.
.
#خروج_از_مکه
#شعر_مرثیه
#واحد_سنگین
این قافله را راحله جز عشق و وفا نیست
در سینه ی آیینه، جز آیین صفا نیست
جز در بَرِ یکتا قدِ این فرقه دو تا نیست
حتّی جرس قافله، غافل ز خدا نیست
رکن و حَجَر و حِجر، ز هجر است پریشان
زمزم ز دو چشم آب بریزد پیِ ایشان
اینان که روانند، همه روح و روانند
این سلسله هر یک تن شان جان جهانند
این طایفه از طفل و جوان، پیر زمانند
این قافله شب تا به سحر، نافلهخوانند
بازار جهان این همه سرمایه ندارد
گلزار. جنان این قَدر آرایه ندارد
این قافله جز عشق، رهآورد ندارد
عشقی که به جز سوز و غم و درد ندارد
یک آینه، بر چهره ی خود گَرد ندارد
جز شیرزن و غیر جوانمرد ندارد
مُحرِم شده از کعبه ی گِل، راه فتادند
از گِل به سوی کعبه ی دل، روی نهادند
اینان همه از خانه ی خود، دربدرانند
بر باغ دل فاطمه، یکسر ثمرانند
اینان پسر عشق و، محبّت پدرانند
با شور حسینی به نوا، جامهدرانند
دین را به فداکاری این طایفه، دِیْن است
وین قافله را قافلهسالار، حسین است
این قافله را بانگ جرس، گریه و نالهست
این قافله نی، باغ گُل و سوسن و لالهست
از نور، به گِرد رُخشان حلقه ی هالهست
در محمل خود، حاجیه بانوی سهسالهست
با سوره ی عشق آمده، هفتاد و دو آیه
چون ماه و ستاره پی هم، سایه به سایه
این طفل، به غیر از دُرِ دُردانه نبودهست
دردانه ی من، با موی بیشانه نبودهست
جایش به جز از دامن و بر شانه نبودهست
گنج است، ولی گوشه ی ویرانه نبودهست
این دختر من، نازترین دختر دنیاست
دختر نه، که در مِهر و وفا، مادر باباست
ای کعبه ببین، غرق صفا مُحرِم شان را
ای کوفه چه کردی بدنِ مُسلم شان را؟
ای ماه ببین ماه بنیهاشم شان را
ای سَرو ببین سروِ قدِ قاسم شان را
ای صبح کجا آمده صادقتر از اینان؟
ای عشق بگو نامده عاشقتر از اینان
چاووش عزا همره من روح الامین است
ای خصم اگر تیر و کمانت به کمین است
در دستت اگر کعب نی و نیزه ی کین است
سردار سپاهم پسر اُمّ بنین است
آوردهام از جان شما تاب بگیرد
چشمی که ز چشمان شما، خواب بگیرد
ای قوم هوس! عشق، هواخواه حسین است
سرهای سران، خاک به درگاه حسین است
خورشید فلک، مشتری ماه حسین است
ای روبَهیان، شیر به همراه حسین است
آن فضل که در قافلهام نیست،کدام است؟
عبّاس، ترازوی مرا سنگ تمام است
ای روشنی چشم و، چراغ دل زینب
کشتی نجات همه و ساحل زینب
وی ماه رخت روشنی محفل زینب
دوری مکن از دیده و از محمل زینب
دارد سفر ما سفر دیگری از پی
من روی شتر راه کنم طی، تو سر نی
#استاد_علی_انسانی
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مکه_به_سمت_کربلا
.
۱
#نوحه_سنتی
#حرکت_کاروان_از_مکه
#حرکت_از_مکه_به_کربلا
(حرکت امام حسین ع از مکه به کربلا)
در روز ترویه،رود از مکه امام
می رود از مکه،او با حج ناتمام
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
امام انس و جان،رود از بیت خدا
با گریه به سوی،کوفه و کرب و بلا
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
در دل آل الله،غم می زند شکوفه
با اهل حرمش،رود به سوی کوفه
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
حسین گل زهرا،می رود از بیت الله
به یاد غربتش،ناله زند ثار الله
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
می رود از مکه،همراه علی اکبر
در آغوشش دارد،رباب علی اصغر
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
فرزند فاطمه،سر تا به پا احساس است
در وقت رفتنش،همراه او عباس است
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
هنگام رفتن و،جان همه بر لب است
بر غربت حسین،خون جگر زینب است
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
پسر مرتضی،از حقش گشته محروم
می رود به کوفه،همراه ام کلثوم
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
سید الشهدا،رود با آل هاشم
رقیه سکینه،با عبد الله و قاسم
رود از نزد حبیب،حسین امام غریب۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_مرحوم_خرازی
#سبک_من_گل_گلزار_علی_مرتضایم
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مکه_به_سمت_کربلا
#عرفه #روز_عرفه
@yaghubianreza
👇
هدایت شده از (طور عشق)رضا یعقوبیان
۱۰
(حرکت امام حسین ع از مکه به کربلا)
در روز ترویه،در غریبی امام
گشته حج حسین،شه دین ناتمام
وا غریبا حسین۴
در دل اهل بیت،غم شکوفا شده
سوی کوفه روان،گل زهرا شده
وا غریبا حسین۴
رود از بیت حق،بر نبی نور عین
پسر مرتضی،گل زهرا حسین
وا غریبا حسین۴
رود از مکه و،همرهش اکبر است
همسر او رباب،با علی اصغر است
وا غریبا حسین۴
جانفدای حسین،دل حساس او
همره این امام،رود عباس او
وا غریبا حسین۴
او به تاب و تب است،جان او بر لب است
خونجگر از غم،رفتنش زینب است
وا غریبا حسین۴
رود امشب حسین،به سوی کربلا
تا به راه خدا،او شود جانفدا
وا غریبا حسین۴
#رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_کربلاست
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مکه_به_سمت_کربلا
@yaghubianreza