.
#شب_سوم_محرم
#نوحه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
آمده بابا، کنج ویرانم / یک شبی را او، گشته مهمانم
در بغل دارم، آن سر بی تن / درد دل گویم، با پدر جانم
یا اباالمظلوم یا اباالمظلوم یا ابا المظلوم یا ابا المظلوم 2
____________
ای پدر جان بین، کودکی پیرم / در دست خصم، دونت اسیرم
ما کجا بابا، کنج ویرانه / خسته وزار از، دست تقدیرم
یا ابا المظلوم....
____________
بعد تو بر ما، جور وجفا شد /حمله ور دشمن، بر خیمه ها شد
هنگام غارت، با دست ظالم/گوشواره از، گوشم جدا شد
یا ابا المظلوم......
__________؛___
یوسفی بابا، برسر بازار/با جانم هستم،بر تو خریدار
از خدا خواهم، مرگ من آید/تا بپیوندم،برتو ای دلدار
یا اباالمظلوم....
شعر:اسماعیل تقوایی
👇
.
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
🏴سبک زمینه یا شور بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
#زمینه_حضرت_رقیه_س
#شور_حضرت_رقیه_س
#ای_مشکل_گشا
🏴بند اول
ای مشکل گشا
خاتون کرب و بلا
دختر سلطان عشق(رقیه جان)۴
ای زهرا نما
هستی الگوی حیا
عشقِ بانوی دمشق(رقیه جان)۴
چه اسم زیبایی داری بی بی
(اسم تو قلبمو میلرزونه)
هر چی دارم تو زندگیم قطعاً
(از کرم رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
(سیدتی،یا رقیه)
🏴بند دوم
اعجازه خدا
به دردم تویی دوا
ای داروی تب عشق(رقیه جان)۴
شور روضه ها
ای زیباترین نوا
زمزمهٔ بر لب عشق(رقیه جان)۴
تو انتها و آخر عشقی
(عشق تو واسم دین و ایمونه)
به کوریه منکر تو میگم
(دلبر من رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
(سیدتی،یا رقیه)
🏴بند سوم
عشقِ نوکرا
دلها بر تو مبتلا
قلبمه تسلیم تو(رقیه جان)۴
محشر محشری
به زینب تو دلبری
واجبه تعظیم تو(رقیه جان)۴
ارادتم بی بی به تو خاصه
(چشام برات همیشه گریونه)
غصه ندارم روز محشر من
(که شافعم رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
(سیدتی،یا رقیه)
#شب_سوم_محرم
🎤با نوای زیبای کربلایی مصطفی بابایی
✍️🎵ڪربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#نوحه
این اولین و آخرین باره
بدون من میری سفر بابا
این اولین و آخرین باره
دیگه نمیذارم بری تنها
از بیتوموندن دیگه بابا میترسم
از گمشدن تُو بیابونا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
به قصد ثواب زدنم
جلوی رباب زدنم
تُو بزم شراب زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که غصههام همهش میشه تکرار
این اولین و آخرین باره
رفتم بدون تو سرِ بازار
از ازدحام و بروبیا میترسم
من از نگاه یهودیا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه از رو بام زدنم
تا گفتم سلام زدنم
جلو عمههام زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که روزی صد دفه کتک خوردم
این اولین و آخرین باره
که همسفر شدم با نامحرم
من از سنان و خولی بابا میترسم
من از مسلمونیِ اینا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه با وضو زدنم
برا النگو زدنم
کجا بود عمو...زدنم، زدنم
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
حالا که به تو رسیدم، دیگه گریه بسه
حالا که بابامو دیدم، دیگه گریه بسه
آبلهیدستوپامبمونه،زخمایرویلبامبمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
من نمیگم، تو بگو که درد و دلهای تو بیشتره
من نمیگم، تو بگو چرا موهات پر از خاکستره
فدای سرت، همۀ زخمام
بمیرم برا، زخمای بابام
....................................................
