.
کربلا رفتن وسیله است
اما؛
کربلائی شدن هدف است...
کربلائی شدن یعنی:
- احلی من العسل بگوییم در گذشتن از جان و مال و ناموس برای جهاد در راه خدا و حفظ ارزشهای اسلامی ...
- کفشهای گناه را بر گردن بیاویزیم و سر افکنده از شرم در محضر خدا و امید به عنایت خاصه ولی خدا با حُریَّت توبه کنیم و برای جبران خطا لحظه شماری کنیم ...
- مراقب بطونمان باشیم تا از حرام پر نشود و مسببِ کَر و کور شدنمان در برابر دیدن و شنیدن حقیقتِ امامِ زمان نشود...
- بصیرت و معرفت یاری رساندن به امام زمان را در لحظه مناسب کسب کنیم تا در غربت و تنهایی در محاصره لشکر طاغوت نشود ولی خدا ....
- در اوج مصیبتهای بزرگ نیز از حق الناس و حق الله و حق النفس غافل نشویم ....
بارالهی ما را کربلائی شدنی از جنس عشق قاسم بن حسن ، آزادگی حر بن ریاحی ، ادب و معرفت و شجاعت عباس بن علی ، شوق حبیب بن مظاهر ، مظلومیت علی اصغر ، اخلاق علی اکبر ، صبر زینب کبری و غیرت اللهی حسین بن علی عطا بفرما...
#اربعین
#چهل_شب_چهل_نکته
#لختی_درنگ_در_کربلا
#سیداحمدرضوی
.
.
#مناجات
#فراق_کربلا
رویم سیاه و نامهء اعمال من سیاه
رفتم مسیر بندگیم را به اشتباه
محروم از زیارتم و غرقِ در گناه
محتاج کربلا شده این عبد بی پناه
در می زنم دری به رویم وا نمیشود
این بار کرببلای من امضا نمیشود
دور از ضریح تا پر پروانه بسته شد
دیگر مسیر گریه ء جانانه بسته شد
با کفر نعمتم درِ میخانه بسته شد
گفتند این حرم روی بیگانه بسته شد
این مُرده را به بند کشیدن نیاز نیست
من خوب میشوم، غضب اصلاً نیاز نیست
گرچه لبم دوباره شده مست زمزمه
غیر از تو ناامید شدم دیگر از همه
شش گوشه آه ... ای نجف آه... آه علقمه
باید شکایتم برسد دست فاطمه
وقتی نمی رسم به اجابت چه فایده؟!
من را نمی بری به زیارت چه فایده؟!
زائر مگر که سائل آل رسول نیست؟
ای مستجاب! راه تو سهل الوصول نیست
تا کی نصیب بنده ات اذن دخول نیست
شاید که توبه کردم و گفتی قبول نیست
ویران نشینی دل ما را درست کن
پایین پا برای همه، جا درست کن
ممنونِ از محبت تو غرق نعمتیم
گریان سوار کشتی دریای رحمتیم
شبهای جمعه در به در یک زیارتیم
مدهوش عطر سیب و به دنبال تربتیم
پشت در است نوکر و محتاج گریه است
ارباب! قتلگاه تو معراج گریه است
یک عده داشتند به تو سنگ می زدند
یک عده تیر و نیزه هماهنگ می زدند
یک عده ریش و موی ترا رنگ می زدند
یک عده بر تمام تنت چنگ می زدند
چشم تو شمر را به حقارت کشیده بود
کار تو زنده زنده به غارت کشیده بود
آل عبا! عبا به تنش بود آن که هیچ...
جوشن حمایل بدنش بود آن که هیچ...
یک کهنه پیرهن کفنش بود آن که هیچ...
نیزه شکسته بر دهنش بود آن که هیچ...
چیزی نمانده بود از آن پیکرِحسین
بُردند نیمه های شب انگشترِ حسین
.
.
#امام_حسین
#محمد_خسرونژاد
اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگين است
وى كه از خون تو صحراى بلا رنگين است
نرود ياد لب تشنه ات از خاطره ها
هر كه را مى نگرم از غم تو غمگين است
زان فداكارى و جانبازى مردانه تو
به لب خلق جهان تا به ابد تحسين است
نازم آن همت والا كه تو را بود حسين
كه قيامت سبب رشد و بقاى دين است
جان ز كف دادن و تسليم به ظالم نشدن
آرى آرى به خدا همت عالى اين است
جاودان خاطره نهضت خونين تو شد
چون كه دين زنده از آن خاطره خونين است
جان به قربان تو اى كشته كه خود فرمودى
مرگ با نام به از زندگى ننگين است
زان جفايى كه به جان تو روا داشت يزيد
تا ابد ديده تاريخ بر او بدبين است
ميهمان كشتن و آنگاه اسيرى عيال
اين گناهى است كه مستوجب صد نفرين است
هر كه از صدق و صفا دست به دامان تو زد
عزت هر دو جهانش به خدا تأمين است
چه كنم گر نكنم گريه به مظلومى تو
گريه آبى است كه بر آتش دل تسكين است
تا منظم به جهان گردش ليل است و نهار
تا منوّر به فضا مهر و مه و پروين است
بر تو و بر همه ياران شهيد تو درود
كه ز خون شهدا عزّت دين تضمين است
غير نام تو نباشد به زبان «خسرو» را
كه ز نام تو بود گر سخنش شيرين است
.
