eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. منو ببخش برای لحظه هایی که بردم از یاد تو رو مهربونم از من فقط بدی رسید و تنها خدا به خاطر تو داد امونم دلگیر جمعه ها برای اینکه دلگیری از منو تموم کارام وقتی که تو راضی نباشی از من بارونی شبیه ابره چشمام این که میگم دوست دارم دروغ نیست دروغِ هر چی غیر از این شنیدی بیا که پیر شدم توی جوونی رنگ موهام میزنه به سفیدی قصه عشق من به تو نبوده برای این یکی دو روز دنیا من اگه مردم و تو رو ندیدم بدون که بودم عاشق تو تنها هر جا میرم یاد تو ام عزیزم چون که تو هم به یادمی همیشه من تو رو دوست دارم فقط ببینم قسمت من میشه یا که نمیشه؟ گریه کن روضه شاه بی سر کجایی روضه خون مشک بی آب تو رو به جون عمه سه ساله ت منم نگاه کن نوکرت رو دریاب گریه کن روضه ی فاطمیه روضه مادر و خودت بخونش دلیل مرگ مادرت غلاف غلافی که خورده به استخونش عج .
. 🎤 مه غم آمده در آسمان فاطمیه رسیده باز صدای اذان فاطمیه سیاهی دل ما را به این سیاه عزا بیا ببخش امام زمان فاطمیه مرا ببخش برای همه گناهانم قسم به روی کبود جوان فاطمیه هنوز شهر مدینه غبارآلود است بیا و شرح بده داستان فاطمیه بگو همیشه علی با حقیقت است بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه بیا قدم بزن آقا به خاک مادری ات برای تولیت آستان فاطمیه تمام آرزوی ما زیارت زهراست نشان بده حرم بی نشان فاطمیه نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است بیا و روضه بخوان روضه خوان فاطمیه دعا بکن که در این فاطمیه جان بدهم برای بانوی قامت کمان فاطمیه شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت شنیده ام ز غم بی امان فاطمیه شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد گل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه و شب 1 فاطمیه ....... السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا اگر چه غرق خطا هستم و اگر چه بدم بجز تو سنگ کسی را به سینه‌ام‌ نزدم سرم به سنگ نخورده است، سر به راهم‌ کن سر مرا بطلب تا نخورده بر لحدم سؤال اگر که بپرسی از اعتقاداتم فقط محبت ذریه‌ی تو را بلدم دم نماز رسیدم دم در خانه که از قنوت نماز تو پُر شود سبدم گدای لقمه‌ی نان علی من الازلم فقیر پشت در خانه‌ات الی الابدم زمان قحطی اشک آتشم‌ دوچندان است ببین برای تباکی چقدر در صددم :: به سادگی نه؛ که از پشت درب شعله‌وری رسیده از تو به من ذکر "یاعلی‌مدد"م میان روضه‌ی احراق باب و کوچه‌ی تنگ مرا ببخش که محکم به صورتم نزدم مسیر خانه به مسجد شده پُر از لاله مشخص است اذیّت شدی قدم به قدم کنار جعبه‌ی خیاطی تو گریه‌کنِ حصیر کهنه‌ی اهداییِ بنی اسدم ✍گروه یا_مظلوم .👇
. 📋 دردی که گلستان مرا ریخته برهم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دردی که گلستان مرا ریخته برهم آسایش دوران مرا ریخته برهم هجران رخ یوسف زهراست که این طور آبادی کنعان مرا ریخته برهم بیچارگی و درد فراقی که چشیدم یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم دلگرمی من چشم تَرَم بود، گناهم دلگرمی چشمان مرا ریخته برهم خسته شدم از این همه تاریکی نفسم آن قدر که بنیان مرا ریخته برهم مدیون گل فاطمه هستم که دعایش پرونده عُصیان مرا ریخته بر هم داغ غم جانسوز علی و غم زهرا آرامش مژگان مرا ریخته برهم فرمود علی:« فاطمه جان! حوریه‌ی من اوضاع تو ارکان مرا ریخته برهم» مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل احوال پریشان مرا ریخته برهم لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد نامرد چه قرآن مرا ریخته