#روضه از تو آتیش‌ها رد شدیم و محمود كريمى مراسم عزادارى شب شهادت #حضرت‌_زينب (سلام‌الله‌علیها) هيأت‌ راية‌العباس (عليه‌السّلام) با مداحى حاج محمود كريمى دوشنبه ۱۹ اسفند ١٣٩٨

زمینه ( تنها شدم تنهاترین ) مراسم عزادارى شب شهادت #حضرت‌_زينب (سلام‌الله‌علیها) هيأت‌ راية‌العباس (عليه‌السّلام) با مداحى حاج محمود كريمى دوشنبه ۱۹ اسفند ١٣٩٨

🎙 کربلایی علی اکبر حائـری #شور #حضرت‌_زینب #حسنیه_قم #شور_حضرت_زینب بند اول هیچ کجا کسی روضه نمی خوند اگه زینب نبود اسمی از حسین باقی نمی موند اگه زینب نبود شونه به شونهٔ برادرش روز جزاء رو ساخت راه رسیدن به خدا رو ساخت کرببلا رو خلق کرد کرببلا رو ساخت رفته فراتر از همه زینب عالمه بی معلمه زینب آینه ی تمام قد فاطمه زینب یا عقیلة العرب بند دوم رو لبم نبود ذکر تشهد اگه زینب نبود اربعین کسی راهی نمیشد اگه زینب نبود شیر زن کربلا به کوفه چون جای علی نشست عالم از اون خطبه دلش شکست چشم جهان رو باز کرد کاخ ستم رو بست خواهر شاه علقمه زینب هرچی ازش بگم کمه زینب آینه ی تمام قد فاطمه زینب یا عقیلة العرب بند سوم در میان نبود حرفی از عفت اگه زینب نبود هیچ زنی نداشت عزت و شوکت اگه زینب نبود زانو زدن همه برابر پای برادرش خون بشه جاری اگه از سرش کم نمیشه یه نخ هم از نخ معجرش صاحب صبر اعظمه زینب عفیفه و معظمه زینب آینه ی تمام قد فاطمه زینب یا عقیلة العرب #شهادت_حضرت_زینب #رحلت_حضرت_زینب

. 🎙 کربلایی علی اکبر حائـــــری #شور #حضرت‌_زینب #حسنیه_قم #شور_حضرت_زینب اسمشو میگم دلم پا میشه که شفای تن تب دار منه عالمه ی غیر معلمه عمه جان حجت بن الحسنه زینب یعنی اقتدار علیِ ذوالفقار علیِ با وقار علیِ عـمـه جـانـم آیه آیه ی نور و کوه صبر غیور و ذکر روز ظهور و عـمـه جـانـم اسطوره ی ادبه زینب زینب عقیله العربه زینب زینب قهرمان عرصه ی پیکار و لشکر شام و حریفه یه تنه حضرت شریکة الحسینِ و عمه جان حجت بن الحسنه زینب یعنی سایه ی مستدامه کاملاً یه امامه واجب الاحترامه عـمـه جـانـم ربنای رقیه هل اتیٰ رقیه مقتدای رقیه عـمـه جـانـم یه هاشمی نسبه زینب زینب عقیلة العربه زینب زینب #شهادت_حضرت_زینب .

. #واحد #زمزمه‌ #حضرت‌_زینب(س) نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که از غربت تو بگویم - حسین من نه مهلت که عقده ز دل بگشایم نه فرصت که جسمت کفن بنمایم - حسین من خداحافظ ای جوانی زینب سلام ای قد کمانی زینب خدا را ازین غم چه چاره کنم روا باشد در عزای برادر... بریزد اشک از دو چشمان خواهر گریبان از این غصه پاره کنم حسین - وای به شهر شام در هجوم نظرها مرا بُردند از برای تماشا - حسین من به شهر شام بین کوچه و بازار دلم خون شد بس که دیده ام آزار - حسین من زد این غم آتش به جانم حسین جان میان نامحرمانم حسین جان خدا را ازین غم چه چاره کنم @emame3vom تو بر نیزه با دو دیده ی گریان به دور تو شامیان همه خندان گریبان ازین غصه پاره کنم حسین - وای برادر جان بی تو خانه به دوشم پس از هجرت دیگر آب و ننوشم - حسین من شده گریه بر عزای تو کارم به درد فراقت ببین که دچارم - حسین من سرشته شد با غم تو گِل من زده هجرت آتشی به دل من خدا را ازین غم چه چاره کنم برای این خواهر تک و تنها نمانده جز کهنه پیروهن اینجا گریبان ازین غصه پاره کنم ✍بهمن عظیمی #سبک_خداحافظ_ای_برادرزینب https://eitaa.com/emame3vom/44123 👇

