eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه شب ششم محرم.mp3
10.12M
حضرت قاسم بن الحسن علیه‌السلام عمو ، بهترین عموی دنیایی عمو ، بعد از بابا واسم بابایی عمو ، گل زهرایی نامه ای واست آوردم آقا که به دست خط امام توعه الحمدلله که دلم همش در اختیارات تامه توعه ردم نکن به جون مادرت زندگیم همش به نام توعه قاسمم ، خون علی توو بدنم قاسمم ، من یادگار حسنم قاسمم ، نوه فاطمم ....................... عمو ، بدون تو من سرگردونم عمو ، با اذنت راهی میدونم عمو ،به فدات جونم درسته سنم کمه عمو جون ان شالله یه جایی لازم میشم نیستم شبیه علی اکبرت اما واسه تو قاسم میشم الحمدلله تو رکاب تو منم دیگه دارم عازم میشم قاسمم پسر ارشد حسن قاسمم سپر لاله چمن قاسمم نوه فاطمم ....................... از زبان امام حسین علیه السلام: عمو ، رد خون بسته این چشماتو عمو ، نکش روی زمین پاهاتو عمو ، بده دستاتو زره اندازه تنت نبود حالا شدی هم قد اکبرم گل نوجوون بنی هاشم دست و پا نزن در برابرم ببین شکستگی های تنت منو میندازه یاد مادرم قاسمم ، گل شکسته ساقه قاسمم ، دلمو سوخته داغه قاسمم ، نوه مادرم
. عجل_الله علیه_السلام از نفس افتاده ام آقا به فریادم برس یادگار آخر زهرا به فریادم برس هر چه هستم بر در این خانه خدمت می کنم خوب یا بد زشت یا زیبا به فریادم برس بیشتر از هر زمان محتاج یاری توأم بد زمین خوردم همین حالا به فریادم برس یا غیاث المستغیثین، یا امان الخائفین چه در این دنیا چه آن دنیا به فریادم برس تازه داماد حسن چون شد ز مرکب سرنگون گفت عمو افتاده ام از پا به فریادم برس من چه کردم کوفیان دارند سنگم می زنند؟ کینه دارند از حسن گویا به فریادم برس از حرم با خود عبا بردار لازم می شود جمع کن من را از این صحرا به فریادم برس .
. ثمر ریاض دل علی در فاطمه گوهر حسن به رسول قطعه ای از جگر به حسین پاره ای از بدن به دو لب عقیق یمن یمن به دو طره موش ختن ختن رخ او چراغ بهشت دل قد او قیامت کربلا --- شهدای وادی سرخ لا شده خم به عرض ارادتش سر و دست و تن سپر بلا یم خون بهشت شهادتش مه و سال و هفته و روز و شب همه لحظه های ولادتش زده خیمه در یم سرخ خون شده مرد سنگر ابتلا --- گل سرخ باغ محمدی شکفد ز باغ جمال او صلوات خالق ذوالمنن به خصال او به کمال او به براق وهم بگو مپر نرسی به اوج کمال او که گرفته جلوه جلال او ز جلال حضرت کبریا --- ثمر حسن که هماره دل به حسین فاطمه بسته ای تو همای قله ی خونی و به دل شکسته نشسته ای به شتاب می روی از حرم تو که بند کفش نبسته ای زرهت به تن شده پیروهن بدنت شده سپر بلا --- تو طواف دور عمو کنی ملکوت گرم طواف تو نگه حسین به قامت و نگه حسن به مصاف تو دل عمه و جگر عمو شده شمع بزم مصاف تو که شود خضاب به مقتلت ز حنای خون سر و دست و پا --- به عمو و عمه نظاره کن شده در قفای تو نوحه گر دو طرف فرات و دو سو سپه دو لب تو خشک و دو دیده تر نه به تن زره نه به کف سپر نه به سر کله نه کفن به بر زره تو زخم تنت شود ز هجوم نیزه و تیرها --- تو شهید عرصه ی کربلا تو حسین را علی اکبری عمویت به جای پدر به تو ،تو بر او به جای برادری چه شود به پیکر نازکت که میان این همه لشکری علی اکبر دگر عمو ز چه رو شدی ز عمو جدا --- تو روی به جانب مقتل و دل یک حرم به قفای تو سپهند منتظرت ولی حرم است بزم عزای تو نگهی به میثم خسته دل که بود قصیده سرای تو به امید آنکه شفیع او شوی از کرم به صف جزا ✍ 👇
. صلی الله علیک یا اباعبدالله زیباترین ترانه ی هستی حسین من ای ذکر بیکرانه ی هستی حسین من ای تا همیشه در دل و در جان عاشقان ای عشق جاودانه ی هستی حسین من اَحلی مِنَ العسل شده نامت به کام ما ای اسم عارفانه ی هستی حسین من آئینه دار سایه ی تان نور آسمان ای از خدا نشانه ی هستی حسین من بودن برای تو ، و نبودن برای تو ای هستیِ یگانه ی هستی حسین من در اوج نا امیدی و در لحظه ی امید ای بهترین بهانه ی هستی حسین من ای شور عشق تو همه شعر و شعور ما ای شعر عاشقانه ی هستی حسین من اوج حماسه غیرت و آزادگی و عشق ای یاد تو نشانه ی هستی حسین من نامت چنان نگین سلیمان عالم است هستی تو در میانه ی هستی حسین من خون شد دلم ز داغ غریبی و غربتت با ضرب تازیانه ی هستی حسین من راز نهان شعله ی عشقت به قلب ماست ای سرّ محرمانه ی هستی حسین من هر لحظه هر زمان شده ذکر بهشتیان : زیباترین ترانه ی هستی حسین من پنج شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۳ ۱۴۴۶ .
