eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. يا حبيب الانصار ، به ما كن نگاهي بابـي انت و اُمّـي يا حر بن رياحي كاشكي مثلِ تو مارو ، بخره ، فاطمه ٢ بشيم ياره صاحبْ زمان ، پسره ، فاطمه ٢ تو حُرّه حسيني ، آقا آقا آقا آقا تو دُرّه حسيني ، آقا آقا آقا آقا العفو يا سيدي حسين حسين حسين حسين با گريه ميگفتي ، به آقاي عطشان ميشه بغل كني حُـّر پيشمانتو آقاجان من بودم كه نهر آب و ، به روي ، تو بستم ٢ من بودم كه آقا دلِ ، زينب و ، شكستم ٢ ميگفتي با گريه ات ، ببخش ببخش ببخش حسين آقا به رقيه ات ، ببخش ببخش ببخش حسين العفو يا سيدي حسين حسين حسين حسين https://eitaa.com/emame3vom/98620 .👇
امام حسین ع
اللهم عجل لولیک الفرج
.👆 قابلیت علیه_السلام صاحب عزا بیا روضه برا اصحابه بیا که منتظر اصلی تو اربابه عمریه معطّل سیصد و سیزده یاری بمیرم یاور واقعی برات کمیابه آه، شاه غریب نداری یاری مث حرّ و حبیب عمری از وفای امثال زهیری بی نصیب آه،ببین آقام شد شهادت توو رکاب ِتو دعام توی این مجالس روضه ظهورتو میخوام طاعتم شب و روز..... شده انتظارت کاش بشم غلام ِ..... ابن مهزیارت اللهم عجّل لولیک الفرج...... 🌸 حضرت حر علیه السلام: اومدم با کوله باری از گناه، اربابم منو پاکم بنما با یک نگاه، اربابم بی پناهم، در ِخونه ی تو رو کوبیدم اومدم تا که منو بدی پناه، ارباب آه، ببخش آقا بسته ام راه تو رو توو کربلا حالا تو شدی اسیر یک سپاه بی حیا آه، دلم شکست که غریبی بین دشمنان پست هر کی فکر جایزه برای کشتن تو هست حالا که رسیده... لحظه ی شهادت چی میارن اینا...... سر ِخونوادت اللهم عجّل لولیک الفرج...... 🌸 سرمو به روی دامنت بزار ، اربابم تا بگیرم دم آخری قرار، اربابم شکر حق شهید راه تو شدم با اذنت پیش مادرتو دارم اعتبار، اربابم آه، شدم فدات حُر بودم حالا شدم دُر با نگات با شهادتم ازم راضی شدن مخدرات آه،میرم با آه چی میاد سر تو شاه بی گناه کی میگیره سرتو به دامنش تو قتلگاه دخترت می بینه...... زخم پیکرت رو توو بغل میگیره......تن بی سرت رو اللهم عجّل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة وَ يَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة *مگه میشه تو روضه های جدت حاضر نباشی .. مگه میشه عزای محرم بیاد پرچم‌های محرم بیاد مگه میشه نیای؟! تو صاحب عزایی .. تو حاضری اونی که غایبِ منم .. چشم بهم گذاشتیم شبِ چهارم رسید..* *آره دلم خوشه، اما دلم به اعمالم خوش نیست .. عملی ندارم .. من همونی ام که از عرفه جاموندم .‌. من همونی ام که از شبای احیا جا موندم .. اما دلم خوشه الان عزادارِ حسینم .. دلم خوشه فاطمه منو دعا کرده .. مگه تو اون حدیث تو کامل الزیارات نفرمود بی بی دو عالم تا پیغمبر فرمود فاطمه جان یه زمانی میرسه مردم برا حسینت دورِ هم جمع میشن، یه جوری براش گریه میکنن برا عزیزان خودشون اینجوری گریه نمیکنن .. گریه برا حسینت دوا برا همه دردای منه .. اونجا بی بی یه جمله فرمود؛ فرمود بابا سلام منو به گریه کن های حسینم برسان.. بگو فردای محشر میام دستِ تک تکشونُ میگیرم ..* *اصلاً نمیتونم فکر کنم محرمُ از تو زندگیم حذف کنم.. از قبلِ محرم هی دلشوره داشتم .. هی میگفتی امسال روضه ها چی میشن، میتونم برم برا حسین گریه کنم یا نه .. یه روز نمیتونم بدونِ حسین زندگی کنم ..* امشب اومدم اعتراف کنم رفیق خوبی نبودم .. امشب اومد اعتراف کنم دلتو شکستم .. *امشب اجازه دارم نام حر رو ببرم؟! این صحابی و این شهیدِ در رکابِ حسین که به من و تو راه رو یاد داده .. راه رو برا منه گنهکار باز کرده ‌..* مگه نمیگن حسین کشتی نجاتِ .. مگه نفرمود کُلُّنا سَفنُ النِّجاة وَ لکِن سَفینةُ جَدِیَّ الحُسَیْن أَوسَع وَ فی لُجَجِ البِحار أَسْرَع ‌.. کشتی حسین زودتر به مقصد میرسه ‌.. مگه نفرمود اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة .. مگه نفرمود هرکی گم شده راه رو با حسین پیدا کنه .. خوش به حاله اونی که گم میشه و تو راه حسین خودشو پیدا میکنه آی دلای کربلایی .. آقا چان قول میدم شبِ حر آدم بشم .. قول میدم همون نوکری بشم که تو میخوای .. هرچی میخوای ازم بگیر، کربلاتُ نگیر .. میگفت تو حرم ابی عبدالله نشسته بودیم یه موقع یه کاروانِ آذری زبان وارد حرم شدن .. سر وضعشون همۀ حرم رو بهم ریخت .. لباسا همه پاره سر و صورت سوخته، چهره ها همه آفتاب دیده .. وارد حرم شدن یه عده سینه زنان به عده لطمه زنان رسیدن کنارِ ضریح .‌ همه به حال و روزِ اینا گریه میکرد یه موقع روضه خوانِ کاروان شروع کرد آذری حرف زدن رو به ضریح دیدم این جمعیت مثه اسپندِ رو تو آتیش دارن میسوزن سوال کردم ببینم چی مگن به آذری! گفتن داره میگه یااباعبدالله ما دوازده روزِ تو راهیم .. پیاده اومدیم گم شدیم چندتا شهر رو اشتباهی رفتیم اما بالاخره تو رو پیدا کردیم بعدِ دوازده روز تشنه و گرسنه .. حسین جان ما تو دنیا گشتیم بالاخره تو رو پیدا کردیم .. قیامت تو بگرد ما رو پیدا کن .. ما تو گناه گم شدیم .. همون کاری که با حر کردی با ما بکن .. اومد محضرِ ابی عبدالله یه سوال کرد، یه جواب شنید .. اومد محضر ابی عبدالله هل لی من توبه؟! آیا من میتونم توبه کنم .. ابی عبدالله بغلش رو باز کرد .. به گذشتۀ حر نگاه نکرد .. خطاشُ به روش نیاورد .. تا گفت اجازه دارم توبه کنم امام ازش استقبال کرد .. ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. قال سیدالشهدا علیه السلام: فانّی لا اَعْلَمُ اصحاباً اَوْفی و لا خیراً من اصحابی .. «من باوفاتر و بهتر از اصحابم، اصحابی را نمی‌شناسم» جهت تجلیل از اصحاب باوفای سیدالشهدا جا دارد هرشب در کنار سربند برای یکی از اصحاب یک بند خوانده شود سلام ما بر شهدای کربلا به جان نثاران منای کربلا دنیا ندیده مثه اصحاب حسین ای به فدای شهدای کربلا میگیم با اصحابِ الحسین (کُلُّ الخیر فی بابِ الحسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ........ سلام بر عقیل و اجلال عقیل به مسلم آن کوکب اقبال عقیل همه شدن فدایی آل علی سلام آل الله بر آل عقیل مسلم و طفلانش همه نذر حسینِ فاطمه السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حسین و همسر زهیر که هر دو تا زدند دست رد به غیر با یک نگاه پسر ابوتراب شدن حسینی شدن عاقبت به خیر با نیمه نگاه حسین شدن سربه راه حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر بریر قاری حسین آمده بهر پاسداری حسین گفت اگر که تکه تکه ام کنند دست نمی کشم ز یاری حسین اذن میدان گرفت و رفت در کفش جان گرفت و رفت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... سلام ما بر وهب و امّ وهب مادر و فرزند و عروس با ادب یکی فدایی حسین بن علی دو تا فدایی عقیله العرب مادر از دلبندش گذشت از سر فرزندش گذشت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حرّ و غلام و پسرش بهشت و دوزخ بوده در نظرش کرده ادب به نام مادر حسین رحمت حق به شیر پاک مادرش شد آزاده در عالمین تا که شد اسیر حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام و رحمت خدا به حنظلة نامه بر حسین و پیک قافله به یاری حسین با تیغ زبان نمود با دشمن حق مقابله حنجرش فریاد حسین روی لبش ناد حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر دو یار میدان حسین سلام بر دو شیر غران حسین یعنی حبیب و مسلم بن عوسجه پیرِ همه پیرغلامان حسین شد حرف مسلم با حبیب (علیکَ بِهذَاالغریب) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام ما همه به عابسِ شبیب که اسوه غیرت و مردانگی است برهنه شد گفت به شاه کربلا عاقبت عشق تو دیوانگی است شعار هر سینه زنی (حُبُّ الحسین اَجَنّنی) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... غلام سیاه امام حسین سلام بر جُون و مرام و ادبش عبد حسین بن علی شد لقبش اصل و نسب نداشت ظاهرا ولی غلامیِ حسین شد اصل و نسبش با دعای شاه شهید شد رنگ صورتش سفید السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر جُناده و اراده اش به روح پاک و عشق صاف و ساده اش به کربلا شدند خانوادگی فدایی حسین و خانواده اش در ناحیه صاحب زمان داده سلام او را ز جان السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر سعید و بی قراری‌ اش به دل سپردگی و جان نثاری اش شد سپر حسین موقع نماز نماز فخر می کند به یاری اش حرف آخرش با حسین (اَوَفَیتُ مولا حسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام ما به بر قمر ام بنین سلام بر سه اختر ام بنین با رزمشون علی دوباره زنده شد ای جانم به لشکر ام بنین فاطمه می گفت آفرین به اولاد ام البنین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ‌ .
. نوحه حر به سبک ای ساقی لب تشنگان ای زاده ی شیر خدا ارام جان مصطفی زارو پریشانم    حر پشیمانم ای جان جانانم    مولا حسین جانم قلب تو را بشکسته ام.   از کرده ی خود خسته ام بخشا  به قرآنم    حرپریشانم ای جان جانانم   مولا حسین جانم تو شاهی و من بنده ام از این گناه شرمنده ام محتاج غفرانم    حرپشیمانم ای جان جانانم   مولا حسین جانم اقا به جان مادرت   اقا به زینب خواهرت براشک چشم دخترت  برگریه های اصغرت این بار عصیانم   حرپشیمانم ای جان جانانم   مولا حسین جانم .
397.8K
. سلام ما بر شهدای کربلا به جان نثاران منای کربلا دنیا ندیده مثه اصحاب حسین ای به فدای شهدای کربلا میگیم با اصحابِ الحسین (کُلُّ الخیر فی بابِ الحسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ................... سلام ما بر وهب و امّ وهب مادر و فرزند و عروس با ادب یکی فدایی حسین بن علی دو تا فدایی عقیله العرب مادر از دلبندش گذشت از سر فرزندش گذشت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حرّ و غلام و پسرش بهشت و دوزخ بوده در نظرش کرده ادب به نام مادر حسین رحمت حق به شیر پاک مادرش شد آزاده در عالمین تا که شد اسیر حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین .......
