زمان:
حجم:
165.4K
#روز_دهم_محرم
تا حسین ازجان گذشت وسوی قربانگاه رفت
از زمین تا آسمان پیوسته دود آه رفت
چون قدم در وادی سرخ منا می زد حسین
«از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین»
ذوالجناح او به خیمه سربه خاک غم نهاد
ازفغان کودکان لرزه به عرش حق فتاد
چون که آتش ازغمش برماسوا می زد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
مثل برق ازپیش چشمش می گذشت آن لحظه ها
دست برسر ،داشت برلب ناله ی واغربتا
داغ وقتی بر دل اهل ولا می زد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
قاتل ازیک سو دوید وزینب از یک سو دوید
قاتل او خنجر و زینب ز دل آهی کشید
با هزاران زخم دم از ربنا می زد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
با خدا وقتی که او لبریز شور وحال بود
اول معراج او ازخاک آن گودال بود
درهمان لحظه که پرسوی خدا می زد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
از زمین تا آسمان گلبانگ واویلا رسید
ناگهان برگوش جان فریادی از زهرا رسید
چون که سربر دامن خیرالنسا می زد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
.
#شور #زمینه
#روز_دهم_محرم
#عاشورا_شور
#عاشورا_زمینه
دلش پر از غصه و غم بود
زخمای پیکرش رو هم بود
آقای مارو وقتی کشتن
هنوز نگاهش به حرم بود
دلنگران خیمه ها بود
با اینکه زیر دست و پا بود
به فکر خلخال زنا بود
غریب مادر
وقتی که شمر نشست رو سینه اش
دلشوره داشت برا سکینه اش
دلشوره داشت برا سکینه اش
غریب مادر
تنها...بی امان کشته شد
آقا.... نگران کشته شد
مظلوم یا اباعبدالله
پیکرشو به خون کشیدند
رو زخمای تنش دویدند
خنجر کند و حنجر خشک
سرش رو با عذاب بریدند
ناله زد اما بی صدا بود
بریدن سر از قفا بود
مادرشم تو قتلگا(ه) بود
براش بمیرم
مگه تموم میشه عزامون
نشسته این غم رو دلامون
آب ندادن به آقامون
براش بمیرم
ای وای... با غضب کشته شد
آقاا .... تشنه لب کشته شد
مظلوم یا اباعبدالله
#عبدالزهرا ✍
👇
#عاشورا
من ز خورشید هم گله دارم
بس که آن روز پر حرارت شد
نیزه هارا گداخت از گرما
و فرو رفتنش چه راحت شد
صورتش را به روی خاک گذاشت
اَشهدش را به زیر لب میخواند
من از آن خاک هم گله دارم
چقدر صورت تو را سوزاند
گردو خاک و غبار سنگین شد
بسته شد پلکهای خسته ی او
تا که چشمی گذاشت بر روی هم
نیزه وا کرد حلق بسته ی او
آنچنان ضربه داشت شدت که
پا روی خاک قتلگاه کشید
نای او بسته بود با نیزه
مانده ام من چگونه آه کشید
آه از ضربه های پی در پی
آه از این غریب لب تشنه
عده ای میزدند باشمشیر
عده ای میزدند با دشنه
انقدر خون ز پیکر او رفت
قتلگه شد زخون او دریا
به گمانم که در همین جا بود
جسم او شد مقطع الاعضا
نه رها میکنند این تن را
نه جدا میکنن این سر را
محتضر مانده بود و گاه به گاه
می شنید او صدای خواهر را
#روز_دهم_محرم #روز_عاشورا
#محمد_جواد_مطیع_ها✍
#روضه_شام_غریبان
شب شام غریبان ،بیبی یکییکی این بچهها رو جمع کرد؛ بعضی از این بچهها زیر دست و پای اسبا جون داده بودند، بعضی از بچهها هم زیر بوتهها از ترس جون داده بودند، همه بچهها رو یکییکی دور خودش توی خیمهی نیمه سوخته جمع کرد، همه رو آروم کرد
ـ عمه جان؛ قربونت برم
- عمه جان پاهام خیلی درد میکنه یه دستی به پاهاش میکشید، اون یکی صدا میزد:« عمه جان پهلوم خیلی درد میکنه؛ آرومش میکرد یه دستی به پهلوش میکشید.