🔊 | خداحافظ ای جوانیِ زینب #نریمان_پناهی🎤 ⏯ #شور احساسی روضه ای 🍃نه مهلت که پیراهن تو ببویم 🍃نه فرصت در ماتم تو بگریم #حضرت‌_زینب(س) نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که از غربت تو بگویم - حسین من نه مهلت که عقده ز دل بگشایم نه فرصت که جسمت کفن بنمایم - حسین من خداحافظ ای جوانی زینب سلام ای قد کمانی زینب خدا را ازین غم چه چاره کنم روا باشد در عزای برادر... بریزد اشک از دو چشمان خواهر گریبان از این غصه پاره کنم حسین - وای به شهر شام در هجوم نظرها مرا بُردند از برای تماشا - حسین من به شهر شام بین کوچه و بازار دلم خون شد بس که دیده ام آزار - حسین من زد این غم آتش به جانم حسین جان میان نامحرمانم حسین جان خدا را ازین غم چه چاره کنم تو بر نیزه با دو دیده ی گریان به دور تو شامیان همه خندان گریبان ازین غصه پاره کنم حسین - وای برادر جان بی تو خانه به دوشم پس از هجرت دیگر آب و ننوشم - حسین من شده گریه بر عزای تو کارم به درد فراقت ببین که دچارم - حسین من سرشته شد با غم تو گِل من زده هجرت آتشی به دل من خدا را ازین غم چه چاره کنم برای این خواهر تک و تنها نمانده جز کهنه پیروهن اینجا گریبان ازین غصه پاره کنم ✍بهمن عظیمی✍ (با استفاده و تضمین اشعار قدیمی) https://eitaa.com/emame3vom/57263

🔊 | خداحافظ ای جوانیِ زینب #نریمان_پناهی🎤 ⏯ #شور احساسی روضه ای 🍃نه مهلت که پیراهن تو ببویم 🍃نه فرصت در ماتم تو بگریم #حضرت‌_زینب(س) نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که از غربت تو بگویم - حسین من نه مهلت که عقده ز دل بگشایم نه فرصت که جسمت کفن بنمایم - حسین من خداحافظ ای جوانی زینب سلام ای قد کمانی زینب خدا را ازین غم چه چاره کنم روا باشد در عزای برادر... بریزد اشک از دو چشمان خواهر گریبان از این غصه پاره کنم حسین - وای به شهر شام در هجوم نظرها مرا بُردند از برای تماشا - حسین من به شهر شام بین کوچه و بازار دلم خون شد بس که دیده ام آزار - حسین من زد این غم آتش به جانم حسین جان میان نامحرمانم حسین جان خدا را ازین غم چه چاره کنم تو بر نیزه با دو دیده ی گریان به دور تو شامیان همه خندان گریبان ازین غصه پاره کنم حسین - وای برادر جان بی تو خانه به دوشم پس از هجرت دیگر آب و ننوشم - حسین من شده گریه بر عزای تو کارم به درد فراقت ببین که دچارم - حسین من سرشته شد با غم تو گِل من زده هجرت آتشی به دل من خدا را ازین غم چه چاره کنم برای این خواهر تک و تنها نمانده جز کهنه پیروهن اینجا گریبان ازین غصه پاره کنم ✍بهمن عظیمی✍ (با استفاده و تضمین اشعار قدیمی) https://eitaa.com/emame3vom/57263