eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
434 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. #زمزمه #حضرت_رقیه #شب_سوم_محرم #سبک_از_ره_رسیدی_نا_نداری ۱۳۰۱ از ره رسیدی نا نداری ای سر بریده
. ۱۳۰۵ من اومدم بالای گودال دیدم افتادی توو جنجال دور تورو گرفته بودن نیزه که خوردی رفتی از حال یکی نیزه‌شو به پهلوت میزد یکی با دشنه به بازوت میزد یکی سنگ تراشیده آورد پیش چشم من به ابروت میزد شکسته حرمتت فریاد فریاد شکسته شد سرت ای داد بیداد کجایی یا رسول الله ببینی حسینت از رو مرکب با سر افتاد **** نیزه رو زد میون سینَت دوباره بیرون کشیده می‌دید سَنان بازه دهانت دهانتو بخون کشیده روی این سینه‌ی زخمی شده شمر پست اومدو راحت نشست زانوشو روی تنت داد فشار استخوون بدنت رو شکست خودم دیدم نداری توو بدن جون خودم دیدم که چشماته پر از خون بهش گفتم حیا کن بی مروّت دیگه با پا تنش رو برنگردون **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. صلوات_الله_علیه ۱۳۱۱ دیدم من از روی بلندی یارم افتاد در زیر پای لشکری دلدارم افتاد دور و بر جسمش همه جنجال کردند آقای عالم را همه پامال کردند هر کس که می‌آمد به جانش ضربه می‌زد هر کس به دستش بود با هر حربه می‌زد دیدم یکی میزد به پهلو با سِنانش دیدم سَنان با نیزه میزد بر دهانش دیدم یکی خیره‌ست بر انگشتر او خورجین به دست آمد یکی بهر سر او دیدم یکی انداخت پنجه بین مویش دیدم به چشم خویشتن نحر گلویش شمر لعین با کینه از روی حسد زد بر استخوان صورت او بی‌عدد زد با قبضه‌ی شمشیر، رویش را به هم ریخت با کندی خنجر، گلویش را به هم ریخت با یک لگد آرام جانم، نیمه جان شد پشت عزیز ما به سمت آسمان شد ای کاش قاتل سمت و سوی تن نمی‌رفت ای‌کاش با چکمه روی گردن نمی‌رفت ای کاش جسمش زیر و رو اصلاً نمی‌شد با یک دو ضربه سر جدا از تن نمی‌شد دیدم سرِ فرصت سرش از تن جدا شد رگهای حلقوم حسینم جابجا شد **** .
. علیه_السلام ۱۳۰۹ پاشو علمدار من پاشو سپهدار من با رفتنت خورده است گره روی کار من فَسَقَطَ مُخ راس سرشد متلاشی با این سر چجوری میخوای از جا پاشی چهار هزار تیرانداز تورو کفن کردنت با تیراشون می‌زدن به سرتاپای تنت چجوری از زمین بردارم باید اینجا تو رو بگذارم حتی نیست ممکن اینجا که من زخمای جسمتو بشمارم **** ✍ ........... . صلوات_الله_علیه ۱۳۱۰ از توو حرم با شتاب می‌دویدم یا اخا دیدم که شمشیراشون میره پایین و بالا گیر کردی و دیدم توی اوج غربت از رو مرکب آخر افتادی با صورت وَفِرقَه بِالخَشَب وَفِرقَه بِالسِّنان خودم دیدم که سَنان نیزه‌شو زد بر دهان خون تازه میریخت از دهنت جای چکمه است به روی بدنت آبروی همه عریان شده دست اینه و اونه پیراهنت **** خنجر شمر یه عدد رو حلق آقا نوشت ملا آقا دربندی از حال آقا نوشت بند اومد نفس‌هات شمر اومد توو گودال دیدم از بلندی جسمت شد لگدمال خودم دیدم از رو تل چه کاری کرد بی‌ادب سرتو از مو گرفت کشید به سمت عقب پاگذاشت بی حیا رو کمرت چندتا ضربه زد جدا شد سرت دید جدا نمیشه تا از گلو از ستون فقرات کرد شُرو **** ✍ ............. . علیه_السلام ۱۳۰۸ یا ولدی اکبرم نور دو چشم ترم ببین که از داغ تو چی اومده بر سرم فَقَطّعُوهُ‌ بِسّیُوف ارباً اربا اعضای تنت شد پاشیده توو صحرا نظم تنت ریخت به هم با ساز و آواز علی ریختن سرت عزیزم زَنا با مقراض علی بدنت پاره شد وای من یکی اصلاً نمی‌گفت نزن کوچه واشد برای کشتنت دسته جمعی تورو با هم زدن **** ............ علیه_السلام ۱۳۰۷ لالا لالا اصغرم ای غنچه‌ی پرپرم شرمندم از مادرت برم چجوری حرم حنجر کوچیکت به مو بنده اصغر الهی که سرت نشه کنده اصغر تو دست و پا میزنی گم کرده‌ام دست و پا شبیه مادر بزرگ تو رو زدن بی‌هوا وَ مِنَ الوَریدِ اِلیَ الوَرید گلوی نازکتو تیر برید وَ مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُن گوش تا گوشِ‌تو بدجور درید **** ........... ۱۳۰۶ شکسته شد حرمتم چی بگم از غربتم خیلی بزرگ تر بودش دستاشون از صورتم اونی که توو گودال رو سینت نشسته سیلی زد به گوشم دندونم شکسته نمی‌دونم ای پدر داری تو از من خبر از روی ناقه زمین افتاده بودم با سر یه جوری دخترت رو زدن که هنوز خون میاد از دهن یادگاریِ دست یهود همه جای بدنم شد کبود **** ✍ .👇