- یکی صدا میزد:« عمه جان! صورتم میسوزه، یه دستی به سر بچه میکشید؛ اون یکی دست رو گوشش میذاشت:« عمه جان! گوشم خیلی درد میکنه اون یکی صدا میزد:« عمه جان!..
همه رو یکییکی آروم کرد، خوابوند؛ هرجوری بود وقتی همه خوابیدند همه آروم شدن یه مرتبه بیبی دید از پشت خیمه یه صدای گریه بلنده. صدا زد:« خواهرم! کیه داره گریه میکنه؟! من که همه رو خوابوندم».
یهو صدا زد:« زینبم! فکر کنم خانم ربابه».
اومد نشست کنار این خانم صدا زد:« عزیز دلم چی شده داری گریه میکنی؟! مگه نمیبینی بچهها رو به سختی خوابوندم، با صدای گریهی شما این بچهها بیدار میشن».
صدا زد:« زینب جان! الان وقت شیر بچهمه، همین دم غروب که آب آزاد شد من یه مقدار آب خوردم الان شیر آوردم ولی بچه ندارم که بهش شیر بدم، اومدم سر مزار بچهم نشستم، دارم برای بچهم لالایی میخونم
همچین که این صورتش رو رو خاک گرم کربلا گذاشت، از زیر چشم به این خیمهها هی نگاه میکنه...
- ای خدا چند ساعت دیگه این زن و بچهم خواهرام چی کار کنند؟؟
هرکی با هرچی دستشه داره میزنه...
مادرشم همین طور شد؛ در وسط کوچه تو را
وقتی دامن اون بچه آتیش گرفته بود دید اون نامرد داره دنبالش میکنه. همچین که این بچه رو گرفت؛ بچه عین بید داره میلرزه، گفت چرا میترسی؟!
ـ گفت:« آقا من دیگه نه النگو دارم نه گوشواره همه رو بردند.
- گفت:« میخوام دامنت و خاموش کنم».
تا فهمید مرام داره میخواد دامنش و خاموش کنه صدا زد:« آقا جان! ببینم آب داری»؟!
ـ گفت: مگه نمیدونی آب آزاد شده؟!
فرمود:« اگه میشه یه ظرف آب به من بدین».
فکر کرد تشنهشه یه ظرف آبی بهش داد، اما دید این ظرف آب رو دستش گرفته هی داره دور و برش و نگاه میکنه.
ـ دنبال چی میگردی؟!
ـ ببینم گودال کدوم طرفه
ـ گودال میخوای بری چه کنی
ـ آخه اون لحظهی آخر من و بچهها از دم خیمه نگاه میکردیم، میدیدم بابام این دوتا لبهاش مثل دوتا چوب خشک هی بهم میخوره. هی داره میگه:« جگرم
همهی این زن و بچه رو با طناب بهمدیگه بستند، جلوی این قافله امام سجاده عقب قافله هم عمهی ساداته. این بچهها رو هم این وسط بهمدیگه بستند امام سجاد میگه که من یکم تند حرکت میکردم این بچهها زمین میخوردند، اگه آروم میرفتم من و با تازیانه میزدند میگفتند:« سریعتر حرکت کن».
ولی یه جایی همچین که رسیدیم دیدم هرچی این طناب و میکشم کسی حرکت نمیکنه همچین من و میزنند که حرکت کن؛ هرچی این طناب و میکشم دیدم این قافله حرکت نمیکنه. همچین که برگشتم دیدم عمهی ما ایستاده:« ما رو کجا دارید میبرید؟! این مجلسی دارید میبرید این مجلس مال مرداست؛ مجلس حرامیاست، من پام و توو این مجلس نمیذارم».
انقدر با تازیانه عمهی ما رو زدند
همچین که عمهی سادات این بچهها رو شمرد، دید یکی از این بچهها کمه، انقدر توو این صحرا دنبال بچه گشتند پیدا نکردن؛ یه مرتبه اُمّ کلثوم صدا زد:« زینبم! خواهرم فکر کنم میدونم این بچه کجا رفته». بیا بریم دنبالش من میدونم این بچه کجاست.
