eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. حالا من موندم با این زن وبچه‌های آواره ببین کجا کشیده کارم که (برای من نمونده راه چاره)۲ شدم آواره توی این صحرا،ازرو نی ببین می کُشه منو زخم زبونا،ای نیزه نشین سرتوروی نیزه اون بالا،من روی زمین چه کنم باگریه دخترها؟ چه کنم بین نامحرما؟ (چه کنم من تنهای تنها؟)۲ ((چه کنم من تنهای تنها؟)) تازیانه خوردم هردفه اسمتوصداکردم دختر حیدرم همه دیدن (به صبرحیدراقتدا کردم)۲ منو دست کی سپردی رفتی؟،ای برادرم باحرمله و شمر و خولی،،،من همسفرم ازروی همون نیزه شده سرت،،سایه سرم چه کنم با، زخم رو پیشونی چه کنم با،لبهای خونی (روی نیزه،قرآن می خونی)۲ ((چه کنم من تنهای تنها؟)) ✍ 👇
. ای وای  غریبم من ای دنیا به سر بکوب     ای وای   ای وای    ای وای ما رو از صبح تا غروب     ای وای میزدن با سنگ و چوب     ای وای نموند جای سالم بر این پیکر ما شکسته سر ما شکسته پر ما ای وای    غریبم من سرگردون و  بی پناه     ای وای روز مون شده سیاه       ای وای این شامه یا قتلگاه        ای وای تا حالا نبودم چنین زار و تنها کسی نیست کنه رحم به اولاد زهرا وای    غریبم من درد از بی کسی ماست      ای وای این شامی چه بی حیاست     ای وای علمدار ما کجاست     ای وای علمدار ببین حرمت رو شکستند مثه مادرم راه من هم رو بستند ای وای   غریبم من از درد و غصه پرم     ای وای آتیش ریخت رو چادرم     ای وای تازیانه میخورم     ای وای منی که قدو قامتم رو ندیدن حالا دور من شامیا صف کشیدن ای وای    غریبم من ✍ 👇
. روضه این شبا به سخت ترین جاش رسیده از چشمای صاحب عزا خون چکیده شد در ملأ عام تماشایی مردم اونکه تاحالا سایه شو خورشید ندیده موقع آزار شد زینب بنت مرتضی وارد بازار شد موقع آزار شد پرده نشین بین حرومیا گرفتار شد موقع آزار شد شده این نوحه هرشب الانوحو علی زینب (بند دوم) زینب توی این مسیر صدبار شهید شد با اهل حرم وارد بزم یزید شد چی گذشته به سربریده علمدار دیدن که محاسنش رو نیزه سفید شد زینب و آزردن زینب و تو محله ی یهودیابردن زینب و آزردن پای سر برادرش شراب میخوردن رسیده جون او برلب الانوحو علی زینب 👇
. زیر گنبد طلات،گریه میکنم برات گریه میکنم آخه،گریه داره روضه هات عُلیا مُخَدَره کی دلش اومد تو رو به اسارت ببره عُلیا مُخَدَره به خدا سوختنِ من از داغ معجره عُلیا مُخَدَره خدا از هرکی گذشت از شمر نگذره بعد از گودال آزار دیدی بعد از عباس بازار دیدی وقتی میزنم صدات،سینه میزنم برات تو صحن تو میخونم،روضه ی مخدرات عُلیا مُخَدَره توی بزم می زمان چقدر دیر میگذره عُلیا مُخَدَره داغ چوب خیزرون از نیزه بدتره عُلیا مُخَدَره کاش چوبی که بالاست محکم پایین نره الشام الشام الشام الشام سنگ و آتیش طعنه دشنام دم ضریح با صفات،روضه میخونم برات این‌بار روضه میخونم،از قول برادرات عُلیا مُخَدَره غربت اینه که سنان با تو همسفره عُلیا مُخَدَره چند دفعه زدنت اونم چند نفره عُلیا مُخَدَره اونکه دستتو بست از خدا بی خبره حتماً بوده بازوت زخمی مثل مادر پهلوت زخمی ✍ 👇