شب بیکسی سر اومد، دیگه گریه بسه
بابایی که با سر اومد، دیگه گریه بسه
روضههایشهرشامبمونه،کبودیگونههامبمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
من نمیگم، تو بگو کی موهای سرت رو کشیده
من نمیگم، تو بگو چرا سرت بوی تنور میده
فدای سرت، تموم دردام
بمیرم برا، زخمای بابام
....................................................
حالا که رسیده مهمون، دیگه گریه بسه
من خوب خوبم باباجون، دیگه گریه بسه
طعنههایپشتبامبمونه، بازارا و ازدحام بمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
مننمیگم،توبگوباباکجابودیایندوسهروز
من نمیگم، تو بگو چرا لب تو خونیه هنوز
فدای سرت سفیده موهام
بمیرم برا زخمای بابام
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
👇
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
خورشید روز و شب رقیه،
ای قاری سورۀ تبارک
جواب بده یه سؤالو بابا:
مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک
نکنه سری که رو نیزهها بود (تو بودی)۳
نکنه تنی که تُو بوریا بود (تو بودی)۳
حرف بزن، بابا جواب بده
تشنمه، یکمی آب بده
خیلی دلم گرفته، خیلی حالم خرابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
محلّههای یهودی بابا،
محل به دخترت نذاشتند
برا پذیراییِ از ما،
چیزی به غیرِ سنگ نداشتند
نکنه سری که گریه کرد برام (تو بودی)۳
اونیکهازآسمونمیزدصِدام (تو بودی)۳
شب توی، خرابه سردمه
نیمنگات، دوای دردمه
بابای مهربونم، دوریت برام عذابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
آروم شدم تا که همه گفتن:
پیش تو با سر اومده بابات
خرابه رو چراغونی کردی،
با سرخیِ خونِ روی لبهات
نکنه بابا توی طشت طلا (تو بودی)۳
مسافر غریب شام بلا (تو بودی)۳
چوب میخورد، روی لبت بابا
سنگ میخورد، رو سرِ بچهها
گریه چه بیامونه، روضه چه بیحسابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
.
#محرم_۱۴۰۰
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#زمینه
بند1⃣
خیلی غصه خوردم
از دلتنگی مردم
خیلی خیلی دیر کردی
خیر مقدم بابا
زحمت دادم بابا
خوابم رو تعبیر کردی
سی روزه که سر نزدی چه عجب
دلتنگ رقیه شدی چه عجب
تو هم مث من بغلی شدی که
از نیزه پایین اومدی چه عجب
تا میفتادم به جای کمک سهم من کتک میشد
انگاری اگه منو میزدن دلشون خنک میشد
بند2⃣
شمری که تورو کشت
از رو ناقه با مشت
من رو زیر پا انداخت
میبینی دنیارو
هر دوتای ما رو
دست شمر از پا انداخت
خنجر به تو زد تازیونه به من
بی وقفه به تو بی بهونه به من
دستی که رسوند به موی سر تو
عمه نگذاشت برسونه به من
خیلی وقتا روضهٔ ما با هم دیگه مشترک میشد
جلو چشم تو منو میزدن دلشون خنک میشد
بند3⃣
سرتاپام خاکی بود
لباسام خاکی بود
اشکم رو درآوردن
رؤیام میخواستم
بابامو میخواستم
واسم یک سرآوردن
بابا عمو نیست که بیاد ببینه
تاج سر ماه رو زمین میشینه
پیداست که تنم مث شب سیاه
جایی که قمر نباشه همینه
چه کبود شده صورتی که با یه اشاره لک میشد
به عمو بگو منو میزدن دلشون خنک میشد
شعر و سبک: احسان نوری
#شب_سوم_محرم
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
.
