eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. 🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌿🌿🌿🌿 ✅بند اول چن وقته که همش میخام مرغ دلو رها کنم بیام به سمت حرمت عقده ی دل و وا کنم کاشکی بشم کبوتر و بیام به سوی مشهدت پر بزنم بیام روی گلدسته ها و گنبدت قربونه جارو کشای تو کبوترای تو,,صحن و سرای تو قربونه اون نوکرای تو ایوون طلای تو,,اون زائر ای تو السلطان علی موسی الرضا(ع) ___ ✅بنددوم 🌹🌹🌹 خداروشکر کشورما همیشه در پناهته برات کربلای ما بسته به یک نگاهته دیوونتن جن وملک شاه صریر ارتضا اقای خوب ومهربون دوست دارم امام رضا (ع) اقا من مثل کبوترم,,, یکسره میپرم به دور این حرم اقا من نازتو میخرم,,, ای سایه ی سرم شاهنشه کرم السلطان علی موسی الرضا(ع) ____ ✅بندسوم خاک کف کفشداریات سرمه ی چشمهای منه این ضربان قلب من میگه رضا و میزنه من الازل الی الابد عشقت میون قلبمه ایشالله با برات تو همه میریم به علقمه عشق منه امیر علقمه,,,, صاحب پرچمه سلطان قلبمه عشق منه دوای دردمه,,, یل دوعالمه عزیزفاطمه مولانا یا شه علقمه 💠💠💠⭕️ 260 ❌💠💠💠 _____
. خلق و خوی و خصال دخترها بیشتر می رود به مادرها دختران می زنند چون مادر گره محکمی به معجرها دختران عشیره زهرایند مردهای عشیره حیدرها موقع پهن کردن سفره کمک مادرند دخترها خورده نان های سفره ی مولا می رسد بیشتر به قنبرها عشق هم نیست بی شباهت به حس بین تو و برادرها زیر پایت نگاه کن بی بی می خورد چشمتان به نوکرها درک اوج کرامتت دارد بیشتر بستگی به باورها پیش مردم بدم نکن بی بی دست خالی ردم نکن بی بی آیه آیه، خدا خدا زینب نور توحید هل اتی زینب راحت روح مصطفی زهرا راحت روح مرتضی زینب قاری خطبه های یاحیدر جلوه ی صبر مجتبی زینب ای امام یقین و صبر و رضا مظهر عفّت و حیا زینب شیرِ مردان کربلا عبّاس شیرِ زن های کربلا زینب در مقامات عشق باید گفت ما کجا و شما کجا زینب به یقین در مقام تو جاری است حکم کلی "انّما" زینب و کتاب شکوه تو درس است لفظ لفظ و هجا هجا زینب با تمام وجود می گویم السلام علیکِ یا زینب السلام علیک، بی تابم جان مولا بیا و دریابم پر زدم باز در هوای شما در هوای پر از خدای شما وقتی از راه آمدی خم شد آسمان بوسه زد به پای شما سال ها مانده بر دلم بی بی داغ دیدار کربلای شما مشهد من به جای معصومه کربلا رفتنم به جای شما همه ی حاصلم فدای علی جان ناقابلم فدای شما مدح خواندن فقط برای علی روضه خواندن فقط برای شما زینبیه فدا شدن عشق است و شهید شما شدن عشق است نوکر بی وفا نمی خواهی من گدایم گدا نمی خواهی رو سیاه همیشه را بی بی آه می خواهی یا نمی خواهی به خدا خوب می شوم یک روز حرّ شرمنده را نمی خواهی؟ به جوانی اکبرم بپذیر و نگو که مرا نمی خواهی می شود باز هم بپرسی که سینه زن، کربلا نمی خواهی؟ بین این شاعران درباری شاعری بی نوا نمی خواهی؟ بی نوایم بیا قبولم کن و برای خدا قبولم کن   مست این حس ناب می مانیم نوکر بوتراب می مانیم به شهیدان تو بدهکاریم وای اگر بی جواب می مانیم تا دعاهای مادرت زهرا بشود مستجاب می مانیم با علی عهد بسته ایم امروز پای این انقلاب می مانیم پای این بیرقیم و منتظر شمس پشت حجاب می مانیم در دل ماست شور هم عهدی تا بیاید ندا ... انا المهدی .