. صلوات_الله_علیه ۱۳۱۲ جز حسینِ من، گلی پرپر در این گلشن نداشت لاله‌ی پرپر شده که زیرو رو کردن نداشت عالمِ امکان کسی مانند زینب غم ندید مادری هم مثل من خونین جگر اصلاً نداشت آبرودار جهان عریان به روی خاک بود بر تنش غیر از سِنان و تیر، پیراهن نداشت یوسف من بی‌کفن نه بوریایش شد کفن پس کفن دارد حسین من ولیکن تن نداشت قسمتی از پیکرش چسبیده زیر سم اسب غیر چندین تکه زینب بر روی دامن نداشت از تنِ دَرهم شده هرچه بگویم کم بوَد اینکه رگ‌ها نامرتب شد دگر گفتن نداشت سر به روی دامنم بود و جدا می‌کرد شمر دخترم زینب در آنجا طاقت دیدن نداشت کس نداند گوشه‌ی گودال حکم ذبح را طاقت این ضربه‌های دشنه را گردن نداشت باز صد رحمت به وضع حنجرِ یحیی، که او برگلویش نقشی از آثار سر کندن نداشت زینبم با اکبر و عباس و قاسم آمده رفت اما محرمی هنگام برگشتن نداشت دختر من با چه دشواری سوار ناقه شد بی کمک باشد اگر زن اینکه خندیدن نداشت با که گویم که مهار ناقه دست شمر بود دلخوشی جز یک سر پر خون، عزیز من نداشت **** ✍ .
. ۱۳۱۳ یوسف فاطمه در معرض گرما مانده کار نیزه است اگر زخم تنت وامانده با که گویم به تنت پیراهنی نیست که نیست کهنه پیراهن تو زیر لگدها مانده از همان لحظه که اعضای تو را درهم دید قامت عمه‌ام از دیدن تو تا مانده روی یک کهنه حصیری بدنت را چیدم ولی انگار تنت در همه صحرا مانده بوریا پر شده اما بدنت جمع نشد بین زنبیل کمی از بدنت جا مانده بدنت پخش زمین هست ولی سینه کجاست سینه‌ات زیر سُم مرکب اعدا مانده ذره ذره بدنت از سم مرکب می‌ریخت به سم مرکبشان دیده زهرا مانده ✍ .
. ۵۶۴ یا فارس الحجاز تو دلبر منی من نوکر توام، تو سرور منی مُردیم از این دردِ جدایی آقا ای بهتر از جانم کجایی آقا مدینه یا کرب و بلایی آقا بقیة الله **** ای آنکه روی تو بهتر بوَد ز ماه کِی می‌شود مرا یکدم کنی نگاه من بر سرِ راهت نشستم مولا کِی می‌شود دستم بگیری آقا تو را قسم به زینب کبرا بقیة الله **** یا صاحب الزمان دل بی‌قرار تو کعبه و کربلا چشم انتظار تو در پشت در زهرا صدایت می‌زد سری به نیزه ها صدایت می‌زد در علقمه سقّا صدایت می زد بقیة الله **** .............................. سلام_الله_علیها ای سر غرق خون اومدی از سفر یا پیش من بمون یا که منو ببر کی باغبون رو دست غنچه دیده بابا چرا سرت بوی دود میده شبیه فاطمه که بی هوا زدن خبر داری منو تو کوچه ها زدن خبر داری که معجرم غارت شد با معجرم موی سرم غارت شد بابا ببین که زجر شکسته حرمتم دستش ضخیم بود و می‌زد به صورتم منو به قصد کشت می‌زد بابائی هم سیلی هم با مشت می‌زد بابائی **** . ✍ .👇
. لعنت_الله_علیه ۱۱۲۷ تک و تنها زینب دست تنها زینب پاشو از جا عباس بین مستا زینب ‌**** شامیا جار زدن طعنه بسیار زدن خواهرت رو داداش سر بازار زدن **** زنم از دل فریاد دشمن آزارم داد سر اصغر از نی روی خاکا افتاد **** منم و بند طناب منم و بزم شراب حرمله خنده میکرد به لالایی رباب ✍ .👇👇
2.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمه جان سلام الله علیها (تک و تنها زینب) حاج حسن محمدیان🎤 شعر شماره 1127 شعر✍ کربلایی