. ▪️بنداول▪️ وقتِ شه که ببینی، طفل شیر جمل رو وقتِ شه که بنوشم، شیشه های عسل رو وقتِ شه که بگیرم، دستت و توو سپاهت وقتِ شه که بمیرم، مردونه توی راهت قاسمم دلاور و، یادگاریِ حسن اومدم مقابلت، بی زره با یه کفن ای عمو به سینه ام، دستِ رد بیا نزن دینم و ادا کنم، به نیابت از حسن حسین اباعبدالله ▪️بنددوم▪️ نه محاله بشینم، خیمه و بشی غارت ذلّته که ببینم، میشه به تو جسارت زاده ی حسنم من، ننگه خیمه بشینم، پیکر تو رو زیر، سُمّ اسبا ببینم افتخارمه برم، راهِ اکبر تو رو قبل از اون که بنگرم، روی نی سر تو رو میرم و مثِ حسن، شرّ ظلم و میکنم ای فدای غربتت، پاره های این تنم حسین اباعبدالله ▪️بندسوم▪️ میرم و تا نبینم، سر به زیریِ عمه یک دقیقه نبینم، من اسیریِ عمه میرم و تا نبینم، اضطراب خیام و میرم و که بگیرم، انتقام بابام و با کفن میرم عمو، من به سوی نیزه ها تا شبیه تو سرم، باشه روی نیزه ها ای فدای اون سرت، رأس قاسمِ حسن هدیه حسن به تو، روی نیزه رأس من حسین اباعبدالله شعر‌ و‌ سبک: .👇
. ▪️بند اول▪️ از آسمون داره میاد بارون سنگ روی سرم مثل علیِ اکبرت شد نیزه نیزه پیکرم چشمام اگه یاری کنه می خوام که خون گریه کنم دلشوره دارم ای عمو واسه تو و اهل حرم مثل مدینه کوچه وا کردن برای من عمو هم می زدن از پشت سر هم می زدن از روبرو گفتم بیای گریه کنیم باهم برای مادرت این لحظه های آخری از روضه ی زهرا بگو بخون روضه آزار و بخون روضه دیوار و بخون روضه پهلو رو بخون روضه مسمار و عموی غریبم حسین ▪️بند دوم▪️ عمری پناه من شدی کی میره از یادم عمو بازم توی آغوشتم زحمت به تو دادم عمو تنها به فکر ساقی و فکر تو بودم ای عمو وقتی که از روی زین با صورت افتادم عمو ای وای من از لحظه ای که می خوری روی زمین می شه سر و روی تو غرق خاک و خون ای مهجبین ای وای من از لحظه ای که می ره روی نی سرت می بینه عمه زینبم که تو شدی نیزه نشین براتم رسید ای عمو که خونم چکید ای عمو سر و صورتم خونیه شدم رو سفید ای عمو عموی غریبم حسین . مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. چـرانشسته خون به روي انور تو چـراچنين بخون نشسته پيكر تو ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2) صداي توعقده زجان من گشايد چـرا ز سينـه ات صـدا دگر نيايد ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2) فداي ديدگان بسته ات شوم من فداي سينة شكسته ات شوم من ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2) دلم زداغ توشـده زغصـه لبـريـز به خيمه نجمه منتظرنشسته برخيز ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2) زيـادمـن نرفتـه ذكـر يـارب تو همره خون عسل چكيده ازلب تو ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2) به زيرسمّ اسب ها چه ديده اي تو چقدر روي خاك پـاكشيـده اي تو ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2) بخاك وخون كشيده شداگرچه بالت همسفـر بهشتيـم جنـان حـلالت ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان ✍ 👇
. در شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) ----------- این حسین است و عزیزش آن که بگشوده بغل را بشنوید ای اهل عالَم بهترین شور و غزل را از زبان قاسمِ او اَحَلی مِنَ الْعَسَل را می رود تا که بنوشد شربت سرخ شهادت باشد این در خون فتادن بهتر از روز ولادت ای حسین جان ای حسین جان تا رود میدان گرفته بر کف خود جان و سر را روی دست آورده اکنون دستِ خطی از پدر را کس نیاورده به میدان این چنین تیغ و سپر را اهلِ بیت از رفتنِ او جمله اشک و ناله دارند در گلو از هجرت او بغض چندین ساله دارند ای حسین جان ای حسین جان رفت و از هجران رویش کربلا کرب و بلا شد از نوایِ مادر او نینوا چون نینوا شد در میان اشک و اندوه از عموی خود جدا شد سیزده ساله ولیکن بر ملا شد اقتدارش آن طرف با تیغ بُرّان لاله چین در انتظارش ای حسین جان ای حسین جان بوی گل پیچیده اکنون از تنِ غرقه به خونش مثل گل در خون فتاده با رخ چون لاله گونش می زند بر آل اطهار شعله ها داغِ فزونش ای عمو قاسم به پایت شد درین میدان فدایی جان به لب هایم رسیده ای عمو جانم کجایی ای حسین جان ای حسین جان ناله ی قاسم ز میدان شعله زد اهلِ حرم را می کشاند سوی میدان مظهر جود و کرم را شد گواهش داغ قاسم قلب خون و قدّ خم را پیش چشم باغبانی لاله ای در خون خزان است پیکر خونین قاسم زیر سُمِّ مرکبان است ** «یاسر»✍ 👇
