4_5796598904766076735.mp3
12.43M
با حبیبان که راه می افتی
عشق را انتخاب باید کرد
مسلم عوسجه به ما فهماند
چهره با خون خضاب باید کرد
📋 #شب_چهارم_محرم
#واحد #اصحاب
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با حبیبان که راه میافتی
عشق را انتخاب باید کرد
مسلم عوْسَجه به ما آموخت
چهره با خون خضاب باید کرد
زن و فرزند را رها کرد و
رفت با عشق آشنا بشود
عشق یعنی زهیر عثمانی
خواست صد مرتبه فدا بشود
زندگی مرگ دارد و آدم
با شهادت پُر از حیات شود
عامر از نسل نوح آمده است
ساکن کشتی نجات شود
بیست سال تمام هر شب و روز
از اَجل خواست تا امان بدهد
آرزوی بُرِیر این بوده است
در رکاب حسین جان بدهد
تیزی تیغَک مُغیلان را
کودک خردسال می داند
راز آن خار کندن شب را
نافع ابن هِلال میداند
تیر باران شروع شد بعدش
شد فدایی حُجِیر با پدرش
دست در دست هم شهید شدند
ای به قربان جُندَب و پسرش
در میان سوارههای یزید
این دلاور پیاده میجَنگد
بوی صفین داشت شمشیرش
مثل حیدر جُناده میجَنگد
رفت عابس برهنه در میدان
مَستِ مَست از مِی سَبوی حسین
ما همه عاشقیم اما اوست
شاه دیوانگانِ کوی حسین
آن زمانی که عشق میآید
هیچ چیزی مقابلش سد نیست
رو سفیدی جُوْن میگوید
رو سیاهی همیشه هم بد نیست
کمکمک ظهر شد اذان گفتند
شد فدای نماز خواندن او
تیرها را به جان خرید سعید
تا نباشد گَزَند بر تَن او
*شاعر: #سید_محمد_حسین_حسینی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.