eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
434 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 〰〰〰〰〰〰 ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﮔﻮشۀ ﻋﺎﻟﻢ، هیچﺟﺎ ﮐﺮﺑﻼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﻬﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﻏﯿﺮﺕ ﻭ ﻏﺮﺑﺖ، ﻣﺜﻞ ﺧﻮﻥ ﺧﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮﯾﻢ ﺗﺎ ﻟﻘﺎﺀﺍﻟﻠﻪ، ﺧﻂ ﻣﺎ ﺧﻂ ﺳﺮﺥ ﺛﺎﺭﺍﻟﻠﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﺎ ﻓﻨﺎﺀ ﻓﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺑﯽ ﺑﻼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺳﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺜﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﻣﺎ، ﺩﻝ ﺯ ﻣﻮﻻ ﺟﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺫﮐﺮ ﻣﺎ ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﯾﺎ ﻣﻮﻻﺳﺖ، اجر ﻣﺎ ﺑﯽﺩﺭﯾﻎ ﺑﺎ ﻣﻮﻻﺳﺖ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ هیچ کس ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ، ﺛﻤﻦ ﺧﻮﻧﺒﻬﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺍﺭﺑﺎ ﺍﺭﺑﺎً ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮﻫﺎ، ﭘﺎﺭﻩ ﺣﻠﻖ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮﻫﺎ ﺷﺮﺣﻪ ﺷﺮﺣﻪﺳﺖ ﻗﻠﺐ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ، ﻧﺎﻟﻪﻫﺎ ﺑﯽﺻﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﭘﺎﯼ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﻭ ﺷﻮﺭﯾﻢ، ﺗﯿﻎ ﻗﻬﺮﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺁﺗﺶ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ، ﺷﻌﻠﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺰﻭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ، ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺭﺍ، ﺧﻮﺵتر ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﻣﯽﺭﺳﺪ ﺩﻭﻟﺖ «ﺍﻧﺎالمهدی»، ﻓﺮﺻﺖ ﺩﯾﺮﭘﺎﯼ ﺧﻮﺵعهدی ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻟﺐ ﻋﺎﻟﻢ ﺣﺮﻑ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .
. خسته شدم از غربت و دربدری ها دارم فقط شوق حرم این آخری ها شوق لقاء الله، دیدار حسین است شوق بغل دارند علیِّ اصغری ها عمرم فدای تاری از گیسوی ارباب ارباب دارد تا قیامت دلبری ها ما را برای گریه کردن آفریدند زیباست اصلاً زندگی با نوکری ها سربند یازهرا به سر بستند عشاق سهمیه ها دارند اینجا مادری ها صد فتنه را کوبد بهم در جنگ احزاب عهدی که می بندند با هم حیدری ها روزی که مولا لشکری را زیر و رو کرد یادآوری شد بر تمام خیبری ها ای مرگ بر وجدان آنکس که نفهمید خاری به چشم دشمن است این رهبری ها رفتند یک عده میان آتش و سنگ  خوردند سهم الارث شان را دیگری ها دیگر خجالت می کشم من از شهیدان  کو خاطرات جبهه و هم سنگری ها! دیدیم این چل روز تا پای شهادت... ماندند پای دین شان پامنبری ها این روزها مثل غروب کربلا بود برداشت هایی داشتیم از روسری ها! روزی که از ناموس ما چادر کشیدند شد حالشان در روضه بدتر، دختری ها حرمت نگهدارید! چون زهرا شهیده است نذر شفای اوست جانِ بستری ها سیلی زدند و ضربه بر عرش برین خورد یک زن زمین خورد و علی با او زمین خورد ✍ .
