.
#مناجات
#اربعین
#شام
بی کس و کارم ولی یارم نجاتم می دهد
بُنجلم اما خریدارم نجاتم می دهد
من کی ام! ... این تکیه داری کار شخص فاطمه است
پرچمی که زد به دیوارم نجاتم می دهد
روسیاهم! روسیاهی که لباسش مشکی است
گریه ی چشم گنهکارم نجاتم می دهد
یک حرم میخواهم از دنیا پناه من شود
آخرش آن شاه کرّارم نجاتم می دهد
مرتضی من را گرفتار حسینش کرده است
او که دیده من گرفتارم نجاتم می دهد
آی دوزخ! راستش سوزانده قلبم را حسین
آتش عشقی که من دارم نجاتم می دهد
کاشکی تا اربعینش زنده باشم جان دهم
حسرتم، آه دل زارم نجاتم میدهد
پشت دسته بارها معطل شدم، زینب خرید
ازدحامی که شد آزارم نجاتم می دهد
رو به نیزه گفت زینب، یا اخا نزدیک شام ...
دیدنت از دست افکارم نجاتم می دهد
هر کجا که طعنه خوردم از سنان و حرمله
با خودم گفتم علمدارم نجاتم می دهد
از دم دروازه ی ساعات می ترسم حسین!
که مرا از راه دشوارم نجاتم می دهد؟
صحبت از جشن یهودی هاست، یا زهرا کمک!
سنگ خوردن بین بازارم نجاتم می دهد
#رضا_دین_پرور ✍
........
#اربعین_حسینی
ای مظهر صفات خدا أیها العزیز
ای امتداد نور هدی أیها العزیز
ای که کریم هستی و از نسل ذو الکرام
پر کن دو دست خالی ما أیها العزیز
یک نَظرة رحیمة بینداز بر دلم
تا مس شود شبیه طلا أیها العزیز
در انتظار آمدنت پیر گشته ایم
این جمعه هم گذشت، بیا أیها العزیز
همراه کاروان که به مقتل رسیده اند
ما را ببر به کرب و بلا أیها العزیز
چندین هزار سال تو خون گریه می کنی
از داغ زینب و أسرا أیها العزیز
امشب در این حسینیه داریم شور و شین
گوئیم زیر لب همه، لبیک یا حسین
زینب رسیده است برادر کنار تو
این بار در بغل بگرفته مزار تو
مُلحق بر آن مُقَطّعُ الأعضاء می شود
امروز یا حسین سر زخم دار تو
یک اربعین برای همه جان فدا شدم
حالا کبود آمده ام در جوار تو
تو از عطش، من از اثر تازیانه ها
چشمم شده شبیه همان چشم تار تو
داغ فراق موی سرم را سفید کرد
تا که خدا خداست منم داغدار تو
دنبال قبر کودک خود هستی ای رباب؟
بر سینۀ حسین بود شیرخوار تو
یک سال پیشِ یار تو می مانی ای رباب
ای کاش سایبان نشود بر تو آفتاب
ما را ز کینۀ علی و آل می زدند
دیدی به روی نی به چه منوال می زدند
دنیا پرست بوده و با وعدۀ یزید
ما را برای سیم و زر و مال می زدند
از بهر تسلیت به دل داغ دارمان
ما را کنار کشتۀ گودال می زدند
وقتی که دختران ز غمت سینه می زدند
وقتی کبوتران حرم بال می زدند...
...نامحرمان به کعب نی و تازیانه ها
پیش پدر به پیکر اطفال می زدند
غیرت نداشتند که در عصر واقعه
ما را برای غارت خلخال می زدند
دیگر مپرس کوفه و آزار شام را
دیگر مپرس رفتن بازار شام را
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان_اربعین
#اربعین_امام_زمان
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Arabaein_Shab1 (2).mp3
زمان:
حجم:
20.24M
#مناجات_با_امام_زمان
به دور سفره ی مهمانی تو پادشاهانند
متن 👉
📋 کشیدم از عذابِ دوریت چه دردسرهایی
#مناجات_با_امام_زمان (عج)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کشیدم از عذابِ دوریت چه دردسرهایی
گلاویزم ز هجرانت همیشه با خطرهایی
به دریای غرور و کبر افتادم، مرا دریاب
عزیز فاطمه! تو مُنجی درماندهترهایی
به دور سفرهی مهمانی تو پادشاهانند
ولی دنبال سائلها و اینگونه نفرهایی
خبر داری سراغم را کسی دیگر نمیگیرد!