. اي واسط فيض دو سرا آجَرَکَ‌الله وي حجّت حق؛ صاحب عزا آجرک‌الله با ناله‌ي زهراست عجين سوز صدايت همناله‌ي اُمّ‌النُّجَبا آجرک‌الله درياب مرا در غم سالار شهيدان اي منتقم خون خدا آجرک‌الله اذني بده تا گريه‌کن جدّ تو باشم هرجا که شود روضه بپا آجرک‌الله ما روضه گرفتيم قدم‌رنجه نمايي تا جلوه کني بر دل ما آجرک‌الله ما هرچه که داريم از آن گوشه‌ي چشم است تو روي مگردان ز گدا آجرک‌الله راضي به رضاي تو شدن خير و فلاح است کي مي‌شوي از شيعه رضا؟ آجرک‌الله با اشک بشوئيم دل از زنگ معاصي باشيم سرِ خوان ولا آجرک‌الله اي باني هرساله‌ي روضه مددي تا در روضه بيابيم تو را آجرک‌الله بر عاشق جامانده‌ي ارباب عطا کن يک تذکره‌ي کرب و بلا آجرک‌الله .
. بهشت جلوه ای از کربلای توست حسین بهشت ما حرم باصفای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین به عالمی در دل بسته ايم از اول مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین به داغ مرگ عزیزان خود نمی گرییم که اشک ما همه وقف عزای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین  زیارت همه پیغمبران، زیارت حق  زیارت سر از تن جدای توست حسین سر بریده به بالای نیزه می بیند نگاه دل که به گلدسته های توست حسین   سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی  که زخم های تنت آیه های توست حسین...   گلچین و تلفیق سه شعر استادسازگار .
. 💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠 دیده بگشا و ببین زینبت آمد مادر زینب خسته و جان بر لبت آمد مادر از سفر قافله‌ی نور دو عینت برگشت زینبت با خبرِ داغ حسینت برگشت یاد داری که از این شهر که خواهر می‌رفت تک و تنها که نه ، با چند برادر می‌رفت یاد داری که عزیز تو چه احساسی داشت وقت رفتن به برش قاسم و عباسی داشت یاد داری که چگونه من از اینجا رفتم؟ با حسین و علیِ‌اکبر ِ لیلا رفتم بین این قافله مادر ، علی ِاصغر بود شش برادر به خدا دور و بر خواهر بود ولی اکنون چه ز گلزار مدینه مانده؟ چند تا بانوی دلخون و حزینه مانده مردها هیچ ، ز زنها هم اگر می‌پرسی فقط این زینب و لیلا و سکینه مانده نوه‌ات گوشه‌ی ویرانه‌ی غربت جا ماند سر ِخاک پسرت نیز عروست جا ماند باوفا ماند که در کرب و بلا گریه کند یک دل سیر برای شهدا گریه کند ولی اکنون منم و شرح فراق و دردم دیگر از جان و جهان بعد حسین دلسردم آه…مادر چه قدَر حرف برایت دارم بنِگر با چه قَدَر خاطره بر می‌گردم جای سوغات سفر ، موی سفید و دلِ خون… …با تن نیلی و این قدّ کمان آوردم ساقه‌ی این گل یاس تو زمانی خم شد که ز سر سایه‌ی آن سرو ِ روانم کم شد کربلا بود و تنش بی‌سر و عریان افتاد جای تشییع ، به زیر سمِ اسبان افتاد باد می‌آمد و می‌خورد به گلبرگ تنش پخش می‌شد همه سمتی قطعات بدنش پنجه‌ی گرگ چنان زخم به رویش انداخت که ندیدم اثر از یوسف و از پیرهنش سه شب و روز رها بود به خاک صحرا غسلش از خون گلو ریگِ بیابان کفنش خواستم تا بنِشینم به برش در گودال اشک ریزم