eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. آسمون چشمام،همرنگ پاییزه حال بقیع امشب،خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی،آرومه آرومه زائرش این شبها،فقط یه خانومه یه مادری که،خاک بقیع رو ، به چشم تر میزاره به جای ماها،روضه میخونه،رو خاکا سر میزاره (غریب مادر) --------------------------------- هجومشون نگذاشت عبامو بردارم فرصت نشد اصلا،عصامو بردارم چیزی نمی بینم،خونه پر از دوده رو دیوارا جای آتیش نمروده تو نیمه ی شب،عرش خدارو،بانعره ها لرزوندن با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن _ شرمندگی مرد، درد بی درمونه دست منو بستن جلو در خونه همسایه ها دیدن ،از غصه جون دادم کشوندنم روخاک،از نفس افتادم پشت یه مرکب،وسط کوچه، خوردم زمین با پهلو یاد مدینه، روضه میخونم،ازون غلاف و بازو --------------------- زخمی و خاک آلود،تشنه و بی حالم بی کسم و یاد، بلوای گودالم انگارکه می بینم،خشکی لبهاشو یه مادری می گه،از رو سینش پاشو انگار می بینم،یه ساربون که ،انگشترش رو می برد یه نانجیبی،به قصد غارت،پیراهنش رو می برد ----------------- شاعر؛عبدالحسین مخلص ابادی سبک؛فرهاد ندرخانی شعر: ...................... غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد با گریه و زاری تو کوچه و بازار ما ها رو می چرخوند اونی که تو گودال با پا برت گردوند از رو بلندی خودم میدیدم با نیزه اومد گودال با نیزه میزد به پیکر تو میرفتی هر دم از حال غریب مادر * تو رفتی زجر اومد خون به دل ما شد تازه غریبیمون دوباره معنا شد از گوش اطفالت گوشواره دزدیدن ما گریه می کردیم اونا میخندیدن بعد اسارت رو دستای من رد طناب وای وای سوالم اینه مگه جای من بزم شرابه وای وای غریب مادر * تو دستای قاتل مونده رد خونت خودم میدیدم که شکسته دندونت اشکای من واسه یه داغ سنگینه اگه زمینگیرم دلیل اون اینه۲ او می کشید و من می کشیدم من ناله قاتل خنجر او می برید و من می بریدم من از حسین دل  اون سر غریب مادر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
👆 سقاي لب تشنه /تو دنيا كي ديده پاشو بريم خيمه /رقيه ترسيده اشكاي من واست /مثل يه طوفانه براي من دستات /در حكم قرآنه نشد عزيزم كه آب بياري فداي سرت ، عباس بالاسر تو اومده زهرا جاي مادرت، عباس ------------------------------------ زندگي مارو /چه زير و رو كردن بين پر و بالت /نيزه فرو كردن ترسوا، بعد تو /ميان و شير ميشن ناموس ما دسته/اينا اسير ميشن من نميتونم، اين همه تيرو ، بيرون بيارم واي واي چجوري عباس، بين يه لشكر ، تنهات بذارم واي واي ------------------------------------- ميبيني دستايِ/ربابو؟، ميلرزه سر تو از پهلو /زدن روي نيزه چشمتو دور ديدن/تو خيمه ها رفتن چه ناسزاهايي/به بچه ها گفتن خوش قد و بالا اسيري سخته، بعداز تو واسه زينب گريه و زاري خدايي سخته با دست بسته ، هرشب _____________________________ شعر: حسين آفتاب سبك: فرهاد ندرخاني ........................... داري ميري ميدون/ دلم پريشونه حال منو غير از/ خدا كي ميدونه چندتا قدم بردار / جلو چشام بابا ميشنوي ميلرزه/ ديگه صدام بابا از ديدن تو خدا ميدونه كه سير نميشم بابا دارم مي بينم پيغمبر من داري ميري حالا ________________________________ نفس بكش بابا/شدم زمينگرت يه رحمي كن آخه /به پدر پيرت يه جوري رو خاكا /كنارت افتادم دشمنا خنديدن /گفتن كه جون دادم لخته هارو از دهن تو ، من در ميارم حالا براي اينكه ، برا دل من ، بگي دوباره بابا ---------------------- بند دوم خودت ميدوني كه /چقد عزيزي تو مراقبم از اين /عبا نريزي تو ميبيني اشكامو /كه خيلي غمباره موندي زمين عينه /يه تسبيح پاره ميچينمت رو،عباي كهنه، تا كه مرتب باشي از وضع پهلوت، معلومه خواستي، شبيه زهراشي — — — — — — — — — — — — - شعر : حسين افتاب سبك: فرهاد ندرخاني .