همچین که اومدن توو گودال دیدن این بچه خودش و انداخته رو این بدن هی داره صدا میزنه:« یا ابتاه»...
بچه رو بچه رو یه جوری از این بدن جدا کردند.
ـ عزیز دلم چه جوری توو این تاریکیا گودال و پیدا کردی؟! چه جوری توو این تاریکیا خودت و اینجا رسوندی؟!
صدا زد:« عمه جان! همین جور که این صحرا رو میگشتم، صدا میزدم:« یا ابتاه»؛ دیدم از یه جایی انگار از حلقوم بریده یه صدایی بلنده:« إلَیَّ»
.
#شور_امام_حسین(ع)
#شور_مقتل
#روز_دهم_محرم
نزدیک سه ساعت ، میدادن عذابت
دست نحس قاتل با خون کرد خضابت
نزدیک سه ساعت ، سختی میکشیدی
طعم نیزه ها رو ، توو گودال چشیدی
ای مظلوم حسینم
از دنیای بی تو ، سیر شد دیگه زینب
توی این سه ساعت ، پیر شد دیگه زینب
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، خون ریخت از سراپات
تو درد میکشیدی ، میخندید به دردات
با سنگ میزدن هی ، از نزدیک و از دور
وای از سنگی که خورد ، توو پیشونی بدجور
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، نیزه بود و نیزه
زیر تیغ و خنجر ، بودی لحظه لحظه
نیزه پشت نیزه ، خنجر پشت خنجر
پیش چشم زینب ، میکوبید به حنجر
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، زجرت دادن آقا
شد بیچاره زینب ، از این اِتِفاقا
جون داشتی هنوزم ، که خنجر کشیدن
لب تشنه سرت رو ، نامردا بُریدن
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، وحشیانه کُشتن
آقاجانِ مارو ، بی رحمانه کُشتن
با یک کهنه خنجر ، گردن شد پر از خون
وقتی میبُریدن ، زنده بود آقامون
#بهمن_عظیمی ✍
.👇
.
#نوحه #زمینه
#شب_هفتم_محرم #حضرت_علی_اصغر
#امیرحسین_الفت ✍
نه پای رفتن مانده من را تا حرم
در بین میدان بی قرار و مضطرم
زیر عبایم کرده ام پنهان تو را
ای اصغرم
تیر سه شعبه
امد به سویت
شد مهر طومار حسین خون گلویت
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
ای عالم و ادم همه قربان تو
اخر چه سازم با لب خندان تو
باب الحوائج میشود ای اصغرم
دستان تو
خون گلویت
شد ابرویم
اخر جواب مادر را من چه گویم
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
...........
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
شبه رسول الله من ای اکبرم
افتادی و غوغا به پا شد در حرم
بعد تو ویران شد زمین و اسمان
روی سرم
ای جان بابا
ای ماه لیلا
دیگر ندارد ارزشی بعد تو دنیا
جانم علی جان
جانم علی جان
جانم علی جانم علی جانم علی جان
شد اربا اربا قامت رعنای تو
شد غرق در خون صورت زیبای تو
اخر چه سازد با تن صد پاره ات
بابای تو
میگرید عمه
با گریه هایم
باید بچینم پیکرت را در عبایم
جانم علی جان
جانم علی جان
جانم علی جانم علی جانم علی جان
..........
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#شب_تاسوعا
ای ماه خوش سیما و خوش انفاس من
ای گشته پرپر بر زمین ای یاس من
دیده به راهت مانده چشمان حرم
عباس من
شیر دلاور
سقای لشگر
در انتظار مشک ابت مانده اصغر
جانم ابالفضل
جانم ابالفصل
سقای دشت کربلا جانم ابالفضل
افتاده ای از پا کنار علقمه
بین حرم افتاده شور و همهمه
روی لبانت میکنی نجوا مدام
یا فاطمه
ای داغ تنها
بر دل نشسته
شد زائر تو مادر پهلو شکسته
جانم اباافضل
جانم ابالفضل
سقای دشت کربلا جانم ابالفضل
............
