#مصائب_کوفه
#یا_زینب_کبری_س
منزل به منزل می روم با غصه هایم
از روی نیزه با سرت داری هوایم
درکوفه قرآن بهر زینب خوانده ای تو
با خواندنت کم کرده ای سوز عزایم
سخت است جانا بی تو بر من زندگانی
دلخون ترین مخلوق عالم زین قضایم
جانم فدای پیکرت که مانده بر خاک
دفن تن تو روز وشب باشد دعایم
این نانجیبان حرمت ما را شکستند
کردند با درد اسارت آشنایم
ما در عزا ودشمنت بر ما بخندد
با هر نگاهی بر سر تو در نوایم
مقصد برای کاروان شام است، ای وای
دلشوره دارم عازم شام بلایم
پایان بیابد هم غریبی، هم اسارت
تا آخر عمرم به هجرت مبتلایم
شعر :اسماعیل تقوایی