eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. آمده بابا، کنج ویرانم / یک شبی را او، گشته مهمانم در بغل دارم، آن سر بی تن / درد دل گویم، با پدر جانم یا اباالمظلوم یا اباالمظلوم یا ابا المظلوم یا ابا المظلوم 2 ____________ ای پدر جان بین، کودکی پیرم / در دست خصم، دونت اسیرم ما کجا بابا، کنج ویرانه / خسته وزار از، دست تقدیرم یا ابا المظلوم.... ____________ بعد تو بر ما، جور وجفا شد /حمله ور دشمن، بر خیمه ها شد هنگام غارت، با دست ظالم/گوشواره از، گوشم جدا شد یا ابا المظلوم...... __________؛___ یوسفی بابا، برسر بازار/با جانم هستم،بر تو خریدار از خدا خواهم، مرگ من آید/تا بپیوندم،برتو ای دلدار یا اباالمظلوم.... شعر:اسماعیل تقوایی 👇
. 🏴سبک زمینه یا شور بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول ای مشکل گشا خاتون کرب و بلا دختر سلطان عشق(رقیه جان)۴ ای زهرا نما هستی الگوی حیا عشقِ بانوی دمشق(رقیه جان)۴ چه اسم زیبایی داری بی بی (اسم تو قلبمو میلرزونه) هر چی دارم تو زندگیم قطعاً (از کرم رقیه خاتونه) ضربان قلبمی،هیجان قلبمی جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی (سیدتی،یا رقیه) 🏴بند دوم اعجازه خدا به دردم تویی دوا ای داروی تب عشق(رقیه جان)۴ شور روضه ها ای زیباترین نوا زمزمهٔ بر لب عشق(رقیه جان)۴ تو انتها و آخر عشقی (عشق تو واسم دین و ایمونه) به کوریه منکر تو میگم (دلبر من رقیه خاتونه) ضربان قلبمی،هیجان قلبمی جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی (سیدتی،یا رقیه) 🏴بند سوم عشقِ نوکرا دلها بر تو مبتلا قلبمه تسلیم تو(رقیه جان)۴ محشر محشری به زینب تو دلبری واجبه تعظیم تو(رقیه جان)۴ ارادتم بی بی به تو خاصه (چشام برات همیشه گریونه) غصه ندارم روز محشر من (که شافعم رقیه خاتونه) ضربان قلبمی،هیجان قلبمی جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی (سیدتی،یا رقیه) 🎤با نوای زیبای کربلایی مصطفی بابایی ✍️🎵ڪربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. این اولین و آخرین باره بدون من میری سفر بابا این اولین و آخرین باره دیگه نمی‌ذارم بری تنها از بی‌توموندن دیگه بابا می‌ترسم از گم‌شدن تُو بیابونا می‌ترسم بابا می‌خوای بدونی چرا می‌ترسم؟ به قصد ثواب زدنم جلوی رباب زدنم تُو بزم شراب زدنم، زدنم ..................................... این اولین و آخرین باره که غصه‌هام همه‌ش میشه تکرار این اولین و آخرین باره رفتم بدون تو سرِ بازار از ازدحام و بروبیا می‌ترسم من از نگاه یهودیا می‌ترسم بابا می‌خوای بدونی چرا می‌ترسم؟ همه از رو بام زدنم تا گفتم سلام زدنم جلو عمه‌هام زدنم، زدنم ..................................... این اولین و آخرین باره که روزی صد دفه کتک خوردم این اولین و آخرین باره که همسفر شدم با نامحرم من از سنان و خولی بابا می‌ترسم من از مسلمونیِ اینا می‌ترسم بابا می‌خوای بدونی چرا می‌ترسم؟ همه با وضو زدنم برا النگو زدنم کجا بود عمو...زدنم، زدنم 👇