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
فردا ببینی غرق در خون پیکرم
فردا جدا میگردد از پیکر سرم
فردا می ایی تو کنار قتلگاه
با مادرم
امشب عبادت
فردا شهادت
ای زینبم اماده شو بهر اسارت
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
فردا بسوزد بین اتش خیمه ها
فردا سر ما میرود بر نیزه ها
فردا تو را بهر اسارت میبرند
شام بلا
فردا ببینی
تو گوش پاره
فردا ببینی روی نی هجده ستاره
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
............
#روز_دهم_محرم
#روز_عاشورا
هر چه شنیدی خواهرم هل من معین
خیمه بمان وقتی که می افتم زمین
وقتی که می اید به روی سینه ام
شمر لعین
در بین مقتل
تو میری از حال
وقتی ببینی پیکرم را بین گودال
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
خولی می اندازد به خرجینش سرم
بینی به دست ساربان انگشترم
دشمن می اید بهر غارت بعد من
سمت حرم
بینی چون عریان
بال و پر من
چادر می اندازی به روی پیکر من
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
.........
.
#شهادت_امام_سجاد
#زمینه_امام_سجاد
از یاد من هرگز نرفته کربلا
کوچه به کوچه روضه ء شام بلا
هجده ستاره پیش چشمم دیده ام
بر نیزه ها
راس شریفش
از تن جدا بود
جسم پر از خونش میان بوریا بود
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
چشمان گریان همه اهل حرم
زیر شکنجه ناله های خواهرم
با دیدن گهواره پر خون میشود
چشم ترم
هر دم به یاد
اشک ربابم
یاد مصیبتها دهد هر دم عذابم
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
...........
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#روز_دهم_محرم
قرآن زهرا را، به خاک و خون، کشیدند
با کام عطشان از حسینش سر بریدند
واشهیدا حسین واقتیلا حسین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
یــــا رحمـــة للعـــالمین، حقّـــت ادا شد
رأس حسین،از تن،به ده ضربت جدا شد
کشته شد از جفا ذبیحاً من قفا
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
رنـگ از رخ صدیقـۀ کبــری پــریده
خون خدا جوشد، ز رگهای بریده
وای از این مصیبت فاطمه تسلیت
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
.......
شمس ولایت سرنگون،از صدر زین شد
یا عـرش ربالعـالمین، نقـش زمین شد
پیکرش، چاکچاک صورتش روی خاک
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
امــروز قـــرآن، در میـــــان نیــزهداران
هم سنگ باران میشود هم تیرباران
خیزد از سنگها این ندا یک صدا
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
عالم شده دریای خون الله اکبر
شمر آمد از مقتل برون الله اکبر
انس و جان یکصدا میدهند این ندا
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
در دامن قاتل،سری از خون،خضاب است
در حنـجـر خشکـش صــدای آبآب است
نگاهش به مادر دعایش به خواهر
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
...........
یــک پیـکـر بــیســر کنــــار قتلگــــاه است
یک اسب بیصاحب روان در خیمهگاه است
یال او، غرقه خون زین او واژگون
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
لشکر به خیمه زد قدم الله اکبر
بـــالا رود دود از حـــرم الله اکبر
کودکان در فرار داده از کف قرار
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
یک طفل کوچک دامنش آتش گرفته
میگـــرید و پیـــراهنـش آتش گرفته
بر تنش نشانه جای تازیانه
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
در کربلا پرپر شده یک باغ لاله
گم گشته زیر خارها طفل سهساله
تشنه و خونْجگر میزند بال و پر
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
........