برهم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . قنفذ کمر بست به کمر شکستنم (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قنفذ کمر بست به کمر شکستنم می‌خواست پیش مغیره ادعا کنه مغیره خواست که کم نیاره پیش اون با لگدی هم شده شر به ‌پا کنه اون روز دشمن هستیم و از حسد گرفت اون روز دشمن از هرکسی مدد گرفت هرکس اومد فاطمه رو لگد زد و هر كس می‌رفت چادرش و لگد گرفت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. ۲ 🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج 🔸دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج یا بن الحسن... بازم سفره عزای مادرت پهن شده... کجایی صاحب عزا... 🔸هنوز میرسد از کوچه های شهر حجاز 🔸صدای گریه زهرا در انتظار فرج این روزها همه جا مادر رو صدا میزنند... همه میگن یا زهرا... اما زهرای مرضیه صدا میزنه... میگه یا مهدی... پسرم مهدی کجایی مادر... 🔸هنوز میرسد از چاه های کوفه به گوش 🔸صدای ناله مولا در انتظار فرج امشب ماهم با امیرالمومنین هم ناله شیم... هر کجا نشستی... امام زمانت رو دعوت کن... یا بن الحسن... 👇
. ۴ بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... السلام علی المهدی و علی آبائه.... 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید توی مجلس مادر نشستی... امشب حرف دلت چیه... چی میخواهی بگی... 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید 🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید چرا... آقای ما نمیاد... چرا... امام زمانمون نمیاد... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما آقا امشب هر کجا عالم هستی... یک سر هم به مجلس ما بزن... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید همه جا رسمه... وقتی برا مادری مجلس بگیرند... فرزندش میاد تو مجلس... یک گوشه ای میایسته... خوش آمد میگه... آقا...امشب اینجا هم مجلس مادر شماست... ما هم گریه کُن هایِ مادرتون... آقاجان بیا قدم روی چشمان ما بزار... یا بن الحسن... 👇
. ۵ بسم الله الرحمن الرحیم... السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد ببین حرف دلت هست یا نه... در این ایام فاطمیه... ایام عزای مادرش زهرا... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد 🔹گره از مشکل پیچیده ما وا می‌کرد یه مشکلی تمام شیعیان دارند... یه درد دلی همه شیعیان دارند... 🔹کاش می‌آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می‌کرد ای کاش امام زمان ما می آمد... قبر مخفی مادر رو نشون می داد... مثل یه همچین شبها و روزهایی... شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا... برا قبر مادر حرم می ساختند... برا قبر مادر ضریح می ساختند.... کنار ضریح می نشستند... هی زار زار گریه می کردند... خود امام زمان روضه می خوندند... دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند... 🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد حالا از سوز دلت صدا بزن... یا بن الحسن... 👇
. بیا یابن الحسن دل بی قراریم پر از بغضیم و هر دم ناله داریم به یاد مادر پهلو شکسته روی زانوی غم سر می گذاریم بیا یابن الحسن فصل عزا شد عزای حضرت خیرالنسا شد بیا با ما بگو با اشک و ناله چه غوغایی میان کوچه ها شد بگو از ماجراهای مدینه بگو از دشمن پر بغض و کینه بگو از آن همه حرف نگفته بگو از آتش و مسمار و سینه بیا یابن الحسن ما را دعا کن در این روضه نظر بر حال ما کن بخوان از غربت زهرا و ما را کمی با این مصیبت آشنا کن بخوان از غربت و اندوه حیدر بخوان از ماجرای شعله و در بخوان از مادر پهلو شکسته بخوان از غنچه نشکفته پرپر .
