.
#زمينه ، #شور
#امام_صادق سلام الله عليه
تو حجره مشغول دعا بود و
تو حال ندبه و بكا بود و
تو جانمازش يكمي از اون
تربت شاهِ كربلا بود و ...
آروم آروم اشكاش ميريخت
يه دفعه ، اومدن ، جانمازش رو كشيدن
با صورت ، رو زمين ، خورد و بش خيلي خنديدن
يه گوشه ، زن و بچه ي آقام ميترسيدن ...
زمينش زدن
مثل مادرش چقدر بي هوا
زمينش زدن
مثل مادرش توي كوچه ها
زمينش زدن
مثل مادرش با هر ضربه پا
زمينش زدن....
وا اماما ، وا غريبا...
تا كه چشاي خيسش مي افتاد
به اون همه آتيش و اون هيزم
بيادش اومد مادري رو كه
زير لگد ها تو كوچه شد گم....
هر چی آتیش بالا میرفت
تو دلِ ، آتيشا ، ميديد انگاري مادرش و
كه داره ، ميسوزه ، ميكشونن همسرش و
يكي نيس ، بگيره ، آروم آروم زير پرش و
زمينش زدن
مادري كه پا به ماه بوده رو
زمينش زدن
مادري كه بي گناه بوده رو
زمينش زدن
مادري كه غرق آه بوده رو
زمينش زدن....
واي مادرم ، واي مادرم ...
تا شعله ور شد حجرمون ديدم
به هق هق افتاده دخترم
يادم اومد سه ساله اي كه گفت
عمه آتيش گرفته معجرم
دنبالش افتاد حرمله
تو دلِ ، صحرا ، تا ببره گوشواره هاشو
زدنش ، واسه ي ، اينكه ميگفت ميخواد باباشو
زجر و ، خولي ، بريدن تو راها صداشو...
زمينش زدن
از رو ناقه بي هوا تو راها
زمينش زدن
جلو نيزه ي عموشو و بابا
زمينش زدن
يه سه ساله رو يه مشت بي حيا
زمينش زدن...
واي رقيه ، واي رقيه.....
#عباس_میرخلف_زاده ✍
#شهادت_امام_صادق
https://eitaa.com/emame3vom/62241
👇
.
#نوحه
#امام_صادق_علیه_السلام
#حاج_حسین_سیب_سرخی
(مادر، تو دلِ من یه دنیا غمه
مادر، ذکرِ لبامه یا فاطمه
مادر، روضۀ ما شبیه هَمه ، مادر) ۲
ارث از مادرم بردم ،
تو کوچه زمین خوردم
قلبم مثلِ خونهم سوخت ،
روزی صد دفعه مُردم
(مدینه شهرِ پیمبر
مزارِ مخفیِ مادر ،
خدانگهدار) ۲
مادر، غربتِ من شده بی حساب
مادر، نالۀ من شده بی جواب
مادر، دست منو رَدِ یک طناب ،
مادر رفتم نیمه هایِ شب ،
در کوچه پِیِ مرکب
گریه کردمُ گفتم
(اِی وای ازدلِ زینب)۲
(یه روز خوش هم ندیدم
تو کوچهها میدویدم ،
نفس بریدم) ۲
(مدینه شهرِ پیمبر
مزارِ مخفیِ مادر،
خدانگهدار) ۲
مادر، غُصه شده فقط قِسمتم
مادر، مجلسِ دشمن و غربتم
مادر، خیلی شکسته شد حُرمتم ،
مادر
اَشکام اشک غم بوده ،
شمشیر رو سَرم بوده
اما دیگه کِی خنجر
(رویِ حنجرهام بوده).
ولی امان از عاشورا
سرِ بریده بر نیها ،
عزیز زهرا ...
حسین… حسین…
امروز روز عاشوریِ امامِ صادقه ، خود امام صادق برا ابی عبدالله گریه میکرد ... بانی گریه بر حسین بوده ... آی عاشوراییها… آی محرمیها. یه عده سالهای پیش بین ما بودن الان زیرِ خاک خوابیدن… آی شهدا…خوش به حالِ اونایی که امروز کربلان… یه سِریها نجفَن. یه سِریهای تو این روضهها بزم گرفتند. امان از دل زینب ...