میآمد کاش روزی از وصال تو خبرهایی
گناه از غفلت ما بود، چوبش را شما خوردی
ز دست نوکرانت میخوری خونِ جگرهایی
منم که بیشتر از بچهها محتاج احسانم
تویی که مهربانتر از تمامی پدرهایی
بغل کردی مرا در خواب و بوسیدم عبایت را
هنوز آن خواب خوش دارد، به جان من اثرهایی
بیاور نسخهی من را! علاجم جز زیارت نیست
برایم دوری از کرب و بلا دارد ضررهایی
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#رسول_الله
#رحلت_رسول_اکرم
روح بلند مصطفی تا عرشِ اعظم می رسد
بالاتر از بالاست...من اینقدر عقلم می رسد!
هر زحمتی که می کشد، خیرش به عالم می رسد
پس بوسه بر خاک درش، بر نسل آدم می رسد
با او ترازوی عمل، آنقدر سنگین می شود...
شاءن گدایش برتر از شاءن سلاطین می شود
وقت کرم، در کیسه اش درّ و گهر دارد فقط
چون از میان خانهء زهرا گذر دارد فقط
از قُوسِ اَو اَدنای او، حیدر خبر دارد فقط
در غزوه ها بر ذوالفقار او نظر دارد فقط
با دست خود نهری کنار نهر کوثر می کشد
صد جرعه را وقت عطش، با یاعلی سر می کشد
انگشتر دستش، سراغ سنگ خاتم را گرفت
در بین هیئت ها خودش هربار، پرچم را گرفت
بعد از حُسینُ مِنِّی اش، در روضه ها دم را گرفت
با گریه های او گدا، اشک محرم را گرفت
لرزه به روی شانهء عرش برین افتاده است
بابا بزرگ روضه خوان ها بر زمین افتاده است
آنکس که ماهِ هر سحر، شب زنده دارش بوده است
بعد نماز آخرش، زهرا کنارش بوده است
ام ابیها که نبی هم بیقرارش بوده است...
میخ ثقیفه، سال ها در انتظارش بوده است
مانده جنازه بر زمین، هیزم میان کوچه هاست
آن چادر خاکی شده وقتی که می سوزد عزاست
در با لگد که وا شود، صد لاله پرپر می شود
یاس سفید باغ حیدر رنگ دیگر می شود
زهرا نگفته با کسی که باز، مادر می شود
محسن که شش ماهش شود، اوضاع، بدتر می شود
ای وای! از این کوچه و این خانه و این سرزمین
صد مرد باهم جان دهد، یک زن نیفتد بر زمین!
یا مصطفی! شد بعد تو تنهای تنها دخترت
هرچند بارانی شده چشمان زهرا دخترت...
