eitaa logo
امام حسین ع
18.8هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 ✔️ | حاج محمود کریمی ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به ذره گر نظر لطف بوتراب كند به آسمان رود و كار آفتاب كند در بیت آفتاب مه تام کیست، تو اوّل زن مجاهد اسلام کیست، تو پیغمبر خدا به تو عرض ارادتش زهراست هم کلام تو پیش از ولادتش گویی که با تو گرم سخن بود فاطمه حتی به لحظه های غروب شهادتش با آنکه سال ها ز جهان چشم بسته ای انگار دور بستر زهرا نشسته ای ای اُم پاک آل نبّی، اُم مؤمنین ای مادر بزرگ امامان راستین روزی که یار هر دو جهان یاوری نداشت روزی که آن معین بشر بود بی معین مردانه ایستادی و کردی حمایتش تا ماند جاودانه چراغ هدایتش ای قامتت به قائم توحید قائمه دشمن شدند با تو دغل دوستان همه از هست خویش دست کشیدی و ذات حق بخشید گوهری به تو مانند فاطمه الحق تویی تویی تو که کفو پیمبری شایسته ای که بهر نبّی کوثر آوری آزرد ای فرشته حق اهرِمن تو را زخم زبان زدند به هر انجمن تو را از بس که ریخت عطر قداست پیکرت پیراهن رسول خدا شد کفن تو را از بس بلند بود مقام و جلال تو گردید سال حزن نبّی ارتحال تو روح مقدّست چو به پرواز می شود درهای غم به قلب نبّی باز می شود در فصل خردسالی و آغاز زندگی بی مادریِ فاطمه آغاز می شود اشک نبی برای تو ای جان پاک، ریخت با دست خویش بر تن پاک تو خاک، ریخت پرچمت گر سرنگون شد من نگه می دارمش غم مخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است مرجع اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود شب نگهبان در کنار مَحرم زینب است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
• لحظه های آخر عُمر... و توسل به کبری سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── حضرت خدیجه سلام الله علیها، اون لحظه های آخر عُمر، با رسولِ خدا حرف زد، وصیت کرد، عرضه داشت: یا رسول الله! فاطمه ی من، بعد از من یتیم میشه، حواست به دخترم باشه، یا رسول الله! یه چیزِ دیگه از شما میخوام، اما به شما روم نمیشه بگم، اون حرفم رو با دخترم میزنم... قربونِ حیایِ این بی بی برم، همه ی زندگیش رو خرجِ اسلام کرده، یه کفن میخواد، یه عبا میخواد ازپیغمبر، روش نمیشه به پیغمبر بگه، فاطمه رو در آغوش گرفت، دخترم! عزیزِ دلم، من روم نشد به بابات بگم، بگو: همون پیراهنی که اون لحظه ای که وحی بر تو نازل شد، همون پیراهن رو به من بده، من بگم اون پیراهن رو تویِ قبرم بذارن... رسولِ خدا هم پیراهنش رو داد و هم عباش رو داد، تا اینجا کارِ پیغمبر بود، یه وقت جبرئیل نازل شد، عرضه داشت یارسول الله! خدیجه همه ی زندگیش رو خرجِ دینِ خدا کرده، خدا فرموده: کفنِ خدیجه با منِ... چندتا کفنِ بهشتی آوُردن، یارسول الله! این برا خدیجه است، یه دونه برا خودته، یه دونه برا علی، یه دونه برا فاطمه، این آخری هم برا حسن... از همین جا روضه ی حسین شروع شد، شاید همین جا جبرئیل روضه ابی عبدالله رو خونده باشه، اما این سئوال موند تا زمانی که حضرت زهرا وصیت کرد به زینب، یک یک کفن هارو که گفت، یه وقت زینبِ کبری، زینبی که از لحظه ی تولد حسینی است، یه نگاهی به مادر کرد، صدا زد: مادر! مگه حسینم کفن نداره؟ فرمود: دخترم! اگه حسینم سهمی ازاین کفن ها نداره، اما پیراهنی رو برای حسینم با دستایِ خودم بافتم، یه ساعتی که داره میره میدان، غریب و تنهاست، این پیراهن رو بهش بده، اما یه کاری هم عوضِ مادر انجام بده، عوضِ من زیرِ گلویِ حسینم رو بوسه بزن... کربلا زینب وصیتِ مادر رو عمل کرد، زیرِ گلو رو بوسه زد، اما هنوزنمیدونه چرا مادر گفته زیرِ گلو رو بوسه بزن، چرا نگفت: دستِ برادر، پیشانیِ برادررو ببوس؟ زینب اون لحظه ای متوجه فرمایش مادر شد که اومد بالا تلِ زینبیه، وقتی دید نانجیب رو سینه ی برادر نشسته، خنجر رو زیرِ گلویِ برادر گذاشته، هر قدر ناله داری بلند صدا بزن" یا حسین!... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5958720992338512614.mp3