. حالا که به تو رسیدم، دیگه گریه بسه حالا که بابامو دیدم، دیگه گریه بسه آبله‌ی‌دست‌وپام‌بمونه،زخمای‌روی‌لبام‌بمونه گله‌ندارم‌بشرط‌ این‌که،دیگه‌کنارم‌بابام‌بمونه من ‌نمیگم، تو بگو که درد و دل‌های تو بیشتره من نمیگم، تو بگو چرا موهات پر از خاکستره فدای سرت، همۀ زخمام بمیرم برا، زخمای بابام .................................................... شب بی‌کسی سر اومد، دیگه گریه بسه بابایی که با سر اومد، دیگه گریه بسه روضه‌های‌شهرشام‌بمونه،کبودی‌گونه‌هام‌بمونه گله‌ندارم‌بشرط ‌اینکه،دیگه‌کنارم‌بابام‌بمونه من نمیگم، تو بگو کی موهای سرت رو کشیده من نمیگم، تو بگو چرا سرت بوی تنور میده فدای سرت، تموم دردام بمیرم برا، زخمای بابام .................................................... حالا که رسیده مهمون، دیگه گریه بسه من خوب خوبم باباجون، دیگه گریه بسه طعنه‌های‌پشت‌بام‌بمونه، بازارا و ازدحام بمونه گله‌ندارم‌بشرط ‌اینکه،دیگه‌کنارم‌بابام‌بمونه من‌نمیگم،تو‌بگوباباکجابودی‌این‌دوسه‌روز من نمیگم، تو بگو چرا لب تو خونیه هنوز فدای سرت سفیده موهام بمیرم برا زخمای بابام 👇
. خورشید روز و شب رقیه، ای قاری سورۀ تبارک جواب بده یه سؤالو بابا: مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک نکنه سری که رو نیزه‌ها بود (تو بودی)۳ نکنه تنی که تُو بوریا بود (تو بودی)۳ حرف بزن، بابا جواب بده تشنمه، یکمی آب بده خیلی دلم گرفته، خیلی حالم خرابه کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه ……………………….. محلّه‌های یهودی بابا، محل به دخترت نذاشتند برا پذیراییِ از ما، چیزی به غیرِ سنگ نداشتند نکنه سری که گریه کرد برام (تو بودی)۳ اونی‌که‌ازآسمون‌می‌زدصِدام (تو بودی)۳ شب توی، خرابه سردمه نیم‌نگات، دوای دردمه بابای مهربونم، دوریت برام عذابه کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه ……………………….. آروم‌ شدم تا که همه گفتن: پیش تو با سر اومده بابات خرابه رو چراغونی کردی، با سرخیِ خونِ روی لب‌هات نکنه بابا توی طشت طلا (تو بودی)۳ مسافر غریب شام بلا (تو بودی)۳ چوب می‌خورد، روی لبت بابا سنگ می‌خورد، رو سرِ بچه‌ها گریه چه بی‌امونه، روضه چه بی‌حسابه کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه 👇
. ۱۴۰۰ بند1⃣ خیلی غصه خوردم از دلتنگی مردم خیلی خیلی دیر کردی خیر مقدم بابا زحمت دادم بابا خوابم رو تعبیر کردی سی روزه که سر نزدی چه عجب دلتنگ رقیه شدی چه عجب تو هم مث من بغلی شدی که از نیزه پایین اومدی چه عجب تا میفتادم به جای کمک سهم من کتک میشد انگاری اگه منو میزدن دلشون خنک میشد بند2⃣ شمری که تورو کشت از رو ناقه با مشت من رو زیر پا انداخت میبینی دنیارو هر دوتای ما رو دست شمر از پا انداخت خنجر به تو زد تازیونه به من بی وقفه به تو بی بهونه به من دستی که رسوند به موی سر تو عمه نگذاشت برسونه به من خیلی وقتا روضهٔ ما با هم دیگه مشترک میشد جلو چشم تو منو میزدن دلشون خنک میشد بند3⃣ سرتاپام خاکی بود لباسام خاکی بود اشکم رو درآوردن رؤیام میخواستم بابامو میخواستم واسم یک سرآوردن بابا عمو نیست که بیاد ببینه تاج سر ماه رو زمین میشینه پیداست که تنم مث شب سیاه جایی که قمر نباشه همینه چه کبود شده صورتی که با یه اشاره لک میشد به عمو بگو منو میزدن دلشون خنک میشد شعر و سبک: احسان نوری انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. ۱۴۰۰ بند1⃣ یادمون داده رقیه میشه با سلاح گریه چه قیامتی به پا کرد یادمون داده سه ساله میشه با منطق ناله حق نهضتو ادا‌کرد فتح شام یه گوشه ی قدرتش فاطمیه شوکتش فداشده واسه امامش گریه هاش آبروی مکتبه جا نشین زینبه ملائکه محو مقامش داره سند عاشورا امضای تایید از دست رقیه وا کرد گره قیامو همیشه با دستِ بسته رقیه جانم یا رقیه مددی بند2⃣ لطف بی بی کم نمیشه روضه هاش بوده همیشه رونق ماه محرم اسمشم روشنی بخشه تا همیشه میدرخشه روی پیشونیِ پرچم برکت سفره محرمه نمک این ماتمه برای نوکرا عزیزه نوحه خونتا نوحشو میخونه دلارو میلرزونه اشکا مثه بارون میریزه قدر روضه شو میدونیم بخدا که بزمش یه پارچه نوره زیر علم رقیه حتی گدایی باعث غروره جانم یا رقیه مددی بند3⃣ فوق ادراک مقامش بچه شیعه ها غلامش به دعاش گرمه دلامون مثل ذکر صلواته راه حل مشکلاته ذکر یا رقیه خاتون آبرو میده به گریه کناش همه میمیرن براش دل اسیره یه نیم نگاشه روضه هاش مسو طلا میکنه دفع بلا میکنه این اثر بزم عزاشه یاده همه ی ما داده چه جوری میشه عاشق حسین بود درس مکتب رقیه اس باید همیشه عاشق حسین بود جانم یا رقیه مددی شعر و سبک: محمدحسین مکارم 👇