Shokri-Shab6Moharram1397[06].mp3
3.22M
.
#واحد_سنگین
#فراق_کربلا
#وحید_شکری
بدم المظلوم العطشان عریان بخونم ارباب
خدا قسمت کن بتونم باشم اربعین امسال حرم ارباب
به هوای حرم با زائرای حرم
اربعین و جاده های با صفای حرم اذن اگه داد خدا اگه طلب کرد اقا
وعده گاه همه بین الحرمین کربلا
باذن مولا امیر المومنین فنحن زوار الحسین فی الاربعین
و هو المشعر و هو الزمزم و هو الکعبه و هو المولا
کاروونی از سمت این دنیا اربعین میره جنت الاعلی
قافله قافله بی وقفه بی فاصله
توی بین الحرمین میرسه با حروله
هم نشون بیعته هم پر از لذته
ظهر روز اربعین دو رکعت نافله
به فجر و به فرقان به طاها به یاسین فنحن زوار الحسین فی الاربعین
****
مالن الامال مالن المیعاد مالن الجنه غیر کربلا
این سالت ابرت شوق صاحب دعوه سید الزهرا
اسمعوا باندا لنا حفاظ علی حرم علی مسمی بان مرتضی
فاطمه حاظره و عینها ناظره تکتب لکلنا شفاعه محشرا
و قالت الزهرا فیارب امین فنحنوا زوار حسین فی الاربعین
دودمه
در منای عشق هفتاد و دو قربان امده
بر تو مهمان امده
کربلا اغوش جان را باز کن که جانان امده
بر تو مهمان امده
روضه حضرت رقیه
بابا دلم بی تو اروم نداره خیلی رقیه بی قراره
دیگه نمونده راه چاره کجایی بابا
بابا اتیش گرفته خیمه هامون تار میبینه دیگه چشامون
نمونده گوشواره برامون کجایی بابا
تا سرت و رو نیزه دیدم دیگه ز دنیا دل بریدم
دنبال نیزه می دویدم اما به تو نمی رسیدم
.
.
#نوحه
#اسارت
#اربعین
حاج مهدی اکبری 🎤
راس تو میرود .. بالایِ نیزه ها
من زار میزنم .. در پایِ نیزه ها
(آه ،اِی ستاره ی .. دنبالِه دارهِ من
زخمی تَرین سَرِ ..نیزهِ سَوارِ من)۲
[(پاشو داداش ،نگاهی کن،
که دارن ،به منِ غمزَدهِ میخندن) ۲
(دارن پایِ ،سَرِ عباس،
جلو چشمِ همه ،دستمو میبندن)۲]۲
....حسین جانم..حسین جانم ....
(ای بی کفن چه با.. این پارهِ، تَن کنم
با چادُرم تورا .. باید کَفَن کنم
من میرَوم ولی.. جانَم کنارِ تو
تاسالهایِ سال...شَمعِ مزارِ تو
(پریشونم، همه جونم ،
به قربونِ تنی که تَهِ گودالِه)۲
پُراز تیغ و پُر از نیزه،
پُر اززخمِ و خاکیه و لگد ماله )۲
(پاشو داداش، نگاهی کن ،
که دارن به منه غَمزَده میخندن )۲
(دارن پایِ، سَرِعباس ،
جلو چشمِ همه دسَتمو میبندن )۲
...حسین جانم ..حسین جانم ....
(با گریه آمدم ..اطرافِ قتلگاه
گفتی که خواهرم .. برگرد، خیمه گاه
بعد از دقایقی ..دیدم، که پیکَرِت
در خون فِتاده و..در نیزه ها سَرِت
[(لبِ دِشنه..۲ لبِ تِشنه..۲) ۲
شنیدم که جوابِت را سَنان داده)۲]۲
(شنیدن نه !!خودم دیدم
چقدر نیزه به حلقومِ تو افتاده.. )۲
(پاشو داداش ،نگاهی کن
که دارن ،به منه غمزده میخندن
دارن پایِ، سَرِ عباس
جلو چشمِ همه دسَتمو میبندن )۲
...حسین جانم ..حسین جانم ...