. در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم ---------- چون غنچه وا شده لب های اصغر تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر شد یاس دیگر در خون شناور علیّ اصغرم علیّ اصغر دریا چون چشم او گوهر ندارد یارب دگر رباب اصغر ندارد وقت عزا شد طفلش فدا شد علیّ اصغرم علیّ اصغر مادر دو دیده را در خون نشانده شش ماه طفل او لب تشنه مانده پُر شد سبویش تر شد گلویش علیّ اصغرم علیّ اصغر از چشمه سار حق گوهر بجوشد از لعل کودکی خون می خروشد بنگر عزا را قالوا بَلی را علیّ اصغرم علیّ اصغر محمود تاری «یاسر» ........... . در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه‌ اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم ----------- رَختِ میدان خون پوشیده قاسم اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم در راه جانان عازم به میدان گفتا بنگر مرا عمو حسین جان خفته داغ حسن در اضطرابش افتاده بر زمین گل با گلابش گردیده پرپر یاسِ برادر بگرفت آتش ازو قلب گلستان در خاک و خون کنون افتاده قاسم دارد از خون خود سجّاده قاسم باشد نمازش راز و نیازش بگرفت از خون وضو در قلب میدان می رفت اما ز غم دل داد و دل برد از مرکب ناگهان روی زمین خورد با روی گلگون با جسم در خون آمد عموی او با قلب سوزان حاج محمود تاری «یاسر»✍ .👇
. 🔸 📆 پنج شنبه ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج 🔊 حجت الاسلام والمسلمین سعیدی 🔊 بخش اول | درخت های امیدیم از دیار حسن 🔊 بخش دوم | میروم مشهد خیابان ها شلوغ 🔊 بخش سوم | امرنی ربی بحب الحسن و الحسين 🔊بخش چهارم | من یل دلاور حسنم من امیر لشگر حسنم 🔊 بخش پنجم | الیوم یوم المجتبی 🔊 بخش ششم | دیوونتم من علنی میگم حسین عشق منی 🔊 بخش هفتم | هرچند عیان است ولی وقت بیان است 🔊بخش هشتم | آقای محترم حسنه، سادات بی‌حرم حسنه 🔊 بخش نهم | سرنوشت حسنه، سید شباب اهل بهشت حسنه 🔊 بخش دهم | دلم برا تو گریونه حسنم جانم .👇👇👇👇👇👇👇👇
Fadaeian_Shab06Moharam1403_02.mp3
49.87M
. می روم مشهد خیابان ها شلوغ می روم در قم شبستان ها شلوغ . کربلا که کل ایوان ها شلوغ در مسیرش هم بیابان ها شلوغ . هیچ کس مثل تو بی زوار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ........ سنگی که به راه اوست زر می گردد از نور زبرجدش قمر می گردد . سائل برود به خانه اش بی تردید از محضر او کریم برمی گردد متن کامل👇 https://eitaa.com/emame3vom/102810
Fadaeian_Shab06Moharam1403_04.mp3
13.64M
📋 من یَل دلاور حسنم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من یَل دلاور حسنم من امیر لشکر حسنم قاسمم برای عمو حسین من علیِ‌اکبر حسنم توو دستم تیغ اَجَله مرگ واسه‌م مِثه عَسَله ازرَق که عددی نبود بیاد جلو کسی که یله تن به تن می‌جنگم مثل حسن می‌جنگم بی‌کلاخود و زره، با یه کفن می‌جنگم ذکر یا علیه روی لب من، می‌جنگم « إِنِّی أَنَا القاسم مِن نَسل علی» من قرارِ حضرت حسنم جِلوه‌دار عزَّت حسنم من حماسه‌ساز حَرَمَم و ذوالفقار قدرت حسنم جون من فدای حسین می‌میرم برای حسین از روزی که توو یادمه توو گوشمه صدای حسین پُر توان می‌رزمم با هیجان می‌رزمم مثل صِفِّين چو عباس جوان می‌رزمم چون علی در وسط یهودیان، می‌رزمم *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. 📋 علی اکبر که جوشن داشت آن شد (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاخ شمشاد حسن اومد توو میدون رجزی خوند، فریاد می‌زد نام پدرش و با عشق می‌گفت:« من بچه‌ی حسنم»، شاید زیر لبش می‌گفت:« اومدم انتقام بگیرم. شما مردم توو مدینه آبروی بابام و بردید. یه کاری کردید بابام پیر شد، همه‌ی محاسنش سفید شد تا آخر عمرشم به کسی نگفت ولی ما توو چهره‌ی بابا نگاه می‌کردیم می‌فهمیدیم بابا چه دردی داره»... ابی عبدالله بغلش کرد، اینقدر گریه کردن دوتایی باهم که دوتایی از فَرط گریه غش کردند. قاسمش و بغل گرفت انگار حسنش و بغل گرفته؛ انقدر بوسه زد به قاسمش، انقدر گریه کرد. روایت میگه عمامه رو ابی عبدالله از سر برداشت دو تکه کرد، آخه هرچی توو خیمه‌ها رو گشتن، صدا زد:« عباسم! ببین یه زرهی برای قد و قواره‌ی قاسمم پیدا میشه»؟! انقدر آقا رفت گشت گفت:« آقاجان! اصلا زرهی اندازه‌ی قاسم نیست چی کار کنیم»؟! آقا عمامه رو برداشت دو تکه کرد، اولیش و گردن قاسم انداخت کفن بهش پوشوند؛ با یه تکه از این عمامه صورت قاسم و بست یه وقت چشمش نزنند. علی‌اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من اون نامردا حمله کردند وقتی قاسم زمین خورد، ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش و رسوند. اومد کنار قاسمش شروع کرد با این نامردا جنگ کنه؛ یکی از لشکریا کنار بدن قاسم انگار افتاده بوده. اینا اومدن بدن این و از زیر دست و پا نجات بدن؛ همچین که با