eitaa logo
امام حسین ع
21.1هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. يا اباصالح المهدي چشمی بده بی‌تابِ تماشا باشد قلبی بده لبریزِ تمنّا باشد ای کوکب اهل‌بیت! کورم بی تو کوریّ عُيون، کوریِ دلها باشد نه چشم منِ خراب، زیبنده‌ی توست نه قلب سیاهم به تو شیدا باشد طاووس بهشت! کعبه‌ی زیبایی! سوی تو قَدَم تا به ابد تا باشد چشمی بده که خمار باشد از اشک با رؤیتِ پرهای تو بینا باشد کی مَردُمَم از مَردُم تو گیرد نور؟ کی اشک فراقم ز تو دریا باشد؟ کی قلب مرا موم کنی در دستت؟ کی ظرف دلم از تو مصفّا باشد؟ از اشک فراوان و دعای دائم... لَه لَه زدنِ قلب، هویدا باشد قلبم نشده پاک که باشد جایت چشمم نشده مست که گیرا باشد قلبی بده لبریز تمنّا باشد چشمی بده بی‌تاب تماشا باشد ✍ یک شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ .
. بسم الله الرحمن الرحیم عاقبت آمدم پس از عُمری به مزارت نه ؛ بر مزارِ خودم آمدم های های گریه کنم به دلِ خون و داغدارِ خودم چند وقتی‌است بغضِ سنگینی به گلویم نشسته ، میبینی؟ کارِ خود را فراق با من کرد کمرم را شکسته میبینی؟ شانه‌های ضعیفِ طفلانت خواهرت را کشان کشان آورد هرکه اینجا رسیده سوغاتی سر و رویی پُر از نشان آورد شرحِ این راه را یتیمانت با زبانِ اشاره می‌گویند با لبی زخم خورده ، چاک و کبود با تَنی پاره پاره می‌گویند شام با من چه کرده ، میبینی؟ رویِ پیشانی‌ام پُر از چین است بعد از این ضجه‌ای نمیشنوم گوشم از تازیانه سنگین است با اشاره رُباب می‌گوید هیچ داغی شبیه این غم نیست بِینِ گهواره نه ببین زینب کودکم بینِ قبرِ خود هم نیست از سرت بی خبر نبودم که هر شبی دست این و آن دیدم با کمی لختِ خون عقیقت را من به انگشتِ ساربان دیدم بود بر گیسوانِ تو جایِ پنجه‌ی چندتا زنا زاده زود فهمیدم از محاسنِ تو که سَرَت در تنور اُفتاده کاش میشد که بوریا بودم تا نگه دارمت همیشه تو را کاش میشد که بوسه‌ای بزنم باز حلقومِ ریش ریشِ تو را اربعینی گذشته اما باز نیزه‌هاشان هنوز در خاک است لخته خون‌های خشک بر تیر است تیغ‌های شکسته بر خاک است یاد عصری که دیدمت اینجا بعدِ غارت عجیب می‌خندند حرفِ سوغات بود و با عجله از تَنَت تکه تکه می‌کندند پای من جان نداشت تا آیند بی اثر بود هرچه کوشیدم از سرِ شیبِ تُندِ گودالت تا کنارِ تنِ تو غلطیدم سرِ عمامه و عبایت نَه بود دعوا برایِ پیرهنت دست‌هایم بُرید وقتی که تیغ‌ها را کشیدم از بدنت (دکتر حسن لطفی )✍ .
. به نام نامی سر، بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.» همان سری که "یحب الجمال" محوش بود جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک، همه بودن سروران را سر زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس، " أجنّنی"گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم " أم وهب" را، به پاره تن گفت برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر همان که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود، پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر میان خاک، کلام خدا مقطعه شد میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر حروف اطهر قرآن و نعل تازه‌ي اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر صدای آیه کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟ به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر .
. هر چند بعيد است سوادت برسد فکرت به گذرگاهِ معادت برسد ای آنکه به ما معترضی در روز جزا خدا به دادت برسد ✍ .
. |⇦•چهل روزه که... اربعین به نفس کربلایی حسین ●━━━━━━─────── چهل روزه که، خونِ چشام چهل روزه که، زخم زبون خوردم تو شام زخمه پاهام یادم نرفته سنگای از روی بام جا مونده دخترت، توی خرابِ رودست من، جای طنابِ ببین دلم بی تابِ نبودی زینبت، یه شبه شد پیر دلم شداز، همه جهان سیر امون از این، غل و زنجیر مَظْلُوم حُسِین... این طعنه ها، حَقَّم نبود یادم مگه میره محلۀ یهود خونِ دلم، بازوم شبیه مادرم شده کبود چهل روزه تو رو، ندیده زینب صدات زدم هر روز و هر شب دیگه جونم رسیده بر لب یادم نرفته اون لحظه ی آخر صدات میزد چجوری مادر فدای اون بدنِ بی سر چهل روزه که، خونِ چشام چهل روزه که، زخم زبون خوردم تو شام زخمه پاهام یادم نرفته سنگای از روی بام جامونده دخترت توی خرابِ رو دست من جای طنابِ ببین دلم بی تابِ نبودی زینبت یه شبه شد پیر دلم شد از همه جهان سیر امون از این غل و زنجیر مَظْلُوم حُسِین... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Arbein_emam_hoseyn_sibsorkhi.mp3
4.73M
|⇦•چهل روزه که... به نفس کربلایی حسین سیب سرخی
امیری حسین و نعم الأمير.mp3
2.66M
🔹امیری حسین و نعم الأمير🔹 این اولین باره می‌شم کبوتری در هوای تو این اولین باره می‌شم مسافر نینوای تو این اولین باره میام پیاده تا کربلای تو منم می‌شم راهی سمت حرم میام به سوی تو با هر قدم منم میام با پدر مادرم چقدر خوبه که می‌بینم جاده‌ها رو چقدر خوبه که می‌بینم این صفا رو چقدر خوبه که می‌بینم موکبای بهشت نجف کربلا رو میام یا حسین دست من رو بگیر امیری حسین و نعم الأمير ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این اولین باره تو دست من هم روشنه فانوس این اولین باره میام مثه قطره تا اقیانوس این اولین باره میام به سوی تو برا پابوس منم به پابوست آقا میام با تشنگی سمت دریا میام با حسرت مشک سقا میام چقد خوبه سیراب می‌شن تشنه‌لب‌ها پر از نور مهتاب می‌شه اینجا شب‌ها چقدر خوبه مثل برادر می‌مونیم ما ایرانیا با عرب‌ها همه هم‌دلیم دیگه تو این مسیر امیری حسین و نعم الامیر 📝 .
. ◾️ دم ◾️ یک اربعين رنج و بلا کشیدم چه طعنه هايي از عدو شنیدم کوفه و شهر شام ، میان بزم عام ( ۲ ) با خطبه ام غوغا نمودم ، یزید را رسوا نمودم ( ۲ ) واویلتا آه و واويلا ( ۴ ) چه ظلم ها بر خواهرت رسیده گواه حرفم این قد خمیده سیلی و خیزران ، بُوَد سهل و آسان ( ۲ ) اگر برای حفظ دین است ، منطق شیعه اینچنین است ( ۲ ) واویلتا آه و واويلا ( ۴ )