eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. اومدم آشتی کنم وقتشه حالا – آخدا روت و برنگردون از من،جون مولا آخدا من میخوام ساده و بی پرده باهات حرف بزنم مِثِه اون چوپون که بود دوره ی موسی آخدا هرچی بنده بد باشه،توزود ازش راضی میشی نمیخوای میون مردم بشِه رسوا آخدا من که روشو ندارم،اِسمتو برلب بیارم امّا تو گفتی بیا بگو خدایا،آخدا بَدَم و،یه عُمریه برای اینکه خب بشم می کنم هِی با خودم امروز و فردا آخدا کی می تونه به تو نارو بزنه،رو راس نشه خال تو بالاتَره از همه خالا آخدا من میخوام غیرخودت به¬هیچ کسی رو نندازم دَستامُو دراز کنم پیش تو تنها آخدا تو که بهتر از همه می دونی من چیکاره ام جونِ مولا- نزنی پَردَه مو بالا آخدا تو که بیشتر از خودم تُو مردم آبروم دادی می دونم- نمی کنی مشت منو وا آخدا باورم نمی شه فردا تو منو بسوزونی دشمن مولا بایسته به تماشا آخدا هر چی من بد می کنم بازم تو خوبی میکنی نه با من با هر بَدی خوب میکنی تا آخدا بَدی مو قبول دارم تو خوبی کن به روم نیار چون کوتاهه پیش تو دیوار حاشا آخدا به گُل روی علی و بچّه هاش خوارم نکن بی- اونا چیکار کنم روز مبادا آخدا بَس کی بد سرزده ازمن دیگه سَرخورده دلم به سرم هرچی بیاد حَقَّمه امّا – آخدا دیده رو،ندیده گیر، منو به اربابم ببخش مَردِ مَردا – پسر بی بی و مولا آخدا همونی که همه ی بیگونه هام دیوونه شن که نداشت یه ذَرّه از دُشمنا پَروا آخدا اونی که به زیر بار زور نرفت و کشته شد با لب تشنه کنار دو تا دریا آخدا دست آخر اومدن خیمه هاشم آتیش زدند بچّه هاشم فراری همه به صحرا آخدا تو اگه بخوای بشه”انسونی”ام آدم می شه لُری میگم،منو بپّا – آخدا حاج ✍ .
امام حسین ع
﷽ـ وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقون
. جمعه| ۱۴۰۳/۳/۴|بعدازنمازمغرب‌وعشاء بزرگداشت خادم‌الرضا(ع) رییس‌جمهور شهید سیدابراهیم رئیسی و در مقتل شهید بهشتی و ۷۲ تن مجموعه فرهنگی سرچشمه ▫️با قرائت قرآن: استاد ▫️با روایت‌گری: حاج ▫️با سخنرانی: حجت‌الاسلام ▫️با نوای: حاج ، حاج ، حاج _نریمانی، حاج ، کربلایی پویانفر، حاج ، حاج 📍تهران|میدان بهارستان|نرسیده به چهارراه سرچشمه|کوچه شهید صیرفی‌پور|یادمان شهدای هفتم تیر|مجموعه فرهنگی سرچشمه| 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر .
امام حسین ع
... کاش می‌شد که حسینم به کسی رو نزند (نبینم کسی بشنوه همینطوری نگاه کنه ها تو با نالت دل رباب رو خ
. بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها دشتی ز سوز سینه ی زینب شراره بود می خواست تا ببوسد و برگیردش زخاک قرآن او، ورق ورق و پاره پاره بود یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد اسیر چیزی که ره نداشت درآن خیمه، چاره بود در زیر پای اسب، دو کودک ز دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود آزاد گشت آب، ولیکن هزار حیف! شد شیردار مادر و، بی شیرخواره بود چشمی برآنچه رفت به غارت،نداشت کس اما دل رباب، پی گاهواره بود یک طفل با فرات کمی حرف زد ولی نشنید کس که حرف زدن با اشاره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود ................. این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسبها پای خود از سینه ی او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بود چشم رباب ......................... هرچه او بیشتر نَفَس می‌زد بیشتر می‌زدند زینب را تیغ شان مانده بود در گودال با سپر می‌زدند زینب را چادرش زیرِ پایِ او پیچید بین نامحرمان زمین اُفتاد از سَرِ تَلِّ خاک تا گودال با کَمَر می‌زدند زینب را سَرِ شب کودکان همه در خوا تا سحر می‌زدند زینب را یک نفر در میان گودال و صد نفر می‌زدند زینب را ...