اسب آمدن گرد و خاکا بلند شد، دیگه بدن قاسم پیدا نبود، انقدر این اسبا رو این بدن تازوندن. ابی عبدالله زنده نبود وقتی اسبا اومدن، وقتی اون نامرد صدا زد:« مَن ینتَدِبُ لِلحُسَین»؟! ابی عبدالله زنده نبود ولی قاسم هنوز نفس می‌کشید، هنوز داشت حرف می‌زد؛ اسبا اومدن انقدر رو این بدن تازوندن که وقتی ابی عبدالله اومد کنار قاسمش دید این بدن چند برابر شده... خود ابی عبدالله تشییع کرد، بدن قاسم و بغل گرفت؛ آروم آروم داره زیر لب صدا می‌زنه، همچین که این بدن و توو آغوش گرفت، سینه به سینه این بدن و چسبانید، زیر لب آروم آروم داره می‌خونه:« به عزَّت و شرف لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰه» ولی دل ابی عبدالله کنار بدن قاسم رفت مدینه خاطرات برا ابی عبدالله زنده شد، همچین که نگاه به بدن قاسم انداخت دید همه جای بدن زخمه، کبوده؛ بدن و داخل خیمه گذاشت شاید اونجا شروع کرد روضه خوندن... بد زدنت، جلو چشای حسنت ناحلة الجسم شدی و چقدر می‌لرزه بدنت درد می‌کشی، همش آه سرد می‌کشی تو هرچی درد داری و از، قنفذ نامرد می‌کشی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 شاخِ شمشاد حسن از دور تا معلوم شد (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاخِ شمشاد حسن از دور تا معلوم شد قامتش زخمیِ تیرِ چشم‌های شوم شد قد او کوتاه اما نیزه کوتاهی نکرد که بلند از این مصیبت ناله‌ی معصوم شد‌ نامه‌اش وقتی به دست نعل مرکب‌ها رسید پیکرش از پشت و رو هم مُهر شد هم موم شد درمیان هلهله کوفه حنابندان گرفت بند بندش وا شد و رنگ حنا معلوم شد رنجِ قدّی که به زیر سُم مرکب‌ها کشید باعث رنجیدن هر چارده معصوم شد بین حرفش لشکر دشمن دویده بود که ناله‌ی من را عمو دریاب نامفهوم شد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 ای وای توو این غوغا (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای وای توو این غوغا موندی کجا قاسم زیر سُّم اسبا موندی کجا قاسم مَقتل تو پُرِ از عِطر حسن شده اندازه‌ی عمو قَدِّت بلند شده من بمیرم گلم برا غربت تو چقدر سنگ خورده به صورت تو گل حسن، گل حسن چیزی بگو جون عمو حرفی بزن گل حسن، گل حسن غم تو آتیش می‌زنه به جون من زخمات پُر از خونه زخمات هنوز بازه با داغِ تو می‌شه داغِ حسن تازه یتیم مجتبی غریبیم و ببین جلو چشام پات و نکش روی زمین از نعل اسبا مثل اکبرم شدی شبیه تابوت برادرم شدی من به فدای تَنِ تو یکی شده تَنِ تو با پیرهن تو من به فدای تَنِ تو آتیش به جونم می‌زنه رفتن تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ خسته نمی شم هرچقد باشی روی دستای من من قول می دم از این به بعد دیگه نیاد اشکای من انگار که خیلی خسته ای خیلی ورم کرده چشات انگار داره خوابت می ره مونده هنوز حرفای من به تو نگم به کی بگم زخمه تموم پیکرم به تو نگم به کی بگم پاهای من کرده ورم به تو نگم به کی بگم خون می ره از پهلوی من به تو نگم به کی بگم کوتاه شده موی سرم تویِ این دلم بیداده آتیش رو سر افتاده فقط من همین قد می گم جوابم رو سیلی داده بابای غریبم حسین ▪️بنددوم▪️ حالا دلم گرمه به تو آروم شده قلبم بابا انگار تبم بند اومده دیگه نمی لرزم بابا از این به بعد پیش همه اسم تو رو داد می زنم از خولی و زجر و سنان دیگه نمی ترسم بابا به تو نگم به کی بگم اینجا شدم خونه خراب به تو نگم به کی بگم دستام و بستن با طناب به تو نگم به کی بگم دندون شیرین و شکست به تو نگم به کی بگم رویِ سرم ریختن شراب چشام تاره بد می بینه همش زانو هام می شینه بلند تر صدام کن بابا آخه گوش من سنگینه بابای غریبم حسین .............. . علیه السلام ▪️بند اول▪️ آی بچه ها چشم بابا واسه چی بارونی شده دستای پینه بستش و پیراهنش خونی شده داره میاد سمت حرم اما علی اصغر کجاست حسی داره می گه بهم ششماهه قربونی شده یادم میاد انقد قدِ بابا حسینم خم نبود داغ علی اکبر و داغ اباالفضل کم نبود انگار که از شرمندگی بابا حسینم آب شده از این فرات سهم علی یک جرعه ی آبم نبود ؟ چرا اینقدر غمگینه می دونم غمش سنگینه یه چند تا قدم راه می ره روی زانو هاش می شینه بابای غریبم حسین ▪️بند دوم▪️ دیدم که اصغر سر نداشت دیدم خودم با این چشام بازم دلم آتیش گرفت واسه غریبیِ بابام ترسم از اینه این دفعه از غصه و غم جون بده کاشکی میشد تا که یه کم گریه کنه پشت خیام یادم میاد وقتی علیِ اکبرو آوردنش بودن جوونا و کمک کردن تو خیمه بردنش کاشکی می شد ما هم الان بابامون و یاری کنیم وقتی تو قبر می ذاردش ما خاک بریزیم رو تنش بمیرم برات بابایی که تو اینقدر تنهایی می دونم کنار اصغر شده روضه هات لالایی بابای غریبم حسین .................... . حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام ▪️بند اول▪️ از آسمون داره میاد بارون سنگ روی سرم مثل علیِ اکبرت شد نیزه نیزه پیکرم چشمام اگه یاری کنه می خوام که خون گریه کنم دلشوره دارم ای عمو واسه تو و اهل حرم مثل مدینه کوچه وا کردن برای من عمو هم می زدن از پشت سر هم می زدن از روبرو گفتم بیای گریه کنیم باهم برای مادرت این لحظه های آخری از روضه ی زهرا بگو بخون روضه آزار و بخون روضه دیوار و بخون روضه پهلو رو بخون روضه مسمار و عموی غریبم حسین ▪️بند دوم▪️ عمری پناه من شدی کی میره از یادم عمو بازم توی آغوشتم زحمت به تو دادم عمو تنها به فکر ساقی و فکر تو بودم ای عمو وقتی که من از روی زین با صورت افتادم عمو ای وای من از لحظه ای که می خوری روی زمین می شه سر و روی تو غرق خاک و خون ای مهجبین ای وای من از لحظه ای که می ره روی نی سرت می بینه عمه زینبم که تو شدی نیزه نشین براتم رسید ای عمو که خونم چکید ای عمو سر و صورتم خونیه شدم رو سفید ای عمو عموی غریبم حسین 👇
زمینه - عمو بهترین عموی دنیایی.mp3
19.27M
🏴 مراسم • پنجشنبـه ۲۱ تـیـــرمــاه ۱۴۰۳ • ۵ محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق • | عمو بهترین عموی دنیایی کـربلایی ✍🎤 حضرت قاسم بن الحسن علیه‌السلام عمو ، بهترین عموی دنیایی عمو ، بعد از بابا واسم بابایی عمو ، گل زهرایی نامه ای واست آوردم آقا که به دست خط امام توعه الحمدلله که دلم همش در اختیارات تامه توعه ردم نکن به جون مادرت زندگیم همش به نام توعه قاسمم ، خون علی توو بدنم قاسمم ، من یادگار حسنم قاسمم ، نوه فاطمم ....................... عمو ، بدون تو من سرگردونم عمو ، با اذنت راهی میدونم عمو ،به فدات جونم درسته سنم کمه عمو جون ان شالله یه جایی لازم میشم نیستم شبیه علی اکبرت اما واسه تو قاسم میشم الحمدلله تو رکاب تو منم دیگه دارم عازم میشم قاسمم پسر ارشد حسن قاسمم سپر لاله چمن قاسمم نوه فاطمم ....................... از زبان امام حسین علیه السلام: عمو ، رد خون بسته این چشماتو عمو ، نکش روی زمین پاهاتو عمو ، بده دستاتو زره اندازه تنت نبود حالا شدی هم قد اکبرم گل نوجوون بنی هاشم دست و پا نزن در برابرم ببین شکستگی های تنت منو میندازه یاد مادرم قاسمم ، گل شکسته ساقه قاسمم ، دلمو سوخته داغه قاسمم ، نوه مادرم
. ۵۲ (شب عاشورا) فصل رنج و غم رسیده موسم ماتم رسیده کربلای حسین گشته غوغا گشته آماده بر صبح فردا یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ غرق شور و در نوایند جمله مشتاق بلایند غرق شور و شعف بهر فردا شد خریدارشان پور زهرا یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ در مناجات اکبر او آن که باشد یاور او صبح فردا شود پور لیلا از ستم غرق خون اربا اربا یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ کام عطشان آل هاشم گشته عبد الله و قاسم مجتبی را دو گل نور عینند ظهر فردا فدای حسینند یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ کام عطشان اصغر او پاره گردد حنجر او خونجگر بهر اصغر رباب است بهر طفلش دل او کباب است یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ چون رقیه چون سکینه خونجگر ماه مدینه ساقی کربلا گشته عباس حافظ خیمه ها گشته عباس یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ ظهر فردا اشجع الناس کشته ی کین گردد عباس بر سر دوش او کوه غم ها می شود زینت خاک صحرا یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ زینب آمد دلشکسته در کنار او نشسته دیده گریان غمدیده خواهر خونجگر گشته بهر برادر یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ جان خواهر گشته بر لب خونجگر گردیده زینب می شود کشته نور دو عینش غرق خون بین مقتل حسینش یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ ............... ۵۱ (حضرت قاسم ابن الحسن ع) من یتیم مجتبایم بر تو مولی جانفدایم از حسن یادگارم عموجان بهر تو بی قرارم عموجان ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ مرگ بهرم چون عسل شد قاسم تو بی بدل شد عشق تو در دل من مقیم است مرگ من با بلایی عظیم است ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ نور چشمان بتولم فاطمه کرده قبولم ای که بر من تویی روح و ریحان قاسمت را بده اذن میدان ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ ای گل باغ ولایت جان من گردد فدایت من که جنگاوری بی نظیرم تو شدی ای عموجان امیرم ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ گشته ام رزمنده ی تو تا شوم زیبنده ی