. هر بار نفس می کشم آهی گذرا را سر می کشم انگار، کمی جام بلا را من غافلم از شاخص آلودگی نَفْس از فرط گنه کرده ام آلوده هوا را سرگرم همه بودن ما جرم کمی نیست معدوم کن این برگه ی محکومی ما را این سُرب، کجا؟ سُرب مذابی که شنیدیم! هر روز کنم با نَفَس تنگ، مدارا دلْ، تنگ ... نَفَس، تنگ ... جهان، تنگ تر از تنگ وا کن روی بیمار حرم، پنجره ها را یک تازه نفس کاش می آورْد سحرگاه با گرد و غبارش، طرفم کرببلا را مادر نفسش در نمی آمد ولی انگار تا حبس شدم باز، فرستاد دعا را دیشب تب هجران علی بستری ام کرد بردند نجف، عاشق ایوانِ طلا را آخر علیِ عرش نشین، خانه نشین شد دیدند تن دختر او رخت عزا را نفرین به در و سیلی و میخی که گرفتند آن دلخوشی پنج تن آل عبا را گفتند علی آمده شب بین مدینه با هفت نفر دفن کند آن قد تا را بیهوده سرش نیست روی تربت زهرا بی فاطمه دارد علی از صبح، کجا را؟ عج ✍ .
. من گنهکارم، امید است عفو بارانم کنی آتش آوردم که مهمان گلستانم کنی با خطایم آمدم، اما به درگاه کریم با بدی‌ها آمدم، کز جمعِ خوبانم کنی وای اگر یکبار از چشمت بیفتم، ای دریغ گر ز خود تردم کنی، بدبخت و حیرانم کنی گر ببخشی نعمت است و گر نبخشی نقمت است از تو می‌آید، ولی خوبست احسانم کنی من علی مولائی ام، حُبَّش نجاتم می‌دهد جای کیفر بهتر است، لطفِ فراوانم کنی گر دهی رخصت به ایوانِ نجف رو آورَم تا که از طومار زوارِ علی جانم کنی نام زهرا می‌برم آنقدر، تا راضی شوی مادری هستم، خوشا مِنّا چو سلمانم کنی مادرم انسیه‌ی حوراء و من وابسته‌اَش روضه می‌خوانم که بر مظلومه گریانم کنی رنگِ برگِ یاس، از طُرفه نسیمی خون شود روضه خوانِ سیلی‌ام، خواهم چو طوفانم کنی انتقامی سخت گیرم صبحِ روزِ انتقام گر مرا یار علی، همچون شهیدانم کنی در شب جمعه ترا خواندم، شبِ ذکرِ حسین تا به زیر قبّه‌ی ارباب مهمانم کنی می‌رسد صوتِ حزینِ یابُنَیَّ در حرم می‌شوم گوشه نشینِ یابُنَیَّ در حرم .
. تو را تنها رها کردیم ما در کوچه‌ ی غربت تو را از ما چه سهمی هست غیر از غصه و زحمت دعای تو همیشه تا اجابت می‌برد مارا دعای ما برایت می‌شود قربانی غفلت تمام چاره‌ی بی‌چارگی‌هامان تویی اما میان این همه رنج و بلا کو اندکی دقت؟ اگر اندازه‌ی لیوان آبی تشنه ات بودیم تو حالا پیش ما بودی نه پشت پرده ی غیبت تو از اعمال ما آگاهی و قصدت نجات ماست عبادت های خود را می‌کنی با ما اگر قسمت شبیه مادرت دلسوزی و در می‌زنی هرشب که ما را لحظه‌ای در آوری از خانه‌ی ظلمت شبیه مادری که گرچه سیلی خورد اما ماند که عشق است و بلاهایش به هر ترتیب و هر قیمت بهای عشق را با جان و با فرزند خود پرداخت چه پشت در چه در کوچه چه در مسجد به هر بابت فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت .
. بیا که باغ پر از عطر دلربایی توست نسیم، چشم به راه گره‌گشایی توست به باغبانی تو چشم دوخته‌ست بهار چمن چمن گل این باغ، رونمایی توست نشسته در ره وصلت سحر چراغ به دست سپیده منتظر نور کبریایی توست به دیرپایی شب‌های انتظار قسم کبوتر دلم ای نازنین! هوایی توست خدا کند تو بیایی و صبح سر بزند که بی ستاره‌ترین شب، شب جدایی توست بیا که دیدن رویت بهشت موعود است بهشت پرتوی از جلوۀ خدایی توست مدینه را تو صفا می‌دهی ز مقدم خویش مدینه تشنه دیدار و آشنایی توست کنار تربت زهرا اگر چه شمعی نیست بقیع، شب همه شب غرق روشنایی توست هنوز صحبت آن مادر شهید این است: شفای سینۀ من اشک کربلایی توست .👇
4_5902012404530681758.mp3
11.05M
🔻 حجت‌الاسلام استاد 🔊 📆 دوشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 مســجد مــقدس جمــکران
برات وصل امضا میشد ای کاش.mp3
5.05M
برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش 🎙 #️⃣ عج #️⃣ #️⃣ #️⃣ برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش برای دیدنت ای حضرت عشق دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش سحرگاهی به یمن مقدم تو سرای ما مصفا میشد ای کاش دل غم دیده و پر درد ما هم به دست تو مداوا میشد ای کاش یابن الحسن ... میان زمره چشم انتظاران ز رحمت نام ما جا میشد ای کاش دل آواره ام در زیر پایت شبیه خاک سحرا میشد ای کاش دل نامحرم ما محرم آن غریبی های مولا میشد ای کاش دم آخر تن صد پاره ما غبار راه زهرا میشد ای کاش یابن الحسن ... پس از چندین و چند صد سال گریه دگر دستان او وا میشد ای کاش به برق ذوالفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا میشد ای کاش مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا میشد ای کاش غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی یابن الحسن ... .
. سلام عشق قدیمی سلام عزیزدلم امید بخش دل خاص و عام عزیزدلم بیا ز غیبت و امشب به محفل ما باش قدم گذار روی چشم هام عزیزدلم سلام ما به دو رود همیشه جاریِ تو به چشم خون تو در صبح و شام عزیزدلم به طعنه گفت چه نسبت میان او باتوست؟ جواب میدهمش یک کلام «عزیزدلم» بیا که خسته ام از طعنه های این مردم وگرنه کار مرا کن تمام عزیزدلم تو خود مدینه شنیدی ، مدینه را دیدی که طعنه زد به علی یک غلام ، عزیزدلم جواب داشت بگوید سکوت کرد فقط چه غصه خورد امیرکلام عزیزدلم امیر خیبر و خندق به زانو افتاده صد آه از غم و درد امام عزیزدلم شنیده ام که علی التماس میکرده ست بمان امید دلم ، بامرام ، عزیزدلم بمان که مهدی ماهم ظهور خواهد کرد به دست اوست فقط انتقام عزیزدلم عج .
. اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان بگو که دل شکسته ای از این زمانه خسته‌ای ز فتنه‌های این زمان بگو به صاحب الزمان دلت که بی‌قرار شد و بی‌قرار یار شد را بخوان بگوبه صاحب الزمان گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد گفت: غمم ،تو عمه جان؛ بگو به صاحب الزمان ✍ .
