هدایت شده از (طور عشق)رضا یعقوبیان
.
#فهرست مناسبات ماه محرم، صفر۱۴۰۴
👈 شب اول محرم
#امام_حسین_ع
👈نوحه_امام_حسین
#هلال_محرم 👈طلیعه
👈مسلم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
👈 شب دوم محرم
👈ورودیه
#ورود_کاروان_امام_حسین_ع_به_کربلا
👈 شب سوم محرم
#حضرت_رقیه_س
👈حر 👈 حبیب 👈 طفلانزینب
👈 شب چهارم محرم
#فرزندان_حضرت_زینب_س
#حبیب_ابن_مظاهر_مسلم_ابن_عوسجه
👈 شب پنجم محرم
#حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع
👈 شب ششم محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
👈 شب هفتم محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
👈 شب هشتم محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع
👈 شب نهم محرم
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
👈 شب دهم محرم
#شب_عاشورا
دهم محرم 👈وداع 👈عاشورا
#روز_عاشورا
👈شب یازدهم محرم
#شام_غریبان
#تنور_خولی 👈 تنور خولی
👈روز یازدهم محرم
#قتلگاه
👈دوازدهم محرم
#امام_سجاد_ع
#دفن_شهدای_کربلا 👈دفن شهدا
#کوفه 👈هفتمامام
نوزدهم محرم
#دیر_راهب
بیست و پنجم محرم
#امام_سجاد_ع
👈یکم صفر
#شام
👈دوم صفر
#مجلس_یزید
👈پنجم صفر
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه_س
👈هفتم صفر
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_ع
👈بیستم صفر
#اربعین
👈بیست چهارم صفر
#بازگشت_به_مدینه
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
👈 بیست و ششم صفر
#طفلان_مسلم
👈بیست و هشتم صفر
#حضرت_رسول_اکرم_ص
#امام_حسن_مجتبی_ع
#شهادت_امام_حسن
آخر صفر
#شهادت_امام_رضا
#امام_رضا_ع
👈 بیست و دوم ذوالحجه
#میثم_تمار
.............
#شب_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
#شب_نهم_محرم
#شب_دهم_محرم
#روز_دهم_محرم
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان_امام_حسین
@yaghubianreza
https://eitaa.com/joinchat/527958021Ca2f6222107
.
#بحر_طویل
#دروازه_ساعات
#امام_حسین
#مجلس_یزید
بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات
بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها
تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه
گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه
بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان و حرمله امشب
بفرمایید روضه با حضور ذاکران
این بار چوب خیزران با لب...
بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام
بفرمایید روضه شامیان،بعد از نماز مغرب و عشاء
بفرمائید روضه شامیان
با خطبه خوانی هایِ زین العابدین و زینب کبری
ندیدم مجلسی کامل تر از این مجلس روضه
نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه
که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه،میان دارند
و در هر گوشه ی مجلس
شبیه عمّه ی سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند
به نوبت راویان،شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند
تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند
ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند
سپس بر منبرِ تشت طلایی
آن لب کرب و بلایی
آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد
تمام نکته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت کرد
حسین بن علی لب وا نکرده،ناگهان مجلس دگرگون شد
از این سو چشمِ زین العابدین
از آن طرف، زینب دلش خون شد
پس از لب خیزران برخواست آهسته
ولی با شدّت از دست یزید افتاد
رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران،
امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد
همین که خیزران، این ذاکر معروف بالا
صدای جمع از این روضه ی مکشوف بالا رفت
زمینه ، نوبت جُندَب شد و
از داستان بوسه ی سرخ پیمبر خواند
زمینه ، نوبت جُندَب شد و
او هم دوباره روضه را از قسمت ِ سر خواند
ولیکن ، واحدِ سنگین آن مداح رومی ، چیزِ دیگر شد
خدا خیرش دهد او خواند و حال عمّه ی سادات بهتر شد
بکوب ای سینه زن در واحد شلاقیِ امشب
تو می کوبی به سینه ظاهرا،
امّا فقط شلاق ها را می خورد زینب
برای لطمه ی آخر ، فضا جور است در مجلس
سر زینب سلامت ، نوبت شوراست در مجلس
به شدّت خطبه خواندن های زینب،
شور می بخشد به این مجلس
خصوصاً موقعِ طرز ادای اسمِ ارباب جهان،
از بس حسین بن علی را می کشد با حس
دل سنگ آب می گردد
رقیّه بیشتر بی تاب می گردد
دل سنگ آب می گردد
دل سنگ آب شد امّا،
دل آب فرات آن روز ، سنگ و سنگ تر می شد
سَرِ ظهر عطش از شدت گرما و تیر و نیزه ها،
خون در رگ خون خدا پُر رنگ تر می شد
دل سنگ آب شد روزی ، دل سنگ آب می گردد،
دل سنگ آب خواهد گشت
زمان دیروز یا امروز یا فردا برای کربلا
بی تاب خواهد گشت
شما حالا بفرمایید روضه ، اهل بیت امّا به زور تازیانه ، راهیِ مجلس شدند آن شب
شما حالا بفرمایید روضه ، بچّه ها ، از بس که تازیانه خوردند از عدو، بی حس شدند آن شب
بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنی در مجلس از آغاز بسیار است
از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که زین العابدین بسیار بیمار است
یکی دیگر از این بسیار ها این که ، کمان حرمله ، بسیار در چشم همه مشغول ِآزار است
بفرمایید روضه تا که شام زینب کبری سحر گردد
بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان
از دعوتی های یزید بی مروّت بیشتر گردد
بفرمایید روضه تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها در وقت تازیانه مانند سپر گردد
بفرمایید روضه ، آدرس دروازه ی ساعات
بفرمایید روضه بچه ها ، تنها برای شادیه قلب حسین و عمّه ی سادات
#مهدی_رحیمی_زمستان✍
#شام #اسارت
.👇
.
