.
نوکرِ حضرتیِ شاهم و مهمان نجف
راهم افتاده دوباره به خیابان نجف
ناخودی نیستم آقا خودیام اهل توام
نَسَبم میرسد ای شاه، به سلمان نجف
رعیت ملک تو و نانخور فرزند توام
کیستم من؟ یکی از مردم ایران نجف
حیدری زادهام و اهل رضا آبادم
نجفیام، وطنم هست، خراسان نجف
وسعت ملک تو از عرش، فراتر رفته
عرشیان تازه رسیدند، به پایان نجف
شدهام تشنهی باران عطایت مثلِ
دور افتادهترین خارِ بیابان نجف
خوب تکثیر شدم تا که به چشمت آیم
روی هر تکهای از آینهبندان نجف
تا گدای تو شدم زندگیام تامین شد
لقبم هست «گداپیشهی اعیان نجف»
من کجا و تو کجا، کاش مرا بنویسی
مورِ دانهکشِ دربارِ سلیمان نجف
دلم و عقربهی قبلهنما جلد تواند
که نمازم شده مایل سوی ایوان نجف
آسمان حرمت طبع لطیفی دارد
شعرِ تَر ساخته با شُرشُر باران نجف
جان ناقابل من نیز، حلالت آقا
ثبت کن نام مرا جزء شهیدان نجف
#نـوكــر_نـوشــت:
#یاعلـی_جان
نوکرت هرکس که باشد، بهترین عبد خداست
حُبّ تو تا عرش اعلی می برد افتاده را
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ابومهدی_المهندس
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.