22.67M
(ما تا خدا خداست، فدای خدیجه‌ایم) 🎥 مناجات 🗓 سه‌شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 حرم (علیه‌السّلام) 🏷
. 🔸🔸سی شب مناجات ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ _ 📆 زمان: 👈 دوشنبه 22 فروردین ماه ۱۴۰۱ 🔷 با مداحی: 👈 کربلایی 🔊 بخش اول | هر چند از معایب در من نشان زیاد است 🔊 بخش دوم دعای ثمالی 🔊 بخش سوم ادامه دعای 🔊 بخش چهارم l گریه کنید مادر ما پا به ماه بود 👇
1. چشمه خیراتی.mp3
12.25M
( سلام الله علیها ) 🎤 ای که چشمه خیراتی مادر مادر ساداتی روحی فداک یا مولاتی تو زمزمه مجیبی بانو به درد همه طبیبی بانو با این که دوای دردامونی هنوز به خدا غریبی بانو ای مهربون مادر مهربون همه قدر تو رو کی میدونه به جز فاطمه یار حضرت طاهایی مادر مهربونی هایی عزیز دخترت زهرایی به تو بانوی کرم مینازیم دل و به خدا قسم میبازیم پیش خونه خدا ای بانو یه روز برا تو حرم میسازیم چشم من و کرم مادر فاطمه رویای من حرم مادر فاطمه تو تو بستری دلگیرم شبای آخری دل سیرم بدون من بری میمیرم میمیرم میمیرم چقد خزونه چشات دلگیره دلم بهونه برات میگریه خونه بدون صدات زندونه علی بدون نگات میمیره وای من میمیرم اگه تو از کنارم بری اسرار نکن نمی تونم بزارم بری اشک ما به پات میریزه خواهش بچه هات نا چیزه خونه بی خنده هات پاییزه پاییزه پاییزه بازم همه نفسات خونینه بازم گوشه لبات خونینه حسن دوباره باهات تب کرده ببین چشای گلات خونین وای آروم بگیر حالا که کنج این بستری اسرار نکن نمی تونم بزارم بری دل نگو دلم ویرونه یه چیزی تو دلم می خونه داغ تو رو دلم میمونه میمونه میمونه چرا خمیده تر از دیروزی چرا برای حسنین می سوزی چرا با شهادتین این شبها پیرن برای حسین می دوزی وای ، گریه نکن داره میباره اشک حسین از حال نرو برا لبای خشک حسین ... در .
‍ . |⇦•بالاتر از بالایی و بالا... و توسل به کبری سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── بالاتر از بالایی و بالانشینی هر چند با ما خاکیان روی زمینی شایسته ی وصف زبان کردگاری نه درخورِ توصیف های اینچنینی حُسنِ تو مَحض با پیمبر بودنت نیست قبل از مسلمان بودنت هم بهترینی انگشتر پیروزی دین خدا را تو با بهای جان و اموالت نگینی طرد تو از سمت قریشی های مکه باعث نشد یک لحظه هم از پابشینی نام تو از لب های پیغمبر نیفتاد در هر کجا همراهِ ختم المرسلینی مثل فدک نام تو را هم غصب کردند تو بهترین مصداقِ اُمُّ المُومِنینی این روزهای آخر عمر خودت را هر روز با یک غصه ی تازه قرینی رخساره ی تو رنگِ رفتن را گرفته احساسِ تلخِ لحظه های واپسینی در چشم هایت اشک حرفِ درد دارد انگار از یک قصّه ی دیگر غمینی دلواپسِ غم های بی پایانِ زهرا بعد از فراقِ رحمتُ للِّعالمینی دلواپس یک سینه ی بی تاب هستی دلواپس یک میخ داغ و آتشینی رفتی که زهرا دخترت را در هجومِ چل مرد نامرد و فشار در نبینی ای کاش بودی تا در آغوشش بگیری وقتی که آنجا گفت یا فضّه خذینی از همسرت جای کفن پیراهنش را میخواستی… اما چرا با شرمگینی محمدعلی بیابانی *حضرت خدیجه سلام الله علیها، فرمود: فاطمه جان! من روم نمیشه به پیغمبر بگم، من از مرگ، از قبر می ترسم، میشه پیغمبر اون پیراهنی که باهاش معراج رفته بود رو به تنم کنه؟ بعد پیغمبر رو خواست، عرضه داشت: یارسول الله! من رو حلالم کن، من نتونستم در حق شما سنگِ تمام بذارم، بعد سفارشِ فاطمه اش رو کرد، نکنه کسی به فاطمه ام سیلی بزنه، نکنه کسی به فاطمه ام جسارت کنه، چشماش رو که باز کرد، پیغمبر رو بالایِ سَرِ خودش دید، چقدر دلش آرام گرفت، عرضه داشت: یارسول الله! شما بالا سَرِ من نشستید من راحت جان میدم... دخترش فاطمه هم چشماش رو باز کرد دید علی بالا سَرش نشسته، گفت: علی جان! شما بالا سر من هستید من آرام جان میدم، یه خورده برام قرآن بخوان... حسن چشماش رو باز کرد زینب و حسین رو بالا سَرِ خودش دید، گفت: داداش! بالا سرم هستی راحت جان میدم، اما حسین تویِ گودالِ قتلگاه، یه وقت زینب ببینه:" وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" یه وقت ببینه زینب داره از بالایِ تلِ زینبیه بر سر و سینه زنان به سمت گودال قتلگاه میآد، هی صدا میزنه: "وامحمداه، هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ وَ بَناتُكَ سَبايا"... حسین...