. 🏴 سیدالشهدا علیهم السلام علیه السلام سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلخور از دل واموندم اومدم بگم جاموندم اومدم بگم، روسیاه‌تر از، من توو نوکرات، نداری کاش دم آخر، صورتتو رو، صورت منم، بذاری تو اگه بخوای - زهیرت میشم مثل راهبِ - توو دیرت میشم آخر عاقبت - به خیرت میشم - ای آقا تو اگه بخوای - حبیبت میشم کشتهٔ دل - غریبت میشم گریه می‌کنم - طبیبت میشم - ای آقا می‌کشی مرا حسین جانم (۳) ای آقا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کی میگه که بی یاری تو زینبو هنوز داری تو هم میخوام توو راهت شبیه لیلا و نجمه بی، پسر شم هم میخوام توو گودال جلو تیغ و، نیزه‌ها برات، سپر شم زیر دست و پا - بمونی سخته غصهٔ ناموس - می‌دونی سخته دیدن قد - کمونی سخته - یا مظلوم نه نگو داداش!!! - اسارت سخته فکر این همه - جسارت سخته دیدن حرم - توو غارت سخته - یا مظلوم می‌کشی مرا حسین جانم (۳) ای آقا مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. 🏴 سیدالشهدا علیهم السلام علیه السلام سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" یا ثاراللهِ و بن ثاره قلبم از عشق تو بی قراره یه تسبیح - تربت باهامه ضریح تو - میون دستامه دلم تنگه - شاهد این حرفام - بارون اشکامه فدای خشکی لبات / حسین جان ۳ جوونی ما به فدات / حسین جان ۳ کی میبریم به کربلات حسین جان ۳ الهی جونم به فدات // حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یابن الزهرا میدی پناهم؟ حرِ شرمنده و روسیاهم حلالم کن - خیلی شرمندم حلالم کن - خیلی سر افکندم ببخش آقا - راهتو سد کردم - سیاهه پروندم خدا به من محبتت رو داده / حسین جان ۲ ارادتم به مادرت زیاده / حسین جان ۲ بازار عشق بدون تو کساده / حسین جان ۲ الهی جونم به فدات // حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای نور عالم تابِ زینب میدونی که توو عذابه زینب فدای این - حال محزونت ببین من هم - شدم پریشونت بذار داداش - بچه های خواهر - بشن به قربونت نمیتونم بعد علی اکبر / حسین جان ۲ تو رو ببینم اینطوری برادر / حسین جان ۲ بذار بشن نذر علی اصغر / حسین جان ۲ الهی جونم به فدات // حسین جان ۳ .👇
. ۱۶ دست بسته گرم دعایم آقا چاره ای نمانده برایم آقا به غیر طوعه اینجا دگر ندیدم مردی همین دعایم باشد خداکند برگردی حسین یابن الزهرا (س) مَردَمو گریه می کنم غمی نیست اسیری زینب حرف کمی نیست زینب و نان و خرما ، زینب و این نامردان زینب و دست بسته ، زینب و کنج زندان در این کوفه ی غرق حیله بازی تفاوت می کند مهمان نوازی سفره اهل کوفه ، ز کینه ها صد رنگ است اینجا پذیرایی با تیر و سنان و سنگ است به روی حرمت من پا نهادند کوفیان به سفیرت جا ندادند سرم روی دیوار و سر تو آمد یادم چشمم به خولی افتاد یاد تنور افتادم .............. . کاروان رسید و خیمه به پا شد کربلا تازه کربُ و البلا شد نوای یا مظلوم از عرش معلی آمد محشر کبری برپاست ، زینب کبری آمد واویلا به کربلا یکی از عمه گلبوسه به رو داشت یگی جا بر سر دوش عمو داشت نه دختری دلگیر است ، نه کودکی بی شیر است نه حرف چشم و دست و ، نه حرف مشک و تیر است فلک بنگر دو چشم تر زینب خاک غم نکن باز بر سر زینب سینه و زخم مسمار ، مدینه دیده یک بار سینه و نعل تازه کاش نگردد تکرار بنی هاشم به احترام زینب همه صف بسته محو نام زینب خوشا به حالش امروز ، وای به حالش فردا گردد تازیانة شمر  مدالش فردا ✍ ................ . مرهمِ زخم این جگر رسیده سر بابایم از سفر رسیده سلام روی زخمی ، سلام ای عطشانم سلام  موی خاکی ، سلام ای مهمانم یا ابتا یا مظلوم بسکه بوده زخمت کاری عزیزم چه سر ِدرهمی داری عزیزم کُشتة جای چوب و ، شهید زخمِ سنگم برای یک بوسه از صورت تو دلتنگم خبر داری ای نور هر دو دیده دخترت تا خرابه چی کشیده گلی ز باغ محنت نچیده بودم چیدم منی که کوچه بازار ندیده بودم دیدم وعده دادم به این دل کبابم تو آیی روی دست تو بخوابم دست نداری بابا که سر بر آن بگذارم بخواب روی دستم بخواب من بیدارم ✍ .............. آمدم بر درت با روسیاهی در بساطم دگر نمانده آهی تویی کریم عالمین ، بخر مرا آقاجان به سوی جنت الحسین ببر مرا آقا جان حسین اباعبدالله حسین اباعبدالله ندیدم چون تو غفارالذنوبی بدی را مبدّل کردی به خوبی تو شاه باشی  نوکر، به منصبش می نازد خوشا به حال آنکه رو ُ به تو می اندازد زمین خوردم از جا کردی بلندم نام مادرت کرد آبرومندم حُرّم و جار میزنم ، فقط تویی آقایم من آزاد شده ، صدیقه کبرایم صدای آب دریا کرده آبم من دلیل اشک طفل ربابم ندیده ام در عالم ، شبیه تو مظلومی فرات مهر زهراست ، ولی از آن محرومی .................. از ازل عبد والی الولیّم تا ابد با حسین بن علیّم حبیبم و گردیدم ، یار اباعبدالله آمده ام دنبال کار اباعبدالله لبیک یا ثارالله ، لبیک یا ثارالله شیرم و از کسی نمی هراسم امیری جز حسین نمی شناسم من از حدیث عشقش، ندیده ام زیباتر پرچم آقای ماست ،از همه کس بالاتر جناب زهیر : عاشق شاه کربلا زهیرم درِ این خانه عاقبت به خیرم حیات با ثارالله ، ممات با ثارالله بود تنها راه ِ نجات با ثارالله عمر و بن جناده : کیم عمر و  اِبن جُناده ام من دل به فرزند زهرا داده ام من منی که بابایم بود هوایی این آقا مادر من گفته شوم فدایی این آقا .................... حرم ذکر واقاسما گرفته نجمه در خیمه ها عزا گرفته کرب و بلا غوغا شد ، اسیر کین شد قاسم خبر رسید از میدان ، نقش زمین شد قاسم وا قاسما ، واقاسما زمین و آسمان تیره و تار است تن قاسم لگد مال سوار است زیر سم اسب براش ، نه سینه ماند و نه کمر یکی نگفت کوفیان ، چند نفر به یک نفر دو تا از پا فتاده را ببینید عمو و عموزاده را ببینید به خیمة دارالحرب ، چو گل تنش می بوید کنار جسم قاسم ، وای حسن می گوید ........... خدایا کسی غیر تو ندارم جوانم را به دست تو سپارم بود به دیده اشکم ، رود ز سینه آهم روانه میدان شد ، شبه رسول اللهم وای علی اکبرم ، وای علی اکبرم الهی دگر هیچ پدر نبیند به خون غلطیدن پسر نبیند داغ جوانم را بر روی دلم بنهادند لشکر کوفه  با تیر به جان او افتادند نشستم تا کنار او شکستم شکستم به دستم چشمش که بستم اشهد خود را  پیش پیکر او خواندم من کاش دگر بعد از او زنده نمی ماندم من فلک کردی به سر خاک عزایم تابوت اکبرم شده عبایم جسم جوانم را با نیزه ز هم پاشیدند بلند گریه کردم ، بلند می خندیدند .