شد زمانِ غروب ،
اذان گفتند
همه رفتند
شمر ول کن نیست
ای حسین…
زمین خوردی و
یک حَرم رفت غارت
حرم رفت غارت ،
سَرم رفت غارت
خدایا کمک ،
مَعجرم رفت غارت
چنان ضربه زد
زیوَرم رفت غارت
شده چَشمم از
ضربهها تیرِ و تار…
تو را زدن ،
نگفتم که خواهری سخت است
مرا زدن
تو گفتی برادری سخت است
چگونه خَصم سرت را شکست
من دیدم
برویِ سینه پاکت نشست
من دیدم ...
حسین ...
#شهادت_امام_صادق
.👇
2. دوباره بوی.mp3
4.66M
#نوحه
#امام_صادق_علیه_السلام
#کربلایی #جواد_مقدم 🎤
(دوباره بویِ دود از شهرِ مدینه اومد) ۲
(دوباره رنگِ غصه و شرر به سینه اومد) ۲
یه عده به شیخالائمه ، بیاحترامی میکنند
با ناسزا دور و بَرش ، شیرینزبونی میکنند
کوچکترا دارن فرار میکنن
از هر طرفی
نامردا، با بچهها هم
نامهربونی میکنند
آه… دل من
دوباره غصه داره ...
آه… دل من
هوای گریه داره ...
آه… دلِ من ،
امون از این غریبی ...
(کِشون کِشون ، پیاده ،
آقامونو میبردن
رَمق تو زانواش نبود ،
همش زمین میخوردن) ۲
الهی اون کسی که
آقا رو برد ، خیر نبینه
حداقل نذاشت برا
یه لحظه آقا بشینه
بیخود نبود با دست بسته ،
کارت آقا گریه بود
اینجایه روضه اشکایِ
چشات برا رقیه بود
آه… دل من…
رقیه و اسیری
آه… دل من…
امون از این غریبی
آه… دل من ...
چته دوباره گیری
آه… دلِ من ،
امون از این غریبی ...
#شهادت_امام_صادق
.
.
#امام_حسین علیه_السلام
#شب_جمعه
هرچند در کوی غمت بد نام هستم
اما به لطف روضه هایت رام هستم
با دانه ی عشق تو در تور محبت
شادم از اینکه صید در این دام هستم
روضه مرا معراجی پای غمت کرد
لبریز اشک از خوردن این جام هستم
شش گوشه ات قلب مرا تسخیر کرد
جلد ضریح عرشی این بام هستم
این چند مدت که اسیر دست هجرم
با خاطرات کربلا آرام هستم
در حسرت یک بوسه از لبهای شش گوش
یک چند سالی میشود ناکام هستم
کی این حرم را بین آغوشم بگیرم
وقتی هم آغوشش شدم آندم بمیرم...
✍محمد حبیب زاده ۱۴۰۱/۲/۲۹
.........
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
ما از مریدان در این خانه هستیم
اهل جنونیم و همه دیوانه هستیم
لب بر لب جام کس و ناکس نساییم
ما طالب می از همین میخانه هستیم
درد خماری می کشیم اما به دست
ما باده نوش از لطف این پیمانه هستیم
آباد عشق و دیده ی مست حسینیم
هر چند در ظاهر چنان ویرانه هستیم
در روضه ها مانند مادر مرده زاریم
درگیر اشک و گریه ای جانانه هستیم
ما در مُحرم چشمه ی جوش و خروشیم
تا پای جان پای علم مردانه هستیم
هر روز و شب در ذهن ما فکر حسین است
ذکر لب لبهای ما ذکر حسین است...
✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۳/۱۹
.
.
#امام_زمان عج
#مناجات
پریشان حالم و دیگر ندارم طاقت دوری
دگر خسته شدم از این جدایی های مجبوری
تمام لحظه های من شده با با یاد تو لبریز
مرا دعوت کن آقا جان به مهمانیت هر جوری
ببین دلتنگ بارانم بر این دل که شده ویران
هوایت را به سر دارم گرفتم پا به سر شوری
تهی دستم شما شاهی همان آقای دلخواهی
سلیمانا نظر انداز بر اشک چو من موری
نمیخواهم دو چشمی که نمی بارد برای تو
بجز اشکی اگر خواهم نصیبم کن غم و کوری
نمیخواهم بیفتم از بلندای نگاه تو
طلب کن محضرت آیم که مردم از غم دوری
ببین دوری چه آورده سر قلبم سر جانم
ترحم کن به حال زار و این چشمان گریانم...
✍محمد حبیب زاده ۱۴۰۱/۲/۳۰
#امام_زمان
.