کاری ندارد هیچکس، این دور و بر با دخترت
راحت بغل کرده ترا هر دفعه اینجا دخترت
با آن غمی که مانده در قلب حزینت گریه کن
امشب برای دختر ویران نشینت گریه کن
آن دختری که خسته در آغوشِ خار افتاده بود
از دست زجر بی حیا، دستش ز کار افتاده بود
از روی ناقه بر زمین، با چشم تار افتاده بود
بین طبق می دید سر را که کنار افتاده بود
قدری بغل می خواست که آغوش بابا را ندید
سر بود...گردن بود...اما باز آقا را ندید
#حضرت_محمد
#حضرت_زهرا
#حضرت_رقیه
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
هنوز دل نگرانم از آن دوشنبه به بعد
هنوز آه نهانم از آن دوشنبه به بعد
مراشکسته در این خانه خنده های زنم
کسی نبود که حرفی مگو به او بزنم
مدینه سبّ علی میکند مقابل من
رفیق نان و نمک، طعنه می زند به حسن
به آن دلی که شکسته است دست رد زده اند
چهل نفر به غرور حسن لگد زده اند
بگو که خوردم از این ها شکست سنگینی
زده است مادر من را چه دست سنگینی
میان کوچه زمین خورد گل؛ ز ریشه شکست
همینکه ضربه بد خورد، بار شیشه شکست
غریب ماندن بابایم از سرم افتاد
دری که سوخت فقط روی مادرم افتاد
دعای مادر خود را شنیدم ای مردم
قنوت دست ورم کرده دیدم ای مردم
به خانه، حوریه را دست بر کمر دیدم
لباس پاره او را به میخ در دیدم
شنیدم آیه الهکم التکاثر را
ولی نشد بتکانم غبار چادر را
چقدر غصه آن کوچه ها بی اندازه است
هنوز خونِ روی گوشواره اش تازه است
حسین و زینب و عباس را خبر بکنید
نظر به تشت و به این پاره جگر بکنید
اگرچه خون دل تازه روی این لب هست
هزار شکر که عباس، پیش زینب هست
اگرچه تیر، تنم را به چوب می دوزد
چه خوب، معجر زینب دگر نمی سوزد
به دست های پراز بوسه ام طنابی نیست
کنار تشت من اینجا دگر شرابی نیست
تمام درد حسن درد کربلاست حسین
سرت مقابل زینب به نیزه هاست حسین
#امام_حسن
#هفتم_صفر
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#مناجات_با_امام_رضا
سلطان سلام! غیر تو ارباب و شاه نیست
هر کس گدایتان بشود بی پناه نیست
روی سیاهه ها بنویس عاشقت شدم
روی سیاه دارم و بختم سیاه نیست
دلبر اگر که دل ببرد، دل چکاره است؟
عشق گناهکار به یارش گناه نیست
عاشق شدی اسیری دل میکُشد ترا ...
عاشق، اگر اسیر نشد روبراه نیست
مستی که میخورد به لبش مِی، حلالِ او
راهی که میخورد به حرم اشتباه نیست
شمس الشموس! کوری دل را شفا بده
خورشید من! نگاه تو کار نگاه نیست
پیران دم ضریح تو فریاد می زنند
عمری که رفته پای زیارت، تباه نیست
محتاج خلق نیستم، آقای من علی است
هرگز کسی شبیه پدر تکیه گاه نیست
در حجره ی پدر، پسری زار می زند
روی لب پر از ترکش، غیر آه نیست
وقت عزاست! نوحه بخوان! فابک للحسین
تشنه تر از حسین، میان سپاه نیست
مادر رسید و گفت بقربان شکل تو
این ماه خون گرفته، دگر شکل ماه نیست
با دیدن قفای تو از خیر سر گذشت
آن خنجری که ضربه زده، خیرخواه نیست
#امام_رضا
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#زمزمه
شب رحلت حضرت رسول (ص) و امام حسن مجتبی (ع)
با سبک حاج حسن خلج👇👇
#امام_حسین
دیدمت بین اون آشوب
سینه ای که شده پاکوب
پیرِ مرداشونم با چوب ،تو رو میزدنت
حرمله با هزار سرباز ...
سوی قلب تو تیرانداز
کشته بودنت اما باز ، تو رو میزدنت
میسوزم واسه کهنه لباسی که نمونده برات ...
میسپارم کارِ دفن تنت رو به زنای دهات
گریه داره رگای بریدت قتیل العبرات
بی سری و تنت اینجاست
بدنت زینت صحراست
اینکه زیر سم اسباس، آرزوی منه
یادمه پیروهن داشتی
یه عقیق یمن داشتی
کاش میشد که کقن داشتی
..............