. من فکرم اینه که ، این نهیب امام حسین علیه السلام به حر که فرمود : ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ"مادرت به عزات بشینه این فریادیه که امام حسین برای همیشه تاریخ برسر آدمهایی میزنه که بلاتکلیفن.... و راه حق رو بدرستی پیدا نکردن.... ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ"مادرت به عزات بشینه که نتونست تو رو به درستی تربیت کنه تا بفهمی یاری و مطابعت از ولی خدا ، یعنی چه ؟ اونوقته که میفهمی اگه از راه کج برگردی، امام میاد و ازت دلجویی میکنه، امام سر حر رو که بدامن گرفت، فرمود:أَنْتَ الْحُرُّ كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ حُرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ تو حری همچنان كه مادرت تو را ناميد واقعاً تو آزاد مردى، آزاد در دنيا و آخرت. (انگار امام حسین میدونست که حر از اون جمله ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ ناراحته ، براهمین شاید دلجویی کرد و گفت تو حری آنچنانکه مادرت تو رو نام گذاری کرد و شاید امام اون حرف رو که زد برا این بود که حر رو شکار کنه برای خودش) دونفر رو امام زود اذن میدان داد علی اکبر و حر . جناب حر اگه بیشتر میموند و صدای العطش اهل حرم رو و صدای استغاثه حسین رو میشنید میدونی چه زجری میکشید... البته نباید به حر ، به چشم یه استثناء نگاه کرد، چون نجات انسان ها منطق اهلبیته.... مثل فرموده قرآن که اگر یه نفر رو نجات بدی، عالمی رو نجات دادی... ان شاالله ما به مقام اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد برسیم و نعل بالنعل از اوامر و نواهی اهلبیت در زندگیمون پیروی و عمل کنیم ان شاالله .......... دهه ی محرم بین زیارت عاشورا به برخی ها که دختران کم سن و سالشان را بی حجاب آورده بودند، عرض کردم که ما دین خودمون رو که از حکومت ها نمیگیریم که حالا بعضیا بخوان با دهن کجی به حجاب، به نظام ضربه بزنند.... اصلا شرط عقل هم رعایت حجابه ضمن اینکه باید مثل حر ، یه راه گربز برا خودمون بزاریم.... اگه حر جواب امام رو داده بود... دیگه راه برگشتی نداشت، اما ادب کرد و لذا امام، دستش را گرفت ماهم اگه روزی گرفتار شدیم ،رومون میشه نام حضرت زهرا رو صدا بزنیم، درحالیکه در ایام عزای فرزندش رعایت حجاب و حیا رو نکردیم..‌!؟ . .
. زمزمه حضرت رقیه(س) خسته شدم از تنهایی بابا خوبه که اینجایی باید ببینن اونا که گفتن نداره بابایی بی تو یه روز خوش ندیدم نمیدونی چیا کشیدم به خاطر لباس پارم از شامیا طعنه شنیدم آه.کم شده توو این سفر موی سرمن بابایی دیگه نپرس از معجر من              بابایی بابا بابا حسین مظلوم دل غرق غم و هجرونه اینجا برا من زندونه حال منه بی بابارو تنها دل شب میدونه پاهامو آبله گرفته دستمو سلسله گرفته خیلی دلم از خنده های سنان و حرمله گرفته آه.میدونم چرا پراز خوونه لب تو دیده مجلس شرابو زینب تو        بابایی بابا بابا حسین مظلوم توو اون دل شب ترسیدم هی دور خودم چرخیدم جز سیلی محکم بابا چیز دیگه ای نشنیدم اینا همون سقیفه هستن راه منو توو صحرا بستن از بغضشون با دست سنگین دندون شیریمو شکستن آه.دخترت از شدت غم نیمه جوونه مثل زهرا مادر تو قدکمونه         بابایی بابا بابا حسین مظلوم ✍ 👇 ............. (ع) من قطره تو دریاهستی من بنده تومولا هستی از مادر تو شرمندم ذریه ی زهرا هستی سربازیت شد افتخارم ای گل کنارت همچو خارم منت گذار برسر من بیا به وقت احتضارم آه اومدم بردرگهت بادست خالی کن نظری بر بند ه ات مولی الموالی             یاحسین شرمنده ام از مادر تو من روی سیاهی دارم یک کوه گناهی دارم دیدم که به سویت آیم امید و پناهی دارم آقا ببین شکسته بالم با این گنه بدا به حالم دل سکینه را شکستم بگو کند مرا حلالم آه میدونم برای تو ‌کاری نداره آقاجون ازدست تو بخشش میباره          یاحسین شرمنده ام از مادر تو بادشمن تو پیوستم بر روی تو ره را بستم تا آخرعمرم آقا شرمنده ی زینب هستم من ازخجالت سر بزیرم درپیش دریا چون کویرم دارم به سینه آرزویی در راه عشق تو بمیرم آه اومدم جبران کنم با سر و جونم برای خواهر تو دل نگرونم         یاحسین شرمنده ام ازمادر تو 👇
. تارسیدم محضرت برمن نگاه انداختی در شب غم ها مرا تو یاد ماه انداختی آبرویم را خریدی،روسفیدم کرده ای لحظه ای بر روسیاهی تا نگاه انداختی ای کمان ابرو تو با تیرنگاهت ناگهان لرزه ای برجان سردار سپاه انداختی خانه ات آباد ،آباد وخرابم کرده ای با نگاهت در دل آشوبی به راه انداختی بامن نامهربان تا مهربانی کرده ای با رسول الله مرا در اشتباه انداختی درکنارت جای دادی بنده ی شرمنده را سایبانی برسراین بی پناه انداختی دستمال خویش را بستی به روی زخم من طوق گل برگردن این روسیاه انداختی از زبان حر «وفایی» می نویسد ای حسین آتشی برخرمن هستی ز آه انداختی ✍ .