. دروازه ی شهر شام  چه ازدحامی شده دورِ رباب و زینب     پر از حرامی شده علی الحسین واویلا شکسته قلب رسول   از این غمِ جانگداز نشسته ناموس حق   رو ناقه ی بی جهاز علی الحسین واویلا نظاره کن یا نبی  زینبت آواره است همه عزیزان تو  لباسشان پاره است علی الحسین واویلا دوباره در شهر شام   کار حسین زار شد که دختر فاطمه   وارد بازار شد علی الحسین واویلا به ناقه ها خواهر  حسین سنگ میخورد بر روی نیزه سرِ    حسین سنگ میخورد علی الحسین واویلا آل علی را چرا     بهر عزاب میبرند عمه ی سادات را  بزم شراب میبرند علی الحسین واویلا پیمبران در عزا   همه از این ماتمند که دختران علی  میان نامحرمند علی الحسین واویلا شرر به قلب علی   عدو چه خوب میزند بر لب خشک حسین  یزید چوب میزند علی الحسین واویلا ✍ 👇
. (ع) بهانه شد که دوباره گدای تو بشویم خدا کند که همیشه برای تو بشویم تمام هستی خود را دهیم جا دارد که زائر حرم باصفای تو بشویم چه می شود که به ما هم دهند، پر که فقط کبوتر روی گلدسته های تو بشویم خدا کند که به ماهم اجازه ای بدهند که مثل ماه و ستاره فدای تو بشویم بیا به خاطر زینب نگاه کن ما را که صید هر شبه چشمهای تو بشویم خدا گواست که ما خاک پای مان عرش است اگر به لطف خدا خاک پای تو بشویم تو صاحب علم کربلای اربابی عموی تشنه لب بچه های اربابی امام ما سپری مثل تو نخواهد داشت شب غمش سحری مثل تو نخواهد داشت حسین مثل پیمبر، تو هم مثال علی و شهر عشق دری مثل تو نخواهد داشت اگر که سینه دریا پر از صدف باشد بدون شک گهری مثل تو نخواهد داشت شجاعت علوی را تو ارث بردی چون که مرتضی پسری مثل تو نخواهد داشت رسیدی و شب ما مثل روز روشن شد چون آسمان قمری مثل تو نخواهد داشت دو دست دادی و جایش خدا به تو پر داد نه، جبرئیل پری مثل تو نخواهد داشت تو عشق زینبی و تا همیشه ماه حسین نوشته اند تو را حیدر سپاه حسین فرات مشک تهی و تویی که دریایی تو ماه ام بنینی ز نسل زهرایی جمال هاشمیان در مدینه معروف است میان هاشمیان واقعا تو زیبایی همین که پیش علی راه می روی آقا چقدر هیبت تو می شود تماشایی علی ست ساقی کوثر، تو ساقی عشقی رقیه عشق حسین و به عشق سقایی همه رعیت عشقیم و پادشاه تویی خوشا به حال تو آقا چقدر آقایی اگر چه مُهر امامت نخورده در لوحت ولی به کل خلائق امیر و مولایی ببند گردن من را به پای زنجیرت بیا بزن سر من را حلال شمشیرت علی که دید تو را یاد خیبرش افتاد به یاد نغمه الله اکبرش افتاد میان چشم تو مولا چه صحنه ها که ندید نگاه او به رخ سیب نوبرش افتاد کسی که تیغ کشید و به جنگ تو آمد سرش بریده شد و در برابرش افتاد تو نعره می زدی و لشگری به هم می ریخت رجز که خواندی حسین یاد مادرش افتاد اگرچه تیغ نبردی ولی همه دیدند به تیغ ابروی تو دشمنت سرش افتاد کسی ندیده چنین تیغ تیز برانی تو با صدای علی می کنی رجز خوانی همینکه پرچمت افتاد خیمه غوغا شد نبودی و سرِ یک گوشواره دعوا شد تو رفتی و همه گفتند وای بر زینب همینکه پای عدو سمت خیمه ها واشد چهار هزار نفر تیر می زدند ای وای چقدر تیر سه پر نذر جسم سقا شد اگر چه پرچمت افتاد بر زمین اما همینکه فاطمه را دید پرچمت پا شد پس از شهادت اکبر نه بعد قاسم نه پس از تو بود که دیدند حسین تنها شد غم علی جگرش را به درد آورده تو را که دید چنین سرو قامتش تا شد نبودی و دل زینب شکسته تر شده بود پس از تو ام بنین بود بی پسر شده بود --------------------------------------------------------- مهدی نظری ✍ .
