#زمینه #تک #فوق_زیبا
#مقتل #احساسی #لطمه_زنی
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#وداع_حضرت_زینب_با_امام_حسین
چشم ترم می سوزه،دوری عذابم میده
درد و بلا دیدم من،خیلی دلم رنجیده
این همه درد و اخه،کی توی دنیا دیده
سویی نداره چشمام،بس که برات باریده
من دیدم رو نیزه ها سر برادر ها رو،من دیدم توی خرابه اشک مادر ها رو
من دیدم برهنه پا فرار دختر ها رو،بیا ببین قدم خمیده
ببین موی سرم سپیده،حسین حسین برادر من
پیرهن کهنت رو،وقتی بغل میگیرم
یاد غم گودال،باز بخدا میمیرم
نیستی کنارم هرشب،دنبال تو میگردم
قصه ی تلخ گودال،پیش چشامه هر دم
این سینه هنوزم از غمای تو لبریزه
اشکای چشمای من داره برات میریزه
من دیدم سری رو که نشسته بود رو نیزه
خرون شدم برابر تو،سرم شکسته مثل سر تو
حسین حسین برادر من
لبای خشک و تشنت،بدجوری زد آتیشم
خنده ی زجر و خولی،مونده صداش تو گوشم
پیرهنت رو بردن،خیلی بهم خندیدن
حرمله تا میخندید،بچه ها می ترسیدن
من دیدم سر تو رو بریده توی گودال
من دیدم تنی که زیر مرکبا شد پامال
من دیدم یه مادری که پیش تو رفت از حال
بیا بگیر من و به آغوش ،نمیکنم تو رو فراموش
حسین حسین برادر من
.