علیه السلام زمینه دهه اول محرم سلام ای بهترین ارباب دنیا سلام ای جان حیدر ، ماه زهرا سلام ای اولین و آخرین عشق سلام ای سایه ی روی سر ما سلام ای یار دیرینم سلام ای شور شیرینم سلام ای دنیا و دینم اباعبدالله یا مظلوم ................... رسیدم تا که باشم جان نثارت نگاهی کن به حر بی قرارت یه عمری رو به روت بودم ولیکن میخوام باشم تا پای جون کنارت رسیده جون من بر لب شده بی تو هر روزم شب قبولم کن جان زینب ....... میخوام از این همه ظلمت رها شم قبولم کن میخوام عبد خدا شم به جبران تمومی گناهام میخوام اول ، فدایی تو باشم من و کوه درد و غم ها من و این چشمای دریا حلالم کن یابن الزهرا ....... ایشالله من توو دریای تو باشم یکی از جون فداهای تو باشم میخوام با یک نگاهت سر به راشم میخوام سرباز سقای تو باشم دلم از غم بی سامونه دیگه دردم بی درمونه دل زینب از من خونه ......................... .👇
. اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة وَ يَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة *مگه میشه تو روضه های جدت حاضر نباشی .. مگه میشه عزای محرم بیاد، پرچم‌های محرم بیاد ولی شما نیای؟! تو صاحب عزایی .. تو حاضری اونی که غایبِ منم .. چشم بهم گذاشتیم شبِ چهارم رسید.. *آره دلم خوشه، اما دلم به اعمالم خوش نیست .. عملی ندارم .. من همونی ام که از عرفه جاموندم .‌. من همونی ام که از شبای احیا جا موندم .. اما دلم خوشه الان عزادارِ حسینم .. دلم خوشه فاطمه منو دعا کرده .. مگه تو اون حدیث تو کامل الزیارات نفرموده بی بی دو عالم ... آخه تا پیغمبر فرمود فاطمه جان یه زمانی میرسه مردم برا حسینت دورِ هم جمع میشن، یه جوری براش گریه میکنن برا عزیزان خودشون اینجوری گریه نمیکنن .. گریه برا حسینت دوا برا همه دردای منه .. اونجا بی بی یه جمله فرمود؛ فرمود بابا سلام منو به گریه کن های حسینم برسان.. بگو فردای محشر میام دستِ تک تکشونُ میگیرم ..* *اصلاً نمیتونم فکر کنم محرمُ از تو زندگیم حذف کنم.. از قبلِ محرم هی دلشوره داشتم .. هی میگفتیم امسال چی میشه میتونم برم برا حسین گریه کنم یا نه .. آخه من یه روز نمیتونم بدونِ حسین زندگی کنم ..* آقا جان ... امشب اومدم اعتراف کنم که رفیق خوبی نبودم .. امشب اومد اعتراف کنم دلتو شکستم .. *امشب اجازه دارم نام رو ببرم؟! این صحابی و این شهیدِ در رکابِ حسین که به من و تو راه رو یاد داده .. راه رو برا منه گنهکار باز کرده ‌..* مگه نمیگن حسین کشتی نجاتِ .. مگه نفرمود کُلُّنا سَفنُ النِّجاة وَ لکِن سَفینةُ جَدِیَّ الحُسَیْن أَوسَع وَ فی لُجَجِ البِحار أَسْرَع ‌.. کشتی حسین زودتر به مقصد میرسه و وسیع تره ‌.. مگه نفرمود اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة .. مگه نفرمود هرکی گم شده ، راه رو با حسین پیدا کنه .. خوش بحال اونی که گم میشه و تو راه حسین خودشو پیدا میکنه آی دلای کربلایی .. امشب اومدیم چی بگیم؟ آقا جان قول میدم شبِ حر آدم بشم .. قول میدم همون نوکری بشم که تو میخوای .. هرچی میخوای ازم بگیر، کربلاتُ نگیر این نوکری رو نگیر.. میگفت تو حرم ابی عبدالله نشسته بودیم یه موقع یه کاروانِ آذری زبان وارد حرم شدن .. سر وضعشون همۀ حرم رو بهم ریخت .. لباسا همه پاره سر و صورت سوخته، چهره ها همه آفتاب دیده .. وارد حرم شدن یه عده سینه زنان به عده لطمه زنان رسیدن کنارِ ضریح .‌ همه به حال و روزِ اینا گریه میکرد یه موقع روضه خوانِ کاروان شروع کرد آذری حرف زدن رو به ضریح دیدم این جمعیت مثه اسپندِ رو تو آتیش دارن میسوزن سوال کردم ببینم چی مگن به آذری! گفتن داره میگه یااباعبدالله ما دوازده روزِ تو راهیم .. پیاده اومدیم گم شدیم چندتا شهر رو اشتباهی رفتیم اما بالاخره تو رو پیدا کردیم بعدِ دوازده روز تشنه و گرسنه .. حسین جان ما تو دنیا خیلی گشتیم بالاخره تو رو پیدا کردیم .. قیامت تو بگرد ما رو پیدا کن .. ما توو گناه گم شدیم .. همون کاری که با حر کردی با ما بکن .. اومد محضرِ ابی عبدالله یه سوال کرد، یه جواب شنید .. اومد محضر ابی عبدالله: هل لی من توبه؟! آیا من میتونم توبه کنم .. ابی عبدالله بغلش رو باز کرد .. به گذشتۀ حر نگاه نکرد .. خطاشُ به روش نیاورد .. تا گفت اجازه دارم توبه کنم امام ازش استقبال کرد .. حالا چی شد حر برگشت بسمت امام؟ وقتی آقای ما اومد مقابل لشگر ایستاد،صدا رو به غریبی بلند کرد...راوی میگه: "وَاضطَرَبَ قُلبُه،وَ دَمَعَت عَیناه فَخَرَجَ باکیاََ مُتَضَرِّعاََ... " یه مرتبه دلش آشوب شد...شروع کرد گریه کردن... یه گوشه ای ایستاد...تصمیم خودش رو گرفت..." فَضَرَبَ فَرَسَه قاصداََ نَحوَالحُسَین.. " چندتا کارم انجام داد...اول سپر رو واژگون کرد...یعنی من برای جنگ نیامدم ..."وَ یَدُهُ عَلی رأسِه" دست ها رو روی سر گذاشت... یه وقت رو به آسمان صدا زد:" اللّهُمَّ الیک اَنَبتُ و تُب عَلَیَّ.."من توبه کردم...توبه من رو قبول کن... مگه چه کار کردی؟!" فَقَد هَرَبتُ قُلوبَ اَولیائک و اولاد بنتِ نبیّک صلی الله علیه و آله ...."من دل دخترای حسین رو لرزوندم... اومد مقابل آقا ایستاد ... سربه زیر و شرمنده امام فرمود:"اِرفَع رأسَکَ یا شَیخ! "سرت رو بلند کن... رفت سمت لشکر دشمن و یه حرفی به مردم زد...