#محرم_۱۴۰۰
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#واحد_شلاقی
بند1⃣
یادمون داده رقیه
میشه با سلاح گریه
چه قیامتی به پا کرد
یادمون داده سه ساله
میشه با منطق ناله
حق نهضتو اداکرد
فتح شام یه گوشه ی قدرتش
فاطمیه شوکتش
فداشده واسه امامش
گریه هاش آبروی مکتبه
جا نشین زینبه
ملائکه محو مقامش
داره سند عاشورا امضای تایید از دست رقیه
وا کرد گره قیامو همیشه با دستِ بسته رقیه
جانم یا رقیه مددی
بند2⃣
لطف بی بی کم نمیشه
روضه هاش بوده همیشه
رونق ماه محرم
اسمشم روشنی بخشه
تا همیشه میدرخشه
روی پیشونیِ پرچم
برکت سفره محرمه
نمک این ماتمه
برای نوکرا عزیزه
نوحه خونتا نوحشو میخونه
دلارو میلرزونه
اشکا مثه بارون میریزه
قدر روضه شو میدونیم بخدا که بزمش یه پارچه نوره
زیر علم رقیه حتی گدایی باعث غروره
جانم یا رقیه مددی
بند3⃣
فوق ادراک مقامش
بچه شیعه ها غلامش
به دعاش گرمه دلامون
مثل ذکر صلواته
راه حل مشکلاته
ذکر یا رقیه خاتون
آبرو میده به گریه کناش
همه میمیرن براش
دل اسیره یه نیم نگاشه
روضه هاش مسو طلا میکنه
دفع بلا میکنه
این اثر بزم عزاشه
یاده همه ی ما داده چه جوری میشه عاشق حسین بود
درس مکتب رقیه اس باید همیشه عاشق حسین بود
جانم یا رقیه مددی
شعر و سبک: محمدحسین مکارم
#واحد_تند
#شب_سوم_محرم
👇
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
⤵️واحد سنگین
حضرت #اباعبدالله علیه السلام و حضرت #رقیه خاتون سلام الله علیها
#ارباب_و_شاه_سر_جدا
💢بنداول
ارباب و شاه سرجدا
نِعمَ الاَمیری من گدا
جَنتُ الاَعلا که میگن
صَحن وسَرای کربلا
بی نظیروماهه مُنیر
مولائ و نِعمَ الاَمیر
جان رقیه دخترت
ازروکرم دستم بگیر
نَزن زمین تورومو آقام آقام آقام
( بِخر تو آبرومو آقام آقام آقام) ۲
📿 ارباب حسین ارباب حسین 📿
💢بنددوم
بی بی رقـیه جـونـم
فدای اشک چِـشمات
پـای بِرهـنه رو خـاک
دویـدی زَخمه پاهـات
دخـترکـی تو صـحـرا
همش میگفت بابایـی
بــیـــا بــرس به دادم
بابا جــونم کـجــایــی
بابا ببیـــن کـه بـالم شـکــسته از غـَـمِ تـو
(چجوری میشه سَر کرد با داغ و ماتمِ تـو)۲
📿 باباحسین بابا حسین 📿
💢بندسوم
نَبودی بابا خیلی
کردن به ما اهانت
نگاهِ بَد میکردن
نامردای بی غیرت
با دست بَسته بُردن
ما رو تو کوچه بازار
جونم به لب رسیده
بس که دیدیم ما آزار
حُرمَتِمون شِکست و به زَخمِمون نَمک خورد
(خدا رو شکر ندیدی که دخترت کتک خورد)۲
📿 بابا حسین بابا حسین 📿
✍به قلم: شاعرین
#سعید_نوروزیان (خادم الحسین ع)
#مجید_آقاجانی (بهار)
#علیرضا_پناهیان ( روضه نشین )
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم_الحرام
#سبک_شور
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#سه_بند🌹🌹🌹#عشق_حسینی_یارقیه
🌹-----------------------بند اول
عشق حسینی یارقیه
نوره دو عینی یارقیه
تو بِنْتِ مولا از نسلِ
یَلِ حُنینی یارقیه
یارقیه ذکره رو لبم
یارقیه فکره هرشبم
یارقیه هستی تو بی بی
یارقیه دین و مذهبم