. 📋 سلام آقا جان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام آقا جان، خبر داری از فراق تو چشام خونه هوای بی‌تو، دَم بارونه دل من بی‌تو پریشونه خبر داری از این، فراق چی کشیدم تو رو که ندیدم، بلا دیدم دل دنیا بی‌تو، پُر از اضطرابه نباشی که خورشید، نمی‌تابه تو نیستی آقام، بلا و ماتم رو دوش عالم، فراوونه تو نیستی هیچ‌کس، غم دلهای خراب ما رو، نمی‌دونه چه تاریکه عالم، تو که نیستی ای ماه برامون دعا کن، عزیز اللّٰه بلا و مصیبت، پیچیده توو دنیا بیا و به دادم بِرَس آقا ببین چند وقته، می‌سوزم از غم می‌سازم با این، دل زارم بین چند وقته، دلم آتیشه رو قلبم داغِ، حرم دارم خبر داری از کِی، حرم رو ندیدم ضریح حسین و نبوسیدم من آواره‌ی اون، ضریح قشنگم بازم زائرم با، دلِ تنگم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 کجایی آقا؟! ببین این شب‌ها (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کجایی آقا؟! ببین این شب‌ها عزاداریم ما، برای مادر کجای عالم، عزاداری تو برا دردای، دل حیدر کجا گریه کردی، واسه اشک حیدر؟! کجا روضه خوندی، برا مادر؟! به قربون اشکات، نگاه کن به اشکام که روزیِ اشک از، خودت می‌خوام می‌دونم آقا، چِقَد این روزا برا این روضه، دلت خونه دلت خونه از، رَدِّ خون رویِ تنِ دیوار و، دَرِ خونه دلت خونه واسه، دلِ خونه حیدر چه حرفایی داری، با میخ در پریشونی آقا، مثه موی زینب یکم روضه واسه‌م، بخون امشب بخون از کوچه، بخون از سیلی بخون از مادر، بخون از در بخون از قنفذ، بخون از آتیش بخون از دود و، دلِ پَرپَر بگو چی گذشت، بینِ اون درب و دیوار چه طور محسن و کُشت، همون مسمار بگو که دروغه، که می‌دیده حیدر بگو که در نیوفتاد، روی مادر درِ این شعر باز خواهد شد به درِ کوچه‌ی بنی‌هاشم شب آخر مدینه، پشت بقیع گذرِ کوچه‌ی بنی‌هاشم وعده‌ی ما درست، وقت سحر به سَرِ کوچه‌ی، بنی‌هاشم می‌رویم، عاشقانه سینه‌زن‌ها آخر کوچه‌ی، بنی‌هاشم آدرس را درست آمده‌ایم این درِ نیم‌سوخته، خودش است او حسین است که غریبانه به حسن چشم دوخته، خودش است بچه‌ها یا علی بگویید و زیرِ تابوت را بلند کنید بگذارید جسم مادر را بر سَرِ شانه‌ها بلند کنید گریه آهسته‌تر کنید نشود که صدا بلند کنید آستین بر دهان بگیرید و دست سوی خدا بلند کنید همه با هم به عزت و شرفه جمله‌ی إِنَا اله الا الله فاطمه روی شانه‌ی حیدر حیدر افتاد بر زمین در راه قبر را بِکَنید تاریکی کم‌کم آماده‌ی فنا شده است قبر را بکنید که حیدر به غم و درد مبتلا شده است اشک می‌ریزد دیگر از فاطمه جدا شده است خواست تلقین بخواند آخر سر ولی از حال خود رها شده است اسمعی، افهمی، منم حیدر به کجا می‌روی عزیز دلم جان من نه به جان پیغمبر به کجا می‌روی عزیز دلم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ........ 