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ⤵️واحد سنگین حضرت علیه السلام و حضرت خاتون سلام الله علیها 💢بنداول ارباب و شاه سرجدا نِعمَ الاَمیری من گدا جَنتُ الاَعلا که میگن صَحن وسَرای کربلا بی نظیروماهه مُنیر مولائ و نِعمَ الاَمیر جان رقیه دخترت ازروکرم دستم بگیر نَزن زمین تورومو آقام آقام آقام ( بِخر تو آبرومو آقام آقام آقام) ۲ 📿 ارباب حسین ارباب حسین 📿 💢بنددوم بی بی رقـیه جـونـم فدای اشک چِـشمات پـای بِرهـنه رو خـاک دویـدی زَخمه پاهـات دخـترکـی تو صـحـرا همش میگفت بابایـی بــیـــا بــرس به دادم بابا جــونم کـجــایــی بابا ببیـــن کـه بـالم شـکــسته از غـَـمِ تـو (چجوری میشه سَر کرد با داغ و ماتمِ تـو)۲ 📿 باباحسین بابا حسین 📿 💢بندسوم نَبودی بابا خیلی کردن به ما اهانت نگاهِ بَد میکردن نامردای بی غیرت با دست بَسته بُردن ما رو تو کوچه بازار جونم به لب رسیده بس که دیدیم ما آزار حُرمَتِمون شِکست و به زَخمِمون نَمک خورد (خدا رو شکر ندیدی که دخترت کتک خورد)۲ 📿 بابا حسین بابا حسین 📿 ✍به قلم: شاعرین (خادم الحسین ع) (بهار) ( روضه نشین )
. بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🌹🌹 🌹-----------------------بند اول عشق حسینی یارقیه نوره دو عینی یارقیه تو بِنْتِ مولا از نسلِ یَلِ حُنینی یارقیه یارقیه ذکره رو لبم یارقیه فکره هرشبم یارقیه هستی تو بی بی یارقیه دین و مذهبم رقیه مَشقِ من رقیه عشقِ من رقیه تو بده رقیه رِزقِ من «رقیه بی بی جان» «رقیه بی بی جان» 🌹🌹-------------------بند دوم تمثال زهرا یا رقیه از نسل مولا یا رقیه ریحانه ای یا که عقیله زینب و زهرا یا رقیه یا رقیه راوی حسین یا رقیه باقی حسین یا رقیه می کنی بی بی یا رقیه یاری حسین رقیه فاطمی رقیه حیدری رقیه هر جهان رقیه سروری «رقیه بی بی جان» «رقیه بی بی جان» 🌹🌹🌹--------------بند سوم حاکم و سلطان یا رقیه تفسیر قرآن یا رقیه بهر غریبی بابایت هستی تو برهان یا رقیه یا رقیه جان سنه فدا یا رقیه ای جنونه ما یا رقیه دشمنان تو یا رقیه می کشه خدا رقیه سروری رقیه رهبری رقیه بهر شاه رقیه دلبری «رقیه بی بی جان» «رقیه بی بی جان» ---------------------------------------- شعروسبک : 📝🎵 ----------------------------------------
. بیا عمه بیاعمه،ببین آمده بابایم بیا یکدم کنار من،ببین تعبیر رویایم حسین بابا حسین بابا۴ ____________ الا ای کودک شامی، بیا بابای من آمد برای دیدن دختر،همه دنیای من آمد _____________ بیامد کنج ویرانه،به دیدارم پدر باسر بمیرم پس کجا باشد،زبابای گلم پیکر _______________ چرا خاکستری باشد،پدر جانم سر ورویت چرا خونی شده بابا، عزیرم هر دو ابرویت ________________ بیا سنگ صبور من،شنو درد دل دختر ببین نیلی شده رویم، شبیه صورت مادر ________________ رقیه بی تو غمگین است،ندارد طاقت هجران ببر همراه خود من را،تویی درد مرا درمان شعر :اسماعیل تقوایی 👇