رقیه مَشقِ من رقیه عشقِ من
رقیه تو بده رقیه رِزقِ من
«رقیه بی بی جان»
«رقیه بی بی جان»
🌹🌹-------------------بند دوم
تمثال زهرا یا رقیه
از نسل مولا یا رقیه
ریحانه ای یا که عقیله
زینب و زهرا یا رقیه
یا رقیه راوی حسین
یا رقیه باقی حسین
یا رقیه می کنی بی بی
یا رقیه یاری حسین
رقیه فاطمی رقیه حیدری
رقیه هر جهان رقیه سروری
«رقیه بی بی جان»
«رقیه بی بی جان»
🌹🌹🌹--------------بند سوم
حاکم و سلطان یا رقیه
تفسیر قرآن یا رقیه
بهر غریبی بابایت
هستی تو برهان یا رقیه
یا رقیه جان سنه فدا
یا رقیه ای جنونه ما
یا رقیه دشمنان تو
یا رقیه می کشه خدا
رقیه سروری
رقیه رهبری
رقیه بهر شاه
رقیه دلبری
«رقیه بی بی جان»
«رقیه بی بی جان»
----------------------------------------
شعروسبک : 📝🎵
#شب_سوم_محرم
#یاحسین
#عباس_اسماعیلی
#سعید_نوروزیان_خادم_الحسین
----------------------------------------
.
#نوحه
#شور
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
بیا عمه بیاعمه،ببین آمده بابایم
بیا یکدم کنار من،ببین تعبیر رویایم
حسین بابا حسین بابا۴
____________
الا ای کودک شامی، بیا بابای من آمد
برای دیدن دختر،همه دنیای من آمد
_____________
بیامد کنج ویرانه،به دیدارم پدر باسر
بمیرم پس کجا باشد،زبابای گلم پیکر
_______________
چرا خاکستری باشد،پدر جانم سر ورویت
چرا خونی شده بابا، عزیرم هر دو ابرویت
________________
بیا سنگ صبور من،شنو درد دل دختر
ببین نیلی شده رویم، شبیه صورت مادر
________________
رقیه بی تو غمگین است،ندارد طاقت هجران
ببر همراه خود من را،تویی درد مرا درمان
شعر :اسماعیل تقوایی
#شب_سوم_محرم
👇
.
#نوحه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
کنج خرابه، غوغا شد، بابا آمد۲
ماه شب من، پیدا شد، بابا آمد۲
واویلتا واویلا آه و واویلا ۳
________________
سرزده با سر، بابا، بر یتیمانش
عمه گرفته، این سر ، روی دامانش
درد دلم را گویم، با، بابا حالا
بوسه زنم بر، چشم، باز وگریانش
واویلتا..
_________________
بی تو پدر، آتش بر، خیمه هاافتاد
اهل حرم ، دویدند، در حال فریاد
گوشم شده پاره در، غارت دشمن
بوده فغان کارم در، صحنه ی بیداد
واویلتا....
_________________
افتاده ام از ناقه برخاک صحرا
رویم شده نیلی از سیلی اعدا
بابا ببین زخمی ام از تازیانه
حالا شدم مانند مادرت زهرا
واویلتا...
_______________
کرده عدو بر آل حیدر جسارت
وای ازکوفه وشام و وای از اسارت
شعر:اسماعیل تقوایی
#شب_سوم_محرم
👇
.
#زمزمه
#نوحه_زمزمه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
سه ساله ام اما کمر خمیدم من
کودکم واما موی سپیدم من
ندیده ام خیری، زبعد تو بابا
درد غم وهجران سخت کشیدم من
وای حسین بابا، وای حسین بابا، وای حسین بابا،وای حسین بابا۲
________________
بشد حرم غارت،رفت زکف چاره
به دست نامردی،گوش شده پاره
زناقه افتادم، روی زمین گرم
زضرب یک سیلی، دیده ی من تاره
وای حسین بابا....