مقابل لشگر ایستاد... گفت:آی مردم! آبی که ماهیان دریا ازش متنعمند؛ وحشِ بیابون ازش می خوره؛ شما به پسر پیغمبرتون نمی دهید؟! اذن میدان گرفت و جنگ نمایانی کرد حر وقتی رو زمین افتاد؛ آقا رو صدا نزد... چون خجل بود اما یکدفعه دید یه دست مهربونی سرش رو بلند کرد،رویِ دامن گذاشت "فَجَعَلَ الحُسین یَمسَحُ التُّرابَ عَن وَجهِه شروع کرد خاک ها رو پاک کردن ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. بعضی نقل ها نوشتن وقتی حر با سپر وازگون و دستهای برسر گذاشته و سربزیر خدمت امام اومد، خودِ ابی عبدالله دست برد زیرِ محاسنِ حر سرشُ آورد بالا .. تو از اولشم برا ما بودی .. حر دو تا ادب کرد، این دو تا ادب نجاتش داد .. ادبِ اول رو زمانی مرتکب شده که نشان داد اهلِ نجاتِ .. گفتگوی میانِ ابی عبدالله و حر به اذان ظهر ختم شد .. موقع اذان ابی عبدالله به حر گفت متوقف کن حرف زدن رو الان وقتِ نمازِ .. حر، من با لشکرم به نماز می ایستم تو هم برو با لشکرت نماز بخوان.. بعد نماز دوباره با هم حرف میزنیم.. یه نگاه به ابی عبدالله کرد گفت آقاجان شما باشید من خودم نماز بخوانم؟!! دستور داد همه به ابی عبدالله اقتدا کردن ایستاد پشتِ سر امام .. دشمنِ امامِ به ظاهر اما گفت تو فرزندِ رسول خدایی .. ادب دومم وقتی ابی عبدالله اون جملۀ معروف رو فرمود که مادرت به عزات بشینه .. این جمله احساساتِ حر رو تحریک کرد ، تا حضرت فرمود «ثکَلتک اُمک» .. این نفرین نیست ، این ناسزا نیست .. عرب یه زمانی که میخواست اوجِ ناراحتیش رو نشون بده این جمله رو بکار میبرد .. حضرتم میدونست نقطه ای که حر رو بر میگردنه اینجاست اصلاً این حرفُ زد که حر این جواب رو بده .. تا گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین .. گفت آقاجان هر کسی غیر شما اسم مادرم رو میاورد خونش رو میریختم .. اما چه کار کنم مادرِ شما فاطمه ست .. شما فرزندِ دخترِ رسول خدایید ..* روضه بخوانم .. همچین که حر افتاد رو زمین لحظه های آخر .. یه لحظه به خودش اومد دید رو خاک داره میغلته .. فرقِ سرش شکافته نفس های آخرِ .. به خودش نهیب زد نکنه توقع داری حسین بیاد بالاسرت .. آخه شنیده بود بعضیا رو ابی عبدالله خودش میره بالاسرشون .. بعضی از شهدا رو ابی عبدالله رفت بالاسرشون نزدیک به نه شهید خودِ ابی عبدالله اومد بالاسرشون، یکی از اون شهدایی که خودِ الی عبدالله اومد؛ حر ابن یزید ریاحیِ .. یه لحظه چشمشُ باز کرد دید به دستِ مهربان سرش رو برداشت .. یه لحظه نگاه کرد دید سر تو بغلِ حسینِ .. مقتل میگه خاک رو صورتش نشسته بود .. دید صورت حر خاکیه با گوشۀ آستین خاک ها رو پاک کرد .. ابی عبدالله یه بار اسم مادرِ حر رو برد فرمود مادرت به عزات بشینه میدونست این تو دلِ حر مونده میخواست از دلش در بیاره اینجا تلافی کرد سر رو که بغل کرد گفت تو حُری .. چقدر اسم قشنگی مادرت روت گذاشته .. تو آزاده ای .. ابی عبدالله نگاه کرد دید فرق حر بد شکافت خورده خون داره فواره میزنه هر کاری کرد با دست فرقُ ببنده نشد ، دستمالی درآورد سر و پیشانی حر رو بست تا خون بند بیاد .. یه جمله ای بگم اهل روضه صدا ناله شون بلند شه .. سادات ببخشن، بزرگترا، علما ببخشن .. آدم وقتی سرش زخم میشه با دستمال زخمشُ میبنده با دستمال خون رو پاک میکنه .. بمیرم خودش وقتی روزِ عاشورا سنگ به پیشانیش خورد دیگه دستمالی نداشت خونش رو پاک کنه .. بگم ناله ت بلند بشه؟!!.. چه کرد!! پیراهنِ عربیش رو بالا زد .. همچین که پیراهنُ بالا زد سفیدی سینۀ حسین پیدا شد .. یا اباعبدالله کاش دستمال داشتی خونِ سرتُ با دستمال پاک میکردی .. وقتی حرمله دید صدرالحسین نمایان شد سه شعبه رو گذاشت تو کمان .. یه جوری قلبِ حسینُ زد .. حسین .. ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
۳۶ (جناب حر) حر روسیاهم،آمدم به سویت گشته ام حسین جان،مست عطر و بویت من حر پشیمانم از غم تو گریانم یا حسین زهرا۲ در خیمه رسیدم،با کوه گناهم گرچه سر به زیرم،کن حسین نگاهم جان من بود بر لب شرمنده ام از زینب یا حسین زهرا۲ از اهل حرم من،شرمنده ام آقا خجلت زده هستم،تا زنده ام آقا در دلم ولای تو جان من فدای تو یا حسین زهرا۲ من ز کرده هایم،گردیده پشیمان آمدم به سویت،با دیده ی گریان عبد روسیاه تو محتاج نگاه تو یا حسین زهرا۲ مهمان تو هستم،جانم به فدایت بس غریبی آقا،گریم ز برایت هستم به شما مدیون از توام حسین ممنون یا حسین زهرا۲ آمدم دهی تو،بر من اذن میدان تا کنم فدایت،مولای جهان جان شرمنده ام از رویت دست من بود سویت یا حسین زهرا۲ آرزویم این است،وقت احتضارم لحظه ای حسین جان،آیی در کنارم ای غریب امام من آخرین کلام من یا حسین زهرا۲ @yaghubianreza
. ما کسی رو از تو بهتر نداریم یه امام حسین که بیشتر نداریم مارو از درِ خونه‌ت جدا نکن جایی رو به غیر این در نداریم ای که به یک گوشه نگات آقا سنگ سیاه و مثل در کردی یه نیم نگاهی هم به ماها کن از اون نگاها که به حر کردی یا اباعبدالله     ،   نعم الارباب به علیِ اکبرت  ،   منو دریاب رحمت واسعه خدا حسین شاه با وفای کربلا حسین غرق در گنام دستمو بگیر  ای سفینه‌ النجات ما حسین راه تو رو اگرچه بستم من به جد اطهرت ببخش آقا دل رقیه رو شکستم من به جون مادرت ببخش آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ...... حر از این به بعد دیگه بنده توست جنت و بهشت من خنده توست حتی دست دشمنت رو می‌گیری آقایی فقط برازنده توست صدات نکرده بودم و دیدم تو لحظه‌های آخرم آقا با علی اکبر اومدی پیشم منت گذاشتی به سرم آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ....... کشتی تو از همه وسیع‌تره نور تو از همه پرفروغ‌تره محشرم ورودی باب‌الحسین از بقیه درا شلوغ‌ تره  من چی بگم از کرم و فضلش پهن همیشه سفره بذلش روز قیامت که میاد زهرا کارو میده دست اباالفضلش ✍ .................. هر کی میخواد کسب آبرو کنه نوکر ی رو از یه جا شروع کنه اصحابی از اصحاب  امام حسین هر کسی سراغ داره رو کنه جوونا مون فدا جوناشون پیر غلاما فدای پیراشون هم حسینیای این عالم فدای این اصحاب وآقا شون یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان ....... درد و باید از طبیب سوال کنیم بی کسی رو از غریب سوال کنیم قیمت نوکری این خونه رو آره باید از حبیب سوال کنیم چه کار با قد کمونش کرد دخت علی دعا به جونش کرد جای عصا تیغ گرفت دستش عشق حسین تازه جوونش کرد یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ...... به فدای جونو و عشق وادبش نوکریش بوده همه تاب و تبش رجزش بوده امیری یا حسین حسبش رو رخ کشید نه نسبش چیزی نداشت ولی حسین و داشت جون دیگه غلام زنگی نیست بوسید حسین صورتشو یعنی  بالاتر از سیاهی رنگی نیست یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ................ اومدم میون تیغ و نیزه ها تا برای تو سپر باشم عمو تو برام مثل پدر بودی ، میخوام برا تو مثل پسر باشم عمو چقدر سنگ دور و برت ریخته چقدر نیزه رو پرت ریخته تو هم شبیه مادرت زهرا یه لشکری روی سرت ریخته یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ....... راضیم سرم جدا بشه ولی تو یه مو کم نشه از سرت عمو راضیم که دست من قلم بشه تو زیر پا نره پیکرت عمو تو مدینه مقابل بابام به مادرش زهرا جسارت شد سخته عمو باشم ببینم که دار و ندار عمه غارت شد یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ............. ای عمو مثل زره شده تنم جای سالمی نموند رو بدنم تا که فهمیدن یتیم حسنم همه با بغض حسن می‌زدنم گفتم به لشکر تازه دامادم هلهله کردن تا که افتادم مونده تنم به زیر دست و پا بیا عمو برس به فریادم یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ...... مثل مادرت شده پهلوی من منو به خیمه نبر عموی من مادرم ببینه که دق می‌کنه جای این خنجر و رو گلوی من از بس زیر پا پیکرم مونده از پیکرم فقط سرم مونده از من فقط یه پیرهن پاره برا عروس مضطرم مونده یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ........ میپاشم خونش و سمت آسمون ای خدا ببین چی اومد به سرم آخه از فرات چیزی کم نمیشد می دادن یه جرعه آب به اصغرم تو دست و پا زدی و من مُردم پر خون شدی و خون دل خوردم نمیدونی چها کشیدم تا این تیر و از گلوت در آوُردم وای علی اصغرم ____ ای علی جان ...... حرمله آخر من و بیچاره کرد بین میدون و حرم آواره کرد گلوی از برگ گل نازک ترو با تیر سه شعبه پاره پاره کره حرمله از غصه من و پیر کرد شیرخواره من و چه جور سیر کرد ببین چه کرد با گلوی طفلم تیری که عباس و زمینگیر کرد وای علی اصغرم ____ ای علی جان ....... زبانحال حضرت رباب عروس فاطمه ام که مثل اون داغ شش ماهه به روی دلمه اون ندید محسن‌ش و دیگه ولی سرتو مقابل محملمه تو رو زدن رو دستای بابا محسن و در بین در و دیوار نشون بده گلوت رو به محسن بگو که تیر بدتره یا مسمار وای علی اصغرم ____ ای علی جان ✍ ........... .👇
4_5796598904766076731.mp3
25.81M
متن👇 https://eitaa.com/emame3vom/61279 متن روضه 👇 https://eitaa.com/emame3vom/101829 📋 تا دلم از کرده های خویش نادم می‌شود کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا دلم از کرده‌های خویش نادِم می‌شود بیشتر از پیش، چشمم گریه‌ لازم می‌شود اشک، بال پر زدن در وادی معراج‌هاست گریه‌کن در روضه جبریل عوالم می‌شود شمع باشی یا که پروانه چه فرقی می‌کند سوخت هرکس که درونش عشق حاکم می‌شود هرکه سنگ طعنه‌های خلق را تاب آورَد حتم دارم شیشه هم‌ باشد مقاوم می‌شود گرچه هی در ‌میزنم، کشکول من را پُر نکن دست سائل تا که خالی شد مزاحم می‌شود این خرابت را بیا و لطف کن بیرون نکن قول خواهم داد که یک روز سالم‌ می‌شود تا گناهی می‌کنم زهرا وساطت می‌کند پشتِ مادر طفلِ بازیگوش قائم می‌شود آه ای ماه هزار و چند ساله بگو سهم ما تا کِی سیاهیِ مداوم می‌شود هر زمان ناحیه می‌خوانم‌ تَصَّور می‌کنم روح من تا کربلایش با تو عازم ‌می‌شود گریه تنها در میان روضه‌ی جدت حسین اشک هرچه می‌دهی خرج مراسم می‌شود لااقل این جسم عریان‌ مانده را دفنش کنید نامروت‌ها! کسی این قدر ظالم‌ می‌شود؟! آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود... کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می‌شود؟! *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. حر ریاحی علیه الرحمه_شب چهارم محرم: نعم الامیر نعم النصیر افتاده ام دستم بگیر دلدار من ای در خم گیسوی تو این دل اسیر تا که ببخشی تو مرا دعا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل با چشم بسته با دلم خلوت نمودم قلبی شکسته با دلم خلوت نمودم محزون و خسته با دلم خلوت نمودم گفتی بیا گفتم کجا گفتی بهشت کربلا یارب‌من‌و این‌کوله‌بار،عصیان‌کجا این‌جا کجا غمزده رو به درگه خدا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاغتم کن یا ابوفاضل ای وای من مولا اگر دستم نگیری از درگهت منما ردم نعم الامیری خاکم به سر زینب رود فردا اسیری بد کرده ام بد کرده ام راه تو را سد کرده ام غافل‌شدم یابن الکریم‌دست‌تو را رد کرده ام جان به ره دین خدا فدا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاغتم کن یا ابو فاضل من را سکینه دخترت بخشیده یا نه؟ غمدیده زینب خواهرت بخشیده یا نه؟ آیا به حق مادرت بخشیده یا نه؟ شرمنده‌ام‌شرمنده‌ام_سر را به‌زیر‌ افکنده ام راهم بده راهم بده تو شاهی و من بنده ام حلقه ی این خانه کجا رها میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل یک رشته از بند قماط اصغرت من جانا بلا گردان رعنا اکبرت من مولا فدای ساقی آب آورت من حرم ولی حر حسین_آزاده ام در عالمین اذنم بده گردم فدا_ای مرتضی را نور عین اشک «فرات» از بصر و نوا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل ذاکرالحسین 👇
