حرم گهواره بردن افتادی و حرمله می‌تازید شرمندگی از چشمات می‌بارید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتی و از ما دل نکندی چشماتو رو نی می‌بندی بعد از تنت تقدیره سر شد افتادنِ از رو بلندی به سنان و شمر سپردند تورو ماه بودی رو نیزه بردن تورو گریه کردیم که تو بزم شراب با بگو بخند آوردن تورو میگن ریز کردنت میگم نمی‌شه قد و بالای تو در هم نمی‌شه تو رو تو قبر اصغر هم بزارن یه ذره از بزرگیت کم نمی‌شه خون باریدم از از بس غربت داری رونیزه هم رو من غیرت داری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
امام حسین ع
. #زمزمه #شب_اول_محرم #حضرت_مسلم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگن که خاطرت عزیزه شهر کوف
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گوشواره که نیست روی گوشا اینجا کجا و پرده پوشا رفتیم به بازاری که اونجا معروفه به برده فروشا ما اسیر بدترین ها شدیم هی زمین خوردیم وهی پاشدیم درد من اینه میخوردیم کتک هم تو کوچه ها تماشا شدیم دم دروازه دلشوره شدید شد یه روزه موی دخترها سپید شد برای مردن این یک جمله بسه که زینب وارد بزم یزید شد ای وای از شام زینب و پیر کردن دست ما رو وصل به زنجیر کردن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. میگن که خاطرت عزیزه شهر کوفه فتنه خیزه خون گلومو ریختن ای کاش خون از گلوی تو نریزه کاشکی نیزه تو تنت جا نشه کمرت تو علقمه تا نشه روی سینت که جای رقیته کاشکی پای هیچکسی وا نشه بعیده که سرت سالم بمونه بعیده که واست قاسم بمونه یه کاری میکنن اکبر رو دستِ جوونای بنی هاشم بمونه ارباًاربا یه تن صد پاره قد یک دشت کفن لازم داره کوچه کوچه پر شده از نامرد از راهی که داری میای برگرد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـ مسلمتو بردن سر دار بمونه واست علمدار کاشکی نبینن اهل خیمه‌ت آورگی کوچه بازار آب واسه لبای اصغر بیار با خودت یه چند تا معجر بیار قبل از اینکه خیمه غارت کنن گوشواره ها رو خودت در بیار گلای یاس تو آزار ندیدن تو آغوش تو بودن خار ندیدن همه پرده نشین بودن از اول نجیب زاده بودن بازار ندیدن وای از بازار ای بیچاره زینب تو بزم می پا میذاره زینب ✍ 👇
. امشب مگه مهمون نداری درهمی سامون نداری من خیزرون خوردم عزیزم تو چی شده دندون نداری غصه خوردی مثل شمع آب شدی اضطراب کشیدی بی‌تاب شدی هر دفعه چشات می‌خواست خواب بره داد زدن سر تو بد خواب شدی چه موهایی سفید کردی یه روزه با آتیش دلت عالم میسوزه لباست پاره شد غصت نباشه میگم عمه برات چادر بدوزه سعی کن از خاک باباتو برداری برگشتم من امشب بابا داری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دورو بر ما ازدحامه،رو سرم آتیش بامه گوشواره‌های یادگاری،تو گوش دخترای شامه بَده طفلی دست به دیوار بره پابرهنه بین انظار بره بده واسه ی یه پرده نشین با لباس پاره بازار بره زجر که آرزو رو از من گرفت گل سر نه مورو از من گرفت نمیدونم چراسیلی که زد سراغ عمو رو از من گرفت می‌بردم اسمتو سیلی می‌خوردم میزد اما باز اسمت رو میبردم سه ساله کشتنش زحمت نمیخواست نمیزد باز من از دوریت می‌مردم چهل منزل دست قاتل بودی برگشتی حیف ای کاش کامل بودی ✍ .👇
. وقتش رسیده سر جداشم تا شهید کربلاشم من حاضرم دستام بیفته شرمنده ی بابام نباشم زندگیم تموم میشه  بی دمت زیر نیزه ها تو رو دیدمت دست نداشتم ولی بی دست تو رو بغلت کردم و بوسیدمت .... نجنگیدم برای تو  امیرم برات کم نیزه خوردم سر به زیرم تو قاسم  رو بغل کردی، دلم خواست بغل واکن ، تو آغوشت بمیرم تو مقتل هم  نوازشم  کردی با این که  تو سر تا به پا  دردی بند دوم کوفه گرفته  کینه ی تو می شکنه آیینه ی تو اونقد غریبی که باید شمر جاخوش کنه رو سینه ی تو از تو خیمه تیر آخر میاد از تنم سپر برات در میاد نمیزارم تا که من زنده ام خنجری به زیر حنجر بیاد  نمیزارم بگن لشکر نداری نمی تونم ببینم سر نداری من اینجا اومدم تا پرپرت شم نزارم حس کنی اکبر نداری اومد میدون ، سربازه  جامونده آغوش وا کن ، ای زیر پا مونده ✍ 👇