📋 دل شب گریه‌های بی‌صدا شد (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل شب گریه های بی صدا شد با آستین لباسش پاک می‌کرد علی تنهایی با دست خودش داشت تموم زندگیش رو خاک می‌کرد با این زانوی بی‌قوّت چه جوری می‌تونه از کنار قبر پا شه کجا داره بره وقتی قراره توو اون خونه دیگه زهرا نباشه بهم زد دستای خاکیش و امّا نمی‌ره آخه تنها میشه زهرا اگه تنها نمی‌موندن یتیماش خودش هم خاک میشد پیش زهرا با حسرت زیر لب می‌گفت:« خانم!» علی داره میره خونه نشینی یه کاری کن دلم آروم نمیشه عزیزم کَلِّمینی، کَلِّمینی علی بی‌تو شبا بیداره تا صبح علی بی‌تو شبا رو کوچه‌گَرده نشون میدن از فردا و میگن امانت داریِ خوبی نکرده از آن روز که دنیای من از پا افتاد ردّ پا روی پَرِ حضرت حَوراء افتاد نفس حادثه‌ها را به شمارش انداخت اتفاقی که برای من و زهرا افتاد اتفاقی نبود، خونه سوخت اتفاقی نبود، در شکست اتفاقی نبود، فاطمه رو زمین نشست اتفاقاً دیدنش، مثل گُل پشت در کوبیدنش اتفاقاً دیدنش، کشتنش چِل نفر ردّ شدن از رو تنش احتمالا، میخ در چادر و پاره کرد شد دردسر احتمالا، از فراق حیدر ‌و می‌کشه این اتفاق احتمالا، کربلا هم می‌خوره ای وای من احتمالا، بی‌هوا هم زمین می‌خوره ای وای من اتفاقاً، دست و می‌زنه تشنه‌لب توو قتلگاه اتفاقاً، بی‌پناه خواهرش می‌دَوه از خیمه‌گاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. من خریدار غمت هستم ابانا یا کریم غصه‌دار ماتمت هستم ابانا یا کریم گوشه صحرا گرفتی روضه‌ای بی مستمع من فدای زمزمت هستم ابانا یا کریم اشک می‌ریزی دمادم در عزای مادرت مات و مبهوت دمت هستم ابانا یا کریم بستری گردیده زهرا، کی عیادت می‌روی؟ پارکاب محکمت هستم ابانا یا کریم از جراحاتش بگو، تا بشکنم بغض گلو پس بگو گر محرمت هستم ابانا یا کریم رو به قبله کرده‌ام صدیقه را آه ای خدا داغدار مریمت هستم ابانا یا کریم پرچم مشکی خود را بر سرم حائل نما ریشه‌های پرچمت هستم ابانا یا کریم عج ✍ .
1_14162042829.mp3
3.17M
شیعه تنهاست المستغاث به حق عباس المستغاث بنویسید شب تار سحر میگردد یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد برمیگردد آیینه خدا برمیگردد تکرار مرتضی برمیگردد خونخواه کربلا صدق الله می آید که دامان پاکش بگیریم می آید که باید به پایش بمیریم عج 🎙محمد حسین 🔊یک نفر مانده از این قوم...
enc_17300681871978718266623.mp3
3.63M
این صدای قدم های بچه های ثابت قدم راه بقیه اللهه تا که اسمت میاد روی لبام یا مهدی میذارم دستمو روی چشمام یا مهدی وقتی شد ماموریتم تمام یا مهدی بنویسند رو مزارم سلام یا مهدی سلام یا وعد الله سلام یا مهدی انشاالله مسجد الاقصی نماز با مهدی سیدنا القائد فرمان بده به قلب های مجاهد سیدنا القائد ما با تو میمونیم شهدا هم شاهد سیدنا القائد صلح با شمر و صلح با حرمله ممنوع صلح با دشمن صلح در این مرحله ممنوع خستگی ممنوع چند دستگی ممنوع پیش ابابیل حرف از ابرهه ممنوع صلح جهانی بعد از قیام مهدی بعد از صهیون جنگ و اسلحه ممنوع دنیا یه طرف ما یه طرف ما و امام زمان دنیای طرف سیدنا القائد فرمان بده به قلب های مجاهد سیدنا القائد ما با تو میمونیم شهدا هم شاهد سیدنا القائد ما پای منبر علی رهبر و ولی میمونیم ما پای ناجی جهان صاحب الزمان میمونیم ما پای انتخابمون انقلابمون میمونیم ما پای این مقاومت این مجاهدت میمونیم سربازای گمنام بسم الله با محکم ترین گام بسم الله حالا وقت طوفان بسم الله هستی مرد میدان بسم الله سیدنا القائد فرمان بده به قلب های مجاهد سیدنا القائد ما با تو میمونیم شهدا هم شاهد سیدنا القائد عج 🎙 _اسداللهی 🔊سیدنا القائد