خون جگر، از دیده کن، جاری سکینه
گــردیده هنگـــام عـــــزاداری سکینه
گریه کن بر پدر بگو با چشم تر
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
زینب کند در دامن مقتل، نظاره
زهــرا نگـاهش بر گلوی پارهپاره
عجب کربلایی عجب نینوایی
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
زینـب بـه بــالای بلنـدی ایستــــاده
قاتل به حلقوم حسین خنجر نهاده
امیرالمؤمنین حسینت را ببین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
اسلام مثل مرغ بیسر میزند بال
قرآن به زیر سمّ اسبان گشته پامال
گریه کن آسمان الامان الامان
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
خورشید ختمالمرسلین را سر بریدند
هفتاد و دو ستاره را در خون کشیدند
یک مه از فاطمه خفته در علقمه
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
بــاید دوبـاره روی حیدر را ببینیم
در علقمه سردار بیسر را ببینیم
زخم او بر جبین دست او بر زمین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
.............
آبروی اسلام از خون حسین است
آزادگی، منشور قانون حسین است
میدهد این پیام ای مسلمان قیام
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
خونی که از حلقوم ثارالله جوشید
پیوسته بر نـابودی ظالم خروشید
ولایت ولایت جهاد و هدایت
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
پیـــروزی اســــلام، مــرهـون حسیـــن است
هرکس که باشد شیعه،مدیون حسین است
ای دو عالم فدات قد اقمت صلوه
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
#استاد_سازگار ✍
👇
کربلایی نریمان پناهی1419321089_378451091.mp3
زمان:
حجم:
5.28M
.
#شور_امام_حسین(ع)
#شور_مقتل
#روز_دهم_محرم
نزدیک سه ساعت ، میدادن عذابت
دست نحس قاتل با خون کرد خضابت
نزدیک سه ساعت ، سختی میکشیدی
طعم نیزه ها رو ، توو گودال چشیدی
ای مظلوم حسینم
از دنیای بی تو ، سیر شد دیگه زینب
توی این سه ساعت ، پیر شد دیگه زینب
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، خون ریخت از سراپات
تو درد میکشیدی ، میخندید به دردات
با سنگ میزدن هی ، از نزدیک و از دور
وای از سنگی که خورد ، توو پیشونی بدجور
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، نیزه بود و نیزه
زیر تیغ و خنجر ، بودی لحظه لحظه
نیزه پشت نیزه ، خنجر پشت خنجر
پیش چشم زینب ، میکوبید به حنجر
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، زجرت دادن آقا
شد بیچاره زینب ، از این اِتِفاقا
جون داشتی هنوزم ، که خنجر کشیدن
لب تشنه سرت رو ، نامردا بُریدن
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، وحشیانه کُشتن
آقاجانِ مارو ، بی رحمانه کُشتن
با یک کهنه خنجر ، گردن شد پر از خون
وقتی میبُریدن ، زنده بود آقامون
#بهمن_عظیمی ✍
..
.
#واحد_امام_حسین(ع)
#روز_دهم_محرم
#واحد #عاشورا
قیامت شد به پا انگار ، دلم از درد و غم سرشار
بازم زینب پریشون شد ، بازم شد قتلگاه تکرار
زمین و آسمون دلخون ، شده صاحبْ زمان گریون
الهی که همین امروز ، بمیریم واسه آقامون
روز عاشوراست،کربلا غوغاست،روضهخون امروز،مهدیِ زهراست
گریونه دنیا ، عالمِ بالا ، به سر و سینه ، میزنه زهرا
سالار زینب سالار زینب
توو این اوضاع و این احوال ، همه ریختن توی گودال
عزیز مصطفی زخمی ، به دورش لشکری خوشحال
چه تنهاست زاده ی حیدر ، نه اکبر هست نه آب آور
میدید از روی تل زینب ، یه نقطه جمع شده لشکر
روضه ها دردناک ، پیکری صدچاک ، زینتِ دوشِ ، مصطفی رو خاک
غرق تاب و تب ، شاه تشنه لب ، زخمی و تنها ، سالار زینب
سالار زینب سالار زینب
تمومه نیزه ها خونین ، میرن بالا میان پایین
به قلب مضطر زینب ، میدن سرنیزه ها تسکین!
سراسر لاله گون گودال ، شده دریای خون گودال
میگه از زیر شمشیرا ، برو زینب ، نَمون گودال
امشب توو صحرا ، گریونه زهرا ، بی کس و تنهاس ، زینب کبری
دریای غم رو ، ساحله زینب ، الامان ای وای ، از دل زینب
سالار زینب سالار زینب
#بهمن_عظیمی ✍
.👇
.