خیلی خسته ام از دنیا
بیا تو بغلم بابا
یه کمی دعا کن زهرا
من خون جگرو
نگرانتم این روزا
علی و تو میشید تنها
دشمنی میکنن با ما
توی کوچه نرو
پیش من اگه زار بزنی هم
نمی گیره صدات
می سوزم برا سینه ی زخمی
که میمونه برات
می میرم برا بازوی خسته ات
برا درد چشات
می خونم زیر لب، کوثر
خوب و خوش باشی با حیدر
می کِشن تو خونه ات لشکر
آتیشت می زنن
گمونم که محال، باشه
عمر تو دو سه سال باشه
کاشکی خواب و خیال، باشه
آتیشت می زنن
گل باغ بهشتی عزیزم، یه سحر چیدمت
پریشون شدم این دم آخر، پریشون دیدمت
اگه صحبت سیلی نبود که، نمی بوسیدمت
#رحلت_رسول_اکرم
نفسم نمیاد بالا
راحتم دیگه از حالا
به حسن توی این سالا
نمی گم چی گذشت
مث سبزه ی پژمردم
توی خونه هم آزردم
خون دلهایی که خوردم
می ریزه توی تشت
قُرق دل تنگ منو
همسرم می شکست
روی سینه ی محتضرم
غم چیز دیگه است
قاتل مادرم همیشه
روبروم می نشست
شده حال دلم بدتر
دیدمش روی هر منبر
ناسزا میگه به حیدر
جیگرم میسوزه
با کی اومد و با کی رفت
زهرا با دل شاکی رفت
با یه چادر خاکی رفت
جیگرم میسوزه
ای خدا پُرِ درد دلم، برسون چاره شو
روی خاکای کوچه دیدم، خون گوشواره شو
تو خونه همیشه می پوشوند، رنگ رخساره شو
#امام_حسن
#رضا_دین_پرور ✍
.
صوت 👉
.
#مناجات #وداع_با_محرم_و_صفر
عالمی از سفره ات روزی خُور است
نان هرکس بی تو باشد آجُر است
اشک، با روضه فراوان می شود
زندگی ترکیب این دو عنصر است
زیر باران حرم پاکم کنید
آب باران، بهتر از آب کُر است
بی نشانه عاشقان گُم میشوند
دست عشاق نجف، سنگ دُر است
بهترین توفیق، ادب کردن به توست
آنکسی که می بَرَد آخر، حُر است
آتشم زد دوری از کوی حسین
تربت کرببلایش، تَب بُر است
کِی محبت خواست طفل سر به راه؟
آنکه محتاج است، طفل قُلدر است
روز آخر شد حلالم کن رفیق
آنچه کُشته نوکرت را دلهره است
سائل شاه خراسانم کنید
دست من خالی است، دست او پُر است
مادری با آبرو دارم فقط
ثروتم، گرد و غبار چادر است
پشت در، چادر به پایش گیر کرد
از تمام شهر، زهرا دلخور است
#مناجات_با_امام_زمان عج
#حضرت_زهرا
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#امام_زمان
#شهادت_امام_عسکری
باز اگر در زده این عبد، گرفتار شده
به خودش آمده و دیده که سربار شده
گرچه بیچاره ام و چهره ی من تکراری است
راه من وا شده با توبه ی تکرار شده
یار، فکر من و من فکر گناهم شب و روز
در دل سوخته اش، غصه تلنبار شده
نبریدم ز در خانه ی او جای دگر
گرچه آلودگی ام مانع دیدار شده
او کریم است که فکر نمکِ آش من است
او بغل کرده گدا را که طلبکار شده
آمده یوسف ما بر سر بازار، امروز
می خرد آبروی هرکه دل آزار شده
خوش بحالم که شدم پیر خرابات غمش
خوش بحالم که دو تا چشم ترم، تار شده
سامرا پرچم مشکی زده از داغ حسن
به فدای گل نرگس که عزادار شده
برسانید مرا پای پیاده به حرم
به امامی که اسیر غم اشرار شده
بنویسید حسن، مثل حسن مظلوم است
این حسن نیز شهید دم افطار شده
گرچه با زهر جفا هر دو حسن سوخته اند
یک حسن سوخته ی کوچه و دیوار شده
شاید این لحظه که تب کرده، تنش می سوزد ...
