eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. یا صاحب الزّمان! گفت و گوی اُستاد و شاگرد... وقتی که ز عشق ، حرف می زد اُستاد انگار ز مشکلات ، گشتم آزاد انگار که در بهشت بودم آن دم آن لحظه که از عشق ، خبرها می داد معشوق ، جمال دارد و عاشق هم مجذوبِ جمال او بُوَد در هر دم ای دوست!جمالِ محض ، از آنِ خداست پس عشق ، برای او بُوَد در عالم ناگه به زبانم آمد این حرف و سُوال استاد! کجاست قبله ی عشق و جمال!؟ مرآت خدا کجاست بر روی زمین!؟ گشتیم چو طائرانِ مضطر ، بی بال استاد ، زبان گشود در مدح علی فرمود ز چارده ذوات ازلی مبهوت کلام نابِ استاد شدم در باب ائمّه گفت با صوت جلی: در خود بنگر ؛ دمی بیاندیش پسر جانِ تو به دست تو نباشد آخر جانانِ تو جان تو نگه می دارد گر او بخورد زمین تو باشی مضطر هستیّ تو قائم است بر آن انوار تنها به حق ، اهل‌بیت هستند نگار روزیّ تو دم به دم ز آنها برسد ای دوست!به غیرشان کسی دوست ندار اینجا که رسید ، بغض کرد و آرام با غم ، گله کرد و گریه می کرد مدام می گفت که : روزگار غیبت باشد ... از چشم بشر ، خفاست معشوقِ همام اینجاست که فریاد زند عاشق پاک هر جمعه ، چنین: " مَتی تَرانا و نَراک " " هَل نَنتَفِعُ بِعَذبِ مائِک " گویان ... بر سر بزند ز هجرِ مولایش خاک مائیم چو لب تشنه و آبی مهدی تنها تو به شهر ، آفتابی مهدی عاشق برود بمیرد آن وقت که تو بر روی زمین خانه خرابی مهدی استاد ، سرش به آسمان کرد بلند یا رب! چه کنم شدم گرفتار و نژند من لایق مهدی نی ام و چون خاری بر حضرت او مایه ی ننگم وَ گزند گیرم که مرا پر از غم و درد کنی در جان و دلم ، محبّتش سرد کنی بدبخت ترین فرد به عالم بشوم وقتی که مرا ز باب او طرد کنی یا رب! چو زهیر و حرّ و آن نصرانی آنها که شدند در خطا زندانی @emame3vom آن وقت تو خواستی که فائز گردند تا اینکه شوند در رهت قربانی ما را ز عنایتت نگردان محروم داریم به سر تا که برای معصوم باشیم غلامِ حلقه در گوش و عبید باشیم خدوم او وَ او هم مخدوم استاد دگر نشد تکلّم بکند در چهره ی من کمی تبسّم بکند او رفت که در خفا زند داد و فغان تا اینکه خدا به او ترحّم بکند من نیز به حال خود خجل گردیدم ظرفِ دلِ خویش را سیه می دیدم یک گوشه نشستم و به احوال خودم چون ابر بهار ، پشت هم گرییدم
یا سجّاد! سر می‌نهم به نیّت قربت به دار اشک از فصل سرد و زرد دلم تا بهار اشک پر می‌زنم ز دورترین نقطه از خدا تا پیشگاه قلب شکسته ، کنار اشک پر می‌کشم که بشنوم آوای دیده را آری صدای ناله و داد و هوار اشک ذکرِ حسین را که شنیدم مرا گرفت دست خودم نبود چو گشتم شکار اشک پر می‌زنم به ساحت سجّاد اهل بیت آن صاحب نگاهِ تر و کوله بار اشک با عقده از غم همه‌ی اهل‌بیت ، من... ...پر می‌کشم به روضه‌ی آموزگار اشک سر می‌کشم مدام به سوی بقیع جان پر می‌زنم به محضر آن شهسوار اشک آنجا که می‌رسد نَسَبِ اشک چشمها بر شمع آسمان غم و پاسدار اشک پر می‌کشم به زیر قدمهای حضرتش سر می‌نهم به محضر آن سفره دار اشک تاچشمهای خیس که سی‌سال روضه‌خواند چشمی که گشت تا به ابد ، افتخار اشک چشمی‌که ریخت از قَدَحش از غم‌حسین باران بی‌دریغ و سراسیمه وار اشک هر لحظه‌ای که آب طلب کرد از کسی از ایستگاه دیده‌اش آمد قطار اشک پر می‌کشم به روضه‌ی جانسوز قتلگاه تا قطره قطره های یمین و یسار اشک بیمار بود روز دهم دید و دید و دید... سی‌سال داشت عرش نگاهش غبار اشک
یک صدا ظهور را طلب کنیم صدای اَلعَطَشِ روز کربلا امروز... ...نوای اَلعَجَلی گشته پُر خروش و فروز الا تمامی زوّار اربعینِ حسین! دعا کنید در آنجا برای آن پیروز ۱ صفر ۱۴۴۱
السّلام علیکَ یا صاحبَ الزّمان مسمّطی با محتوای امام زمانی در آستانه ی اربعین تضمینی از غزلی از حافظ شُکرِ خدا که دارم سرمایه ی محبّت هستم غلام و سائل بر بابِ آل عصمت در یک کلامِ کوتاه ، دینم بُوَد مودّت یعنی شود که گیرد مهدی مرا به خدمت؟! زان یار دلنوازم شُکریست با شکایت گر نکته دانِ عشقی بشنو تو این حکایت عین شِفاست مهدی ؛ من عینِ مرگ و دردم مهدی بهار دهر است ؛ من فصلِ خُشک و زردم با اینکه روسیاهم امّا نکرده طردم در راهِ نشر یادش ؛ پیوسته رهنوردم بی مُزد بود و منّت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت ذکرِ ولیّ عصر است مقصود این مسدّس در معرضش تماماً دنیا و اهل آن ، خَس حمّالیِ درفشش در این جهان مرا بس این زندگیّ فانی ، بی اوست کال و نارس رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت هر صبح و شام دارد او روضه ای مجزّا دارد غم و فغان و اندوه و بُغض و نجوا از داغِ کربلا و آوارگیّ و صحرا می پرورد به سر ، او اندوهِ شاهِ تنها در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت یابن الحسن! فقط تو محبوبِ بی گزندی! ای آسمانِ عزّت ، ایمان و سربلندی! انداختی به رأفت ، بر گردنم کمندی شُکر خدا که هستیم مست نگات چندی چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت هر وقت بی تو بودم ؛ بیچاره گشته ام زود بی تو نداد من را هر کار ، آخرش سود یک جلوه ای نما بر جانم ولیّ معبود در این شبِ سیاهم گُم گشت راه مقصود از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت هر ساعتی به شکلی ؛ هر لحظه گونه گونم با اینکه هست حُبّت در جان و روح و خونم گر وقف تو نباشم ؛ بی شک بسی زبونم غوغای اندرونم پیداست از برونم ای آفتاب خوبان! می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه ی عنایت یابن الحسن! به یُمنِ بودِ تو هستِ ما هست از هجر روی ماهت دنیایمان خراب است بر اولیا مُعزّی ؛ با تو شود عدو پست تنها به یُمنِ لطفت قلبم ز ترس ها رست این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت ای دل مشو ملول و از جور دهر ، عاجز تنها به پای مهدی ، انداز فرشِ قرمز بنگر به اربعین و اعجازِ نقد و بارز در مکتب ائمّه شو یاور و مبارز عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت سه شنبه ۱۶ مهر ۹۸
. به سبک منم باید برم (نریمانی) یا رب... زمینه ای برای تقدیم به زائرا و روضه خوانهای اربعین با سبکی معروف در سینه زنی👇 تو جاده ی بهشت ، تو راهِ سبز سرنوشت خدا رو شکر ، حسین اسمای ما رو هم نوشت شده پر از امید ، دلا که اربعین رسید دستای مهربو نِشو حسین به ما کشید نجف به کربلاست مسیر حقّ و صدق و راست رفیقِ زائرم امام عصر مون کجاست (۲) حسین این زما نِه مهدیِ صاحب‌زمان میاد و می رسه از ره اُمید شیعیان (۲) منم باید برم برم تو بحر اربعین (۲) با رفتنم بشم مدافع حریم دین منم باید برم آره برم تا کربلا (۲) دعا کنم برا منتقم خون خدا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا . منم یه نوکرم حسین اربابمه فقط به زیر دینشم همیشه من از هر جهت هزار هزار هزار عاشق و پارکاب داره برای زائراش لطفای بی حساب داره نماد وحدته ، نشونه ی مودّته شکوه اربعین ، شکوه آل عصمته (۲) سروده ایم غزل ، برای بهترین عمل نجف تا کربلا ، رو لبمونه اَلعجل (۲) دارن یه زمزمه ، زوّار اربعین همه (۲) یابن الحسن بیا ، بیا عزیز فاطمه به حقّ حضرتِ آقا امام عسکری (۲) رو تک تک ما کن حساب برای نوکری آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا
. شُکرِ خدا که دارم سرمایه ی محبّت مسمّطی امام زمانی در آستانه ی تضمینی از غزلی از حافظ شُکرِ خدا که دارم سرمایه ی محبّت هستم غلام و سائل بر بابِ آل عصمت در یک کلامِ کوتاه ، دینم بُوَد مودّت یعنی شود که گیرد مهدی مرا به خدمت؟! زان یار دلنوازم شُکریست با شکایت گر نکته دانِ عشقی بشنو تو این حکایت عین شِفاست مهدی ؛ من عینِ مرگ و دردم مهدی بهار دهر است ؛ من فصلِ خُشک و زردم با اینکه روسیاهم امّا نکرده طردم در راهِ نشر یادش ؛ پیوسته رهنوردم بی مُزد بود و منّت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت ذکرِ ولیّ عصر است مقصود این مسدّس در معرضش تماماً دنیا و اهل آن ، خَس حمّالیِ درفشش در این جهان مرا بس این زندگیّ فانی ، بی اوست کال و نارس رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت هر صبح و شام دارد او روضه ای مجزّا دارد غم و فغان و اندوه و بُغض و نجوا از داغِ کربلا و آوارگیّ و صحرا می پرورد به سر ، او اندوهِ شاهِ تنها در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت یابن الحسن! فقط تو محبوبِ بی گزندی! ای آسمانِ عزّت ، ایمان و سربلندی! انداختی به رأفت ، بر گردنم کمندی شُکر خدا که هستیم مست نگات چندی چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت هر وقت بی تو بودم ؛ بیچاره گشته ام زود بی تو نداد من را هر کار ، آخرش سود یک جلوه ای نما بر جانم ولیّ معبود در این شبِ سیاهم گُم گشت راه مقصود از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت هر ساعتی به شکلی ؛ هر لحظه گونه گونم با اینکه هست حُبّت در جان و روح و خونم گر وقف تو نباشم ؛ بی شک بسی زبونم غوغای اندرونم پیداست از برونم ای آفتاب خوبان! می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه ی عنایت یابن الحسن! به یُمنِ بودِ تو هستِ ما هست از هجر روی ماهت دنیایمان خراب است بر اولیا مُعزّی ؛ با تو شود عدو پست تنها به یُمنِ لطفت قلبم ز ترس ها رست این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت ای دل مشو ملول و از جور دهر ، عاجز تنها به پای مهدی ، انداز فرشِ قرمز بنگر به اربعین و اعجازِ نقد و بارز در مکتب ائمّه شو یاور و مبارز عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 👇
‍ . ای برای تقدیم به زائرا و روضه خوانهای اربعین منم یه نوکرم حسین اربابمه فقط به زیر دینشم همیشه من از هر جهت هزار هزار هزار عاشق و پارکاب داره برای زائراش لطفای بی حساب داره نماد وحدته ، نشونه ی مودّته شکوه اربعین ، شکوه آل عصمته (۲) سروده ایم غزل ، برای بهترین عمل نجف تا کربلا ، رو لبمونه اَلعجل (۲) دارن یه زمزمه ، زوّار اربعین همه (۲) یابن الحسن بیا ، بیا عزیز فاطمه به حقّ حضرتِ آقا امام عسکری (۲) رو تک تک ما کن حساب برای نوکری آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا .......... یا رب... زمینه ای برای تقدیم به زائرا و روضه خوانهای تو جاده ی بهشت ، تو راهِ سبز سرنوشت خدا رو شکر ، حسین اسمای ما رو هم نوشت شده پر از امید ، دلا که اربعین رسید دستای مهربو نِشو حسین به ما کشید نجف به کربلاست مسیر حقّ و صدق و راست رفیقِ زائرم امام عصر مون کجاست (۲) حسین این زما نِه مهدیِ صاحب‌زمان میاد و می رسه از ره اُمید شیعیان (۲) منم باید برم برم تو بحر اربعین (۲) با رفتنم بشم مدافع حریم دین منم باید برم آره برم تا کربلا (۲) دعا کنم برا منتقم خون خدا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا آقا بیا بیا آقا بیا بیا بیا (قسمت اوّل) .