#شور_امام_حسین(ع)
#روز_دهم_محرم
#شور #عاشورا #گودال
بين گودال موندی تنها و بی لشكر
بُريدن رگ هاتو ، ای غريب مادر
جون دادم تا چشمام کهنه خنجر و دید
بمیرم چقَدَر بی رحمانه بُرید
زبونم لال ۲ ، چقدر شلوغ شده گودی گودال
داد بيداد ۲ ، چرا اعضای تنت زمين می افتاد
شر به پا كرد ٢ ، سرتو پيش من از تنت جدا كرد
زير و رو كرد ۲ ، تا كه نيزه رو توی گلوت فرو كرد
واحسینا
می لرزید دستام و می دیدم از رو تل
پیکر صد پاره ت غرق خون تو مقتل
با چشمای گریون می دیدم هر لحظه
رفت و آمد ميكرد تو بدنت نيزه
منو آزرد ۲ ، پيرهنِ پارهتُو از تنت در آورد
روی سينت ۲ ، با لگد می كوبه میبینه سكينت
سر بريده ۲ ، تو رو با نيزه روی زمين كشيده
تاكه پا شد ۲ ، قسمتت فقط يه تيكه بوريا شد
واحسینا
مثل تنت غرقِ خونه دلِ پُرَم
نذاشتن کفنِت کنم با چادرم
روی خاک افتادی می بَره انگشتر
صدامو میشناسی برادر بی سر
غصه م اینه ۲ ، بدن بی سر تو روی زمینه
واحسینا ۲ ، کاش می شد بَرِت دارم از روی خاکا
اين صداشه ۲ ، زير سم مركبا ، چه ريختو پاشه
راه چاره ۲ ، میدونم الان ديگه وقته فراره
واحسینا
رفتی و روی این دل پا گذاشتی تو
رفتی و زینب و تنها گذاشتی تو
غصه ی تنهاييت، از دنيا سيرم كرد
سرت روی نيزه، واللهِ پيرم كرد
وا مصيبت ۲ ، حرمله گهواره می بَره غنيمت
نگرونم ۲ ، خیلی سخته همسفر، با ساربونم
بين بازار ۲ ، منو تنها نذاری ميون انظار
نيمه جونم ۲ ، تا ابد برای تو روضه ميخونم
واحسينا
#حسین_آفتاب✍
#بهمن_عظیمی ✍
.👇
.
#شور_قتلگاه #گودال
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بخونید آیه زِلزال ، قیامته تهِ گودال
برای خون به پا کردن ، شمر اومده به استقبال!
تا نیزه نیزه روی هم ریخت ، تمامِ صورتش به هم ریخت
فرزند مولا ۲
از قتلگاه بیرون نِمیره ، یکی بِره شمر و بگیره
آه و واویلا ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفته حسین دیگه از حال ، قیامته تهِ گودال
لگد به پیکرش میزد ، ای وایِ من زبونم لال
بیچاره کردش عالمینُ و ، پرید رو سینه ی حسینُ و
زد ناله مادر ۲
صبر از دلِ ملائکه بُرد ، دوازده ضربه پشته هم خورد
از کهنه خنجر ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از تیر و نیزه مالامال ، قیامته تهِ گودال
شد شَرحه شَرحه یک پیکر ، به دستِ عده ای قَتّال
از روی عمد کردن مُعطّل ، سه ساعته تموم توو مقتل
دادن عذابش ۲
این لحظه ها چه سخت شدن طی ، دوباره نیزه میزدن هِی
واسه ثوابش ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای غارتِ اموال ، قیامته تهِ گودال
گریون واسه تنی عریان ، یه خواهره پریشون حال
تیره تمامه آسمونه ، مظلومِ عالمین میونِ
دریایی از خون ۲
مقتل جای برو بیا نیست ، از بس شلوغه دیگه جانیست
از نیزه هاشون ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میونِ اینهمه جنجال ، قیامته تهِ گودال
تازه داره شروع میشه ، تاراجِ معجر و خلخال
یه عده مَست یه عده قاتل،ریختن توو خیمه ها اراذل
غم داره زینب ۲
آتیش رو خیمه ها میباره ، صدا صدای الفراره
بیچاره زینب ۲
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
#بهمن_عظیمی ✍
#روز_دهم_محرم
#شور_امام_حسین
.👇
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Arabaein_Shab4 (4).mp3
زمان:
حجم:
5.62M
🔊 بخش سوم #زمینه_روضه | من از کجا بگم از توی قتلگاه
متن 👉
📋 من از کجا بگم؟! از توی قتلگاه
#زمینه_امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من از کجا بگم؟! از توی قتلگاه
هرچی صدات زدم حسین نمیرسه صدا
بلند شو اِی داداش، خیمهها رو ببین
با رفتنت شروع میشه غارت خیمهها
ای عزیز خواهر، غریب مادر، کجایی؟!