تو من که هستم گل بی قرینه می شوم کشته ی ظلم و کینه ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ جان فدای دین و قرآن من گرفتم اذن میدان بر جوانان منم من یگانه سوی میدان شدم من روانه ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ از ستم فرقم دوتا شد جان پاک من فدا شد پیکرم زیر سم ستوران گشته پامال از ظلم عدوان ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ گشته ام من کربلایی در ره تو من فدایی آمدی با شتاب در بر من در بغل تو گرفتی سر من ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ در ره تو من شهیدم نزد زهرا روسپیدم تو نمودی عمو انتخابم جان فدای تو روی ترابم ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ 👇👇
. ای مرا دلبر و‌ دلدار اباعبدالله اباعبدالله مسلمت گشته گرفتار اباعبدالله اباعبدالله با لب پاره‌ میکنم زمزمه میا به کوفه پسر فاطمه یاحسین یاحسین یاحسین گرچه شد بسته دو دستم اباعبدالله اباعبدالله فکر ناموس تو هستم اباعبدالله اباعبدالله بازوی زینب و طناب وای وای سفر سوی شام خراب وای وای یا حسین یا حسین یا حسین کوفیان منتظرند جان تو بر لب آید اباعبدالله سنگ در دست گرفتند که زینب آید اباعبدالله منکه دگر آب گذشت از سرم به فکر خواهر توام دلبرم یاحسین یاحسین یاحسین پیش چشمان رقیه تو ای سرور من اباعبدالله مکشی دست نوازش به سر دختر من اباعبدالله آنانکه بر نی میزنند سرت را مردانه میزنند دخترت را یا حسین یا حسین یا حسین ✍ ............... خیمه برپا مکن ای یار بیا برگردیم بیا برگردیم تا نگشتیم گرفتار بیا برگردیم بیا برگردیم جان علی اکبرت ای دلبرم مرا ببر به روضه مادرم یا حسین یا حسین یا حسین بند۲ کربلا وعده گه ماست خودم میدانم هم زیارتگه زهراست خودم میدانم داغ تو سخت است برای خواهر چسان ببینمت به زیر خنجر بند۳ میهمان دیده کسی جا به بیابان دارد بیا برگردیم چقدر أین دشت حسین خار مغیلان دارد بیا برگردیم ترسم از آن است جفا ببینم سر تورا به نیزه ها ببینم ........ ای مرا دلبر و دلدار بیا برگردیم خیمه برپا مکن اینبار بیا برگردیم دم به دم دشمن تازه نفسی می آید تا که فرصت بُود ای یار بیا برگردیم باغبانا به تو و تک تک گُلهات قسم کار گلزار شود زار بیا برگردیم از نگاهه همه زنهای حرم غم بارد تا نگشتیم عزادار بیا برگردیم تو نداری سر بازار جفا یوسف من غیر شمشیر خریدار بیا برگردیم دشمن از دیدن عباس دلش میلرزد تا روی پاست علمدار بیا برگردیم ✍ ........ بند۱ به درت غرق گناه آمدم و نامه سیاه اباعبدالله نا امیدی و سرکوی تو سبحان الله اباعبدالله آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده یاحسین یاحسین یاحسین بند۲ رد نکردی تو مرا با همه رسوایی عجب آقایی الحق ای شاه که تو نور دل زهرایی عجب آقایی با نگهت ببین چها شد حسین مس وجود من طلا شد حسین بند۳ شرم دارم ز تو و مادر غم پرور تو حسین جان العفو منکه سوزانده ام اینجا دل خواهر تو حسین جان العفو بگو به زینب که حلالم کند راحت از این درد و‌ملالم کند ✍ .......... من کیَم پیر غلام تو اباعبدالله اباعبدالله عاشقم عاشق نام تو اباعبدالله اباعبدالله تو شاه و من غلام حلقه گوشم بر. دوجهان تورا نمیفروشم یاحسین یاحسین یاحسین بند۲ من اگر پیر و‌کمانم اباعبدالله اباعبدالله عشق تو کرده جوانم اباعبدالله اباعبدالله آمده ام‌به کربلایت حسین که جان خود کنم فدایت خسین من که عمری به تو‌ اظهار ارادت کردم کجا برگردم به غلامی سر کوی تو عادت کردم کجا برگردم اگر بُوَد سیاه این جمالم تو مصطفایی و منم بلالم یاحسین یاحسین یاحسین ........... . بند۱ قاسمت در خطر افتاد عمو ادرکنی عمو ادرکنی یک تن و این همه جلاد عمو ادرکنی عمو ادرکنی ببین چگونه دست و‌پا میزنم یتیممو تورا صدا میزنم ای عمو ای عمو یاحسین بند۲ تازه دامادمو در حجله خون افتادم عمو‌ ادرکنی سنگ آورده عدو بهر مبارکبادم عمو ادرکنی مثل زره گشتم تنم وای وای پیرهنم شد کفنم وای وای بند۳ پنجه خصم بر این زلف پریشان سخت است عموجان سخت است پیکر بی رمق و سم ستوران سخت است عموجان سخت است جسم مرا به خاک و خون کشیدند گل تورا با سر نیزه چیدند بند۴ حاضرم من که سرم بر سر نیزه برود نوعروسم ولی دیگر به اسیری نرود به آل فاطمه شود جسارت دختر تو اگر رود اسارت ...... بند۱ عوض حلق تو ای نور دو چشم تر من علی اصغر من کاش می شد هدف تیر جفا حنجر من علی اصغر من حلق تو را طاقت این تیر نیست تیر سه شعبه کم زشمشیر نیست علی جان علی جان علی جان * بند۲ دیدی آخر چه بلایی سرت آمد به سرم چه آمد به سرم رو به نامرد زدم تا که نمیرد پسرم چه آمد به سرم رو زدم و آب به من ندادند داغ تو را به قلب من نهادند بند۳ در حرم منتظرت با دل صد پاره رباب بیچاره رباب کرده آماده علی بهر تو گهواره رباب بیچاره رباب رباب بیچاره خبر ندار خبر ندارد که پسر ندارد * بند۴ می روم دفن کنم پشت حرم پیکر تو فدای سر تو تا نبیند گلوی پاره تو مادر تو فدای سر تو جای تو بر نی گل بی خار نیست رباب را طاقت دیدار نیست بند۵ زبان حال بی بی رباب به سر تربت تو مادر تو پیر شده زمینگیر شده به کجایی پسرم سینه پر از شیر شده کاش که می مرد دگر مادرت آب نمیخورد دگر مادرت