__________________
سخت مرا می زد، دشمن مجنونم
پناه من بوده،عمه ی محزونم
به جای من خورده،عمه بسی شلاق
به خواهرت بابا همیشه مدیونم
وای حسین بابا....
________________
اسیری ام بابا، مرا گران آمد
دخترت از دست،عدو به جان آمد
برسر بازار، یهودیان رفتیم
ز دیده ام بابا اشک روان آمد
وای حسین بابا...
______________
به کنج ویرانه خوش آمدی بابا
چرا کمی زودتر نیامدی بابا
کودک شامی گفت پدر نداری تو
خوب شده برما تو سر زدی بابا
وای حسین بابا....
شعر :اسماعیل تقوایی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
.
#نوحه_زمزمه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
کجایی ای بابا جانم/که ساکن این ویرانم
دلم شده تنگ رویت/به یاد تو من گریانم
بیا،ببین،که زار وبیمارم/به دست شامیان گرفتارم
حسین، حسین،حسین ابا المظلوم۲
__________________
عمه بیا بابا آمد/امید من اینجا آمد
تنش کجا باشد عمه/سرش به پیش ما آمد
کمک، نما،سرش بغل گیرم
بگویمش،که از چه دلگیرم
حسین....
_________________
اسم ترا،تا،می بردم/کتک ز دشمن می خوردم
نبود اگر عمه بابا/به روز اول می مردم
سه ساله ام،ولی چو پیرم من
یتیمم و به غم اسیرم من
حسین....
_________________
سرت به اشکم می شویم/مثال گل آنرا بویم
شوم به قربانت بابا/تویی تو ماه دلجویم
مرا، ببر، به همرهت بابا
بدون تو نخواهم این دنیا
حسین.....
شعر:اسماعیل تقوایی
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
👇
.
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#زمزمه_نوحه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
سه ساله ام غریب وتنها/فتاده ام به بحر غمها۲
پدر چرا برم نمی آیی،که عقده از دلم تو بگشایی، بدان که دختران همه هستند، بابایی، بابایی۲
حسین حسین حسین بابا،حسین حسین حسین بابا، حسین حسین حسین بابا،ای بابا ای بابا۲
_________________
بدیده ام ترا بخوابم/کنون غمین ودل کبابم
بگریم وبهانه ات گیرم،زدست این زمانه دلگیرم،اگر نبینمت بدان امشب،میمیرم میمیرم
حسین حسین....
_________________
عمه ییا پدر بیامد/فراقمان به سر بیامد
خوش آمدی پدر به ویرانه، صفا تو داده ای به غمخانه،بنوشم از می لبت حالا،مستانه مستانه
حسین حسین....
_________________
سرت بیامده کنارم/به سینه ام سرت گذارم
فدای این سرت شود دختر،کجا بود تن تو ای دلبر،شنیده ام رها به صحرا شد،آن پیکر آن پیکر
حسین حسین....
________________
ببین پد رکه موسپیدم/به کودکی کمر خمیدم
هر آندمی که اسم تو بردم،کتک ز دشمن تو من خوردم،زناقه بر زمین فتادم من،آزردم،آزردم
حسین حسین....
شعر :اسماعیل تقوایی
👇
.
#زمزمه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
من دختری سه ساله ام، قرین اشک وآهم
ویرانهای در شهر شام، گردیده سر پناهم
ماندم غریب وتنها، گریم زهجر بابا، آغوش عمه تکیه گاهم۲
بابا حسین مظلوم، بابا حسین مظلوم، بابا حسین من کجایی۲
___________________-
بابا بیا دختر شده، دلتنگ روی ماهت
زخم دلم را کن رفو، با لحظهای نگاهت
این کودکان شامی، طعنه زنان بگویند، رقیه تو بابا نداری
با با حسین مظلوم.....
___________________
عمه بیا راس پدر، دیدار دختر آمد
دوران هجران منو، بابای من سر آمد
ای ماه بی قرینه، بگذارمت به سینه، شویم رخت با اشک چشمم
بابا حسین مظلوم...
