eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Fadaeian-shahadat-hazrat-zahra-14030824-07.mp3
3.91M
🔊 بخش هفتم | گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین خانه آباد شدم خانه‌ات آباد حسین
Fadaeian-shahadat-hazrat-zahra-14030824-08.mp3
12.49M
🔊 بخش هشتم | اجر رسالت رسول خدا مودت اهل کسا است متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/71384
Fadaeian-shahadat-hazrat-zahra-14030824-09.mp3
15.49M
🔊 بخش نهم | آرزوی نوکره که پیش آقا بیاد متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/106854
. السلام علی ام‌الائمة و النجبا __________________________ دل خونی است در این شهر همین شهر پر از درد همین یثرب نامرد که بعد از سفر ختم رسل، خواجه لولاک به خود دید چه بلوای غریبی و ... چه دودی؟ چه شراری؟ چه سپاهی؟ چه هجومی؟ که تو گویی به در خانه کافر زده‌اند ... (استغفر الله ربی و اتوبوا علیه) این همه مستان لبالب شده از شربت دنیا همه‌شان هیزم و آتش به کف و دست دگر قبضه‌ی شمشیر و در حنجرشان نعره‌ی شیطان .... دل خونی است در این شهر در این شهر و در این خانه‌ که از شعله‌ اثر مانده به دیوار و درش و درش از شرر شعله چنان سوخته .... تا در بزنی گردی از آن سوخته در، بر سر و دستت بنشیند نه! مزن در! که در این خانه یکی بستری و محتضری هست و دور و بر او دخترکی هست مزن در! که اگر باز صدای در این خانه برآید دل اطفال ز سینه به در آید تو مزن در! که در این خانه گل یاس شکسته ثمری هست . . . مزن در! که در این خانه به دل‌ها شرری هست که مادر! همین بستری و محتضر خانه‌ی حیدر ز همه روی گرفته و روی نیمه‌ای از ماه رخش پرده کشیده نه توانی است به جانش که به پا خیزد و ... نایی، که زند شانه موی دخترک سوخته‌جانش نه قراری ز غم غربت یارش و روی چادر مادر اثر از ضربه‌ی پایی است که تنها پسری با خبر از غصه‌ی آن است دل این خانه گرفته‌است همه خسته و غمگین همه زانوی غم در بغل و گوشه‌نشین‌اند و فقط بانوی خانه به لبش خنده‌ای از جنس رضایت!!! چه شده؟ این چه صدایی است؟ که سردار عرب میخ به چوبی بزند و همه محو پدر! بین حیاط‌اند و این چیست که می‌سازد علی، در وسط خانه؟ دری تازه به جای در افروخته؟ نه! شبیه است به تابوت ... ز لاهوت فغان می‌رسد از عرش نشینان که چه بغضی است میان دل طفلان نفس مادر سادات چه تنگ است دل از خانه و کاشانه و اطفال بریده است و هوای سفری تا ابدالدهر به سر دارد و ای وای! که یک دختر دل‌ریش و دل افروخته با بقچه‌ای آمد و گشود و کفن‌ها ... یکی از آن خودش دیگری از آن پدر آن یکی از آن حسن وای حسینم! کفنی نیست مگر؟ پیروهنی! بافته‌ی حضرت حنانه ... در تنگ غروبی پر دود یک طرف یک حرم غرق شرار و ... همه سو دخترکان گرم فرار و .... وَ به غارت رود از آن تن صد چاک همان پیروهن بافته‌ی ام‌ابیها که اثر دارد از آن جذر و مد نیزه و شمشیر و سنان وای امان از دل مادر و امان از دل خواهر و امان از دل صد چاک پیمبر ... سفری تا ابدالدهر!! نه!! که مادر برسد باز دوباره برسد بر سر سقای به خون خفته و بی دست کنار یل سرمست همان ماه که منشق شده از ضرب عمودی و ... به چشمش که چو دریاست ز کین تیر نشسته است برسد مادر دلخسته به قد خم و پهلوی شکسته به زمانی که نشسته‌است پلیدی به روی سینه‌ی شاهی و به کف تیغ گرفته است و چشمش شده از کفر لبالب و بیائید و بیائید ملائک و بگیرید دو چشمان گل یاس علی را که نبیند ز قفا ........... _________________________ ✍ .