. هرچه من می کِشم از هجران است شاعر کوی تو سرگردان است خانه، زندانِ مخوفِ ابدی شهر، بی یاد تو قبرستان است در مسیرت که نباشم آقا کوچه، بن بست ترین ویرانه است زخم بسیار و طبیبان خوابند دردِ یاران تو بی درمان است صحبت از ریختن ِخونِ همه است قحطی غیرتِ خونخواهان است حاجیانی که نرفتند منا ... اسم قربانی شان انسان است آی مسئول! خجالت دارد سفره هایی که همه بی نان است کم ندیدیم که شرمنده شده آنکه در زندگی اش حیران است فقر، وقتی که می آید خانه از در آنچه برود ایمان است چیست تکلیف؟ کمی فکر کنیم امتحان چیست؟ همین دوران است انقلابی که خمینی میخواست خواستِ اغلب مظلومان است لشکرِ سید علی بیدار است نسل ما شیفتهء سلمان است گام دوّم نرسیده ته خط سرِ خط، نقطه‌ء بی پایان است حرف نه! از تو عمل میخواهد حاج قاسم وسط میدان است مقصدش چیست از این جمله که گفت؛ حرمِ آل علی ایران است مرز ما وقت دفاعِ حرمین یمن و سوریه و لبنان است کربلا را برسانید به ما زندگی بی حرمش خسران است *** سرِ ارباب به نی بود که دید سرِ ناموس علی عریان است ✍ .
. آمد زلال آسمانها مادر باران عطر ولایت میوزد در کوچه ایمان آمد زنی از جنس نور و آب و آیینه نازل شده حوریه ای در شکل یک انسان آمد زنی که کاشف الکرب امامش بود خورشید رویش بود بر درد علی درمان تسبیح او مشکل گشای عالم و آدم سجاده‌ی او رازق هر سفره‌ی احسان در ساحل تربیتش دُرّ است و مروارید دامان حسنش پرورانده لؤلؤ و مرجان از واژه‌ی مادر حروفی معتبر تر نیست بخشیده زهرا اعتبارش را به این عنوان رکن و ستون خانه‌ی مولا علی ، زهراست بیت خدا هم غبطه دارد بر چنین ارکان او بی مزارش حاجت زوار خود را داد پنهان ترین پیداست و پیدا ترین پنهان آرامگاه فاطمه در قلب حیدر  بود یک بارگاه ازجنس یاس و لاله وریحان بوده قسیم النار والجنة علی اما در این میان بوده‌ست حب فاطمه میزان حاجت اگر از مرتضی داری نجف رفتی فریاد کن لبیکِ یا زهرا دم ایوان اینجا نجف ایوان طلا ذوب علی هستیم یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه گویان زهرا به ایرانی همیشه مرحمت دارد گهواره جنبان حسینش میشود سلمان سربند یازهراست حرز هشت سال ما وقتی مجهز بود دشمن تا بن دندان هرجا و هر سنگر که میدان جهادی بود از بچه های فاطمه خالی نشد میدان حالا هم این فرزند زهرا پیش گیری کرد از فتنه‌ی هرزی که رویاندند هر دوران از انقلاب مصر درسی ماند و آن این بود بی رهبری برد انقلابش را به استهجان ایران به نام فاطمه خود را تبرک داد باید مراقب شد نیافتد دست نا اهلان بایدکه بگذاریم اسم کشورمان را جمهوری اسلامی زهرایی ایران عرضم تمام این انقلاب ارثیه‌ی زهراست هستیم پای وارث آن تا به پای جان .