. علیهاالسلام 🔹ویرانۀ وصال🔹 از خیمه‌ها که رفتی و دیدی مرا به خواب داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده‌ای گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد می‌گفت عمّه‌ام به رخم بوسه داده‌ای... تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم تا یک نگه ز گوشۀ چشمی به من کنی من چشم از سر تو دمی برنداشتم با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد اما دو پلکِ خود ز چه بر هم گذاشتی یک‌باره از چه رو، دو ستاره اُفول کرد گویا توان دیدن عمّه نداشتی... با آنکه دستبرد خزان دیده‌ای ولیک باغ ولایت است که سرسبز و خرّم است رخسار توست باغ همیشه بهار من افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است ای گل، اگر چه آب ندیدی، ولی بُوَد از غنچه‌های صبح، لبت نوشکفته‌تر از جُورها که با من و با عمّه شد مپرس این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته‌تر هر کس غمم شنید، غم خود ز یاد برد بر زاری‌ام ز دیده و دل، زار گریه کرد هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت بر حال او دل در و دیوار گریه کرد ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به کلبۀ من ماه می‌بَرد گر میزبان نیامده امشب به پیشواز از من مَرَنج، عمّه مرا راه می‌برد گر اشک من به چهرۀ مهتابی‌ام نبود ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت معذور دار، اگر شده آشفته موی من دستم برای شانه به گیسو رَمَق نداشت ویرانه، غصّه، زخم زبان، داغ، بی‌کسی این کوه را بگو، تن چون کاه، چون کِشَد؟ پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کِشد سیلی نخورده نیست کسی بین ما ولی کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه‌ام دست عَدو بزرگ تر از چهرۀ من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه‌ام... ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن هست می‌کشم سیلی، گرفته قوّت بینایی‌ام اگر من تا شناسمت به رُخت دست می‌کشم ای گل، ز عطر ناب تو آگه شدم، تویی ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است انگشت‌ها که با لب تو بوده آشنا باور نمی‌کنند که این لب همان لب است ✍ .
Fadaeian_Shab10Moharam1403_09.mp3
10.04M
📋 ای آفتاب بر تن من بیشتر بتاب با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای آفتاب بر تن من بیشتر بتاب تا مجلس عزای مرا گرمتر کنی ای نعل اسب سینه‌ی من سخت‌تر بکوب تا جای خواب اصغر من نرم‌تر کنی *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد دلربا، نرگس این باغ به شبنم باشد تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست دود آه دل عشاق تو پرچم باشد دل، حسینیه؛نفس،نوحه؛تپش،سینه‌زنی‌است دم بگیریم که عمر همه این دم باشد به خدای حرم و کعبه قسم! ای حُجاج! هر که مُحرم به محرم شده، مَحرم باشد آن که دارد غم عشق تو ندارد غم هیچ که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بی‌مهمان لحظه‌ای نیست که دل بی‌غم و ماتم باشد مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد آن که در طرزخود استاد مسلم باشد: گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .
امام حسین ع
264.3K
من بیمار، مداوا نکند خوشنودم  غم طبیبم شده و مرگ شده بهبودم  هیچ کس نیست، که باری ز دلم بردارد  عاقبت داغ و غم و درد کند نابودم!  اشک بس ریخته ام، هرکه ببیند گوید  سرو بشکسته ی خم گشته، کنار جویم!  گه ز حق، مرگ طلب می کنم و گه گویم  کاش می بودم و غمخوار علی می بودم  زیر این چرخ علی دوست تر از فاطمه نیست  سند مستندم: بازوی خون آلودم!  من نفس می زدم و او کف افسوس به هم  من چه سان گویم و او چون شنود بِدرودم؟!  ای اجل! پا به سر من ز محبت بگذار!  جز تو کس نیست که از لطف کند خوشنودم.  استاد .