امام حسین ع
. حجره ی در بسته دیده به در دارم امام رضا گفته میاد به دیدارم من اولین زائر بودم برا بابام حالا میاد اون چون به قبله شد پاهام میاد ببینه چطور جوونش میزنه پر پر ای وای حالا بابا شد حسین و منهم علی اکبر ای وای ابن الرضایم (3) ای وای حجره ی در بسته نفسهای آخر کم کم میاد بوی مدینه و مادر غربت میباره از نگاه معصومم مثل حسن منهم تو خونه مظلومم مادر میاد تا سرم نمونه بروی خاکا ای وای عالم فدای اون سرکه گشته خورشید نی ها ای وای ابن الرضایم (3) ای وای شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/98/5/55620_1398513112810_735212.mp3 .
. آسمون چشمام،همرنگ پاییزه حال بقیع امشب،خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی،آرومه آرومه زائرش این شبها،فقط یه خانومه یه مادری که،خاک بقیع رو ، به چشم تر میزاره به جای ماها،روضه میخونه،رو خاکا سر میزاره (غریب مادر) --------------------------------- هجومشون نگذاشت عبامو بردارم فرصت نشد اصلا،عصامو بردارم چیزی نمی بینم،خونه پر از دوده رو دیوارا جای آتیش نمروده تو نیمه ی شب،عرش خدارو،بانعره ها لرزوندن با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن _ شرمندگی مرد، درد بی درمونه دست منو بستن جلو در خونه همسایه ها دیدن ،از غصه جون دادم کشوندنم روخاک،از نفس افتادم پشت یه مرکب،وسط کوچه، خوردم زمین با پهلو یاد مدینه، روضه میخونم،ازون غلاف و بازو --------------------- زخمی و خاک آلود،تشنه و بی حالم بی کسم و یاد، بلوای گودالم انگارکه می بینم،خشکی لبهاشو یه مادری می گه،از رو سینش پاشو انگار می بینم،یه ساربون که ،انگشترش رو می برد یه نانجیبی،به قصد غارت،پیراهنش رو می برد ----------------- سبک: شعر: .................................. . غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد با گریه و زاری تو کوچه و بازار ما ها رو می چرخوند اونی که تو گودال با پا برت گردوند از رو بلندی خودم میدیدم با نیزه اومد گودال با نیزه میزد به پیکر تو میرفتی هر دم از حال غریب مادر * تو رفتی زجر اومد خون به دل ما شد تازه غریبیمون دوباره معنا شد از گوش اطفالت گوشواره دزدیدن ما گریه می کردیم اونا میخندیدن بعد اسارت رو دستای من رد طناب وای وای سوالم اینه مگه جای من بزم شرابه وای وای غریب مادر * تو دستای قاتل مونده رد خونت خودم میدیدم که شکسته دندونت اشکای من واسه یه داغ سنگینه اگه زمینگیرم دلیل اون اینه او می کشید و من می کشیدم من ناله قاتل خنجر او می برید و من می بریدم من از حسین دل  اون سر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋تو بسترم اما، دلم پريشونه  (ع) ________________ .(بند اول). تو بسترم اما، دلم پريشونه  حال منو غير از، خدا كي ميدونه يه چشم من اشكو، يه چشم من خونه از وقتي رفتي تو ، تاريكه اين خونه  بعد تو ديگه ،من نمي خواستم ،زنده بمونم زهرا مثل تو خانم، عجل وفاتي، همش ميخونم زهرا .(بند دوم). روز عروسيمون، بهم يه قول دادي  كنار من باشي، تو گريه و شادي  ولي تو رفتي و ، موندم تك و تنها  قسمتم اين بود، عليِ بي زهرا زخم زبونو، خندهء دشمن، دلم رو پر از غم كرد  بغض حسن با، گريهء زينب، پشت علي و خم كرد .(بند سوم). مگه يادم ميره، بچه ها ترسيدن  به زخم ما مردم، نمك ميپاشيدن انقد زدن تاكه، تو ياس پر پر شي  ميخ درم نگذاشت، دوباره مادرشي  همه مي ديدن، ميون كوچه، شال منو تو دستات  زمين ميخوردم، زمين ميخوردي، علي فداي زخمات .