__________________
بابا بسی نا گفته ها رقیه با تو دارد
ظلم عدو را یک به یک از بهر تو شمارد
این پیکر نحیفم، زخمی ز تازیانه، رویم شده نیلوفرانه
بابا حسین مظلوم...
_____________________
حالا که دیدم روی تو، دیگر غمی ندارم
آماده ام تادر رهت، جانانه جان سپارم
من دختر شهیدم،باشد پدر امیدم،امشب شوم جزو شهیدان
بابا حسین مظلوم.....
شعر:اسماعیل تقوایی
#شب_سوم_محرم
👇
.
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#زمزمه_نوحه
دلتنگ روی ماه تو، باشد رقیه دخترت۲
یکسر بیا ویرانه ام، بابا به جان مادرت۲
بابای من بابای من، بابای من بابای من۲
____________
ای آفتاب نیزه ها، خوش آمدی خوش آمدی
بابا کجا باشد تنت، با سر به دختر سر زدی
بابای من....
_______________
سنگ صبور من بیا، تا قصه ها گویم ترا
از بعد عاشورای تو، تاشام واین ویرانسرا
بابای من...
________________
بابت منم غارت زده، زینت گوشم برده اند
ای وای از آن نامردمان، بس عمه را آزرده اند
بابای من....
____________
ازناقه زیر افتاده ام، نالیدم وحیران شدم
سیلی چو خوردم از عدو، از بیکسی گریان شدم
بابای من...
________________
درد یتیمی سخت بود، درد اسیری سخت تر
در کوفه وشام بلا، دلخسته گشتم ای پدر
بابای من...
_____________________
هرجا روی ای جان من، دیگر مرا با خود ببر
خواهم ازاین دنیا روم، من سوی دنیای دگر
بابای من...
شعر:اسماعیل تقوایی
#پنجم_صفر
👇
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
ای عمه بیا بین که به ما تاج سر آمد۲
دیدار یتیمش دوباره پدر آمد۲
فصلی دگر آمد، بابا به سر آمد، بابا به سرآمد۲
بابای غریبم، بابای غریبم، بابای غریبم۲
___________________
تو ماه منی، جان منی، من ثمر تو
روشن شده ظلمتکده از نور سر تو
آزرده زشامم، عشق تو مرامم، عشق تو مرامم
بابای غریبم...
__________________
بابا توکجا بوده ای از ناقه فتادم
یک ضربت سیلی هنوز است به یادم
رویم شده نیلی، از ضربت سیلی، از ضربت سیلی
بابای غریبم.
_________________
آه ای گل زهرا سرخونین تو بویم
با اشک خودم صورت زیبات بشویم
بشکسته سرمن، هستی به برمن، هستی به برمن
بابای غریبم..
_________________
کو پیکر تو تا که در آغوش بگیرم
سر را بِگذارم سر دوش تو بمیرم
قربان صفایت، جانم بفدایت، جانم بفدایت
بابای غریبم....
شعر:اسماعیل تقوایی
#امام_زمان_عج
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
بر درد تنهایی دچارم ای نگارم
پایان ندارد انتظارم ای نگارم
پاییزی ام، هجران امانم را بریده
برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم
آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی
نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم
با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم
منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم
این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا
من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم
می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟
در وقت سخت احتضارم ای نگارم
مثل همیشه آخرِ کارم ، خودم را
دست رقیه می سپارم ای نگارم
کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم
بابا بیا امشب کنارم ای نگارم
دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه
کم سو شده چشمان تارم ای نگارم
.
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بیتو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟
چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته میدانی!
نه دل بدون تو طاقت میآورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه میمانی
چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت
چه کرده با دلم این گریههای پنهانی
ببین سراغ تو را هر غروب میگیرم
قدم قدم من از این کوچههای کنعانی
نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی
نسیم آمده با عطر عود و خاکستر
نسیم آمده با نالهای نیستانی
بیا که دختر تو نیست ماندنی بیتو
بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!