. السلام علیک یا اباعبدالله شب اول ماه صفر ؛ ورود به شام آن چه در دایره ی عشق به اثبات رسید جلوه ی نور خدا بود به مرآت رسید حق که در صبح ازل دم ز تجلی می زد آیه ی نور به مصباح و به مشکات رسید سجده کردند همه مثل سجود آدم تا که بر خیل مَلَک وقت ملاقات رسید بعثت دیگری انگار به پا گردیده یا که کلیم آمد و در طور به میقات رسید صوت قرآن حجازی تو غوغا می کرد گویی از وحی خدا روح افاضات رسید رأس زیبای تو بر نیزه پدیدار شد و بین من با سر تو وقت مناجات رسید همه در تابش خورشید سه روزی ماندیم قافله تا که به دروازه ی ساعات رسید شهر آذین شد و در جشن و چراغانی بود تهمت خارجی و رَجم و مکافات رسید غربت و بی کسی و بی سر و سامانی ما بیشتر از همه در شام به اثبات رسید امتی آمده و اجر رسالت می داد یا که بر عترت او وقت مجازات رسید من سرم مثل تو بشکسته ز سنگ از سر بام سر به سر بود چنین رسم مساوات رسید سرِ ما شعله ی آتش سر تو خاکستر سر ما خم نشد و نغمه ی هیهات رسید همه را صبر نمودم به شکیبایی خود ولی از زخم زبان شرح شکایات رسید تشت زر ، بزم شراب و من و نامحرم ها حرف معجر شد و هنگام مراعات رسید خطبه ی حیدری ام کرد چه طوفان بر پا که یزید آن همه حیرت زده و مات رسید عاقبت کنج خرابه شده منزلگه ما هر که سرمست تو گردد به خرابات رسید نیمه شب رأس تو آمد به دل ویرانه به نماز شب من اوج عبادات رسید دخترت رأس تو را تا که به آغوش کشید جان فدا کرده و بر اوج زیارات رسید   دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴۴۶ .
. 🏴سبک آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام اذن زیارت کربلا اربعین ان شاالله 🏴بند اول به رقیه قَسمت میدم نذاری جا بمونم آقا به رقیه قَسمت میدم که براتمو کنی امضا به رقیه قَسمت میدم بذاری پیاده راهی شم به رقیه قَسمت میدم اربعین تو کربلات باشم منم آرزومه که با عاشقات باشم منم آرزومه که با زائرات باشم منم آرزومه که تو کربلات باشم اللهم الرزقنا،کربلا یوم الاربعین 🏴بند دوم بستم آقا کوله بارم رو به امیدی که بشم زائر بذا هم قدم بشم ارباب اربعین با قدم جابر من میدونم بَدم اما تو خوب خوبایی آقای من یه جا خالی کن تو کربلا روز اربعین برای من بذا اربعینی تو صحن و سرات باشم بین خیله زائرای بی ریات باشم توی بین الحرمینه با صفات باشم اللهم الرزقنا،کربلا یوم الاربعین ۱۴۰۳/۰۵/۱۵ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
1722806671900_-2147483648_-212479.ogg
2.25M
روضه ی امشب یه کلام، ای وای از شام روو نیزه ها سر امام، ای وای از شام زینب و مجلس حرام، ای وای از شام ای وای از شام باید با اشاره، باید بی صدا گفت باید روضه هاشو، با این واژه ها گفت سنگ و، سیلی، رویِ، نیلی کوچه، بازار، بینِ، انظار دستِ، بسته، پایِ، خسته ترس و، غربت، رنج و، محنت ای وای... زینب شلوغه کوچه های شام، ای وای زینب آتیش و سنگ روی بام، ای وای زینب رقیه بین ازدحام...، ای وای زینب ای وای زینب نمی چرخه امشب، به روضه زبونم باید واژه واژه، براتون بخونم طشت و، اون سر، اشکِ، دختر چوب و، دندون، لب ها، پرخون بی کس، تنها، پس کوو، سقا؟ رختِ، پاره، مُردن، داره ای وای... زینب ✍ ۱۵ مرداد ۱۴٠۳
1722863328895_-2147483648_-212505.ogg
1.45M
شور حضرت زینب سلام الله علیها (به صورت زمینه هم قابل اجرا می باشد.) وارث ذوالفقار حیدر، سیده زینب جلوه ای از وقار حیدر، سیده زینب خطبه ی ماندگار حیدر، سیده زینب وقت خطبه خوندنت باید ملائک خدا منبری برا تو از توو آسمونا بیارن طوری که تو حیدری خطبه میخونی بایدم اسمتو کنار اسم شخص مولا بیارن یاری زینب، فداکاری زینب بعد از عباس، علمداری زینب نوری زینب، تو مستوری زینب مثل حیدر، سلحشوری زینب زینب زینب مدد زینب زینب ـــــــــــــــــــــــــــــــ بانوی صاحب مقامات، سیده زینب فاتح سربلند شامات، سیده زینب عمّه ی قهرمان سادات، سیده زینب تو همونی که می تونه با کلام نافذش تا