11- حاج علی انسانی.mp3
5.16M
(علیه السلام) خزان چه سرزده سروقت باغ می‌آید ز باغ لالۀ من بوی داغ می‌آید بگو به باد که سوسوی خانه را نبرد امید حیدر و بانوی خانه را نبرد چرا نگاه تو خورشید بی‌طلوع شده نماز نافلۀ تو پر از رکوع شده حاج 🎤
4_5902012404530681761.mp3
40.56M
🔻 شادی ز جهان رفته ولی با تو بیایند 🎤 🔊 📆 دوشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 مســجد مــقدس جمــکران   عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین‌المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو...
امام حسین ع
🔻 #فاطمیه شادی ز جهان رفته ولی با تو بیایند 🎤 #حاج_علی_انسانی 🔊 #روضه 📆 دوشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 م
. *** چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟ . با حضور تو ، به من خانه نشینی سهل است گر نمانی تو و من بی تو بمانم ، چه کنم ؟ . تو در این شهر ، فقط در به رخم باز کنی ” ای همیشه نگرانم ، نگرانم چه کنم ؟ “ . زرِهم پشت ندارد ، به تو پشتم گرم است بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم ؟ . گوشه ی خانه ، من و چار جگر گوشه ی تو غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم ؟ . در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم ؟ “ . من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم ؟  . زود ای عمر علی می روی از دست علی  بی تو بر ماندن خود نیست گمانم ، چه کنم ؟ ✍ .......... کبوتر من مپر زلانه کبوتر من مپر ز لانه مبر صفا را ز آشیانه زجوجه هایت چرا بریدی روی ز لانه چرا شبانه مزن شرارم مبر شکیبم تمام، دردم تویی طبیبم میان دشمن ببین غریبم مکن کناره ازین میانه کتاب عشم ورق ورق شد غروب گونه رخ شفق شد چه شد که دست تو بی رمق شد که موی زینب نکرده شانه کسی چه داند چه کرده دشمن چه گشته با تو چه کرده با من ترا کشاند میان کوچه مرا نشانده به کنج خانه .
. عزیز زخمیِ من میشه نری ز پیشم بی تو من اون علیِ همیشگی نمیشم اگه بمونی من از چشاتو جون می گیرم اگه بری با یاد مهربونیت می میرم هوای گریه دارم با یاد غربت تو هیچ وقت نمیره از یاد زخمای صورت تو کی دیده محرمی از عزیزش رو بگیره یه خانوم جوونی دس به پهلو بگیره خمیده می گرفتی پهلو با دست زخمی جبیره می گرفتی وضو با دست زخمی جراحت‌های سیلی رو صورتت زیاده امروز دیدم توو کوچه مغیره خیلی شاده وقتی که می گرفتی اشک منو با زحمت سوختگیا رو دیدم مونده به روی دستت فراموشم نمیشه به خاطرم چه دیدی با زخم باز مسمار دنبال من دویدی قلاف و تازیانه امون تو بریدن با خون دست و بازوت تو کوچه خط کشیدن من بمیرم برای اون قلب بی قرارت چند روز دیگه قرار بود محسن باشه کنارت سلام_الله_علیها ........... . ✍ اظهار درد دل به زبان آشنا نشد دل شد زخون لبالب واین غنچه وانشد آن جان ازآن زمان که جداازتنم شده ست یکدم سر من از سر زانو جدا نشد باآنکه دست دشمن دون بازویم شکست دیدی که دامن تو ز دستم رها نشد شرمنده ام،حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست وبند زدست تووانشد بسیاردیده اند که پیران خمیده اند امایکی چومن به جوانی دو تا نشد از ما کسی سراغ ندارد غریب تر در این میانه درد ز پهلو جدا نشد ............ .
. هستی ام بودی، رفتی از دستم تو چرا رفتی، من چرا هستم فاطمه جانم فاطمه جانم2 از کفم رفتی، ای امید دل زندگی بی تو، شد به من مشکل فاطمه جانم فاطمه جانم2 گشتی آسوده، آخر از غم ها تو شدی راحت، من شدم تنها فاطمه جانم فاطمه جانم2 من نشانت از، میخ در جویم می روم با چاه، درد دل گویم فاطمه جانم فاطمه جانم2 تو کفن پوشی من سیه پوشم ناله های تو، مانده در گوشم فاطمه جانم فاطمه جانم2 گریه بر طفل بی گنه کردم تو کتک خوردی، من نگه کردم فاطمه جانم فاطمه جانم2 .👇