به گل تشنه و پرپر شدنش خواستم تا بنِشینم به برش ، بوسه دهم به رگِ حنجر خونین و به اعضای تنش ولی افسوس که گودال پر از غوغا شد بین کعب نی و سیلی سر ِمن دعوا شد روی نیزه سر ِ محبوب خدا را بردند کو به کو پشت سرش ما اسرا را بردند سر ِ او را که ز تن برده و دورش کردند میهمان شب جانسوز تنورش کردند چه بگویم که سرِ یار کجا جای گرفت عوض دامن من طشت طلا جای گرفت چه قَدَر سنگ به پیشانی و لبهایش خورد چه قَدَر چوب به دندان سَنایایش خورد روی نی وقت تلاوت که لبش وا می‌شد نوک سرنیزه هم از حنجره پیدا می‌شد کاش می‌شد که نشان داد کبودی‌‌ها را تا که معلوم کنم ظلم یهودی‌ها را خوب که جانب ما سنگ پرانی کردند تازه گرد آمده و چشم چرانی کردند کوفه گرچه صدقه لقمه‌ی نان می‌دادند در عوض شام ز طعنه دِقِمان می‌دادند خارجی‌زاده صدا کرده و مارا مردُم کوچه کوچه همه با دست نشان می‌دادند غارتیها به اهالی ِ لب بام رسید گوئیا جایزه بر سنگ‌زنان می‌دادند تا بیُفتند رئوس شهدا مخصوصاً نیزه‌ها را همگی تُند تکان می‌دادند  پسرت را اگر از تیغ و سنانها کُشتند آخ مادر ،که مرا زخم زبانها کُشتند .
. . اولِ مناجات فقط یه قسمت میدم ، قسم به اون بانویِ مظلومی که پسراشُ نوکرِ حسین تربیت کرد .. قسم به اون بانویِ مظلومه ای که بشیر اومد مدینه همه رو جمع کرد بی بی ام البنین صدا زد : أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی جان چهار تا پسر داشتی همشونُ کشتن .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ ... اگه خبر بهت نرسید من بهت بگم : اون علمدارِ رشیدِ کربلا دستاشُ بریدن ... به چشماش تیر زدن .. عمود آهن به فرقش زدن ... پاهاشو بریدن .... بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی چرا انقدر اصرار می کنی ؟.. بینِ دو نهر آب با لبِ تشنه سر از بدنش جدا کردن ... صدا زد : قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی .. صدا زد قلبمُ پاره پاره کردی ... أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین ... خبر دادن به زینب عبدالله ابن جعفر اومده به خواستگاریت ، امیرالمومنین فرمود دخترم پسر عمت به خواستگاریت اومده، عرضه داشت بابا من برا ازدواجم دو تا شرط دارم ، یه شرطم اینه هرجا حسینم رفت ، منم باهاش برم ، میگن عبدالله قبول کرد .. وقتی حسین میخواست از مدینه بره زینب به عبدالله گفت ، یادته اون روز که به خواستگاریم اومدی برات پیش شرط گذاشتم؟ گفت آره یادمه؛ گفت عبدالله داداشم داره از مدینه میره،عبدالله اگر بگی دنبالش نرو قبول میکنم ، اما بدون عبدالله من بدونِ حسین میمیرم .. مگه این رفت و برگشته به کربلا چه قدر طول کشید؟ وقتی برگشت عبدالله اومد دنبالِ زینب از این محمل به اون محمل .. پردۀ خیمه ای رو بالا زد، دید یه خانمی نشسته داره روضه می خوانه .. زینب اومد جلویِ خیمه ، صدا زد عبدالله حق داری زینبُ نشناسی .. اون موقعی که از تو خداحافظی کردم ، قدم خمیده نبود .. موهایِ سرم سفید نبود .. عبدالله حسینمُ کشتن .. قاسممُ کشتن .. علی اکبرمُ کشتن .. عبدالله یه سوال کرد ،گفت بی بی جان به من خبر دادن وقتی بچه هایِ منو کشتن از خیمه ها بیرون نیامدی؟ اما وقتی علی اکبر کشته شد خودتو زودتر بالاسرِ بسترِ علی رساندی " گفت آره عبدالله اخه وقتی بچه هام کشته شدن گفتم داداشم منو ببینه خجالت میکشه از خیمه بیرون نیامدم تا برادر خجالت زده نشه . روز اول که به استاد سپردند مرا دیگران را خرد آموخت مرا مجنون کرد الله اکبر .. گذشت برگشتن مدینه ، بشیر خبر آورد . یه وقت دیدن عبدالله اومد گفت خانومم زینبُ کجاست .. گفتن جناب عبدالله اون محمل ، محملِ زینبِ .. تا همچین که پرده رو کنار زد زودی روشو برگردوند. گفت ببخشید میشه به من بگید خانومم زینب کجاست؟ گوشه ی محمل صدا ناله ش بلند شد .. عبدالله حق داری زینبُ نشناسی .. خانم چرا انقدر پیر شدی ، شکسته شدی؟ عبدالله آخه اون چیزی که من دیدم تو ندیدی .. مگه چی دیدی عبدالله می خوای بهت بگم؟ او می برید و من می بریدم او از حسین سر‌ ، او از حسین دل .. انقدر گریه کردن گفت خانم جان فقط یه سوال برام باقی مونده ، (چیه عبدالله؟) گفت از صبح هر کی رو زمین افتاد ، بعد حسین تو اومدی استقبال .. اما شنیدم دو تا بچه هام رو زمین افتادن تو از خیمه بیرون نیومدی .. گفت عبدالله ترسیدم داداشم خجالت بکشه‌ ... ای حسین .. .
. آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند از لطف تربت شه کربُ و بلا کنند آنانکه دیده اند ضریح حسین را آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند جــامـانـده های قافله ی اربعین تو آقا دوای درد دل خود کجا کنند جا تنگ بوده است و یا ما اضافه ایم مردم به چشم طعنه نگاهی به ما کنند باشد حسین، کـرب و بلا مال خوبها بدها بگو، که عقده ی دل با چه وا کنند ما هم دل شکسته به دست می رویم تا ما را غبـار صحـن و سـرای رضا کنند : با یاحُسین بغض عطش در گلوی ماسٺ این اشڪهای سر زده آب وضوی ماسٺ وقٺ زیارٺ اسٺ با هر سلامِ صبح، حـرم روبروی ماسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
خوش اومدید آی زائرا از سفر کرب و بلا سوغاتی ما عاشقا بوسه (خاک) کف پای شما پیاده رفتین و به آرزوتون رسیدین یه خط روی اسم لیلی و مجنون کشیدین با اشک چشاتون صفا کنید ، با تاول پاتون صفا کنید امشبه رو با یاد کربلا با هروله هاتون صفا کنید ... آقام آقام آقام یا حسین ، آقام آقام آقام یا حسین ... از این به بعد تو حاجتا چیزی نمیخوام من جز این پای پیاده کربلا بیام من هر سال اربعین مزه و لذتش نمیره از زیر زبون لحظه ای که نور گنبد میخورد تو چشمتون رفتن شما شد مقدمه ، سال دیگه از دَم بریم همه بعد روضه تو بین الحرمین با بیرق هیئت تا علقمه ... آقام آقام آقام یا حسین ، آقام آقام آقام یا حسین ...
Moghadam-Shab27Safar1395[01].mp3www.javadieh.blog.ir
زمان: حجم: 5.81M
▪️خوش اومدید آی زائرا از سفر کرب و بلا▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : شب 27 صفرالمعظم 1397