مادرِتَم ..آی غریبِ کربلا مُضطَرِتَم
مادرِتَم ..ته گود بودم امّا بالا سَرِتَم
مادرِتَم ..دیگه دلواپَسِ انگُشتَرِتَم
(آخ کمرم ..چی بِروزِ تو آوردن پِسَرم
آخ کمَرَم..پاشو دارن میرن، اطرافِ حَرَم
آخ کمَرَم ..واسِه زینبَم یه چادر بِبَرَم)۲
...حسینِ من ..ضیاءِ هر دوعینِ من....
( میزَنَنِت ..بجای اینکه یه آبی بِدَنِت
میزَنَنِت...پسَرم نیزِه کُجا و دَهَنِت
میزَنَنِت ... بِخدا چیزی نَماند ،از بَدَنِت )۲
(میکُشَنِت.. میکَنَن از بَدَنِت پیروهَنِت
میکُشَنِت.. غیرِ بوریا نمیشه کَفَنِت
میکُشَنِت..جای نعل اا میمونه رویِ تَنِت)
..حسینِ من.. ضیاءِ هر دوعینِ من ...
[(دَردِ سَرِ..یکنفر رو بُکُشَن ،چند نفره
دردِ سَرِ..سَرِتُ بِدَن به خولی بِبَره
دردِ سَرِ..شِمر با زینبِ من همسفره) ۲
(میزَنَنِش ..کو ابالفضل ،کجا میبَرَنِش
میزَنَنِش..یه نگاه، که غرقِ خونه دَهنِش
میزَنَنِش ..میمونه جایِ کبودی به تَنِش)۲ ]۲
👇
.
#واحد_سنگین
#شهادت_امام_حسن
زبان حال #امام_حسین موقع کشیدن تیراز تابوت
بندسوم #گریز_به_کربلا
یکی یکی تیر از بدن،می کشم و یادم میاد
بمیرم از غمای تو ، داشتی تو غصه ی زیاد
یادم میاد برگشتی از ،کوچه یه روز با مادرو
چشای غرق اشک تو،نشون دردوغم میداد
میدونم از نفس هاموندی
چادر مادرو تکوندی
تا درخونه دستهاشو
گرفتی،مادرو رسوندی
میدونم خیلی غصه خوردی
ازخون گوش پاره مُردی
امونَت بابا علی رو
با قلبی پاره پاره بردی
امون امون ازاین غریبی....
🌸
یکی یکی تیرازبدن، میکشم ودق میکنم
چشارو غرق اشک خون،تواین دقایق میکنم
به یاد قلب زینبو، صورت رنگ پریده ات
یاد لب وتشت وجگر،دوباره هق هق میکنم
میدونم که امون نداشتی
همسر مهربون نداشتی
ستاره ی غریب زهرا
جایی تو آسمون نداشتی
میدونم که همش شکستی
بین یارات،زره می بستی
راحت شدی آخه داداشم
ندیدی جز بدی ز هستی
امون امون ازاین غریبی...
(*امام حسن علیه السلام حتی بین یاران نزدیکش زره می پوشیدند زیرا حتی خیانت دربین یاران نزدیکشون هم دیده میشد)
🌸
#بندسوم زبان حال
جواب امام حسن علیه السلام به امام حسین علیه السلام:
تیراز تنم کشیدی و،منو گذاشتی تو کفن
دعوا دیگه اینجا نشد ، سر یه کهنه پیروهن
اگه غریب عالمم،موقع مرگ تو رو دارم
بعد ازبارون تیر خصم ، نشد دیگه رها بدن
یه روز میشی غریب وتنها
کسی نداری توی صحرا
باور نمیکنم بمیری
تشنه ولی کنار دریا
یه روز ز دردوغصه پیری
اصغرتو رودست میگیری....
نیاز نداره تیر ونیزه
بالاسر اکبر می میری
امون امون از این غریبی.....
(*وقتی درمجلس ابن زیاد رأس مبارک علی اکبرعلیه السلام روآوردند ابن زیادملعون نگاهی به جمالش انداخت وگفت چرا حسین علیه السلام روکشتید?!گفتند:امیرخودت دستوردادی
ابن زیاد گفت نیازنبود حسین علیه السلام رو بکشید مرگ همین جوان زیبا کافی بودکه حسین درغمش دق کنه وبمیره)
امون امون ازاین غریبی....
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
👇
.
