. #امام_زمان #شهادت_امام_عسکری باز اگر در زده این عبد، گرفتار شده به خودش آمده و دیده که سربار شده گرچه بیچاره ام و چهره ی من تکراری است راه من وا شده با توبه ی تکرار شده یار، فکر من و من فکر گناهم شب و روز در دل سوخته اش، غصه تلنبار شده نبریدم ز در خانه ی او جای دگر گرچه آلودگی ام مانع دیدار شده او کریم است که فکر نمکِ آش من است او بغل کرده گدا را که طلبکار شده آمده یوسف ما بر سر بازار، امروز می خرد آبروی هرکه دل آزار شده خوش بحالم که شدم پیر خرابات غمش خوش بحالم که دو تا چشم ترم، تار شده سامرا پرچم مشکی زده از داغ حسن به فدای گل نرگس که عزادار شده برسانید مرا پای پیاده به حرم به امامی که اسیر غم اشرار شده بنویسید حسن، مثل حسن مظلوم است این حسن نیز شهید دم افطار شده گرچه با زهر جفا هر دو حسن سوخته اند یک حسن سوخته ی کوچه و دیوار شده شاید این لحظه که تب کرده، تنش می سوزد ... آخرین روضه ی او روضه ی مسمار شده با لب تشنه زمین خورد، ولی گفت حسین ... از غم کرببلا کار دلم زار شده سینه ی محتضرت زیر لگد سنگین بود با کف پا چقدر با تو کلنجار شده سر بریدن ز تنت، حوصله ها را سر بُرد غصه ام آنهمه جان کندنِ دشوار شده هیچکس مثل تو تحقیر نشد پیش همه ای که بر غارت پیراهنت اصرار شده تو مصیبت زده ی اهل و عیالت شده ای ای که بد با زن و فرزند تو رفتار شده خواهرت دید سرت را روی سر نیزه و گفت: «تو کس و کار منی، شمر جلودار شده» #مناجات_با_امام_زمان عج #امام_عسکری #رضا_دین_پرور ✍ .

. #امام_عسکری علیه‌السلام #شهادت_امام_عسکری گـدای کـوی تـو آقـاسـت یـا ابـاالحـجـة که زیـر سـایـۀ مـولاسـت یـا اباالحجة نـگـفـتـه، حـاجـتِ دل را بـرآوری آقـا ز بس که لطف تو با ماست یا اباالحجة به خـوان نـعـمت تو انـبـیاء بـنـشـسـتند که دست جود تو غوغاست یا اباالحجة هــزار حـاتـم طـایـی گـدای سـفـرۀ تـو که سفره دار تو یکتـاست یا اباالحجة که گفته گوشۀ تبعید فیض جاری نیست کـرامـت تـو ز بـالاسـت یـا ابـاالحـجـة بهارها همه دم صحـبت از گُلت دارند گُـل تو یـوسف زهـراسـت یا ابـاالحجة هزار یوسف مصری غـلام یـوسف تو دَمَت هزار مـسـیـحاسـت یا ابـاالحجـة خــبـر دهـنـد به اردوی ســوگـوارانت بـسـاط نـالـه مـهـیّـاسـت یـا ابـاالحـجة صـدای نـالـۀ مـهـدی به گـوش می آید که نـور چشـم تو تنهـاست یا اباالحجة عـزای غـربت تو بـوی مـجـتـبی دارد دلـت کـرانـۀ غـم هـاست یا ابـاالحجـة مخور که زهر جفا در طعام می ریزند کـنـار سفــره ات اعـداست یا اباالحـجة فراق و غربت و تبعید و رنج، قوت تو شد که غصه یـار تو مـولاست یا اباالحجة هـنـوز یـار نـداری که یــاری تو کـنـد که از مـزار تـو پـیـداست یا ابـاالحجـة شکسته باد نظامی که حرمت تو شکست مـزار تـو هـمه دل هــاست یا ابالحـجة هـزار گـنـبـد تابـان به مـرقـدت روشن که فرشت عرش معلّاست یا اباالحجـة مـلائک حـرمـت با وقـار می گــویـنـد: که کـربلای تو این جـاست یا اباالحجة . #حاج_محمود_ژولیده ✍ #امام_عسکری .