(بند چهارم). حرارت ميخ و ، تيزي اين مسمار تو رو اذيت كرد، بين در و ديوار  خودم ديدم قاتل، لگد به اون در زد  بين در و ديوار، تو رو با خنجر زد  جلوي چشام، غلاف شمشير، ميخورد به روي بازوت  رحمي نكردن ، به محسن تو ، ديدم شكسته پهلوت  شعر: حسین_آفتاب✍ . فرهاد ندرخانی 1⃣ تموم جسم تو سياهه و خوني گناه تو چي بود كه كنج زندوني روزاي تو مثل شبات شده تيره چندساله كه پاهات تو قل و زنجيره گوشه ي زندون شبانه روزش فقط دادن آزارت تو روزه بودي غروبا ميشد تازيونه افطارت باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا 2⃣ اونيكه از داغت روونه اشكامه اونيكه روز و شب شنيدي دشنامه تو گوشه ي غربت از نفس افتادي رضا نبود پيشت وقتي كه جون دادي هميشه اقا روي تن تو جاي كبودي بوده اونيكه هر شب شمارو ميزد خودش يهودي بوده باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا 3⃣ هنوز جاي زنجير رو دست و بازوتِ يه تخته ي پاره واسه تو تابوتِ موقع تشييعت عاشقاتون گريون شد آخرش آقا جسم تو گل بارون بميرم آقا برا تني كه به زير تير و سنگِ ميون گودال كفن نداره سر لباسش جنگِ غريب مادر ، غريب مادر ٠ غريب رو نيزه ............ غریب رو نیزه اصلا خبر داری حجره ی در بسته دیده به در دارم امام رضا گفته میاد به دیدارم من اولین زائر بودم برا بابام حالا میاد اون چون به قبله شد پاهام میاد ببینه چطور جوونش میزنه پر پر ای وای حالا بابا شد حسین و منهم علی اکبر ای وای ابن الرضایم (3) ای وای حجره ی در بسته نفسهای آخر کم کم میاد بوی مدینه و مادر غربت میباره از نگاه معصومم مثل حسن منهم تو خونه مظلومم مادر میاد تا سرم نمونه بروی خاکا ای وای عالم فدای اون سرکه گشته خورشید نی ها ای وای ✍ 👇
. ‍ غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد با گریه و زاری تو کوچه و بازار ما ها رو می چرخوند اونی که تو گودال با پا برت گردوند از رو بلندی خودم میدیدم با نیزه اومد گودال با نیزه میزد به پیکر تو میرفتی هر دم از حال غریب مادر * تو رفتی زجر اومد خون به دل ما شد تازه غریبیمون دوباره معنا شد از گوش اطفالت گوشواره دزدیدن ما گریه می کردیم اونا میخندیدن بعد اسارت رو دستای من رد طناب وای وای سوالم اینه مگه جای من بزم شرابه وای وای غریب مادر * تو دستای قاتل مونده رد خونت خودم میدیدم که شکسته دندونت اشکای من واسه یه داغ سنگینه اگه زمینگیرم دلیل اون اینه۲ او می کشید و من می کشیدم من ناله قاتل خنجر او می برید و من می بریدم من از حسین دل  اون سر غریب مادر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ............. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ . تو خیمه گاه داره لالایی می خونه خدا میدونه که دلش چقدر خونه . لباس خونی تو همه ش نشون میده دستای خالی شو چقدر تکون میده . خدایی سخته آخه رو نیزه سرتو بستن می دید از همه بدتر حرمله اومد نمک به زخمت پاشید . سه شعبه شون صبر منو سر آورده چند روز پیش دیدم دندون در آورده .  آخه روی نیزه زخماش چقدر بازه هنوز می ریزه از گلوش خون تازه . حق بدید آخه به حال زارم منم یه مادر هستم حالم خرابه چند روزیه جاش خالیه رو دستم http://kheyme.net/%D8%AA%D9%88-%D8%AE%DB%8C%D9%85%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%84%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D9%87/