#زمزمه
#اسارت #شام
#مجلس_یزید لعنت_الله_علیه
۱۱۲۷
تک و تنها زینب
دست تنها زینب
پاشو از جا عباس
بین مستا زینب
****
شامیا جار زدن
طعنه بسیار زدن
خواهرت رو داداش
سر بازار زدن
****
زنم از دل فریاد
دشمن آزارم داد
سر اصغر از نی
روی خاکا افتاد
****
منم و بند طناب
منم و بزم شراب
حرمله خنده میکرد
به لالایی رباب
#محمود_اسدی_شائق ✍
.👇👇
#زمینه
#شام
#ورود_به_شام
اون روضه ای که باید برا غمش مُرد
روضه های شامه
اون روضه که داد عمه رو در آوُرد
روضه های شامه
شامیا لباس نو پوشیدن .... واویلا
پای رأس شهدا خندیدن
هی شراب خوردن و هی رقصیدن
واویلا
امان از شام ....
هرجور می شد زینب و سوزوندنش
چه جور بگم که خارجی خوندنش
صبح تا غروب تو شهر گردوندنش
واویلا
.....
عمریه دلیل اشک و آه زینب
کوچه های شامه
جاداره بگم که قتلگاه زینب
کوچه های شامه
داغ کوچه مدینه بازم .... شد تکرار
میزدن زینب پیش انظار
کوچه این بوده امان از بازار
واویلا
امان از شام ...
نیزه ها رو عمدا تکون میدادن
با دست اسیرا رو نشون میدادن
با هلهله دشنامشون میدادن
واویلا
.....
#مجلس_یزید
اون جایی که زینبم دیگه بریده
مجلس یزیده
جایی که چشاشو بست سر بریده
مجلس یزیده
رو لب همه مبارکباده ... واویلا
شمر و پهلوی خودش جا داده
ولی ناموس خدا ایستاده
واویلا
امان ای دل ....
عقیله حق داره که سربه زیره
بین یه عده بی حیا اسیره
چه جور با دست بسته رو بگیره
واویلا
........
اونجایی که زینب و بیچاره کرده
مجلس یزیده
اونجا که گریبانشو پاره کرده
مجلس یزیده
تو دلم یه دنیا درد و رنجه ... واویلا
دور طشت شرابه و شطرنجه
میکشه عمه به صورت پنجه
واویلا
امان ای دل ...
میدید غم طفلای نیمه جونو
بازم میزد لبای غرق خونو
یکی نبود بگیره خیزرونو
واویلا
#عبدالحسین ✍
#اسارت
.👇
.
#زمزمه، #زمینه
#مصائب_شام #دروازه_ساعات
وای از شام خراب
دستای رقیه بسته شد توی بندِ طناب
وای از شام خراب
پشت دروازه مُعطلْ بودیم من و رباب
وای از شام خراب
ما رو نامسلمونا زدن سرِ خیر و ثواب
وای از شام خراب
این یهودیا میدادن مارو خارجی خطاب
تو روی نیزه ها بودی
من تو سر و صدا بودم
تو روی نیزه میدیدی
من تو شلوغیها بودم
تو سنگ و چوب میخوردی
من تازیانه میخوردم
تو از رو نیزه افتادی..