#شور اربعینی
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#شور
#اربعین
رفیق یه روز میاد رفاقتُ نشون میدی
شونههای منو تو قبر تکون میدی
شاید توی پیری و شاید جوونی
باید برام بشینی تلقین بخونی
اسْمَعْ افْهَمْ یا فُلانَ بن فُلان
شونمُ تکون که میدی که توامان
بگو آقا رفیقم سینه زنان،
پشت دستههات میرفت دوان دوان
بیا دستشو بگیر همین الان
هَلْ انْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فَارَقْتَنا
امسال بدون من میری به کربلا
یادت نره رفیق منو بین موکبا
یادت نره رفیق منو بین زائرا
اذا اتٰاکَ الْمَلَکٰان مُقَرَّبٰان
چند قدم به نیت گذشتگان
توی مشایه برو گریه کنان
میخوری چای عراقی نوش جان۲
فلَا تَخَفْ، یادم کن توی ایوون نجف۲
ذکر علی علی برام بگیر
تا که بگیرِ روح من شعف
لَا تَحْزَنْ قَسَمت میدم به شاه بی کفن
اگه رفتی حرم امام حسن،
یه سلامم بده از جانب من۲
أَفَهِمْتَ یَا فُلانَ ابن فلان
غصه نخور میرسه امام رضا به داد ما سینه زنان
أَفَهِمْتَ یَا فُلانَ ابن فلان
غصه نخور از تو قبر دراومدی خاک بریز و بگو صاحب الزمان
الغوث و الامان، الغوث و الامان
وای وای وای حسین...
.👇
2. میر داماد ـ اختر من.mp3
2.21M
#اربعین_حسنی
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
اختر من هلال من ماه من
همسفر و همدم و همراه من
بی تو دلم طایر بی بال بود
داغ چهل روزه چهل سال بود
شعله نثار جگرم کرده اند
با سر تو همسفرم کرده اند
پیش روی محمل من صف زدند
رقصکنان خنده زنان کف زدند
محمل ما در ملع عام بود
همدم ما سنگ لب بام بود
دیده به خورشید رخت دوختم
آب شدم ساختم و سوختم
رأس تو می داد به زینب سلام
چشم تو می گشت به من هم کلام
چشم تو از چار طرف سوی من
نغمه قرآن تو نیروی من
حال پی عرض سلام آمدم
فاتح و پیروز ز شام آمدم
ای به جمالت نگه فاطمه
ای سر نی هم سخن ما همه
باز هم از وحی محمد بگو
از گلوی پاره خوش آمد بگو
آمده ام شانه به مویت زنم
بوسه به رگ های گلویت زنم
دست برون از جگر خاک کن
اشک غم از دیده من پاک کن
ای به لبت زمزمه آب آب
آب بده آب بده بر رباب
جان اخا غنچه پرپر کجاست
آب که آزاد شد اصغر کجاست
آمدم از شام سوی این حرم
تا به مزار تو طواف آورم
مروه مزار تو صفا علقمه
سعی کنم پشت سر فاطمه
آمده ام ای همه جا همرهم
از سفر خویش گزارش دهم
نام تو زنده ز قیام من است
فتح تو در خطبه شام من است
وحی خدا داشت بیانم حسین
تیغ علی بود زبانم حسین
سوختم و سوختم و ساخت
لرزه به کاخ ستم انداخت
طفل تو گردید پیام آورت
شام شد آرامگه دخترت
گر چه به پای سرت آرام شد
سفیر دائم تو در شام شد
زنده شد از دفن شب دخترت
خاطره دفن شب مادرت
شاعر :
#حاج_غلامرضا_سازگار
.
2. حاج مهدی محمدی 96.mp3
10.77M
#امام_حسین_علیه_السلام
#حاج_مهدی_محمدی
روزیم کن ،جان زهرا
یک سفر کربُ بلا
عقده گشته ، یک شب جمعه
سحر کربُ بلا
بی قرام ،
بی قرار لحظه های عاشقی
یا بگیر جان مر ا ؟
یا که ببر کربُ بلا ؟
من هراجش کرده ام
دل را سرِ بازار تو
جان زهرا پس بیا
دل را بخر کربُ بلا
آرزوی هر غلامی
خنده ی ارباب اوست
خنده ای کن ، جور کن
از بهرِ نوکر ، کربلا
نذر کردم که اگر
بیند دو چشمم مرقدت
روضه ای خوانم
ز جسم زار اکبر ، کربلا
شاعر :
#اکبر_فرامرزی
#شعر_دوم
میگن کربلا
عرش خدا رو زمینه
آرزوی ما
دیدن اون سرزمینه
آقا جون دلم تنگ اومده
شیشه ی دلم آقا جون
زیر سنگ اومده
.