. |⇦•آسمون چشمام... علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── آسمون چشمام هم رنگ پاییزه حال بقیع امشب خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی آرومه آرومه زائرش این شب ها فقط یه خانومه یه مادری که خاک بقیع رو به چشم تر میذاره به جای ماها روضه میخونه رو خاکا سر میذاره «غریب مادر؛ غریب مادر» *همیشه گفتن باید به ریش سفیدا یه جور دیگه احترام بذاری..احترام آقامونو نداشتن نیمه شب ریختن تو خونه آقامون* هجومشون نگذاشت عبا رو برداره فرصت نشد اصلاً عصاشو برداره چیزی نمیبینم خونه پر از دوده رو دیوارا جای آتیشِ نمروده تو نیمه ی شب عرش خدا رو با نعره هاشون لرزوندن با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن *نیمه شب ریختن تو خونه حضرت حضرت تو نماز شب بود عبا و جانماز رو از زیر پاهاش کشیدن با صورت به روی زمین افتاد جلوی زن و بچش بی عمامه کشوندنش بیرون دست‌هاشو بستن. اما به ناموسش جسارت نکردند. یکی می‌گفت آقا رو بی‌ عمامه نبرید.. پابرهنه نبرید.. من بمیرم برای اون آقایی که دست‌هاشو بستن در خونشو آتیش زدن آی غیرتی‌ها جلوی چشمش سیلی به ناموسش زدن الهی بشکنه دست مغیره یه جوری زد داد علی بلند شد..* شرمندگی مرد درد بی‌درمونه دست منو بستن جلو در خونه همسایه ها دیدن از غصه جون دادم کشوندنم رو خاک از نفس افتادم پشت یه مرکب وسط کوچه، خوردم زمین، با پهلو یاد مدینه، روضه میخونم، از اون غلاف و بازو *ابن ربیع ملعون سوار بر اسب شد دست‌های این پیرمرد رو بستن نانجیب هی می‌تازید. هی امام صادق زمین می‌خورد.. گاهی آقا رو رو زمین می‌کشید. وسط بیابون روی خارا می‌رفت. آقا جان! شما یه مرد بودی پاهات انقدر اذیت شد.. من یه دختری رو می‌شناسم پاهاش کوچولو بود وسط بیابون هی می‌گفت: بابا پاهام درد می‌کنه..* غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد با گریه و زاری تو کوچه و بازار ما ها رو می چرخوند اونی که تو گودال با پا برت گردوند از رو بلندی خودم میدیدم با نیزه اومد گودال با نیزه میزد به پیکر تو میرفتی هر دم از حال غریب مادر *حضرت رو بردن تو کاخ منصور آقا نفس نفس میزد. همه صورت زخمی لباس‌ها پاره.. نانجیب همچین که نشسته بود خواست غرور حضرت رو بشکونه اون زهرماری رو می‌خورد به آقا تعارف می‌کرد کار به جایی رسید شمشیر و کشید آقا رو شهید کنه.. یه وقت دیدم تا منصور شمشیر و مقابل امام صادق کشید دیدن دستش داره می‌لرزه صورتش رنگش عوض شد.. چی شد منصور؟ گفت: همچین که من شمشیر و کشیدم وجود نازنین پیامبر رو مقابل دیدم فرمود: منصور شمشیر و از بالا سر جگر گوشه ام کنار ببر و الّا تاج و تختت رو به هم می‌ریزم.. یا رسول الله!یه شمشیر بالا سر امام صادق دیدی طاقت نیاوردی .. من بمیرم برای اون خانومی که با عجله دوید اومد بالای بلندی دید حسین افتاده شمشیردار شمشیر می‌زد نیزه‌دار نیزه می‌زد..اون‌هایی که حربه‌ای نداشتند سنگ آورده بودند....حسین....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ . تو خیمه گاه داره لالایی می خونه خدا میدونه که دلش چقدر خونه . لباس خونی تو همه ش نشون میده دستای خالی شو چقدر تکون میده . خدایی سخته آخه رو نیزه سرتو بستن می دید از همه بدتر حرمله اومد نمک به زخمت پاشید . سه شعبه شون صبر منو سر آورده چند روز پیش دیدم دندون در آورده .  آخه روی نیزه زخماش چقدر بازه هنوز می ریزه از گلوش خون تازه . حق بدید آخه به حال زارم منم یه مادر هستم حالم خرابه چند روزیه جاش خالیه رو دستم http://kheyme.net/%D8%AA%D9%88-%D8%AE%DB%8C%D9%85%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%84%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D9%87/ .👇