من باز دوباره میمُردَم
میزنم فریاد، بسته شد دستام
ای امان از شام، ای امان از شام
سنگْ میخوردیم، از روی هر بام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
وای از شام خراب
سرِ هر کوچه سکینه چِقَدَر دیده عذاب
وای از شام خراب
توی بازارْ خدایا شده ظلمِ بی حساب
وای از شام خراب
شِکوهِ های مارو با تازیوونه دادن جواب
وای از شام خراب
پای ناموس تو وا شده توی بزم شراب
آرامش منو بُردن..
چی به روزِ من آوَردن
دوره کجاوهی زن ها
مردا هلهله می کردن
خولی با دستِ خونآلود
دستای مارو می بنده
پا نیزه ی علی اصغر
داره حرمله می خنده
حرمله میبُرد، ما رو تویِ عام
ای امان از شام، ای امان از شام
بسته شد چشمات، بسته شد چشمام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
آه از بزم یزید
رنگِ دخترای تو بینِ نامَحرما، پَرید..
آه از بزم یزید
شمر خنده میزد و رقیه ناله میکشید
آه از بزم یزید
قدِ خواهر تو با ضربه ی خیزران، خَمید..
آه از بزم یزید
زیر چوب خیزران هیچکی به دادت نَرسید
لب های قاری قرآن...
باید که بوسه بارون شه
نه اینکه با یه چوبدستی
لعل لباش پُر از خون شه
ناموسِ آل پیغمبر
باید پرده نشین باشه
حالا ببین اوضاعمو..
زینب میونِ اوباشه
ما کجا وُ این، بزم پُر آلام
ای امان از شام، ای امان از شام
دشمنت میزَد، سیلی بر ایتام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمینه_شام
#شام
#مجلس_یزید
.👇
.
#شام
بعد آن که بوده ام بر ناقه عریان سوار
زینبت شد بر بلای دیگری حالا دچار
کاروان از کوچه ی تنگ یهودی ها گذشت
تا رساند خواهرت را پای آلات قمار
باز صد رحمت به زخم سنگ و زنجیر و طناب
خسته ام کردند اینجا با زبان نیشدار
کاش بودم در تنور و دیر و بالای درخت
کاش با دست سنان میشد سرت بر نی مهار
باتو هستم ای تن صد چاک در بین حصیر
فکر کن ناموس تو دارد لباس نونوار
فکر کن پای مرا در کربلا واکرده ای
فکر کن که رفته در پای رقیه چند خار
خواستم با ما نیاید دخترت اما نشد
خواست او را هم کنیز خود بخواند چند بار
راستی قاری من در تشت افتادی چرا؟
با شراب و خیزران لبهای تو دارد چکار؟
خنده های شمر را بالاسرت حالا ببین
لعنتی در کاخ هم با تو نمی آید کنار
من فراری دادم از آتش حرم را منتها
می گذاری پیش رویم چندتا راه فرار؟
#شام_بلا
#مجلس_یزید
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#زمینه
#مجلس_یزید
ای وای
با دستای بسته
با پاهای خسته
من ایستاده و شمر روی تخت نشسته
نگفتن امامی...
یزید حرامی
بدستش شراب و کنار تو مسته!...
پیش یه عده حرامی
به حرمت جسارت شد
وارد مجلس عقیله
با لباس اسارت شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای وای
پر از غصه سینه
لب و چوبِ کینه
نزن بیمروت رقیه میبینه...
ببین دخترش رو
بده من سرش رو
نزن خیزرانُ که غش کرد سکینه
بی حیای مست ای نامرد
ای دل سنگ پست ای نامرد
از این لب چوبت رو بردار
خیزران شکست ای نامرد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای وای
به دستم طنابه
سر از خون خضابه
ببین جای پوشیه دستام حجابه
اباالفضل برادر
کجایی که خواهر
جلو این همه بیحیا در عذابه...
خیلی من سختی کشیدم
هرجور بود اینجا رسیدم
اما با دیدن طشت و...
چوب خیزران بریدم...
#محمدعلی_انصاری✍
#شام #اسارت
.👇
هدایت شده از (طور عشق)رضا یعقوبیان
۳۴
(مجلس یزید)
در شام بلا خون شده دل های اسیران
وارد شده در شام بلا با دل سوزان
زین داغ و مصیبت،جان همه بر لب
از گریه ی طفلان،خون شد دل زینب
مظلوم حسین جان۲
بر نیزه ی اعدا سر پاک گل زهراست
در بین زنان روی گل فاطمه پیداست
در شام غم آلود،شمس و قمر آمد
بر زینب کبری،نور بصر آمد
مظلوم حسین جان۲
قلب حرم الله در این شام شکستند
دستان گلان علی و فاطمه بستند
گشته پذیرایی،با چنگ و نی و دف
در کنار سرها،از کینه زدند کف
مظلوم حسین جان۲
با دست ستم بسته به زنجیر و طنابند
طفلان و حرم راهی سوی بزم شرابند
زین داغ و مصیبت،دل ها همه شد خون
قامت خمیده،شد زینب محزون
مظلوم حسین جان۲
ظلم و ستم و کینه ی اعدا به ملا بود
در رو به روی دشمن دین تشت طلا بود
گردیده جسارت،بر قاری قرآن
بر لبان قاری،زد به چوب خزران
مظلوم حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
#زمینه #زمزمه
#مجلس_یزید
@yaghubianreza
.