. 🏴 ۱۴۰۳ سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای مادر سادات - ای قبله حاجات ای روح مناجات - عالی درجات ای چادر نمازت / تنها پناه عالم ای نام نازنینت / نقش نگین خاتم تو در ره ولایت / کوچه به کوچه گشتی تا این که دین بماند / از محسنت گذشتی «یا فاطمه یا زهرا» ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای سوره کوثر - ای آیه اطهر ای سنگ صبور - تنهایی حیدر از خاطرش نرفته / وقتی که آن در افتاد در پیش چشم حیدر / آتش به پیکر افتاد وقتی تو ناله کردی / با ناله زینب افتاد بعد از مدینه در طف / شاهی ز مرکب افتاد «یا فاطمه یا زهرا» ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای معنی ایمان - ای دردیمه درمان خانوم نظر ایله - جانیم سنه قوربان سن قلبیمه صفا سن / سن معدن حیاسن ظلمتدی عالمه سن / خورشید هل اتی سَن سن گوهر ولاسن / سن دخت مصطفی سن اوج بلاده خانوم / حامی مرتضاسن «یا فاطمه یا زهرا» ۳ . 👇
. 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سایه ی روی سرم / ای پناه آخرم میرسی به داد نوکر / بی بی جان توو محشرم عشق تو مثل خون توو رگ هامه تا همیشه بهت بدهکارم منم غلام خونه ی حیدر به سر هوای نجفو دارم سر به هوا نیستم // جز به هوای شما عاقبتم خیر نیست // جز به دعای شما صلی الله علیکِ یا زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این گدایی برکته / نوکری لیاقته حب تو توو قلب نوکر / بهترین سعادته من الازل خدا به ما داده حب مرتضی و اَولادِه پدر و مادرم جد اندر جد گداتن و منم گدا زاده هستم اگر محترم // از کرم این درم ای بخورد بر سرم // درد و بلای شما صلی الله علیکِ یا زهرا ۴ . 👇
. 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ من آن نوکرم که - پرم از سیاهی بجز دست لطفت - ندارم پناهی تصدق علینا - به گوشه نگاهی ۳ بجز امداد مادر من امیدی ندارم قدم رنجه بفرما به وقت احتضارم / یا زهرا نبوده غیر مادر کسی تسکین نوکر جوونی مون فدای شما و شاه بی سر / یا زهرا یا زهرا یا زهرا ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو باران عشقی - غم دلپذیری زنم جار بر دار - که جانم بگیری امیری حسینٌ - و نعم الامیری ۳ به دنیا آدم که پریشان تو باشم بده روزی اشکم که گریان تو باشم / ثارالله چو گفتی بین گریه به دیدارم میایی به اشک دیده هر شب شوم کرببلایی / ثارالله ثار الله ثار الله ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلا یا حسن گو - که سامان بگیری چه برنده تیغی - چه شیر دلیری به هنگام جولان - چه رزم خطیری ۳ روان شد سوی میدان ز هر تن سر گریزان چنان پی کرده مرکب که راکب شد هراسان / حسن جان کریم آل طاها گل زیبای زهرا عزیز قلب مولا معزالمومنین یا / حسن جان ای جانم حسن جان ... 👇
بسم الله الرحمن الرحیم ، شهادت باز ما را می‌خرند اهل کرم زهرا که هست می‌رسد از دست خوبان دَم‌به‌َدم زهرا که هست این و آن گفتند روی ما حسابی باز کن گفتم آنان را: چه غم از بیش و کم زهرا که هست راهِ ما را فاطمه ترسیم کرده، بعد از این برنمی‌گردیم حتی یک قدم زهرا که هست عاقبت دنیا به زیر بیرق ما می‌رود تاکه می‌سازیم نقش هر علم زهرا که هست آنکه دارد بیم، همخون من و تو نیست نیست شیعه پیروز است، بر شام ستم زهرا که هست مستحق یک زیارت نیستیم اصلاً، ولی نه، نمی‌گردیم دلتنگ حرم زهرا که هست سفره‌ی ما نیست خالی، مادریش را ببین می‌رسد پشت هم از آلِ کرم زهرا که هست یک مدینه دشمن نام علی بود و علی روز و شب می‌گفت ای دنیای غم زهرا که هست بعد زهرا مادر این خانه دیگر زینب است دشمنش فریاد می‌زد پشت هم زهرا که  هست بعد از این جانی ندارد مرتضی زهرا که نیست رفت و ای دنیا ندانستی تو هم زهرا که هست (حسن لطفی ۴۰۳/۰۸/۲۶)
. بعد از شهادت برای گریه علی  بی تو کم بهانه ندارد ولی به غیرِ همین هق‌هقِ شبانه ندارد درِ شکسته ، دو دستان بسته ، کوچه‌ای باریک برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد مرا که روز  سکوتِ یتیم‌های تو کُشته‌است به خانه‌ای که دری بین آستانه ندارد خدا کند نرسد صبح   برنخیزم از خاکت کجا رَوَم که علی بی تو آشیانه ندارد هرآنکه دید مرا نیمه شب دراینجا گفت : که این غریبه هرآنکس که هست خانه ندارد به زینب تو فقط سرسلامتی حَسنت گفت مدینه بعدِ تو یک مجلسِ زنانه ندارد نخواستی که بیافتد زمین علی ، چه بد اُفتاد شبیه روضه‌ی تو روضه‌ای زمانه ندارد : رسید طعنه‌ی قنفذ به کودکانِ غریبم چنان زدم که پس از این توانِ شانه ندارد کسی نگفت مغیره بزن! ولی به علی زن زنی که خورده زمین ضربِ تاریانه ندارد (حسن لطفی) ✍ .