. به نام خدای شهیدانمان به سوز و دعای شهیدانمان به شور و نوای شهیدانمان به کرب و بلای شهیدانمان چه زیباست فتح الفتوح خمینی سلام ملائک به روح خمینی غرور و رگِ غیرتم انقلاب است که حُرّیت و عزّتم انقلاب است نه این و نه آن! مکتبم انقلاب است رگ و ریشهء هیئتم انقلاب است امام آنقدر عاشق کربلا بود قیامش، به دنبال خون خدا بود کمی رنج مقداد را می شناسم بلا دیده ام، داد را می شناسم غریبی اجساد را می شناسم غمِ ماه خرداد را می شناسم کسی که دلش مضطر و جمکرانیست ز سیدعلی راهش اصلاً جدانیست چه خونها که در غربت رهبرم ریخت چه خونها که در کوچه ی کشورم ریخت چه خونها ز سردار و سرلشکرم ریخت چه خونها برای دفاع حرم ریخت کجائید آن ها که بی ادعائید شهیدان، شهیدان، شهیدان کجائید دوباره میان حرم دم بگیرید برای علمدار، پرچم بگیرید مبادا مرا از محرم بگیرید خلاصه دو دست مرا هم بگیرید بیارید داروی حیرانی ام را بیارید عطر سلیمانی ام را چه در خون کشیدند پرهای ما را و بُردند بالا قمرهای ما را خدایا بسوزان جگرهای ما را بخر با حسینت ضررهای ما را حسینی که سر داده تا دین بماند سر نوکرش از چه پائین بماند سر افتاد از نیزه ها، خواهرش دید سر افتاد در زیر پا، همسرش دید سر افتاد در آتش و مادرش دید سرافتاد در تشت زر، دخترش دید فدای رقیه است جان شهیدان فدای غمش دختران شهیدان صدا زد پدر، دخترت که نمرده بمیرم سرت مثل من سنگ خورده مرا زجر، دست حرامی سپرده بغل کن مرا بسکه خوابم نبرده ز بس کوفه و شام، نامرد دارد سر و صورت و پیکرم درد دارد سه ساله شدن که خمیدن ندارد اگر مو بسوزد کشیدن ندارد گلوی بریده که دیدن ندارد چرا عمه بابای من تن ندارد! رسیدم به یارم ولی بیقرارم سرم را کجا روی پایش گذارم ✍ ................ دیار عاشقانم، مهد شیران است آغوشم کمان آرشم در دست درفش کاوه بر دوشم نخواهی دید، در بندم رهایم، سربلندم چون دماوندم کمندی دارم از ایمان و دست دیو می‌بندم به گاه رزم، غوغا آفرین، مردان میدانم هزاران داستان دارم، ز رستم‌های دستانم به فتح هفت خوان‌ها با شکوه و فخر می‌خوانم: من ایرانم من ایرانم خزر، دارد خبر از عهد یارانم بخوان شرح شکوهم را از امواج خلیج فارس، تا دریای عمانم اگر نوح ست کشتیبان، چه باک از موج و طوفانم محمد کیشم و آزاده‌ای از نسل سلمانم من از دلدادگان شیر یزدانم پر از مهر است، آیینم پر از عدل است، ایمانم من ایرانم سرای عشق و امّیدم فروغ و فرَّهَم، نقش است بر گلدسته‌ها، بر هر ستون تخت جمشیدم نه خاکم، آسمانم، آری! اینک تخت خورشیدم حریم قدسی شاه خراسانم بر آن درگاه، دربانم ستم را برنمی‌تابم کژی را خوش نمی‌دانم شکوهی زنده‌ام آزادم و آزاد می‌مانم من ایرانم اگر یک روز افتد، چشم ناپاکان به خاک من همان دم، دست هم گیرند، فرزندان پاک من به همراه سوارانم ز جای خویش برخیزم خروشان، دشمنانم را به جای خویش بنشانم اگر چه زخمی از آشوب دورانم من اما سرزمین سربدارانم بجوشد غیرت از قلب زنان، از روح مردانم خوشا شور دلیرانم خوشا فریاد شیرانم هزاران لاله روئیده ست از خون جوانانم من اما زنده‌ام، سبز و سفید و سرخ می‌مانم من ایرانم من ایرانم ✍ .