آخرین روضه ی او روضه ی مسمار شده
با لب تشنه زمین خورد، ولی گفت حسین ...
از غم کرببلا کار دلم زار شده
سینه ی محتضرت زیر لگد سنگین بود
با کف پا چقدر با تو کلنجار شده
سر بریدن ز تنت، حوصله ها را سر بُرد
غصه ام آنهمه جان کندنِ دشوار شده
هیچکس مثل تو تحقیر نشد پیش همه
ای که بر غارت پیراهنت اصرار شده
تو مصیبت زده ی اهل و عیالت شده ای
ای که بد با زن و فرزند تو رفتار شده
خواهرت دید سرت را روی سر نیزه و گفت:
«تو کس و کار منی، شمر جلودار شده»
#مناجات_با_امام_زمان عج
#امام_عسکری
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#مناجات_با_خدا
کار گناهکاری، دیگر به مو رسیده
در باز کن به رویم، بی آبرو رسیده
از من کسی در اینجا بیچاره تر ندیده
صد شرّ، به من ز نفسِ درّنده خو رسیده
هی سنگ خوردم اما خود را به تو رساندم
این جسم و جان زخمی، با صد رفو رسیده
حرفی بزن دلم را بشکن ضرر ندارد
این بنده به تفاهم، با گفتگو رسیده
پاکم کنید اگرچه، آلوده و خرابم
ای اشک ها بریزید، وقت وضو رسیده
ممنون مادرم که دست مرا گرفته
خیری اگر رسیده، تنها از او رسیده
امشب خدا علی را دنبال ما فرستاد
امشب گدا به حیدر، بی پرس و جو رسیده
آلودگی من را با یاعلی خریدند
این بار هم به داد من ذکر هو رسیده
کاری به کس ندارم، وقتی حسین دارم
هرچند تشنه بودم دستم سبو رسیده
مادر کنار گودال، با قامت خمش گفت؛
حیدر کمک که وقت ذبح گلو رسیده
#مناجات
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#میلاد_رسول_الله
عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست
دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست
خرجی گداهای حرم پای کریم است
جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست
در راه تقرب، دل ما سخت پسند است
مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست
هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم
این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست
جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم
در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست
او آمده تا فاطمه اش را بشناسند
بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست
عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را
جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست
پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است
سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است
عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر
دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر
او درس نخوانده شده استاد ملائک
جبریل شده واله ی املای پیمبر
لاحول و لا قوه الاّی رسولان
معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر
موسای شبان مانده چنان در کف طورش
که بوسه نشانده به کف پای پیمبر
طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش
ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر
با دست علی نامه نوشته به سلاطین
پس معجزه دیدند از امضای پیمبر
این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت
خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر
یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود
تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود
شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما
ای کاش بگیری خبری مختصر از ما
ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ...
بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما
ما را سحری مثل اویس قرنی کن
ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما
سلمانی موهای تو افتاده به سلمان
پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما
قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه!
با سوختن آن شده دفع خطر از ما
از لطف تو و فاطمه و جود حسینت
عمریست خریدند محرم صفر از ما
حیران تو بودیم دم گنبد خضراء
از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما
رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم
گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم
ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق
ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق
رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است
رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق
با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده
باید برسد اینهمه مخلوق به خالق
نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم
قربان فقیرت که شده صاحب منطق
شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید
دلباخته ی درس تو هستند خلائق
یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود
شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق
خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت
گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق
والله همین است و همین است و همین است
رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است
هرکس که شده حضرت صادق نگرانش
افتاده عجب قند و نباتی به دهانش
امشب به خدا وصل شو از راه توسل
تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش
پائین حسینیه نشستن هنر اوست
گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش
او دوستمان دارد و ما نیز محبیم
او لطف به ما کرده و بندیم به جانش
راضی شده ما را ببرد بین تنورش
محتاج همینیم نه محتاج به نانش
چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری
آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش
ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن
هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش
من سائل کورم که ندیدم کرمش را
ای کاش بسازند به زودی حرمش را
#حضرت_محمد
#امام_صادق
#ولادت_امام_ششم
#ولادت_امام_صادق
#رضا_دین_پرور✍
.