. صلوات_الله_علیه ۱۱۲۸ اولین ضربه فاطمه غش کرد آسمان، اشکِ سرخ می‌بارید در هیاهوی گریه‌ها امّا شمر بود و مدام می‌خندید **** دومین ضربه خواهرش لرزید دست خود را به روی سر می‌بُرد سومین ضربه را سرِفرصت زدو آقا فقط تکان می‌خورد **** چارمین ضربه پنجمین ضربه تیغ بر حنجرش کشیده شود سر او را گرفت بالاتر تا که راحت سرش بریده شود **** ششمین ضربه هفتمین ضربه چه بلایی سر گلو آمد ول کنِ سر نبود بی انصاف بی محاباو پشت هم میزد **** هشتمین ضربه خاکها به سرم مادرش فاطمه به هوش آمد دید دارد ادامه ذبح حسین خس خسِ سینه‌ای به گوش آمد **** نهمین ضربه را که محکم زد خون تازه دوباره راه افتاد دهمین ضربه فاطمه انگار بینِ گودی قتلگاه افتاد **** یازده بار بی امان می‌زد از لب کند دشنه‌میگویم رگ گردن بریده شد امّا دیگر از استخوان نمیگویم **** وای از ضربه‌ی دوازدهم ضربه ای که عجیب زد نامرد ای بمیرم که بعد از این ضربه زینب از شمر پست خواهش کرد **** زودتر راحتش کن و برگرد خنجرت را ز گردنش بردار سر او را بریدی و حالا چکمه را از روی تنش بردار **** ✍ .👇
. من رشیده بودم و قامت خمیده آمدم با عصا پیش تو ای در خون تپیده آمدم شرم دارم از تو حالا مثل شرمت از رباب چون بدون دخترت با خون دیده آمدم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ............ . ۱۳۱۵ این چهل شب از مصیبت قدّ زینب خم شده چوبه‌ی محمل فقط با خواهرت همدم شده این چهل شب هیچ میدانی چه بر زینب گذشت روز هم حتی به چشم خواهرت چون شب گذشت از کنار جسم تو رفتم ولی باز آمدم از میان خنده ها و سازو آواز آمدم در همین‌جا بود دور پیکرت صف می‌زدند تو کف گودال بودی و همه کف می‌زدند کِی رود از خاطر من خاطرات فتلگاه پیش چشمم بود بر رویت قدم زد یک سپاه من خودم دیدم که مرکب روی جسمت پا گذاشت بس که اسب از روی تو رد شد، تنت سینه نداشت دیدمت در بین گودالی و خسته بردنت تا ته گودال با نیزه شکسته بردنت در نبودِ شیرها روباه با جرئت شود خواهرت مجبور شد با شمر هم‌صحبت شود یوسفم دانی که یوسف از چه بازاری گذشت خواهرت زینب از آن بازار، با زاری گذشت خصم روی زخمِ قلبم، غم روی غم می‌گذاشت شرم دارم که بگویم محملم پرده نداشت گر بپرسی از سه ساله، گویم از دست یهود غیر ناخن بود سر تاپای اعضایش کبود قبر او را کندم امّا با دو دست خویشتن بهر طفل تو لباس پاره پاره شد کفن نیمه‌ی شب در خرابه دست تنها یا اخا با تیمّم غسل دادم دخترت را یا اخا ✍ .
. صلوات_الله_علیه_غزل_مرثیه ۱۳۱۴ کعبه‌ی عشق، حریم پسر شیر خداست شب جمعه‌ست‌و دل ما به سوی کرب‌وبلاست مادری با قدخم سوی حرم می‌آید ذکر لبهاش بوَد وای حسینم تنهاست یا بُنیّ ته گودال تو را بد کشتند دیده‌ام تا ابدالدّهر برایت دریاست یاد آنروز که دنبال سرت می گشتم چه سری که رَد سر نیزه به حلقت پیداست پیرهن دوخته بودم که نمانی عریان پسر بی کفنم، پیرُهنِ کهنه کجاست جای شمشیرو سِنان جای خودش، می‌بینم به روی پیکر درهم شده‌ات جای عصاست هر که با هرچه به کف داشت به جسمت می‌زد کفِ گودال، تن پاکِ تو ارباً ارباست آه مادر تو دعا کن که بیاید مهدی تا نیاید پسرت، دربدری قسمت ماست ✍ .
سیب سرخی4_6012697061823089649.mp3
زمان: حجم: 8.82M
(ای اذان گوی حرم شبه پیمبر چکنم) کربلایی حسین 🎤 علیه_السلام ای اذان گوی حرم،شبه پیمبر چکنم تو بگو با غمت ای لاله ی پرپر چکنم قدرتی نیست به زانو که قدم بردارم شد زمین خوردنم امروز چو حیدر چکنم زنده شد در نظرم یاد مدینه اکبر شده پهلوی تو چون پهلوی مادر چکنم غیرممکن شده تا بوسه بگیرم از تو بس که پاشیده شده جسم تو اکبر چکنم لحظه ی جمع تو یک جمع به من خندیدند با تن ریخته ات در بر لشکر چکنم نیمی از جسم تو را روی عباچیدم من سر مقراض کمی مانده ز پیکر چکنم **** ✍ .