#یوسف_رحیمی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلامالله
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#سبک #ابکنی_یاابالحسن
(من خرابه نشین شدم سرت به دامانم)4
سرت به دامانم...
بنداول
روی نیزه سر بابام2توی راه کوفه وشام2
دست بسته میدویدم2خون میومددیگه ازپام2
کتکم زدن باباجون2بدنم شده پراز خون2
باباجون ببین سه سالت2شده جسمش دیگه بی جون2
من خرابه نشین شدم...
بنددوم
چشمای توچرا بستس2پیشونیت چراشکستس2
چرا حرف نمیزنی با2دخترت که خیلی خستس2
من به حال اشک وزاری2بچه های شام به خواری2
میزدن وهی میگفتن2 تو دیگه بابانداری2
من خرابه نشین شدم...
بندسوم
حالاکه اومدی بابا2قسمت میدم به زهرا2
اگه خواستی باز بری تو2ببری سه ساله ات را2
طاقت سه ساله دختر2توبگو چقدر مگر2
که ببینه سر باباش2بریده شده با خنجر2
(من خرابه نشین شدم سرت به دامانم)4
سرت به دامانم...
#داود_تيموري عاصی
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#شور
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
بابا
بابا
پره سوزو اشک و اه و فریادم
بابا
بابا
بغلم کن من و ازپا افتادم
بابا
بابا
دخترت از دنیا دیگه دل برید
بابا
بابا
تو سه سالگی شده موهاش سپید
لبه من شد
مثل لبهات
زخمی و خونی و پر ترک بابا
تو نبودی
بد جوری زد
من و زجر بی حیا کتک بابا
دندونای
شیریه من
افتاده بابا با ضربه های مشت
دور از چشمه
عمو عباس
حرمله من و می زد به قصد کشت
بابا جونم بابا جونم
بابا جونم بابا جونم بابا جون
بابا
بابا
می سوزه از گریه چشمای ترم
بابا
بابا
مثل پیر زن ها تا شد کمرم
بابا
بابا
می بینی شکستگیه پرم و
بابا
بابا
می بینی لخته ی خونه سرم و
با این دست و
پای زخمی
واسه عمه خیلی درد سر شدم
با این روی
ارغوونی
خیلی بیشتر شبیه مادر شدم
دل من رو
خیلی سوزوند
مرد مستی که کنیز صدام می کرد
از اون بدتر
اونی بود که
خیزرون به لبه خونه تو می زد
با با جونم با با جونم
با با جونم بابا جونم بابا جون
بابا بابا
از گریه چشم ترم می سوزه
بابا
بابا
دست و پاوو کمرم می سوزه
بابا
بابا
شبیه من هیچ کسی مضطر نیست
بابا
بابا
واسه ی شبه غمم اخر نیست
چند دفه
دیدم که افتاد
از رو نیزه سرت رو به روی من
کاش که بودش
کناره ما
بازار شام لا اقل عموی من
به لباسه
پاره ی من
خیلی دخترای شامی خندیدن
تاکه دیدن
عزاداریم
دور مون جمع شدن و می رقصیدن
#رضا_نصابی✍
👇
#واحد_سنگین
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
*بند اول*
تورفتی بابا توخیمه شد غوغای غوغا
فرار کردن از توو خیمه ها زن های تنها...
آتیش زدن به خیمه ها
فهمیده بودن نیست سقا
خلخال ها رو بردن بابا...
دست اینا که سنگینه
بزم شراب و سکینه
بیا برگردیم مدینه...
///باباجونم باباجونم///
*بند دوم*
همه ما رو دیدن بابا هم جوون و پیر
چشمای هرزه چه بدتر بود از قل و زنجیر...
سنگ میزدن از روی بام
چی بگم از بزم حرام
مارو بردن بازار شام...
سر توو بود رویه میزش
شراب توو دست کنیزش
چی بگم از چشمِ هیزش...
///باباجونم باباجونم///
*سید عباس شیدائی*