. علیه‌السلام گرچه بیمارم ولی ای شام تحقیرت کنم وای بر آل یزید با خودم زنجیر آوردم که زنجیرت کنم وای بر آل یزید (حسن لطفی ۱۴۰۲/۰۵/۰۸) ....... . شام غریبان در میان خیمه ها زینب امامت می کند او قیامت می کند شمر، بین لشکر احساس حقارت می کند فکر غارت می کند ✍ ......... وای از غم عظیم ِ/نور دو عین زهرا کنج تنور خولی/سر حسین زهرا حرکت از کربلا به سمت کوفه بر خاک قتلگاهت/فتاده نور عینم ای کربلای پر غم/جان تو و حسینم مصائب () یک دم ز روی نیزه/قرآن بخوان حسین جان تا کوفیان(شامیان) بدانند/هستیم ما مسلمان مصائب اسارت اهل بیت گردیده بر تمام ِ/آل ِ علی جسارت زنان ِ هاشمی و/رنج و غم اسارت .... زاده شیر جمل وارث خیبر شکنم قاسم بن الحسنم آمدم گردن یل های عرب را بزنم قاسم بن الحسنم
. 🎤 السلام علیک یا اباعبدالله ▪️هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد ▪️مورد مرحمت انسیة الحوراء شد ▪️کودکی بودم و با اسم تو مأنوس شدم ▪️پایِ عشقت به سُویدای دل من وا شد آقاجان ▪️هر که نوکربه کسی گشت همان نوکر ماند اما ▪️هر کسی نوکر دربار تو شد آقا شد ▪️ریزه خواران سرسفره ی تو شاهانند ▪️آرزومند گدایی درت موسی شد وقتی خبر دار شد خدا به این امت ، عاشورا داده، موسی بن عمران ، پرسید یا رب ، وَ مَا العاشورا، ندا اومد البُکاء وَ التَّباکِی عَلی وَلَدِ المُصطَفیٰ، ای جناب موسی عاشورا یعنی گریه کردن بر حسین پیغمبر، بعد فرمود گریه کن بر حسین، حَرَّمتُ جَسَدَه عَلَی النّار آقاجان ▪️تو نگاهم نکنی دربَرِ مردم هیچم ▪️نگهت عزت دنیای من و عقبی شد ▪️سینه زن های تو در رتبه همه سلطانند ▪️این مقامیست که با دست علی امضا شد ▪️گریه کردن به شماروزی هر چشمی نیست ▪️این متاعیست که در عالم زَر اهدا شد ▪️هیچکس از لبخشکیده ی تو نَه نشنید صداش دیگه جوهره نداشت لبهاش مثل دو چوب خشک بهم میخورد ▪️هیچکس از لبخشکیده ی تو نَه نشنید ▪️نظر لطف شما شامل نوکر ها شد شب عاشورا صحبتاشو کرد فرمود از این تاریکی استفاده کنید و برید دل همه زیر و رو شد مولای ما چرا اینجوری میگه، حتی نوشتند چراغها رو کمتر کرد اگه کسی میخاد بره خجالت زده ی حسین نشه. گریه ها کردند بیعتشون رو تجدید کردند اظهار ارادت کردند بعد حضرت فرمود بدانید فردا هممون کشته میشیم یتیم امام حسن بلند شد گفت عمو، منم کشته میشم یا نه؟ ابی عبدالله فرمود اری، اما اول بگو ببینم مرگ نزد تو چگونه ست فرمود اَحلیٰ مِنَ العَسَل، سیدالشهدا فرمود اِیْ والله بخدا قسم تو هم کشته میشی ، بعد یه تعبیری به کار بردند ، فرمودند قاسمم نه تنها تو کشته میشی بلکه شیرخواره ام هم رو میکشند، آنقدر این کودک سيزده ساله ترسید گفت یعنی عمو، اینها پاشون به خیمه ها هم میرسه؟ های حسین.... ابی عبدالله اینجا یه تعبیری دارد فرمودند آری، تو هم فردا کشته میشی بَعدَ عَن تَبلُوا بِبَلاءٍ عَظیم ، منظور سیدالشهدا چی بود؟ خیلیا اینجا حرف ها زدند اما فهمش میره برای قیامت حسینش خودش ذبح عظیمه، اما به قاسم میگه بلاء عظیم، شاید همون اتفاقی که اشاره کردند چنان با شمشیر به فرقش زدند عبارت زیارت ناحیه اینه فَفَلَقَ رَأسَه سر قاسم کاملا شکافته شد، وَ وَقَعَ عَلیٰ وَجهِه عَلی التُّراب، از مرکب چنان با صورت به زمین خورد... حسین.... ==================== .👇
8)shor-moharam1403-shab6-14030421.mp3
17.26M
علیه_السلام 🎤 این ساعت و این ثانیه دور حسین مهمانیه ارباب تو جمع نوکراش مشغول روضه خوانیه دلدار کنار دلبرا سردار کنار بی سرا ارباب کنار نوکرا امشب که زهرا بانیه ما سینه زدیم ، اونا میون روضه باریدن ما حسین حسین گفتیم اونا حسینو هم دیدن از آخر مجلس اومدن شهیدا رو چیدن وقتی به من غرق گناه اِذن ورود دادی شرمنده شدم از شهدای دهه هفتادی کاشکی لااقل کنار تو از ما کنن یادی برسونم برسونم به شهیدای خودت بگیر آقا جون من رو روی پاهای خودت (لک لبیک یا حسین) شاعر: ✍ 🗓 پنجشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳
. بند اول قاسم کابوسیه واسه دشمنای ابی عبدالله قاسم یعنی خود حسن مجتبی ابی عبدالله لرزه به جون دشمنش افتاده رجز جنگ و وقتی که سر داده به همه داده نشون توی میدون به عموش میره مرد حلال زاده داماد کربلا قاسم قاسم ای صاحب الوا قاسم قاسم   بازم دوباره شد زنده یاده حضرت مجتبی قاسم قاسم بند دوم قاسم یعنی دلخوشی بچه های ابی عبدالله قاسم کل عمرش و  کرد نذر برای ابی عبدالله به حسن رفته شجاعت قاسم کوه و لرزونده صلابت قاسم پسر شیر جمل تو کولاکی جون من نذر تو حضرت قاسم عباس خیمه ها قاسم قاسم ای شاه با وفا قاسم قاسم جوری زدی که ازرق هم می گفت الحق که مرحبا قاسم قاسم 📝 👇👇
Shab06Moharram1403[05].mp3
9.38M
🎙مبادا غزه را تنها گذاری () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ۱۴۰۳ می‌رود قاسم به میدان، آه و واویلا آینه آرید و قرآن، آه و واویلا پشت سر این جوان، حماسه برپاکنید زره که اندازه نیست، کفن مهیّا کنید مزن باد صبا شانه به مویش پریشان کرده گیسویش عمویش عمو جانم، عمو جانم، حسین جان ای گواه آتش و درد، ای برادر جان یادگار غربت مادر، برادر جان مزار بی نورِ تو، شرر به دل ها زده بر سر خاکت به سر، مهدی زهرا زده غریبان را ندیدم واگذاری مبادا غزه را تنها گذاری حسن جانم، حسن جانم، حسن جان
. ‍ . علیه السلام گریه نکن رباب، عروس مادرم گریه نکن رباب، منم یه خواهرم گریه نکن رباب، آتیشمون زدی از وقتی رفت علی، خیمه نیومدی گریه کن، برا خودت گریه کن، برا حرم گریه کن گریه کن اما رباب، آروم یکم گریه کن ای وای، دلم خونه رباب ای وای، بی سامونه رباب ای وای، پریشونه پریشونه رباب   گریه نکن رباب، با بی کسی بساز با گریه هات علی، زنده نمی شه باز گریه نکن رباب، به غم امون نده دستای خالی تو، انقد تکون نده گریه کن، که آب و وا کردن و، سینه ات پر از شیر شده دنبال بچه ات نگرد، آخه دیگه دیر شده ای وای، صدا گریه ات رباب ای وای، دل و کرده کباب ای وای، سوزونده صورتت رو آفتاب . ----------------------------- . علیه السلام آی جوونا بیایید، که سینه مضطره آی جوونا بیایید، که شب اکبره آی جوونا بیایید، صحرای کربلا افتاده رو زمین، بابای کربلا نوکرا، پاشید بریم کربلا، چشارو دریا کنید کنار نعش پسر، کمک بابا کنید آقا،همه مجنونتیم آقا، همه مدیونتیم آقا، همه فدایی جوونتیم ای وای، علی اکبرم --- یک طرف آسمون، میباره یکسره یه طرفم صدا، خنده لشگره دوروبرش چقدر، پاره پیکره بهتر بگم پر از، علی اکبره یک پدر، کنار نعش پسرف میریزه خاک روی سر هی میگه  بابا پاشو، آبرومون و بخر ای وای، نگاه کن از حرم ای وای، رسیده خواهرم ای وای، بپوشون زخمات وای پسرم ----------------------------- کسی نمیدونه ، غصه دلبر و کسی نمیدونه ، داغ برادر و کی دیده پیش ماه، گریه آسمون کی دیده رو زمین ، یه مرد پهلوون کی دیده، که تا حالا روی خاک، ماه و زمینگیر کنن یه مش سگ بی حیا، حمله به یه شیر کنن ای وای، نگا کنید همه ای وای، میون علقمه ای وای، رسیده با قد خم فاطمه -------- آروم بگیر گلم ، گریه نکن داداش تا تیر و از چشات، دربیارم یواش بگو چیکار کنم ، خنده لشگر و بگو که چی بدم، جواب اصغر و گریه کن، که وقت غارت میشه، روز اسارت میشه بعد تو به زینب و حرم جسارت میشه داداش، دیگه بی لشگرم داداش، شکسته کمرم داداش، چجوری تورو خیمه ببرم ----------------------------- . شب عبادته، شب شهادته میون سینه ها، تب شهادته کرب و بلا پر از، عطر شقاقیه شب رهایی، دلای عاشقته از حرم، صدای قرآن میاد، صدا مناجات میاد بشنو داره ناله، عمه سادات میاد ای وای ، چشا بارونیه ای وای، شب قربونیه ای وای، دیگه آخر این مهمونیه ------ همه پریشونن، که شب آخره  چشم حسین فقط، به چشم خواهره با گریه هاش میگه، یکم طاقت بیار گریه تو خواهرم، واسه فردا بذار گریه کن، برا خودت گریه کن ، برای من گریه کن بالای گودال بیا، صدام بزن گریه کن زینب، می بینی سرم و زینب، روخاکا سرم و زینب، می شنوی ناله ی مادرم و سبک:حمیدعرب خالقی🎼 شعر:محسن عرب خالقی✍ محمدبیابانی✍ حمیدعرب خالقی✍ فدای غربتت، فدای غصه هات بذار برم عمو، تا که بشم فدات نمی شه که بری، من بمونم عمو بازم یتیم بشم، نمی تونم عمو ای عمو، روی لب خشک من، طعم عسل اومده ببین که شیربچه ِ، شیر جمل اومده می خوام، تو رو یاری کنم می خوام، برات کار یکنم مثلِ، عمو برات علمداری کنم ای وای، عموعمو حسین بی زره اومدم، تا یادشون نره تو رگ و خون من، غیرت حیدری تو مدینه اگه، تیر به بابام زدن حالا با سنگاشون، برا من اومدن ای عمو، می خوام که غرقِ به خون، دیدن بابا برم میخوام که قبل از تو من، به زیر اسبا برم وقتی، میاد از راه اجل وقتی، می گیریم به بغل پیشِ، نگاهت میشکنه ظرف عسل https://eitaa.com/emame3vom/105677 .👇