. کنج خرابه، غوغا شد، بابا آمد۲ ماه شب من، پیدا شد، بابا آمد۲ واویلتا واویلا آه و واویلا ۳ ________________ سرزده با سر، بابا، بر یتیمانش عمه گرفته، این سر ، روی دامانش درد دلم را گویم، با، بابا حالا بوسه زنم بر، چشم، باز وگریانش واویلتا.. _________________ بی تو پدر، آتش بر، خیمه هاافتاد اهل حرم ، دویدند، در حال فریاد گوشم شده پاره در، غارت دشمن بوده فغان کارم در، صحنه ی بیداد واویلتا.... _________________ افتاده ام از ناقه برخاک صحرا رویم شده نیلی از سیلی اعدا بابا ببین زخمی ام از تازیانه حالا شدم مانند مادرت زهرا واویلتا... _______________ کرده عدو بر آل حیدر جسارت وای ازکوفه وشام و وای از اسارت شعر:اسماعیل تقوایی 👇
. سه ساله ام اما کمر خمیدم من کودکم واما موی سپیدم من ندیده ام خیری، زبعد تو بابا درد غم وهجران سخت کشیدم من وای حسین بابا، وای حسین بابا، وای حسین بابا،وای حسین بابا۲ ________________ بشد حرم غارت،رفت زکف چاره به دست نامردی،گوش شده پاره زناقه افتادم، روی زمین گرم زضرب یک سیلی، دیده ی من تاره وای حسین بابا.... __________________ سخت مرا می زد، دشمن مجنونم پناه من بوده،عمه ی محزونم به جای من خورده،عمه بسی شلاق به خواهرت بابا همیشه مدیونم وای حسین بابا.... ________________ اسیری ام بابا، مرا گران آمد دخترت از دست،عدو به جان آمد برسر بازار، یهودیان رفتیم ز دیده ام بابا اشک روان آمد وای حسین بابا... ______________ به کنج ویرانه خوش آمدی بابا چرا کمی زودتر نیامدی بابا کودک شامی گفت پدر نداری تو خوب شده برما تو سر زدی بابا وای حسین بابا.... شعر :اسماعیل تقوایی 👇
. کجایی ای بابا جانم/که ساکن این ویرانم دلم شده تنگ رویت/به یاد تو من گریانم بیا،ببین،که زار وبیمارم/به دست شامیان گرفتارم حسین، حسین،حسین ابا المظلوم۲ __________________ عمه بیا بابا آمد/امید من اینجا آمد تنش کجا باشد عمه/سرش به پیش ما آمد کمک، نما،سرش بغل گیرم بگویمش،که از چه دلگیرم حسین.... _________________ اسم ترا،تا،می بردم/کتک ز دشمن می خوردم نبود اگر عمه بابا/به روز اول می مردم سه ساله ام،ولی چو پیرم من یتیمم و به غم اسیرم من حسین.... _________________ سرت به اشکم می شویم/مثال گل آنرا بویم شوم به قربانت بابا/تویی تو ماه دلجویم مرا، ببر، به همرهت بابا بدون تو نخواهم این دنیا حسین..... شعر:اسماعیل تقوایی 👇
. سه ساله ام غریب وتنها/فتاده ام به بحر غمها۲ پدر چرا برم نمی آیی،که عقده از دلم تو بگشایی، بدان که دختران همه هستند، بابایی، بابایی۲ حسین حسین حسین بابا،حسین حسین حسین بابا، حسین حسین حسین بابا،ای بابا ای بابا۲ _________________ بدیده ام ترا بخوابم/کنون غمین ودل کبابم بگریم وبهانه ات گیرم،زدست این زمانه دلگیرم،اگر نبینمت بدان امشب،میمیرم میمیرم حسین حسین.... _________________ عمه ییا پدر بیامد/فراقمان به سر بیامد خوش آمدی پدر به ویرانه، صفا تو داده ای به غمخانه،بنوشم از می لبت حالا،مستانه مستانه حسین حسین.... _________________ سرت بیامده کنارم/به سینه ام سرت گذارم فدای این سرت شود دختر،کجا بود تن تو ای دلبر،شنیده ام رها به صحرا شد،آن پیکر آن پیکر حسین حسین.... ________________ ببین پد رکه موسپیدم/به کودکی کمر خمیدم هر آندمی که اسم تو بردم،کتک ز دشمن تو من خوردم،زناقه بر زمین فتادم من،آزردم،آزردم حسین حسین.... شعر :اسماعیل تقوایی 👇