ابد یزیدُ اینجوری بی آبرو کنه کی می تونه غیر دختر علیِّ مرتضی با یه دختر سه ساله شامُ زیر و رو کنه برتر زینب، سر و سرور زینب فاتح بودی، تو بی لشکر زینب کوهی زینب، تو نستوهی زینب تو این کشتی، خود نوحی زینب زینب زینب مدد زینب زینب ✍ ۱۵ مرداد ۱۴٠۳ س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بند اول سفر خوبه نه اینجوری غریبونه با خون دل از این کوچه به اون کوچه از این منزل به اون منزل ما رو با رنج و مکافات آوردن دقیقاً بدترین اوقات آوردن پشت دروازه‌ ساعات آوردن ما رو نامردای بد ذات آوردن خولی و شمرو با سادات آوردن جلوی سادات خیرات آوردن سرو زدن روی نیزه ها حسین من بمن العزا بند دوم مگه از یاد من میره الهی کور شه چشماشون چقدر اینجا یهودی هست چقدر تنده نگاهاشون ما رو از کوچه های تنگ رد کردن از میون ساز و آهنگ رد کردن بی جهاز با شتر لنگ رد کردن سیلی خوردم و چشام تار شد داداش نوبت اشک علمدار شد داداش خواهرت راهی بازار شد داداش مناسبم نبود این فضا حسین من بمن العزا بند سوم خبر داری تو اون بزمی که من رفتم شرابم بود خبر داری جلو انظار سر آستین حجابم بود یوسفو دوباره تو چاه انداختن واسه مون یه مهمونی راه انداختن متلک به عصمت الله انداختن دخترات میترسیدن میلرزیدن سفرای ترک و روم میخندیدن دلقکا جلو حرم می رقصیدن شراب بود و سر تو اخا حسین من بمن العزا 👇
292.9K
. . گوشواره: قدم قدم /با قد خم /بعد از چهل روز به مزارت اومدم همراهه با / اهل حرم / بعد از چهل روز به مزارت اومدم بند اول: میباره اشک چشمام نم نم رو دوشم کوله باری از غم شرمندم از تو که چندتا از اهل این کاروانت شد کم چشمانی پر ستاره دارم آهی پر از شراره دارم از داغ گوشه ی ویرونه یک قلب پاره پاره دارم رقیه ات/ نیست در برم / سراغشو ازم نگیر برادرم آتیش نزن بر جیگرم/ سراغشو ازم نگیر برادرم بند دوم: با یاد کربلا محزونم هر شب روضه برات میخونم اما داداش اسارت سخته این غصه زد آتیش بر جونم داغ شام بلا سنگینه از بابام خیلی داشتن کینه میگفتن توی کوچه بازار آی مردم! دخت حیدر اینه😭 سر علیه اکبرم / افتاد ، زیر دست و پا برابرم دیدم با این چشم ترم/ نامحرما میرقصیدن دوروبرم بند سوم: (جامونده ها) حال من احسن الاحواله زیارت افضل الاعماله جاموندم از حرم آقاجون سال بیچارگیم امساله منتظر مونده بودم چند ماه اما محروم شدم از این راه از همین راه دورم میگم لبیک یااباعبدالله قدم قدم / با یاعلم / ایشالا با مهدی میام سمت حرم شده دعای مادرم / ایشالا با مهدی میام سمت حرم .👇
1.13M
4_5875232415856742996.mp3
3.23M
و خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. ✍ .
. فاطمه گشته عزادار خدا رحم کند چشم مهدی شده خونبار خدا رحم کند می کند نوحه سرایی ز غمِ شام بلا در نجف حیدر کرار خدا رحم کند حادثه پشت سر حادثه ها می آید فرق دارد غم اینبار خدا رحم کند آمده زینب کبری به دروازه ی شام می دهد شرح غم یار خدا رحم کند در گذرگاه شلوغِ سربازار ، حسین شده ام سخت گرفتار خدا رحم کند خوردن سنگ به سرها و زمین خوردن سر بار دیگر شده تکرار خدا رحم کند روی دروازه ی ساعات سرت رازده اند آمده ی لحظه ی دیدار خدا رحم کند آه ای قاری قرآن بنگر از سری نی عترتت آمده بازار خدا رحم کند ازدحام باعث معطل شدن قافله شد روز ما گشته شب تار خدا رحم کند راه بند آمده است بهر تماشای حرم چشم نا محرم و اغیار خدا رحم کند اوج بی حرمتی و دادن دشنام به ما گشته در شام پدیدار خدا رحم کند کارِ گرداندن ما در ملأ عام ، عدو داده بر شمر ستمکار خدا رحم کند می دهد اُجرت گرداندن رأست دشمن پیش من درهم و دینار خدا رحم کند همره کف زدن دور سرت ، خصم زند خنده بر اشک منِ زار خدا رحم کند دخترت ناله کنان پای سر پر خونت می زند لطمه به رخسار خدا رحم کند لب و دندان تو راچوب جفا ریخت به هم غرق خون شد لبت ای یار خدا رحم کند به گمانم نشود این غم جانسوز تمام مُردم از این غم بسیار خدا رحم کند ✍ .