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 کجایی ای امام ما بیا به روضه ی ارباب بیا مجلس گرفتیم ما برای غربت اصحاب بمیرم که نداری تو چنین اصحاب و یارانی رها کرده تو را شیعه همیشه در بیابانی به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 من آن حرّ جفاکارم گنهکارم ببخش آقا رسیدم تا شوم یارت به لطف مادرت زهرا اگر راه تو را بستم رسیدم تا کنم جبران خدا را شکر که با اذنت به راه تو شوم قربان شدم من مبتلای تو سر و جانم فدای تو حسین جانم حسین جانم.... 🌸 خدا را شکر که جان من شده اینجا نثار تو ولی آقا چرا رفته کنار من قرار تو سر من را گرفتی تو به دامانت ولی آقا گذاری خود سر پاکت به روی خاک این صحرا جدا گردد سرت ای وای جلوی خواهرت ای وای حسین جانم حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. علیه_السلام --------------------------------- منم اونکه آقا بهت راهو بستم میدونی که خیلی دلت رو شکستم منم اونکه لرزوند دل بچه‌هارو اونم که رقم زد برات کربلا رو نگا کن که حالا سرافکنده‌ام من به پیش نگاه تو شرمنده‌ام من کوچیکم ولی تو بزرگی کن آقا بیا بگذر از من تو رو جون زهرا ______ منم مثل حرّم پشیمون و خستم نمک خوردم اما نمکدون شکستم میبینی اسیرم تو مرداب دنیا ندارم امیدی به امروز و فردا نجاتم بده که خداییش بریدم هدر رفته عمرم ته خط رسیدم یه نفرین کن آقا منم سر به راه شم یه کاری کن از این اسارت رها شم _____ وفا کردی اما جفا دیدی از من عطا کردی اما خطا دیدی از من یه کوه طلا رو به ارزن فروختم به یک لحظه لذت حسینو فروختم تمومی حرفام به جز ادعا نیست من اصلا مسیرم شبیه شما نیست فقط داد زدم که دوست دارم آقا تا وقت عمل شد کم آوردم آقا ✍ .👇
. زینب خونین جگر ،اندر اسارت می رود. با تمام اهل بیت ، منزل به منزل می‌رود. ❤️ هست همراهش زنان وطفلهای داغدار . بین آن نا محرمان،بر ناقه عریان سوار ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا بود سرهای بریده،در جلوی کاروان. هر سری بر نیزه باشد،پیش چشم دختران. ❤️ ساز و سور نا طبل شادی ،می نوازند ظالمان . از برای کشتن سلطان دین،شاه جهان. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا قافله را می برند ،در کوچه و بازارشان . تا به بینند هر اسیری،غل به گردن در فغان. ❤️ آمد از صومعه برون ،راهب بدید یک کاروان. هست هجده سر بریده،جمله بر نوک سنان. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا بین سرها دید یک سر ،قاری قرآن بود. همچو نورانی وگو ،خورشیدو مه تابان بود. ❤️ گفت با شمر لعین ،این سر بده امشب به من. اجرتش را درهم و دینار ، بستانی زمن. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا شمر د اد تحویل سر،بر راهب نیکو خصال. راهب آورد سر به صومعه ،خانه خود با ملال . ❤️ شستشو بنمود راهب،از سر پرخون او. چونکه مهمان آمده بهرش،عزیز است و نکو. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا درد دل کرد راهب آن شب ،با سر از تن جدا. گفت بر گو کیستی،ای مظهر و نور خدا. ❤️ گفت ای راهب حسینم زاده پیغمبرم. نور چشم فاطمه،هم یادگار حیدر. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا درزمین کربلالب تشنه جان دادم،بدان . تا شوم شافع به روز ،واپسین بر شیعیان . ❤️ شد مسلمان راهب وهم شیعه و،یارحسین. از سر شب تا به صبح ،صحبت نمود با نور عین. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا حامدی ......................... . بن یزید ریاحی یابن زهرا یابن زهرا حر نالانم حسین بگذر از جرم و گناهم من پشیمانم حسین حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین میکنی آقا حلالم جان زهرا مادرت من خجالت میکشم از روی زینب خواهرت جان زهرا مادرت   رومگیر از نوکرت حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین روی مگردان ازمن امشب ای علی را نور عین میزنم بوسه به خاک پای عباس حسین ای علی نورعین   یاحسین و یا حسین حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین من به درگاه پر از لطفت پناه آورده ام شرمسارم روسیاهم کوله باری از گناه آورده ام ای پناهم یاحسین  بی پناهم یا حسین حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین آرزو دارم ببینم روی زانویت سرم چشم به راه دیدنت هستم به شام آخرم دست من دامان تو   جان من قربان تو حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین ......... پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا تا نماند بر دل ما آرزوی کربلا از پر گهواره ام تا لحظه جان دادنم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بوی اسفند عزا آمد عطر سیب کربلا آمد ماه محرم ماه غم ماه ثارالله بر اشک روضه الحمدالله شد بهار غم آه از این ماتم عالم آمد زیر این پرچم می دمد بر جان ما صبح سپید کربلا می رود هر لحظه ما با امید کربلا تشنه آغوش یارم ای اجل مهلت بده تا بگیرد در بغل ما را شهید کربلا بی قرارم ای کس و کارم من به این پرچم بدهکارم دلتنگ دیدار توام دلگشایی کن یا حسین ما را کربلایی کن عشق بی پایان ای جان جانان ای قرار قلبم حسین جان یک گل میان علقمه فتاده دستش جدا بر روی خاک ابالفضل 👇👇
. یزید ریاحی علیه السلام حر پشیمان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین به سوی تو دستم خجل از تو هستم آمده با بار گناهم بگو که میدهی پناهم سیدنا حسین مظلوم شوم حسین فدای اکبر تو منم دخیل بند اصغر تو تو را جان زهرا قبولم بفرما مدال نوکری عطا کن یا که سر از تنم جدا کن سیدنا حسین مظلوم هرکه ادب کند به مادر من ورا دعا کند چو خواهر من شفیعش به محشر علی و پیمبر سعادت دنیا ندارد هر آنکه کربلا ندارند 👇