eitaa logo
امام حسین ع
21.5هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
shab 10 (6).mp3
12M
📣 صوت محرم الحرام هیئت جنت العباس(ع)-قم المقدسه
shab 5 (3).mp3
12.3M
📣 صوت محرم الحرام هیئت جنت العباس(ع)-قم المقدسه
shab 10 (4).mp3
6.09M
📣 صوت محرم الحرام هیئت جنت العباس(ع)-قم المقدسه
shab 10 (1).mp3
8.43M
📣 صوت محرم الحرام هیئت جنت العباس(ع)-قم المقدسه
shab 10 (5).mp3
8.32M
📣 صوت محرم الحرام هیئت جنت العباس(ع)-قم المقدسه
shab 10 (2).mp3
11.35M
📣 صوت محرم الحرام هیئت جنت العباس(ع)-قم المقدسه
. "زینت دوش نبی روی زمین جای تونیست" جای سالم زچه رودرهمه اعضای تونیست بس که پیکان و سِنان بر تن تو بوسه زده جای یک بوسهءخواهربه سراپای تونیست مصحف من تو و، انصار، ورق های توأند یک طرف نیست که برخاک،ورقهای تونیست نه سری مانده،نه انگشت ونه انگشتری‌ات چه کنددختر حیران که شناسای تونیست رفتی و داغ تو هر لحظه به من می گوید بی نفس مانده ای اکنون که مسیحای تونیست رأس تو بر نی و با یوسف کنعان گویم بعدازاین هیچ کسی محوتماشای تونیست "آب اگر بی تو بنوشم جگرم می سوزد" دیدمت تشنهءیک جرعه وسقای تو نیست گرنشسته‌ست وشکسته‌ست نمازم چه غمی روح قدقامت من جز قد و بالای تو نیست 🔹
هرگز نمی شد خواهرت اینجا نیاید بهر عزاداریِ این لب ها نیاید امکان ندارد اینکه مجنونی بخواند اما برای دیدنش لیلا نیاید بستند به زنجیر راه گریه ها را شاید صدایی از گلوی ما نیاید از دخترت می خواستم وقتی می آید یا چشمهایش را بگیرد یا نیاید ای صوت لب های پر از آیات غمگین پایین بیا تا خیزران بالا نیاید دیدند می خوانی ولی کاری نکردند تا خیزران روی لبت با پا نیاید کنج تنور آمد کنارت چهره نیلی کردم دعا اینجا دگر زهرا نیاید چشمانِ اینجا سخت ناپرهیزگارند اما نمی شد خواهرت اینجا نیاید... علی اکبر لطیفیان https://eitaa.com/emame3vom/29534 .
. آمد دوباره رو به روی من سرت حسین قربان زخمهای روی حنجرت حسین از غارت خیام نگفتم برای تو شاید بگویم و نشود باورت حسین از علقمه به بعد نخوابیده‌ام هنوز افتاده دست من علم لشکرت حسین او تشنه شنیدن و تو گرم خواندنی قرآن بخوان برای دل مادرت حسین از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام سنگ تو را به سینه زده خواهرت حسین از روی نی سکینه خود را خطاب کن چیزی نمانده جان بدهد دخترت حسین پیغام تو به گوش جهان می‌رسد بلی بانگی رساست حنجره اصغرت حسین حالا زمان گذشته ولی موج می‌زند بر دوش عاشقان علم لشکرت حسین طبل و علامت و کتل و سنج را ببین دسته به دسته آمده دور و برت حسین سینه به سینه داغ تو را ارث برده‌ایم زانو به زانوییم پی منبرت حسین با جیفهٔ دو روزهٔ دنیا و آخرت مرگا اگر معامله کردم سرت حسین گفتم «سر» آن سری که به نیزه سوار شد اما نگفتم اینکه چه شد پیکرت حسین ما زنده‌ایم و روضهٔ گودال خوانده‌اند ما را ببخش جان علی اصغرت حسین حسین صیامی .
سینه ها لبریز ماتم بود بعد از کربلا اشک ها سیل دمادم بود بعد از کربلا از وداع جانگداز ظهر عاشورای تو غربت عترت مسلم بود بعد از کربلا بسکه از لبهای سقایت عطش باریده بود آب هم در علقمه کم بود بعد از کربلا سوره های قامت اکبر که قرآن دل است مصحفی پاشیده از هم بود بعد از کربلا روی زخم سینه و لبهای خشک قاسمت از عسل یک جرعه مرهم بود بعد از کربلا خون اصغر را که پاشیدی بسوی آسمان ماتم اولاد آدم بود بعد از کربلا جای خلخال زنان و دختران اهلبیت در اسارت بند محکم بود بعد از کربلا من خودم دیدم به پاس حرمت اشک یتیم قامت یک نیزه را خم بود بعد از کربلا بسکه نامت برده بود و بسکه سیلی خورده بود سوی چشم دخترت کم بود بعد از کربلا من که جا در دامن پر مهر کوثر داشتم گوشه ی ویرانه جایم بود بعد از کربلا هر زمان طفل صغیری دید زین العابدین ناله اش با گریه توأم بود بعد از کربلا واژه هایی مثل عباس و حسین و علقمه همردیف اسم اعظم بود بعد از کربلا خون پاکت دین جدت را جهانى میکند ساقی ات عشق مجسم بود بعد از کربلا اسماعیل پورجهانی .
رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزارسال ز داغ تو پیر شد زینب سه چهار مرتبه با شمر همکلام شده نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب چقدر پای غنیمت  کتک ز لشگر خورد چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب همان زمان که به سرنیره ها هلش دادند نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب نبودن تو و عباس کار خود را کرد و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب  بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد.. بلند شو همه رفتند دیر شد زینب! سید پوریا هاشمی .
نمی گویم ز نوک نیزه با خواهر تکلم کن نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحم کن اگرچه غنچه ی بی آب، نشکفد اما درِ فردوس را بگشا، به روی من تبسم کن به چشم خارجی ما را تماشا می کند کوفی به نی قرآن بخوان و رفع این سوء تفاهم کن اگر بهر نماز شکر می خواهی وضو سازی ندارم آب، با خاک سر زینب تیمم کن تو قلب عالمِ امکانی و آگاهی از قلبم به دریا با نگاه خود بگو، کم  تر تلاطم کن نگه با اختیار و اشک من بی اختیار آید ز برج نی نظر ای ماه من امشب به انجم کن اگر چه کاسه ی صبر مرا هم کرده ای لبریز ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلم کن استاد علی انسانی .