eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. روی لب هایم گلِ لبخند می آید همی غصه قطعا میرود ، حتی اگر باشد غمی باده مینوشم ز جامِ حضرت حیدر کمی تا که باشد مستی ام ، بر درد هایم مرهمی حق علی و هو علی و قُل علی ، قطعا احد ذکرِ او گویم ، صد و ده بار روزی ، تا ابد شاهِ مردان است مولایم امیرالمومنین با فقیران است ، آقایم امیرالمومنین همدمِ امروز و فردایم امیرالمومنین شکر لله هست بابایم امیرالمومنین هرکسی شد واردِ این قلعه‌ی مستحکمت دور میگردد ، ز آتش یا جهنم ، آدمت تو همانی که جزامی ، خانه ات مهمان شود هرکه با تو مینشیند ، چهره اش خندان شود بسکه خوش برخورد هستی ، درد هم ، درمان شود دل اسیرِ صوتِ زیبای تو از قرآن شود "بَینَهُم" هستی رحیم و  مهربان و خنده رو تو "اشداء علی الکفار" هستی با عدو تا میایی معرکه ، میدان جهنم میشود تیغ میچرخانی و یکصد نفر کم میشود خون ، میانِ معرکه ، بارانِ نم نم میشود بسکه کُشتی دشمنان را تیغِ تو خم میشود گفته در شأن و مقامِ تیغِ تو پروردگار لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار تو علی هستی دگر شمشیر میخواهی چکار؟ میکنی با خشمِ خود یک لشکری را تار و مار دشمنانت را هدایت میکنی در کارزار تا که می آیی به میدان ، کل لشکر الفرار دشمنان و کافران را میکشی قطعا ولی تو حیاکردی نکشتی عمر و عاصان را علی بینِ میدان مردِ جنگ و بین مردم بی ریا تو کریمی و کرامت میکنی بر هر گدا همنشین مردمی ، همبازیِ این بچه ها نیست مثلِ تو کسی در این جهان عبدِ خدا در مقامِ تو همین بس که تویی جانِ نبی از زمان بچگی بودی به دامانِ نبی گرچه تو شاهی ، ولی با مردمی! افتاده ای! اهل حقی ، شیرِ میدانی ، یَلی ، آزاده ای هرکجا هرکس کمک میخواسته ، آماده ای چندباری دومی را هم نجاتش داده ای..! لطفِ تو شد شاملِ حتی عَدُوّانت علی ابن ملجم مینشیند بر سرِ خوانت علی تو پدر هستی برای خاندانِ اهل بیت عاشقانِ تو به کُلی میهمانِ اهلِ بیت بسته شد جانِ گداهاتان به جانِ اهل بیت شد غدیرِ خم عزای دشمنانِ اهل بیت شد سرشته ، روح و جسمِ شیعه از آب و گِلَت گفته در شأن تو ، پیغمبر حدیثِ منزلت ای برادر یا که دامادِ پیمبر ، یاعلی ای ولی الله و باب الله ، حیدر ، یاعلی مسندِ تو در کنارِ حوضِ کوثر ، یاعلی شأن تو در همسری ، زهرای اطهر ، یاعلی ای دعای هر قنوت و هر نمازِ فاطمه هیچکس جز تو نباشد هم ترازِ فاطمه 🔸شاعر: ____________________ 🔹
. از شبِ هفتم به اهل خیمه بستند آب را از شبِ هفتم به اهل خیمه بستند آب را تشنگیِ کودک شش ماهه برده تاب را از دوچشمِ مادرش ، آری ، گرفته خواب را او دراورده به گریه ، از عطش ، مهتاب را کل خیمه در پیِ آبی برای این پسر ما همه بودیم تشنه ، لکن اصغر تشنه تر دشمنان با اشکِ چشمِ من ، تسبم میکنند بی علی هستند و قطعا قبله را گم میکنند شاید اینها بر منِ خسته ترحم میکنند این غدیرِ خونیِ مارا کمی خُم‌ میکنند بردمش من اصغرم را سمتِ میانِ نبرد هیچکس یک قطره آبی هم به ما هدیه نکرد تازه ، من دیدم که تیری هم به سمتِ ما زدند... کل لشکر تیر را دیدند و از خود جا زدند تا سفیدیِ گلو ، چون ماه ، شد پیدا ، زدند آب ، هیچ اصلا! چرا با تیر ، کودک را زدند؟ داشتم میگفتم از خشکیِ لب هایش ولی آه... ، بدجوری به خود پیچید یک دفعه علی گرچه لشکر خواستند آبی دهند ، اما نشد هیچکس بهرِ کمک کردنِ به کودک پا نشد اصغر از این همهمه حتی دو چشمش وا نشد گفتم: اصغر رو زدم! شرمنده ام بابا ، نشد... حال من ماندم میانِ خیمه و این دشمنان مانده ام حیران و سرگردان ، میانِ این و آن... کودکِ شش ماهه‌ی من ، سوخته بال و پرش بین قنداقِ پر از خون است ، جسمِ اطهرش روی یک دستم تنش ، برروی یک دستم سرش حال بفرستم کدامش را برای مادرش؟ تیر خورده جای شیر و خواب رفته اصغرم بهرِ خوابیدن ، علی را پشتِ خیمه میبرم آرزو دارم نبیند مادرش این صحنه را پیکرش در بین قنداق است و سر از تن جدا خاک میکردم علی را در زمین کربلا ناگهان هم مادرش آمد به پشتِ خیمه ها کاش وقتی که میانِ خون نشستم ، بی پناه مادرم هرگز نیاید گوشه ای از قتلگاه... .___________________________ .
. غصه‌ی ماهی میان تنگ تنها ماندن است گرچه سخت است ، عاقبت میلش به دریا ماندن است ما همه چون ماهی در تنگ اینجا مانده ایم غصه‌ی زوارِ هرسال ، اربعین جا ماندن است فیلم های زائرانِ در طریقش را ببین جای ما خالی میان زائران اربعین دیدم اینجا هرکسی را شد به عشقت مبتلا نقره‌ی قلبش فقط با اشک چشمش شد طلا دورم از شش گوشه اما تا سلامت میدهم «بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا» ترس دیگر نیست ، مانده آرزویش بر دلم شد دوسال این دوری اما من هنوزم غافلم بر لب ما هست دائم ذکر «یاامن یجیب» همّه جا ماندیم... چایی ریز ، مداحان ، خطیب چشم سر بسته ولی چشم دل ما کربلاست... در میان روضه مان دارد می آید بوی سیب خواب میبینم ، من ایرانم چرا در اربعین لعن بر آنکه مرا کرده چنین خانه نشین یاد باد آن کوله های بار بسته ای رفیق راه میرفتیم با پاهای خسته ای رفیق روضه خواندن در مسیر کربلا یادش بخیر روضه‌ی در راه را یادم نرفته ای رفیق روضه‌ی ما در مسیر این عزت است و احترام گاه گاهی هم مسیر روضه ها میرفت شام... ۳۱شهریور۱۴۰۰ .