. |⇦•تسلیت ای حجت ثانی... #زمزمه_امام_عسکری ویژه شهادت ابا المهدی آقا #امام_عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج‌ #محمدرضا_طاهری ●━━━━━━─────── تسلیت ای حجت ثانی عشر یا ابن الحسن زود بود از بهر تو داغ پدر یا ابن الحسن العجل العجل العجل یا ابن الحسن آقا جان! قرن ها چشم تو گریان است بر جدت حسین لحظه لحظه ریختی اشک بصر یا ابن الحسن العجل العجل العجل العجل یا ابن الحسن قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش از مدینه بین آن دیوار و در یا ابن الحسن *آقا جان یه خط برامون روضه بخون ما بریم تو روضه‌ی آقای غریب* از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین *همه امشب با بی‌بی بگن ای حسین جان ای حسین جان * .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام #حاج_محمد_طاهری #شهادت_امام_عسکری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇

. #امام_عسکری علیه السلام #زمینه_امام_عسکری #شهادت بند1⃣ با نگاهت شریک بودم، غم این شصت و چند روزو پا به پای تو جون دادم مصیبت های جان سوزو حالا دست تو میسپارم حساب اشک و آهم رو یا اباصالحَ المهدی تو میدونی صلاحم رو خودم قدرت نگه داشتن این اشکو ندارم چی بهتر از اینکه پیش شما امانت بذارم (قبول کن امانتیمو بگیر دست این یتیمو ۲) دست من باشه زود میره از دست حیفه این نوکری ها خراب شه دست تو باشه که تو قیامت این گدایی به سودم حساب شه بند2⃣ خدا صبرت بده آقا، خیلی داغ پدر سخته یتیمی توی سن کم برای تک پسر سخته یتیمی گفتمو روضه کجا بود و کجا میره یا کنار رقیه یا پای تشت طلا میره شنیدی صدای اون ظرف آبو که خورد به لب ها ندیدی که خیزرون میخوره به دندون بابا (تو هم میخونی با ناله امون از دل سه ساله ۲) هم شنیده صدا ضربه های خیزرونو به دندون بابا هم دیده با گلوی بریده روی پاش قصه میخونه بابا بند3⃣ بمیرم که یه عمره توو، دلت این حسرتو داری که ندادن بهت فرصت حتی واسه عزاداری بعد پَر بستن بابا چه آتیشی به جون ریختن بی اجازه یه عده تو حریم خونتون ریختن همین روضه تو همین روزا تو مدینه به پا شد در خونه ی یه مادر آتیش کینه به پا شد (توی اون هجوم جانکاه تو هم میخوندی وا امّاه ۲) بین دیوار و در چی کشیدی واسه پهلوت بمیرم وا اماه بشکنه دست قنفذ الهی واسه بازوت بمیرم وا اماه شعر و سبک: #احسان_نوری✍ #شهادت_امام_عسکری .👇

. #زمزمه #شهادت_امام_عسکری #امام_عسکری علیه_السلام #سبک_منم_باید_برم ...... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می خونم این شبا به اشک و آه و زمزمه برا چشـــایِ گـــریونِ عـــزیزِ فاطمـــه آقام امام حسن آقام امام عسکری(۲) گرفته قلب ســـامرا شب عـزای تو به پا نمــوده خیـــمهٔ عــزا برای تو می بارن از غمت ستاره های آسمون می سوزه قلب ما ز داغ ماجرای تو آقام امام حسن آقام امام عسکری(۲) چه کرده زهر کیــن می ریزه پارهٔ جگر زده غمت به قلب صــاحب الزمان شرر تو لحظه های آخرت به یاد اکبرِ حسین سرت رو می بینی وقتی رو زانوی پسر آقام امام حسن آقام امام عسکری(۲) خدا رو شکر آقا تو لحظه های احتضار نموندی مثل شـاه کربلا چشـــم انتظار رســونده بر لبت پسر تو یه جــرعه آب ندیده خــواهرت ســرِ تو برده نیزه دار حسین آقام آقام حسین آقام آقام حسین(۲) سرت سلامت ای عزیز قلب شیعیان فدای گریه هات آقا یا صاحب الزمان دعامون این شبا اینـــه عزیز فاطمه بیاد همیــن روزا الهی منـجی جهان یابن الحسن آقام بیا آقام یابن الحسن(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۴/۶/۱۰ .

. #زمزمه #نوحه_سنتی #شهادت_امام_عسکری #سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان آجرک الله سیدی از این غم جانکاه یا بَقیّةَ اللّه کشته شد ولی اللهِ اِبنِ ولی الله یا بَقیّةَ اللّه مانند زهرا مادرش از نفس افتاده در خانه جان داده از ظلم دشمن خانه اش گردیده قتلگاه یا بَقیّةَ اللّه می‌سوزد از زهر ستم دسته گل طاها در شهر سامرا پرپر شده این گل ، که عمر گل بود کوتاه یا بَقیّةَ اللّه لرزه فِتاده بر تن خورشید سامرا شد محشر کبری با هر نفس از سینه اش خیزد شرار آه یا بَقیّةَ اللّه کفن بپوشان بر تن این پیکر مسموم مظلوم ابن مظلوم گریان شده با اشک تو چشمِ خورشید و ماه یا بَقیّةَ اللّه #شهادت_امام_حسن_عسکری #امام_عسکری #میثم_مومنی_نژاد ✍ .👇