. هر صبح و ظهر و عصرم عاشوراست امسال روی سرم سربند یازهراست امسال اسم علی را جوشنم کردم دوباره شکر خدا مشکی تنم کردم دوباره دنیای ما و اهل دنیا فرق دارد امسال، ماه گریه ی ما فرق دارد تا با یزیدی های دنیا در ستیزیم ... پیش حسین و خواهرش زینب عزیزیم یک ملتیم! این تکیه، آن تکیه ندارد آقا بجز صاحب زمان تکیه ندارد رزمنده های جنگ تحمیلی رسیدند گریه کنان کوچه و سیلی رسیدند مادر غذای روضه ها را بار کرده با درد پهلو، گریه کرده، کار کرده تا دیگ شستم، شسته شد ظرف گناهم شد دوده هایش نور این روی سیاهم انداخت نوکر، سفره ی شاه کرم را آورد با اسفند خود، بوی حرم را آلودگی های دلم را خاک کردم با گریه، خاک کفش ها را پاک کردم از دست پیر میکده تربت گرفتم جارو کشیدم فرش را، حاجت گرفتم یاران! گلاب اشک بر چهره بپاشیم شاید محرم های دیگر را نباشیم قربان مسلم که برای یار، جان داد بالای دارش، اوج عزت را نشان داد فرمود اینجا نیست جای اصغرت نه! دور سرت گردم بیا با دخترت نه! ✍ ............ طلیعه محرم / اول مجلسی طلیعه محرم شکر حق باز که من ماه عزا را دیدم پرچم و همهمه ی خون خدارا دیدم از درون آتشم و بر دو لبم آهی سرد دست زهرا وسط روضه مرا باز آورد فصل طوفانی نوکر شدنم آمده است بیشتر ذکر حسین بر دهنم آمده است ماه را با قد خم تا به ثریا دیدم با چه ذوقی به تنم رخت عزا پوشیدم اشک میبارم و زین اشک دلم خالص شد نقطه مشترک م با پسر نرجس شد پیرهن مشکی من ارث ز اجداد من است بهتریم ماترکم هدیه به اولاد من است باطن رخت سیه نیست بجز رنگ سفید میبرد سیئه را گریه به آقای شهید هر که شد گریه کن این صنم بنده نواز میشود مثل کسی که متولد شده باز آمدم گریه کنم اشک بده یا زهرا تا بیارم به غم تشنه لب کرب و بلا به تن بی سر و عریان شده که کوبیدند به جوان مرده ی حیران که به آن خندیدند به گلویی که نبرید و برش گرداندند خیمه اش را وسط ظهر عطش سوزاندند به گلویی که سه شعبه شریانش را برد در حقیقت نوک پیکان به دل مادر خورد به دو دستی که جدا شد ز تن و غوغا شد گره از معجر اطفال پس از آن وا شد روضه خوان روضه بخوان گریه و آهش با من نوحه خوان نوحه بخوان تا بزنم دست به تن مجتبی صمدی شهاب١۴٠۴✍ .
. جلا داده بر جانِ دنیا حسین شفا می دهد درد ما را حسین پناه همه کیست الاّ حسین اگر داغداری بگو یا حسین بلا، جامِ آقای عطشان ماست شب اربعینِ شهیدان ماست به صهبای کوثر، به زمزم سلام به چشمان خیس، اشک نم نم سلام به عشّاقِ شاهِ دو عالم سلام به گنبد سلام و به پرچم سلام میان حرم، بال و پر می زنیم بیاد شهیدان، به سر می زنیم علی، تیغ پیکار پاکارهاست حسن، روضه ی خون دیوارهاست حسین، اشک چشمان سردارهاست علم، روی دوش علمدارهاست دمی پیش دشمن مشو سر به زیر «حسینی بمان و حسینی بمیر» دم اربعین، روضه خوان، کربلاست زمین کربلا، آسمان کربلاست مسیر امام زمان، کربلاست دل مضطر عمه جان، کربلاست صدا زد که تغییر کردی حسین مرا روی نی پیر کردی حسین هلال من! ای ماه پاشیده ام ... ترا دست شمر لعین دیده ام از آن شب که حلق تو بوسیده ام ببین چند شب شد نخوابیده ام سنان بین گودال، با من رسید لباس تنت هم به دشمن رسید شده دیده ام تار و نورم تویی غرورم شکسته، غرورم تویی روی نیزه سنگ صبورم تویی سر سوخته در حضورم تویی تو آتش گرفتی و مادر رسید فقط غصه هایت به خواهر رسید امیرم! اسیر بیابان شدی عطش داشتی سنگ باران شدی ز گودال تا شام، حیران شدی پریشان شدم من، پریشان شدی الهی شود کاخ دشمن خراب که دیدم سرت را کنار شراب پُر از درد و ناله شدم بارها مریض قباله شدم بارها گل سرخ لاله شدم بارها عصای سه ساله شدم بارها شده از خرابه جدا راهِ ما رقیه نیامد به همراهِ ما ✍ .