. جنگیدن تو بی بدل بود کربلا واست جمل بود اونقدر عسل گفتی که جسمت روی زمین عین عسل بود سنگ زدن بهت زیادی زدن خیلیاشون جون می‌دادی زدن خون حنا شد رو سرت سنگارو به جای نقل دومادی زدن عزیزم خون دیگه چشماتو بسته تو خوابیدی عموت پیشت نشسته هنوز اسبا روی جسمت نرفتن به زیر چکمه‌ها سینه شکسته چشم نجمه با دیدنت تر شد حالا جسمت هم قد اکبر شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیدم رو خاک پاشیده بودی بین خون غلطیده بودی وقتی رسیدم به تن تو به زیر سم چسبیده بودی میون هلهله خاموش شدی چی شده چرا تو بیهوش شدی رخت دامادی نداشتیم برات بمیرم برات کفن پوش شدی یه خورده دیرتر از بابات رسیدم بغل کردم تو رو اما خمیدم صدات کردم صدا از تو نیومد صدای استخوناتو شنیدم شرمندم از این جسم پاشیدت شرمندم از مادر غمدیدت 👇
. غم بی کسی هات ، غم زینبه تو افتادی از زین، بلند مرتبه ... همون سینه ای که نبی بوسه زد حالا فرش زیر سم مرکبه .... لگد مال شدی پیش چشم رباب می ریختن جلوی چشای تو آب ما از روضه ی نعل فقط می شنویم بزار سنگ، زیر نعل میشه آسیاب این سینه گهواره ی نابه آرامش طفل ربابه جای بچه وقتی بشه نرم میخوابه بند دوم ته قصه رو بد رقم می زنی آتیشی به قلب حرم می زنی مگه توی مقتل وضو داری که با چکمه رو سینه ش قدم می زنی هیاهو و جنجال تو مقتل نکن غم قتلگاهو مفصل نکن با یه خنجر تیز بیا لااقل قراره ببُِرّی ، معطل نکن ... دست و پا زدن هاشو دیدی بی مروت بازم بریدی بنیه های مادرش رو  شنیدی .👇
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1404 (9).mp3
زمان: حجم: 9.97M
🔊 بخش نهم l خانه بودم فاطمه آورد تا اینجا مرا 📋 من اگر که دارمت دوست، ندارم اختیاری حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من اگر که دارمت دوست، ندارم اختیاری چه خوش است دل سپردن، به چنین بزرگواری نکند به گلشن خود، تو اضافه‌ام ببینی نشود کم اعتبارش، گل اگر که داشت خاری نه به شوق گندم آیم، نه به کار مردم آیم مگر از سر محبت، تو بگیری‌ام به کاری من از این خوشم بدان که، بشناسی‌ام به آنکه ز غم تو در مجالس زده شب به شب هواری نفسی بساز با من، متکان مرا ز دامن که به یک تکان ساده، شکند دل غباری تو مخوان مرا حقیرم، تو مبین مرا فقیرم دل من حسین دارد، تو که خویش را نداری تو بر آن شدی بگیری، شده دست شمر را هم تو نشسته‌ای به دلها، که همیشه ماندگاری *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 صل اللهُ علیکَ یا عطشان (ع) کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صل اللهُ علیکَ یا عطشان مقتل میگه افتادی آقا جان مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردن پیرهنت رو راستی مقتل میگه پنجه توو موت کردن بی‌پیراهن هی زیر و روت کردن خواهرت به نفس‌نفس افتاد خیمه دست شمر و شَبَث افتاد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 بدون آب بریدند حنجر او را ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدون آب بریدند حنجر او را کشانده اند به گودال مادر او را عصا زدند به او پیرمردها بلکه در آورند نفس‌های آخر او را قرار بود که چیزی نماند از جسمش به دست نعل سپردند پیکر او را مگر که قحطی جا بود خولی نامرد که بسته‌اید به خورجینتان سر او را به نی زدند سرشاه را، نمی گذرم ز نیزه دار که دق داد دختر او را ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋حسینم ای بی سر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حسینم ای بی‌سر، حسین عریان ‌پیکر تو رو تشنه کشتن، بمیرم ای مادر دوید و دویدم، برید و بریدم سرت رو روی نیزه دیدم قَتَلوک بُنَیَّ، ذَبَحوک بُنَیَّ او می‌دوید و من می‌دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می‌نشست و من می‌نشستم او روی سینه من در مقابل او می‌برید و من می‌بریدم او از حسین سر، من از حسین دل به سمت گودال از، خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردن، دیر رسیدم من