. #شهادت_امام_عسکری علیه السلام لاله لاله خون شده قلب چمن یابن الحسن شد جدا از باغ یاسین ، یاسمن یابن الحسن از مدینه ناله های تسلیت آید به گوش کشته شد بابای تو دور از وطن یابن الحسن روضه خوان سامرا ، از تشنگیِ او بگو لرزه افتاده ه چرا بر آن بدن یابن الحسن از شرار زهر جسم نازنینش گشته آب اشک ریزد بر تن او پیرهن یابن الحسن مثل جدش مجتبی خون شد دل او ، دم نزد سامرا حیران شد از صبرِ حسن یابن الحسن آه ای پروانه ی دلسوخته ، بالین شمع روضه خواندی از کدامین سوختن یابن الحسن جسم جدت در بیابان جسم مادر پشت در از گلویت می‌برد تابِ سخن یابن الحسن تا کفن شد پیکر بابای مظلومِ شما یادت آمد ماتم آن بی کفن یابن الحسن یادت آمد از تنی که تیر خورد و نیزه خورد باز هم ، با سنگ او را میزدن یابن الحسن #شهادت_امام_حسن_عسکری #امام_عسکری #میثم_مومنی_نژاد ✍ .

. #امام_عسکری #مدح_امام_عسکری(ع) خانه ای که بر‌و بیا دارد سر درش ذکر "إِنَّما" دارد دُور باشد ز هر چه کبر و ریا وسعت عرش کبریا دارد السلام ای توسل مردم السلام ای امامِ یازدهم در هوای تو شد سرشته دلم بهترین بخش سرنوشت دلم روزگارم بدونِ تو : دوزخ… چشمهای تو شد بهشتِ دلم دستهایم به دامنت نرسید من کجا و عنایتِ خورشید نور ِ تو ذره پروری کرده قلب را "بیت العسکری" کرده ای مسیح تبارِ آل‌الله نفسِ تو پیمبری کرده حَرمَت رنگ کربلا دارد کَرَمت بوی مجتبی دارد با نگاه تو وا شده گره ام حق بده پس گدای سامره ام ختمِ شیرینِ اربعین هایم پُر شده از تو قاب خاطره ام من دو شش گوشه دیده ام آری ای زلال ِ همیشه ی جاری شعر را جفت و جور کردم من واژه ها را مرور کردم من عرش را دیده ام میانِ زمین از مسیرت عبور کردم من چشمهایت بهشت قافیه هاست شاه بیت قصیده های خداست با تو دیدیم باب رحمت را در قدم های تو صلابت را ای دعای پدر برای پسر سرکن این انتظار و غیبت را روزی از راه ِ دور می آید مردی از جنس نور می آید حضرت باوقار سامرّا مرقدت اعتبار سامرّا شوق سرداب در سرم دارم این منِ بیقرارِ سامرّا ؛ آمدم کیسه پُر کنم ببرم رزق من آمد از مضیفِ حرم 🖊️#امیر_طاهری ✍ .

السلام السلام ای شه ممتحن السلام السلام حجت بن الحسن 🎤 #سید_مهدی_میرداماد ⏯ #زمینه #امام_عسکری 🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)

. #زمینه سینه زنی #امام_عسکری علیه السلام ****************** امامِ زمانم نگاهم کن آرامش جسم و جانم امامِ زمانم در آغوش پر مهر تو در امانم تویی تکیه گاهم پناهم تویی بی تو من بی پناهم تویی تکیه گاهم نظر کن آقاجون به این اشک و آهم فدای غمت ، امامِ زمان گرفته با اشکت دلِ آسمان پر از غم شده ، دل شیعیان برا تسلیت اومدم جمکران آجرک الله مهدی آجرک الله مهدی *********************** پریشونی آقا دلت خون شده امشب از داغ بابا پریشونی آقا بمیرم شدی بعد بابا چه تنها تو صاحب عزایی عزادار تنهای بابا کجایی تو صاحب عزایی گمونم که امشب تو در سامرایی نشستی آقا ، کنار پدر دیدی زهر کین کرده بر او اثر با قلب غمین ، با چشمای تر روی پای بابا گذاشتی تو سر آجرک الله مهدی آجرک الله مهدی ************************** کوچیک بودی امّا کسی تازیانه ات نزد پیش بابا کوچیک بودی امّا نکردی رو نیزه سرش رو تماشا ندیدی جسارت دیگه بعد بابا نرفتی اسارت ندیدی جسارت نبردن سر و پیکرش رو به غارت ولی کربلا ، تو اون ازدحام جدا گشته از تن سرِ یک امام چی شد با سرش ، تو بزم حرام امان از دل زینب و شهر شام آجرک الله مهدی آجرک الله مهدی **************** #شهادت_امام_عسکری #رضا_یزدی_اصل✍ .👇