enc_17292583338223046905978.mp3
3.17M
دل مجنون شکسته لیلا رو خبر کنید عمر گدا سر اومد آقا رو خبر کنید زندگیم غروب جمعه ایه که دلگیره همینجوری اگه پیش بره عاشقت دیگه میمیره بگو کجای دنیایی میخواهم برگردم پر از دردم من با خودم بد کردم تنهاترین مجنونو ول نکن ای لیلاترین دور سرت بگردم آقاترین تنهاترین رهام نکردی دست من بند به دنیا شده بود صدام نکردی منو در حال گناه نگاهم نکردی ولی کی تو گریه هام دعام نکردی با خط خوش اسم تو رو روی جلد کتاب عمرم نوشتم بغلم کن دیگه من که خودم رو کشتم تو سر قرار اومدی من نرسیدم هر چی که دویدم یه شبم نبودی که غصه تو نخوردم من که دیگه مردم کم آوردم تنهاترین مجنونو ول نکن ای لیلاترین دور سرت بگردم آقاترین تنهاترین 🎙 _عسکری
. اگرچه دوست، ندیده گرفته اعمالم همان گدای خطاکار و غرق اِشکالم وصال یار چه دارد که در فراقش نیست؟ کجاست حالِ خوش من؟ ... هنوز بدحالم گلایه از قفسِ نفس می کنم تا صبح نمی برد به هوایش مرا دو تا بالم به دام حیله ی خناس ها گرفتارم کشیده مکر شروران، مرا به چنگالم کسی به تاجرِ خسران زده نمی خندد گناه کردم و آتش زدم به اموالم اگرچه غربت من را کسی نفهمیده ... اگرچه نیست کسی یار من در این عالم ... سلام من به همه نوکران آقایم که وقت روضه می آیند باز دنبالم یکی کمک بکند، مادری زمین خورده زمان ذکر مصیبت که می رسد، لالم برای دست ورم کرده اش، دلم خون است بیاد درد قنوتش هنوز می نالم لباس یاس، تن لاله را نمی پوشاند بیاد بسترِ خونی، مریضْ احوالم چهل نفر به زنی باردار، لطمه زدند نگفته بی خبر از آن هجوم و جنجالم صدای میخ در آمد، صدای زهرا نه! کنار شعله ی آن در، به فکر گودالم فدای آنکه فرو رفت نیزه در دهنش برای پیرهنی، پاره پاره شد بدنش .
چرا_ای_ماه_زیباروی_بی_همتا_نمی_آیی.mp3
3.07M
چرا ای ماه زیبا روی بی همتا نمی آیی 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ عج #️⃣ #️⃣ چرا ای ماه زیباروی بی همتا نمی آیی چرا ای یوسف گمگشته زهرا نمی آیی العجل یا حجت الله العجل یا بقیة الله بیا از پشت ابر غیبت ای خورشید حق بیرون بگو با من ای پنهان ترین پیدا نمی آیی دوباره فاطمیه آمد ای آقا بیا برگرد طناب افتاده دور گردن مولا نمی آیی العجل یا حجت الله العجل یا بقیة الله عزا برپا نمودیم و به در چشمانمان خشکید مگر در مجلس انسیه الحورا نمی آیی بیا از چادر مادر غبار کوچه را بردار ببین بر روی چادر مانده رد پا نمی آیی العجل یا حجت الله العجل یا بقیة الله .
نماهنگ اللهم انا نشکو الیک.mp3
2.72M
اللهم انانشکو الیک فقد نبینا 🎙 #️⃣ عج #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا غیبة ولینا کثرة عدونا و قلة عددنا آقا بیا آقا بیا به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو أین الطالب بدم المقتول بکربلا ... نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم آه میبینم سر در خیمه ات پرچم سیاه میبینم آه میبینم ... دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم دستم رو بگیر بتونم که خودم رو برسونم اللهم عجل لولیک الفرج ...
