eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. داره لحظه هارو میشماره نگام منتظر به راه نشسته این چشام می باره به روی گونه اَشکمو بی قرارم واسه دیدن رضام دم آخری چقد دلخونم واسه ی برادرم محزونم دیگه روی لب رسیده جونم از جدائیه رضا گریونم وای من وای من ای رضا ....... حالم آشوبه بُریده نفسام داره میلرزه تمومِ دستوپام یه گوشه میون بستر نا خوشم یاد عمه زینب و کرب وبلام قم کجا و نیزه و خنجر ها قم کجا و خنده ی نامردا قم کجا و غارت معجر ها قم کجا و گریه ی دختر ها وای من وای من ای حسین ....... ندیدم از شهر قم جز احترام بمیرم برا غمای شهر شام اینجا با گل اومدن کنار من ولی عمه رو زدن از روی بام روی نِی سرارو تا آوردن دل اهل بیتو بَد آزردن عمه ها زنده شدندو مُردن همه رو توو مجلس مِی ، بُردن وای من وای من ای حسین .👇
. رضا جانم بیا ، این دم آخر صدایت میزنم ، با حالی مضطر ببین حالم شده ، محزون برادر فراق روی تو شد آخر قاتلم برای دیدنت چه بیتابه دلم رضاجانم رضا -------------------- دگر رفته ز دست ، صبر و قرارم در این غربت خدا، شد گریه کارم کجایی که بیا ، جان می سِپارم گمانم می شود امیدم نا امید نفسهایم دگر به روی لب رسید رضا جانم رضا ------------------- خیالت راحت ای ، چشم امیدم از آن لحظه که بر ، این جا رسیدم از این مردم به جز ، خوبی ندیدم میان شهر قم شده حفظ حرمتم برای لحظه ای نشد کم عزّتم رضا جانم رضا ---------------- دلم میسوزد از ، احوالات شام غم مهجوری و ، طعنه و دشنام سر عمه شکست ، با سنگای بام امان از شهر شام امان از خنده ها زدن زن ها رو در میان کوچه ها حسینم وای حسین ------------- به عمه زینبم ، هِی دادن آزار چه حرفا که شنید ، در کوچه بازار بُرید آن لحظه که ، رفت بزم اغیار آخه سادات کجا ؟ توی بزم شراب میخندیدن مُدام به اشکای رباب حسینم وای حسین ----------------- .👇
. از فراقِت رضا جانم چشمام یه کاسهءخونه رسیده روی لب جونم حالم زار و پریشونه دردای قلبمو داداش هیچکی جز تو نمیدونه خواهرت داره میمیره از دوریه تو گریونه واویلا    داره سر میرسه عمرم حالا واویلا   بی تو من شدم اسیر غمها واویلا   دیگه دارم میرم از این دنیا واویلا یکساله که پُر از دردم از دیدار تو محرومم من اون خوا هر مضطّر و غم پرور تو معصومم دیده به راهتم داداش توو بستر غرق تاب و تب میخونم  این دم آخر از غم عمه جان زینب واویلا   قم کجا و غُصه ی شهر شام واویلا   قم کجا و سنگای روی بام واویلا  قم کجا و طعنه ها و دشنام واویلا ازاین مردم قم چیزی به جز خوبی ندیدم من در بین کوچه و اَنزار جز خوبی نَشِنیدم من وای من از غمای شام خنده ها بین اون بازار با بغص و کینه نامردا میدادن عمّه رو آزار واویلا    زده بودن روی نی سر هارو واویلا    دزدیدن معجر دختر هارو واویلا    دزدیدن تمومِ زیور هارو واویلا .👇
. . بند ۱ «سلامٌ عَلَی الْمُعَذَّبِ فی ظُلَمِ المَطامِیر» سلام خدا به دست و پای اسیرِ به زنجیر ای غریب کاظمین آجرک الله آقا سفر کن به شهر قم دیدن دختر بیا فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه بند ۲ (آرزو دارم تا زنده م بیای کنارم بشینی) دیر اگه بیای باید برای من لحد بچینی این همه راه آمدم تو را ندیدم رضا حالا تلافی بکن عیادت من بیا فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه بند ۳ مانده یادگاری برای من نامه ات برادر نامه ی تو را گرفتم به بَرْ لحظه های آخر دوری پدر کم بود فراق تو را دیدم بیا ببین حالا من غریبانه جان میدم فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه بند ۴ نامه ی تو را با دو‌ چشم تر در بغل فشارم جای نامه پاره پاره پیراهنت را ندارم عمه ام به بر گرفت پیرُهَنی پاره را پاره پاره از دمِ تیغ و تیر و نیزه ها یا غریب ثارالله یا اباعبدالله بند ۵ لحظه های واپسین عمه ام یاد کربلا بود یاد ازدحام و ده سوار و پیکری رها بود زیر و رو شد از سُمِّ اسب پیکر حسین هر طرف کشیده شد جسم بی سر حسین یا غریب ثارالله یا اباعبدالله .👇
. عمه ی امام و دختر امامی نورچشم سلطان خواهر امامی ای کوثرِ کوثر رسول الله صدّیقه ی دیگر رسول الله هم سوره ی نورِحضرت موسی هم پاره ی پیکر رسول الله ثانی زهرا حضرت معصومه اشفعی لنا حضرت معصومه روزیم کن امشب؛مشهد و کربلا؛حضرت معصومه یاحضرت معصومه باز سلام میدم تا تو بگی علیکم حرمت بهشته ای ملیکه ی قم مهر تو مدال سینه ی مریم کوی تو بهشت ساره و هاجر قم از قَدَمَت مدینةالزهرا قبر تو مزار دخت پیغمبر جان جانانی حضرت معصومه کوه عرفانی حضرت معصومه تو عمه جانِ؛صاحب الزمانی؛حضرت معصومه یاحضرت معصومه .👇
. کن نظر بر حال زارم ، ای گل و باغ و بهارم من به غیر از دیدن تو ، حاجتی دیگر ندارم به جز آه حسرت ندارم به سینه من به عشق تو ای ماه بی قرینه آمدم این همه راه از مدینه رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان طائر بشکسته بالم ، از غمت آشفته حالم روز و شب گریانم اما ، راحت است اینجا خیالم در این شهر از کسی کنایه ندیدم به لبها به جز ذکر و آیه ندیدم هر چه گریه کردم گلایه ندیدم رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان قامتم گر چه خمیده ، رنگ رخسارم پریده خاطرت آسوده ، در قم ، سایه ام را کس ندیده به شهر قم کسی دلم را نسوزاند با دف و چنگ و نی ، تنم را نلرزاند محمل مرا در کوچه ها نگرداند رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان ............ خسته و آواره زینب ، در بلا همواره زینب قم کجا و شام ویران ، بی کس و بیچاره زینب عمه ام را سر هر گذر میزدند کودکان ناله ها از جگر میزدند هر که میگفت حسین بیشتر میزدند رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان .👇