هر جا نگاه کنم، نیزه و خنجریی
تو بدنت سجده میره، رکعت آخری
عزیز مادری
بمیره خواهرت برات چرا تو بیسریی
« زیر نیزههایی، کجایی کجایی کجایی»
ایشالا رو تنت، گل میریزن همه
نیزه رو چه به سینهی عزیز فاطمه
چی گفتم و چی شد، چی دیدم از رو تَل
چیا اومد سرت داداش هرچی بگم کمه
ای عزیز خواهر، غریب مادر، کجایی؟!
میام ببینمت، ببین یواش یواش
میگردم و صدام کنی از زیر نیزه کاش
تو رو خدا داداش
صدام بزن که خواهرت در نمیاد صداش
« روی نیزههایی، کجایی کجایی کجایی»
ای بدن غریب، عزیز من تویی
چه جوری باورم بشه که این بدن تویی
نمیشه باورم، که زیر نیزهها
این بدنی که شد بدون پیرهن تویی
ای عزیز خواهر، غریب مادر، کجایی؟!
دارم میبینمت، تموم کربلا
هم توی قتلگاهی و هم روی نیزهها
کدوم طرف بیام
من یه قدم سمت تو اومدم تو هم بیا
« زیر دست و پایی، کجایی کجایی کجایی»
*شاعر: #محسن_ناصحی
#روز_دهم_محرم
.
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Arabaein_Shab4 (5).mp3
زمان:
حجم:
13.62M
🔊 بخش چهارم #زمینه_روضه l غریب عراقی حرارت قلب منی حبیب عراقی
متن 👉
📋 غریب عراقی
#شور_امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غریب عراقی، غریب عراقی
حرارت قلب منی حبیب عراقی
غریب عراقی، غریب عراقی
بوی پیرهن تو بوی سیب عراقی
حبیب عراقی
تشنه بودی لب خشک تو شبیه چوب شد
غروب بود، غروب بود
همه گفتن سنان آب ندادی زدی نیزه خوب شد
غروب بود غروب بود
عزیز عراقی، عزیز عراقی
حنجرت و بریده تیغ تیز عراقی
عزیز عراقی، عزیز عراقی
چیزی نمونده از تن شریف تو باقی
جای تیر حرمله رو سینهات عمیق بود
دقیق بود، دقیق بود
بعد پیراهن تو گریه سر عقیق بود
عقیق بود، عقیق بود
به فدای خواهری که بهترین رفیق بود
رفیق بود، رفیق بود
آخرین صدا توو گوشه تو صدای جیغ بود
زنگ تیغ بود، زنگ تیغ بود
شهید عزیزم، شهید عزیزم
چطور ببینمت گلو بریده عزیزم
شهید عزیزم، شهید عزیزم
به قتلگاه تن به خون تپیده عزیزم
شهید عزیزم
دور من سرنیزه دور تو نیزهدار بود
غبار بود، غبار بود
همه میرفتن شمر اما موندگار بود
غبار بود، غبار بود
دور خیمهها علیکن بالفرار بود
غبار بود، غبار بود
خواهرت پیاده بود و خولی سوار بود
سوار بود، سوار بود
#روز_دهم_محرم