یه گوشه‌ی گودال، مادرو دیدم من که رفته بود از حال، دیر رسیدم من حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 ای وای پر از زخمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای وای پُر از زخمی، ای وای پُر از خونی عطشان اگه بودی، عریان نمی‌مونی نترس اگه غارت شده پیراهنت چادرم و میندازم رو بدنت منم شبیه خیمه‌هات می‌سوختم کاشکی خودم برات کفن می‌دوختم خدای من؛ خدای من، عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من، ببین چقد تنهان بچه‌های من خدای من؛ خدای من، سر بریدن بچه‌م و روی‌ پای‌ من خدای من؛ خدای من، به‌ هیچ‌ کسی‌ نمیرسه‌ صدای‌ من *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صوت .👇
. صلی الله علیه و آله سبک: 🎼 شعر: ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شب تار دنیاس دلت غرق غم‌هاس داری میری امّا دم‌آخری هم دلت پیش مولاس داری میری امّا چشات خیره به دست‌ و بازوی زهراس همین خونه‌ای که / ملائک میان پشت درْ دست به سینه یه چند روزه دیگه / اراذل میان رو میشه بغض و کینه لگد می‌خوره در / با گریه علی چش به یاسش می‌دوزه تا که میخ و هیزم / می‌دن دست‌ به‌ دست غنچه با گُل می‌سوزه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو می‌ری پیمبر! غریب می‌شه حیدر چقد فاطمه‌ت رو سفارش می‌کردی به مَردم مکرّر تو رفتی و زهرات توو اوج جوونی تموم کرد توو بستر تنت رو زمین بود / که اون قاتلا توو سقیفه نشستن هنوز آب غسلت / نخشکیده بود حرمتت رو شکستن همون دختری که / عزیز تو بود می‌زدن روز روشن مغیره با قنفذ / توو کوچه زدن عشق حیدر رو کشتن ۲ . .👇
امام حسین ع
. #زمزمه_رسول_الله #رحلت_پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله سبک: #ناصر_دودانگه 🎼 شعر: #عبدالله_باقری ✍
@Bipelak_ir4_5852462590902412915.mp3
زمان: حجم: 730.5K
🏴 صلی الله علیه و آله سبک: شعر: 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شب تار دنیاس دلت غرق غم‌هاس داری میری امّا دم‌آخری هم دلت پیش مولاس داری میری امّا چشات خیره به دست‌ و بازوی زهراس همین خونه‌ای که / ملائک میان پشت درْ دست به سینه یه چند روزه دیگه / اراذل میان رو میشه بغض و کینه لگد می‌خوره در / با گریه علی چش به یاسش می‌دوزه تا که میخ و هیزم / می‌دن دست‌ به‌ دست غنچه با گُل می‌سوزه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو می‌ری پیمبر! غریب می‌شه حیدر چقد فاطمه‌ت رو سفارش می‌کردی به مَردم مکرّر تو رفتی و زهرات توو اوج جوونی تموم کرد توو بستر تنت رو زمین بود / که اون قاتلا توو سقیفه نشستن هنوز آب غسلت / نخشکیده بود حرمتت رو شکستن همون دختری که / عزیز تو بود می‌زدن روز روشن مغیره با قنفذ / توو کوچه زدن عشق حیدر رو کشتن ۲ .
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat_Peyambar_&_Emam_Hasan_1404 (1).mp3
زمان: حجم: 21.5M
🔊  بخش اول l از ما نمی ماند به جا غیر از محبت دور تو میگردیم پس نوبت به نوبت متن 👉 📋 از ما نمی‌ماند به جا غیرت از محبت (عج) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از ما نمی‌ماند به جا غیر از مَحَبَّت دور تو می‌گردیم پس نوبت به نوبت ما طبق معمول همیشه شرمساریم در کوله‌بار ما ندیدی جز خجالت اما گناهم کمتر از آقایی توست سَر می‌رود از این دلِ کوچک ارادت با غم سَبُک‌تر می‌شوم در خانه‌ی تو با کُل غم‌ها فرق دارد این مصیبت تو دستگیر عالمی، من دست و پاگیر شرمنده‌ام از اینکه افتادی به زحمت مردم همه شادند در ایام تعطیل دلداده‌ها دلخوش به شبهای زیارت با صد امید و آرزو دور تو گشتیم در حَشر هم داریم امید شفاعت... من در توانم نیست دنبالت بگردم بلکه تو پیدایم کنی روز قیامت... رفتی و از دنیا گرفتی دلخوشی را کردی در آغوش حصیری استراحت کُنج خرابه روی لبهای تو جان داد جان را گرفت از دخترت، شوق وصالت دلداده‌ها باید شبیه هم بمیرند پهلو به پهلو، مو به مو، صورت به صورت *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .