eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ پیرمرد نمی تواند باور کند که فرزندان رسول خدا به اسارت آورده شده باشند. - شما را به خدا قسم میدهم آیا شما خاندان پیامبر هستید؟ - به خدا قسم ما فرزندان رسول خدا هستیم. اینجاست که پیرمرد دیگر تاب نمی آورد عمامه خود را از سر برمی دارد و پرتاب می کند و شروع به گریه میکند. عجب یک عمر قرآن خواندم و نفهمیدم چه می خوانم! دستهای خود را به سوی آسمان می گیرد و ۳ بار می گوید ای خدا من به سوی تو توبه می کنم خدایا من از دشمنان این خاندان بیزارم. او اکنون فهمیده است که بنی امیه چگونه یک عمر او را فریب داده‌اند عجب یزید پسر پیامبر را کشته است و اکنون زن و بچه او را این گونه به اسارت آورده است . نگاه همه مردم به سوی این پیرمرد است او می دود و پای امام سجاد را بر صورت خود می‌گذارد و می‌گوید آیا خدا توبه مرا میپذیرد من یک عمر قرآن خواندن ولی قرآن را نفهمیدم. آری بنی امیه مردم را از فهم قرآن دور نگه می داشتند چرا که هرکس قرآن را خوب بفهمد شیعه اهل بیت می شود. امام سجاد به او نگاه می کند و می فرماید آری خدا توبه تو را قبول می‌کند و تو با ما هستی. پیرمرد از صمیم دل توبه می‌کند. او اکنون لبخند شادی به لب دارد که امام زمان خویش را شناخته است او اکنون کنار امام سجاد احساس خوشبختی می‌کند. پیرمرد فریاد می زند ای مردم! من از یزید بیزارم او دشمن خداست که خاندان پیامبر را کشته است ای مردم! بیدار شوید! مردم همه به این منظره نگاه می‌کنند الان است که همه وجدان ها بیدار شده و دروغ یزید آشکار شود. خبر به یزید می‌رسد دستور می‌دهد تا فورا گردن او را بزنند تا دیگر کسی جرات نکند به بنی امیه دشنام بدهند. ناگهان سربازان با شمشیر فرا می رسند پیرمرد هنوز با مردم سخن می‌گوید و می‌خواهد آنها را از خواب غفلت بیدار کند اما لحظاتی بعد سر پیرمرد را برای یزید می‌برند. مردم مات و مبهوت این صحنه را نگاه می کنند. اولین جرقه‌های بیداری در مردم شام زده شده است. یزید دیگر مانند نه اسیر آن را در بیرون از قصر صلاح نمی‌بیند و دستور می‌دهد تا اسیران را وارد قصر کنند. این صدای قرآن از کجا می‌آید؟ همه تعجب می‌کنند این کیست که اینقدر قرآن را زیبا تلاوت می کند؟ ((ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانو من آیاتنا عجبا)). آیا گمان می کنید که زنده شدن اصحاب کهف چیز عجیبی است. همه مردم به هم نگاه می‌کنند صدا از روی نیزه می آید . این سر امام حسین است که بر روی نیز قرآن می‌خواند. همه تعجب کرده اند سر امام به سخن خود ادامه می دهد سخن گفتن من از قصه اصحاب کهف عجیب تر است. امام حسین آیه دیگری نیز تلاوت می کند. ((و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)). به زودی ظالمان خواهند دانست که چه عذابی را برای خود خرید اند. آری درست است که این مردم امروز جشن گرفته‌اند و عزیزان خدا را به اسارت آورده اند اما باید بدانند که عذاب خدا نزدیک است. *** اینجا قصر یزید است او بر تخت خود نشسته است به بزرگان شام را دعوت کرده است تا شاهد جشن پیروزی او باشند. نویسنده:مهدی خادمیان ارانی .