. من دختری سه ساله ام، قرین اشک وآهم ویرانه‌ای در شهر شام، گردیده سر پناهم ماندم غریب وتنها، گریم زهجر بابا، آغوش عمه تکیه گاهم۲ بابا حسین مظلوم، بابا حسین مظلوم، بابا حسین من کجایی۲ ___________________- بابا بیا دختر شده، دلتنگ روی ماهت زخم دلم را کن رفو، با لحظه‌ای نگاهت این کودکان شامی، طعنه زنان بگویند، رقیه تو بابا نداری با با حسین مظلوم..... ___________________ عمه بیا راس پدر، دیدار دختر آمد دوران هجران منو، بابای من سر آمد ای ماه بی قرینه، بگذارمت به سینه، شویم رخت با اشک چشمم بابا حسین مظلوم... __________________ بابا بسی نا گفته ها رقیه با تو دارد ظلم عدو را یک به یک از بهر تو شمارد این پیکر نحیفم، زخمی ز تازیانه، رویم شده نیلوفرانه بابا حسین مظلوم... _____________________ حالا که دیدم روی تو، دیگر غمی ندارم آماده ام تادر رهت، جانانه جان سپارم من دختر شهیدم،باشد پدر امیدم،امشب شوم جزو شهیدان بابا حسین مظلوم..... شعر:اسماعیل تقوایی 👇
. دلتنگ روی ماه تو، باشد رقیه دخترت۲ یکسر بیا ویرانه ام، بابا به جان مادرت۲ بابای من بابای من، بابای من بابای من۲ ____________ ای آفتاب نیزه ها، خوش آمدی خوش آمدی بابا کجا باشد تنت، با سر به دختر سر زدی بابای من.... _______________ سنگ صبور من بیا، تا قصه ها گویم ترا از بعد عاشورای تو، تاشام واین ویرانسرا بابای من... ________________ بابت منم غارت زده، زینت گوشم برده اند ای وای از آن نامردمان، بس عمه را آزرده اند بابای من.... ____________ ازناقه زیر افتاده ام، نالیدم وحیران شدم سیلی چو خوردم از عدو، از بی‌کسی گریان شدم بابای من... ________________ درد یتیمی سخت بود، درد اسیری سخت تر در کوفه وشام بلا، دلخسته گشتم ای پدر بابای من... _____________________ هرجا روی ای جان من، دیگر مرا با خود ببر خواهم ازاین دنیا روم، من سوی دنیای دگر بابای من... شعر:اسماعیل تقوایی 👇
ای عمه بیا بین که به ما تاج سر آمد۲ دیدار یتیمش دوباره پدر آمد۲ فصلی دگر آمد، بابا به سر آمد، بابا به سرآمد۲ بابای غریبم، بابای غریبم، بابای غریبم۲ ___________________ تو ماه منی، جان منی، من ثمر تو روشن شده  ظلمتکده از نور سر تو آزرده زشامم، عشق تو مرامم، عشق تو مرامم بابای غریبم... __________________ بابا توکجا بوده ای از ناقه فتادم یک ضربت سیلی هنوز است به یادم رویم شده نیلی، از ضربت سیلی، از ضربت سیلی بابای غریبم. _________________ آه ای گل زهرا سرخونین تو بویم با اشک خودم صورت زیبات بشویم بشکسته سرمن، هستی به برمن، هستی به برمن بابای غریبم.. _________________ کو پیکر تو تا که در آغوش بگیرم سر را بِگذارم سر دوش تو بمیرم قربان صفایت، جانم بفدایت، جانم بفدایت بابای غریبم.... شعر:اسماعیل تقوایی
بر درد تنهایی دچارم ای نگارم پایان ندارد انتظارم ای نگارم پاییزی ام، هجران امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟ در وقت سخت احتضارم ای نگارم مثل همیشه آخرِ کارم ، خودم را دست رقیه می سپارم ای نگارم کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم بابا بیا امشب کنارم ای نگارم دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم ای نگارم
. بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی اگر قدم بگذاری به چشم بارانی بیا که بی‌تو نیامد شبی به چشمم خواب برای تو چه بگویم از این پریشانی؟ چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟ تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی! نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد نسیم آمده با حال و روز بارانی نسیم آمده با عطر عود و خاکستر نسیم آمده با ناله‌ای نیستانی بیا که دختر تو نیست ماندنی بی‌تو بیا که کُشت مرا این شب زمستانی! سلام‌الله .
(من خرابه نشین شدم سرت به دامانم)4 سرت به دامانم... بنداول روی نیزه سر بابام2توی راه کوفه وشام2 دست بسته میدویدم2خون میومددیگه ازپام2 کتکم زدن باباجون2بدنم شده پراز خون2 باباجون ببین سه سالت2شده جسمش دیگه بی جون2 من خرابه نشین شدم... بنددوم چشمای توچرا بستس2پیشونیت چراشکستس2 چرا حرف نمیزنی با2دخترت که خیلی خستس2 من به حال اشک وزاری2بچه های شام به خواری2 میزدن وهی میگفتن2 تو دیگه بابانداری2 من خرابه نشین شدم... بندسوم حالاکه اومدی بابا2قسمت میدم به زهرا2 اگه خواستی باز بری تو2ببری سه ساله ات را2 طاقت سه ساله دختر2توبگو چقدر مگر2 که ببینه سر باباش2بریده شده با خنجر2 (من خرابه نشین شدم سرت به دامانم)4 سرت به دامانم... عاصی
. بابا بابا پره سوزو اشک و اه و فریادم بابا   بابا بغلم کن من و ازپا افتادم بابا بابا دخترت از دنیا دیگه دل برید بابا بابا تو سه سالگی شده موهاش سپید لبه من شد مثل لبهات زخمی و خونی و پر ترک بابا تو نبودی بد جوری زد من و زجر بی حیا کتک بابا دندونای شیریه من افتاده بابا با ضربه های مشت دور از چشمه عمو عباس حرمله من و می زد به قصد کشت بابا جونم    بابا جونم  بابا جونم    بابا جونم    بابا جون بابا بابا می سوزه از گریه چشمای ترم بابا بابا مثل پیر زن ها تا شد کمرم بابا  بابا می بینی شکستگیه پرم و بابا   بابا می بینی لخته ی خونه سرم و با این دست و پای زخمی واسه عمه خیلی درد سر شدم با این روی ارغوونی خیلی بیشتر شبیه مادر شدم دل من رو خیلی سوزوند مرد مستی که کنیز صدام می کرد از اون بدتر اونی بود که خیزرون به لبه خونه تو می زد با با جونم   با با جونم با با جونم   بابا جونم    بابا جون بابا بابا از گریه چشم ترم می سوزه بابا بابا دست  و پاوو کمرم می سوزه بابا بابا شبیه من هیچ کسی مضطر نیست بابا بابا واسه ی شبه غمم اخر نیست چند دفه دیدم که افتاد از رو نیزه سرت رو به روی من کاش که بودش کناره ما بازار شام لا اقل عموی من به لباسه پاره ی من خیلی دخترای شامی خندیدن تاکه دیدن عزاداریم دور مون  جمع شدن و می رقصیدن ✍ 👇
*بند اول* تورفتی بابا توخیمه شد غوغای غوغا فرار کردن از توو خیمه ها زن های تنها... آتیش زدن به خیمه ها فهمیده بودن نیست سقا خلخال ها رو بردن بابا... دست اینا که سنگینه بزم شراب و سکینه بیا برگردیم مدینه... ///باباجونم باباجونم/// *بند دوم* همه ما رو دیدن بابا هم جوون و پیر چشمای هرزه چه بدتر بود از قل و زنجیر... سنگ میزدن از روی بام چی بگم از بزم حرام مارو بردن بازار شام... سر توو بود رویه میزش شراب توو دست کنیزش چی بگم از چشمِ هیزش... ///باباجونم باباجونم/// *سید عباس شیدائی*