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. مناجات خوانی ماه مبارک رمضان 📆 جمعه ۱۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔷   کربلایی 🔊 بخش اول | ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم 🔊 بخش دوم قرائت دعای افتتاح 🔊 بخش سوم | از آن عشق بدون نقص در حیرت اگر بودی 🔊 بخش چهارم | ای آرامش قلبم 🔊 بخش پنجم | حسین جانم حسین جانم 👇👇👇👇
Vafat Hazrat Khadije 1391 Mirdamad [Mohjat_Net].mp3
2.35M
شب دهم ماه رمضون دل عاشقا پر میگیره تو طنین صدای اذون از مادری خبر میگیره کنار بسترش روضه ها میخونه با چشای ترش میگیره بهونه برای مادرش که خیلی خیلی مهروبونه میگه مادر اگه بری دیگه غمخواری ندارم بابام تنها میشه نرو روی پاهات سر میزارم مرو مادر مرو مرو **** شب دهم ماه رمضون شب یتیمیِ مادرمون یه لباس مشکی به تنش روضه میخونه باز بی امون اگه بری منو تو کوچه میزنن میون کوچه ها علی رو میبرن حسن میگه تو خواب مادرمو نزن چشام دریا شده ببین نمونده جونی تو تنت تو بستر افتادی و شد عبای بابا کفنت مرو مادر مرو مرو **** شب دهم ماه رمضون دلا میره کرب و بلا به یاد اون غروبی که سرا میرفت رو نیزه ها غروب کربلا خیمه ها میسوزه چشای فاطمه به حسین میدوزه عزیز فاطمه تنش سه روز موده زیر آفتاب از اونجا دختر علی اسیری رفت شام خراب حسین ارباب بی کفن 1391 .
. ✴️اللهم عجل لولیک الفرج✴️ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢بند اول💢 هم کُفوه ختم الانبیا فدائیه راهه خدا عالم مبهوته غیرتت بخشیدی کُلِ ثروتت ای تو آرامشه جانه مصطفایی ملیکه ی اَرض والسمایی مادره مؤمنانه دوسرایی ☀️سیدتی مولاتی خدیجه☀️ 🦋 💢بند دوم💢 هستیه زهرای بتول گرمیه خانه ی رسول یاوره اسلام و نبی نورِ چشمه پیمبری وای ای گله بستانه سرای احمد عزیزه ی خدای حَیِّ سرمد از داغه تو سوزد دله محمد ☀️سیدتی مولاتی خدیجه☀️ 🦋 💢بند سوم💢 بی بی خیلی غم دیده ای زخمه زبان شنیده ای تا اَنیسه طاها شدی بینه زنها تنها شدی وای رفتی ندیدی دخترت رو بسیار یه عده کافر هی میدادن آزار کشتن اونو میونه درب ودیوار ☀️(واویلتا2)واویلا☀️ ✏️:✍ .👇
. 🔊 🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب دهم 📆 زمان: 👈  چهارشنبه ۱ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🔷 با نوای : 👈 کربلایی حمید علیمی 👈 حاج 🔊 | در خود خزیده بودم تو بی خبر رسیدی 🔊 دعای l سَیدِی مَنْ لِی وَ مَنْ یرْحَمُنِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی 🔊 / زاهد به کرم تو را چو ما نشناسد 🔊 / بدون آب بریدند حنجر او را در بسته بود اما در را کریم وا کرد از بس گدا بر این در هرشب خدا خدا کرد با یاکریم و یارب حاجت گرفت سائل از بس نشست اینجا ، از بسکه پا به پا کرد مولا به عبد رو داد تا بنده رو نگیرد بنده فقط جفا و مولا فقط وفا کرد دست مرا گرفت و با خود به خانه اش برد او این غریبه را هم با خویش آشنا کرد رو راست باشم اصلا ، خیلی به ما بها داد بی قیمتیم و ما را با اشک پر بها کرد از او مدام دعوت ، از ما نشد اجابت بی اعتنا شدیم و او باز اعتنا کرد با او وفا نکردیم ، او را صدا نکردیم با این وجود ما را راهی به کربلا کرد ما را به هیأت آورد ، بین رعیٌت آورد ارباب دید ما را ، در را دوباره وا کرد با اینکه سر جدا بود ، بر روی نیزه ها بود ، دید اشکمان درآمد خیلی به ما دعا کرد .👇👇👇