.
شعر #شهدا
#امام_حسین علیه_السلام
#شهید_صیاد_خدایی
مادرش دید گل نسترن پرپر را
مادری در ته گودال تن بی سر را
مادرش دید به خون بال و پرش آغشته
مادری دید جسارات لب خنجر را
مادرش دید که خون پسرش پاشیده
مادری دید سر جسم پسر لشکر را
مادرش دید شده پاره تن پاره ی تن
مادری دید غروب نفس آخر را
مادرش دید ندارد پسرش داغ پسر
مادری دید جگر پارگی اکبر را
مادرش دید عزیزش دهنی سالم داشت
مادری دید لب و پارگی سرور را
مادرش دید پسر رفته به معراج خدا
مادری دید حسین داشت غم معجر را
مادرش سینه زن گل پسر نازش بود
مادری سینه زن زخم سر حنجر بود...
✍محمد حبیب زاده ۱۴۰۱/۳/۲
.
.
#نوحه
#امام_صادق_علیه_السلام_شهادت
سلام خدا بر تو
ای صحیفه ی ناطق
حجت دین خدا
مولا امامِ صادق
زنده کننده ی دین
با درس فقه و اصول
عنایتی کن ما را
به سائلی کن قبول
از خوبان عالم سرآمدی
یا امام صادق یا سیّدی
تو جان علی و محمدی
یا امام صادق یا سیّدی
یا امام صادق یا سیّدی...
خانه ات آتش گرفت
از جفای اشقیا
افتادی یاد غمِ
جانسوز کرببلا
یاد آن شب تاریک
ک سرها بریده بود
یاد غمهای زینب
ک قدّش خمیده بود
غارت و هجوم و آتش و دود
خیمه های سوزان و هلهله
گریه های عالم سوز رباب
خنده های سَنان و حرمله
صلی الله علیکَ یا حسین...
#امام_صادق
#شهادت_امام_صادق
#حاج_امیر_عباسی ✍🎤
.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
پاسخ #حسین_دارابی طنز پرداز و نویسنده مذهبی به خشک مذهبی ها در رابطه با کمپین #سلام_فرمانده ایرانگرایان
دمش گرم!
مگر اینکه این جماعت خوش فکر مذهبی حریف این ...🤨خشکه مقدسها بشن هر چند مطمئن باشید رده های بالای نظام درک بسیار زیادی از حقایق دارند و به سوی جذب جامعه در حرکتن.
✍امید دانا
.....................
.
📋 لیلای منی مجنون توام / #شور / کربلایی سید رضا نریمانی
__
لیلای منی ، مجنون تو ام
هر شب تو حرم ، مهمون تو ام
من با تو باشم ، آروم میگیرم
آرامشمو مدیون توام
سینه نزنم ، دیوونه میشم
چون کارم اینه ، گریون توام
لحظات خوبمو تو هیئتم
مادرت به روضهها میارتم
میدونه که عاشق شهادتم
آرامشم ، تنها خواهشم
هر جا که تو باشی اونجا خوشم
آخر خودم رو برات میکشم
یه کاری کن ، دیوونه شم
«حسین وای ، حسین وای»
تو روضهی تو ، پرپر میزنم
با سینهزنی ، من در میزنم
اسم یا حسین ، مستم میکنه
با اسم حسین ، ساغر میزنم
چون عشق تو رو ، ریخته تو دلم
بوسه به پای ، مادر میزنم
اسم تو دلیل استجابته
همه زندگیم به زیر قبته
آرزوی نوکرت شهادته
بیچارمو ،ببین آوارمو
دوری گره میزنه کارمو
خیلی آقا ، تو رو دوست دارمو
واسه حرم خمارمو
آرامشم ، تنها خواهشم
هر جا که تو باشی اونجا خوشم
آخر خودم رو برات میکشم
یه کاری کن ، دیوونه شم
«حسین وای ، حسین وای»
آقا واسه من ، شیرینه غمت
زندهم میکنه ، عطر حرمت
چشمای منو ، وا کن دوباره
به باب الحسین ، باز از کرمت
کاش میشد آقا ، میگفتی به من
هرجوری باشی ، من میخرمت
آقا عطر پرچمت رو دوست دارم
تو مسیحی و دمت دوست دارم
شبای محرمت رو دوست دارم
دیوونتم ، گدای خونتم
هرشب دم در میخونتم
تو شمعی و مثه پروونتم
من عاشقم ، دیوونتم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