. . پروانه سوخت در دل شعله...، پری نداشت فرجام عشق عاقبت بهتری نداشت فرهاد را مُصیبتِ شیرین هلاک کرد درد فراق‌دیده که درمانگری نداشت ایمان به بازگشت تو کمرنگ‌تر شده این شهر مثل قبل به تو باوری نداشت گشتم سراغی از تو بگیرم ولی چه سود جز نرخ نان کسی خبر دیگری نداشت از این به بعد یک‌نفری آه می کِشَم دیگر مگو که داغ تو غم‌پروری نداشت پیرم ولی به درد ظهور تو می خورم شاید کسی برای تو چشم تری نداشت سر را برای آمدنت نذر می کنم شرمنده‌ام ، گدای تو سیم و زری نداشت طوفانِ نفس ، قایق روح مرا شکست کشتیِ موج‌‌دیده ی من لنگری نداشت آنقَدر بی ملاحظه ام وقت معصیت!... اصرار بر گناه مرا کافری نداشت من را ببخش ، خادمِ خوبی نبوده ام این روسیاه ظرفیت نوکری نداشت در اوج بی توجهی ام ، دوست دارمت! دلداده ات شبیه به تو دلبری نداشت بیچاره می شدیم اگر فاطمه نبود سَرخورده بود کودک اگر مادری نداشت کیفی نداشت عالم اگر که نجف نبود لطفی نداشت خِلقَت اگر حیدری نداشت فریاد می زنم دمِ ایوان طلا : عــلــی! طعم مِی ضریح تو را ساغری نداشت آشفته ام ، علاج دلم خاک کربلاست شهری که پادشاه شریفش سری نداشت آقا تو را قسم به پناهِ علی ، بیا یاسی که تاب حمله‌ی زجر‌آوری نداشت با ضربه‌‌ی لگد دو سه تا دنده خُرد شد... دیگر مدار اهل کسا محوری نداشت عج ✍ ........... . با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود... روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود... روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت ................ هرچندکه‌از جان وجهان‌سیر شدم در اوج جوانی‌ام زمین‌گیر شدم با این‌همه‌غم‌که‌دیده‌ام،خوشحالم چون،پای‌امام بی‌کَس‌ام پیر شدم ✍ .
. عجل الله فرجه الشریف بیا ای غصه‌ دار فاطمیه بیا ای بی قرار فاطمیه بیا جان همه عالم فدایت بیا ای جان نثار فاطمیه بیا تا روضه مادر بخوانیم بیا ای روضه دار فاطمیه بیا یابن الحسن با کوهی از غم بیا ای سوگوار فاطمیه بیا ای دلبر صحرا نشینم بیا سوی دیار فاطمیه بیا از پشت ابر غفلت ما بیا تا در جوار فاطمیه بیا تا که تو را دنیا ببیند بیا ای شاهکار فاطمیه خزان کرده دلم را غربت یاس بیا باغ و بهار فاطمیه دوباره بزم غم ها را بپا کن بیا بنیانگذار فاطمیه بیا و روضه ی مسمار را گو بیا ای رازدار فاطمیه بیا که دست مولا بسته گشته بیا ای پاسدار فاطمیه ببین حیدر دلش دنبال زهراست بیا حیدر تبار فاطمیه به زیر تازیانه گل فِسرده بیا تو باغدار فاطمیه بیا ای وارثِ تیغ الهی بیا با ذوالفقار فاطمیه بیا تا انتقام یاس گیری بیا ای تکسوار فاطمیه بیا با دست مولائیَت ای شاه گره بگشا ز کار فاطمیه بیا تا که دلم آرام گیرد شود پیدا مزار فاطمیه منم عبدِ گنهکار و تو مولا منم آن شرمسار فاطمیه عج .