.
#مدح_امام_صادق
#میلاد_رسول_الله
عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست
دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست
خرجی گداهای حرم پای کریم است
جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست
در راه تقرب، دل ما سخت پسند است
مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست
هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم
این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست
جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم
در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست
او آمده تا فاطمه اش را بشناسند
بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست
عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را
جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست
پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است
سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است
عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر
دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر
او درس نخوانده شده استاد ملائک
جبریل شده واله ی املای پیمبر
لاحول و لا قوه الاّی رسولان
معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر
موسای شبان مانده چنان در کف طورش
که بوسه نشانده به کف پای پیمبر
طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش
ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر
با دست علی نامه نوشته به سلاطین
پس معجزه دیدند از امضای پیمبر
این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت
خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر
یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود
تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود
شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما
ای کاش بگیری خبری مختصر از ما
ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ...
بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما
ما را سحری مثل اویس قرنی کن
ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما
سلمانی موهای تو افتاده به سلمان
پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما
قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه!
با سوختن آن شده دفع خطر از ما
از لطف تو و فاطمه و جود حسینت
عمریست خریدند محرم صفر از ما
حیران تو بودیم دم گنبد خضراء
از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما
رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم
گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم
ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق
ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق
رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است
رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق
با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده
باید برسد اینهمه مخلوق به خالق
نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم
قربان فقیرت که شده صاحب منطق
شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید
دلباخته ی درس تو هستند خلائق
یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود
شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق
خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت
گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق
والله همین است و همین است و همین است
رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است
هرکس که شده حضرت صادق نگرانش
افتاده عجب قند و نباتی به دهانش
امشب به خدا وصل شو از راه توسل
تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش
پائین حسینیه نشستن هنر اوست
گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش
او دوستمان دارد و ما نیز محبیم
او لطف به ما کرده و بندیم به جانش
راضی شده ما را ببرد بین تنورش
محتاج همینیم نه محتاج به نانش
چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری
آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش
ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن
هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش
من سائل کورم که ندیدم کرمش را
ای کاش بسازند به زودی حرمش را
#حضرت_محمد
#میلاد_امام_صادق
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#مناجات_با_خدا
کار گناهکاری، دیگر به مو رسیده
در باز کن به رویم، بی آبرو رسیده
از من کسی در اینجا بیچاره تر ندیده
صد شرّ، به من ز نفسِ درّنده خو رسیده
هی سنگ خوردم اما خود را به تو رساندم
این جسم و جان زخمی، با صد رفو رسیده
حرفی بزن دلم را بشکن ضرر ندارد
این بنده به تفاهم، با گفتگو رسیده
پاکم کنید اگرچه، آلوده و خرابم
ای اشک ها بریزید، وقت وضو رسیده
ممنون مادرم که دست مرا گرفته
خیری اگر رسیده، تنها از او رسیده
امشب خدا علی را دنبال ما فرستاد
امشب گدا به حیدر، بی پرس و جو رسیده
آلودگی من را با یاعلی خریدند
این بار هم به داد من ذکر هو رسیده
کاری به کس ندارم، وقتی حسین دارم
هرچند تشنه بودم دستم سبو رسیده
مادر کنار گودال، با قامت خمش گفت؛
حیدر کمک که وقت ذبح گلو رسیده
#رضا_دین_پرور ✍
#مناجات
#امام_علی
#امام_حسین
.