. شهادت #امام_عسکری علیه السلام ****************** غم آمد و به خانه ی قلبم مقیم شد دنیا اسیرِ درد و بلایی عظیم شد زهر جفا دوباره به قلبِ حسن نشست مرثیه خوانِ روضه ای از آن قدیم شد هم مجتبی حسن شد و هم عسکری حسن حُسنِ خدا میانِ حسن ها دو نیم شد تایید می کنند گدایانِ سامرا در این تبار هر که حسن شد ، کریم شد تکرار شد مصیبتِ تنهایی امام در بینِ خلق حالِ امامی وخیم شد بار دگر امامِ زمانی شهید گشت بارِ دگر امامِ زمانی یتیم شد ******************* رضا یزدی اصل ✍ #شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام #امام_زمان_علیه_السلام #شهادت_امام_عسکری ...... . #شهادت_امام_حسن_عسکری علیه_السلام هشتمین روزِ تب و ناله‌ی جان فرسایت آه از این زهر، از این زهرِ توان فرسایت هشتمین روزِ ربیع است و خزان پُر شده است هشت روز است از این داغ، جهان پُر شده است شد جگر سوزترین روضه‌ی پایانی تو قطره‌های عرق گرم به پیشانی تو شده خورشید پریشانِ غروبت امشب با تو شد سامره گریان غروبت امشب آب شد از نفست حضرت نرگس آقا رحم کن بر دل بی‌ طاقت نرگس آقا این پرستار از این حال کباب است ببین از تبت سوخته مانند رُباب است ببین نرگس از این غمِ جانسوز نمیرد چه‌کند قبلِ جان دادنت امروز نمیرد چه‌کند گرچه خون بود جگر، طشت نیاورد کسی همسرت بود اگر طشت نیاورد کسی فاطمه آمد و یاد حسن اُفتاد حسن داد از داغ حسن داد زِ بیداد، حسن آه از آن روضه که چون زخمِ گلو بود بگو از غریبی که زنش قاتل او بود بگو گرچه از زهر در این چند نفس آب شدی پسرت شکر سرت آمد و سیراب شدی پاره‌های جگری با غم تو می‌گرید پنج‌ساله پسری با غم تو می‌گرید روز هشتم نفس گرم تو مهمانش بود لحظه‌ی آخر و چشم تو به چشمانش بود کار برعکس نشد تا به سر او بروی که سراغ بدن مختصر او بروی بی نفس پیش پسر داد کشیدن سخت است نیزه از سینه‌ی اولاد کشیدن سخت است حال تو شکر که با خنده نپرسید کسی به همه رو نزدی بر تو نخندید کسی آب هنگام تبت بود ولی چکمه نبود ظرف آبی به لبت بود ولی چکمه نبود نیزه‌ای روی گلوی تو جسارت که نکرد هرچه که داشته‌ای حرمله غارت که نکرد بی‌رمق بر قدمت نیستی آقا صد شکر نگران حرمت نیستی آقا صد شکر (#حسن_لطفی ۱۴۰۴/۰۶/۰۹) #دکتر_حسن_لطفی .

#شور_امام_عسکری #حاج_مهدی_رسولی حُسن ختام شبای نوکری گداتو یه سامرا میبری پیرهن مشکیمون امانت پیشت تا فاطمیه ایها العسکری سایتو از رو سرم کم نکنی سفره ی احسانتو جمع نکنی تلف میشم فکری واسم نکنی یا ابا المهدی یا ابا المهدی منی که سائل دو تا حسنم بقیع و سامرا میشه وطنم محاله به غریبه رو بزنم اتوجه الیک روحی قلبی لدیک از راه دور و نزدیک صلی الله علیک **** خوش به حال هرکی الآن سامراست با چشم گریون جلو ایوون طلاست مزد عزاداری این دو ماهو کاش بنویسن یه سفر کربلاست بزرگ شدیم پای پرچم تو ما عمرمون طی شد با غم تو نفس زدیم هر دم با دم تو یا ابا المهدی یا ابا المهدی یاد تو ام همیشه هر وقتم پناهمی تو روزای سختم کنارمی و خیلی خوشبختم اتوجه الیک روحی قلبی لدیک از راه دور و نزدیک صلی الله علیک #شور #امام_عسکری #مهدی_رسولی #شهادت_امام_عسکری 1404 .