#حضرت_زینب
#شام
#مجلس_یزید ملعون
پس از تو، جان برادر! چه رنجها که کشیدم
چه شهرها که نگشتم، چه کوچهها که ندیدم
به سختجانی خود آن قَدَر نبود گمانم
که بیتو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم
برون نمود در آن دم چو خصم، پیرهنت را
به تن ز پنجهی غم، جامه هر زمان بدریدم
چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی
هلالوار ز بار مصیبت تو، خمیدم
زدم به چوبهی محمل سر، آن زمان که سر نی
به نوک نیزهی خولی، سر چو ماه تو دیدم
ز تازیانه و طعن سنان و طعنهی دشمن
دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم
شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته
هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم
هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست
به راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم
ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان!
که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم
ازین حکایت جانسوز، «جودیا»! صف محشر
به نزد شاه شهیدان، شریک، همچو شهیدم.
#جودی_خراسانی(ره)✍
............
.
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
چه روزها که شمردم نیامدی بابا
چه غصه هاکه نخوردم نیامدی بابا
ز دست طعنه وزخم زبان مردم شام
هزار مرتبه مُردم نیامدی بابا
شاعر: #علی_ساعدی✍
.
.
#شور_روضه_امام_حسین
#گودال
#مجلس_یزید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفتی آب از سرم گذشت
کار از کار حرم گذشت
تو میرفتی از خاطرم
حرفهای مادرم گذشت
شمر ازت بگذره،ازش میگذرم،حسین
پشت و روت کرد خودم،دیدم از حرم،حسین
داد زدی داد زدم،یه فریاد زدم،حسین
قتلگاه جا نبود،رو تل اومدم،حسین
تو اسلام احکام،داره قربونی
مرکب سیرابْ تو،تشنه میمونی
میشه از خیمه،رو برگردونی
محیای زینب،ای وای زینب
تنهای زینب،ای وای زینب
ای وای زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موندم خاکت کنم نشد
انداختم چادرم رو روت
چشمم میفته به سرت
هر وقتی میگیرم قنوت
سایه انداختی رو،سرم با سرت،حسین
من با نامحرما،میشد باورت،حسین
آخ غمم بی حده،بگم از کدوم،حسین
رو سر تو شراب،میریخت روبروم،حسین
اون مجلس خیلی،بد مجلسی بود
نه مَحرمی بود،نه مَخلَصی بود
درد زینب از،این بی کسی بود
ای وای زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور_امام_حسین
#محمد_جواد_توحیدی✍
👇
زمان:
حجم:
601.4K
.
#مجلس_یزید
#نوحه_مجلس_یزید
سبک: همه جاکربلا
جان جانان حسین، روح وریحان حسین
از دل طشت زر، خوان تو قرآن حسین
یاحسین یاحسین 4بار
آیه ی های لبت، خصم رسوا کند
چشم تو غربت ما تماشا کند
یاحسین
ما به بزم شراب، بین نامحرمان
تو به طشت طلا، میخوری خیزران
یاحسین
خیزران یزید، تا لبانت درید
خواهرت از جگر، واحسینا کشید
یاحسین
اخی روحی فداک شدم ازغم هلاک
من گریبان کنم، ازغمت چاک چاک
یاحسین
بزم شوم شراب، داده بر ما عذاب
چشم نامحرمان، کرده قلبم کباب
یاحسین
#عبدالحسین_محبی ✍
#سبک_همه_جا_کربلاست
.
#نوحه_سنتی #واحد #شور
.
#شام
#مجلس_یزید #طشت_طلا
باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان
دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان
باورت می شد ببینی دختر خورشید را
کوچه کوچه در کنار سایه ی نامحرمان
نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی
من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان
چه عجب!طشتی برای این سرت آورده اند
ای سر منزل به منزل ای سر یحیی نشان
تا همین که چشم تو افتاده بر چشمان ما
چشم ما افتاده بر لبهای زیر خیزران
ای تمامی غرور من فدای غیرتت
لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران
این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند
شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
#علی_اکبر_لطیفیان✍
.