. ☑️بند اول تو کوفه و توو شام پر از مراسمه این سر عبدالله این سر قاسمه این سر عباسه این سر اکبره این سر کوچیکم برای اصغره از داغ و ماتم با چشم خون بار بچه ها دارن میسوزن یه عده دارن به جای سرها به ماها چشم میدوزن غریب مادر ☑️بند دوم هر دفه اسمت و هرجایی آوردیم پیش سرت داداش خیلی کتک خوردیم تنت روو خاکا بود سر تو روی نی گاهی توی تنور یا توی بزم می چهل تا منزل با غل و زنجیر هی میدادن ما رو آزار پیش سر تو مردیم هزار بار میون کوچه بازار سالار زینب«س ☑️بند سوم همسفرای ما خدایی نامردن سر تو رو با سنگ رو نی نشون کردن بغضم گرفت از بس هی میزدم صدا سنگ نزنید پیش چشمای بچه ها جای تسلا این بی حیاها به ماها میخندیدن نمک روو زخمه ماها میریختن جلو ما میرقصیدن سالار زینب«س . ✍ .👇
امام حسین ع
. ‍#زمزمه #شب_سوم_محرم #حضرت_رقیه #سبک_غریب_رو_نیزه غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد
. ۱۱۲۶ غریب رو نیزه خبر داری از ما غارتمون کردن یه مشت حرامیها تو کوچه های شام ناموستو چرخوند همون که با چکمه تو رو برت گردوند ای قاری زینب لبت شده پاره رو نیزه ها دیدم من سر شیرخواره نیزه دارت داداش مردمو راضی کرد برای خوشحالی با نیزه بازی کرد سرت ز نی افتاد ای هستی زینب دیدم سرت له شد زیر سم مرکب همه عزیزانت انگشت نما بودن دور و بر ماها شراب خوارا بودن ‌.
. عزیز زخمیِ من میشه نری ز پیشم بی تو من اون علیِ همیشگی نمیشم اگه بمونی من از چشاتو جون می گیرم اگه بری با یاد مهربونیت می میرم هوای گریه دارم با یاد غربت تو هیچ وقت نمیره از یاد زخمای صورت تو کی دیده محرمی از عزیزش رو بگیره یه خانوم جوونی دس به پهلو بگیره خمیده می گرفتی پهلو با دست زخمی جبیره می گرفتی وضو با دست زخمی جراحت‌های سیلی رو صورتت زیاده امروز دیدم توو کوچه مغیره خیلی شاده وقتی که می گرفتی اشک منو با زحمت سوختگیا رو دیدم مونده به روی دستت فراموشم نمیشه به خاطرم چه دیدی با زخم باز مسمار دنبال من دویدی قلاف و تازیانه امون تو بریدن با خون دست و بازوت تو کوچه خط کشیدن من بمیرم برای اون قلب بی قرارت چند روز دیگه قرار بود محسن باشه کنارت سلام_الله_علیها ........... . ✍ اظهار درد دل به زبان آشنا نشد دل شد زخون لبالب واین غنچه وانشد آن جان ازآن زمان که جداازتنم شده ست یکدم سر من از سر زانو جدا نشد باآنکه دست دشمن دون بازویم شکست دیدی که دامن تو ز دستم رها نشد شرمنده ام،حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست وبند زدست تووانشد بسیاردیده اند که پیران خمیده اند امایکی چومن به جوانی دو تا نشد از ما کسی سراغ ندارد غریب تر در این میانه درد ز پهلو جدا نشد ............ .
امام حسین ع
. #امام_صادق #زمزمه آسمون چشمام،همرنگ پاییزه حال بقیع امشب،خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی،آرومه آر
. زمزمه شهادت موسی بن جعفر عليه السلام 1⃣ بنده اول تموم جسم تو سياهه و خوني گناه تو چي بود كه كنج زندوني روزاي تو مثل شبات شده تيره چندساله كه پاهات تو قل و زنجيره گوشه ي زندون شبانه روزش فقط دادن آزارت تو روزه بودي غروبا ميشد تازيونه افطارت باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا 2⃣ بند دوم اونيكه از داغت روونه اشكامه اونيكه روز و شب شنيدي دشنامه تو گوشه ي غربت از نفس افتادي رضا نبود پيشت وقتي كه جون دادي هميشه اقا روي تن تو جاي كبودي بوده اونيكه هر شب شمارو ميزد خودش يهودي بوده باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا 3⃣ بند سوم هنوز جاي زنجير رو دست و بازوتِ يه تخته ي پاره واسه تو تابوتِ موقع تشييعت عاشقاتون گريون شد آخرش آقا جسم تو گل بارون بميرم آقا برا تني كه به زير تير و سنگِ ميون گودال كفن نداره سر لباسش جنگِ غريب مادر ، غريب مادر ٠ غريب رو نيزه علیه السلام https://eitaa.com/emame3vom/115902 .👇