eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام بند 1⃣ می گذره عمرم با یه دل خون کیه مث من بی کس و تنها گوشه ی زندون کیه مث من شدم اسیر یه نامسلمون کیه مث من دیگه به لب رسیده جونم خدایا خدایا نمیده غصه ها امونم خدایا خدایا تو دل تاریکی می خونم خدایا خدایا همدم گریه هام زنجیره ناله هام اما بی تاثیره زخمای کهنه ی ساق پام آخرش جونم رو می گیره بند2⃣ تواوج غربت نباشه یاری چه روزگاری هیچ کی ندونه چه حالی داری چه روزگاری شبیه ابر بهار بباری چه روزگاری هیچ کی نمیشنوه صدامو خدایا خدایا به تو میگم دردودلامو خدایا خدایا غم غریبی رضامو خدایا خدایا بی تابیم از اشکام معلومه دلتگم دلتنگ معصومه می سوزم از داغ دوری و چشمام از دیدارش محرومه بند3⃣ کجا رسیده آخر کارم گوشه ی زندون هیچ کیو غیر از خدا ندارم گوشه ی زندون برای رفتن چشم انتظارم گوشه زندون تنم شده پر از کبودی خدایا خدایا از این نگهبان یهودی خدایا خدایا ازم نمونده تار و پودی خدایا خدایا تو سجده می خونم خلصنی با چشم گریونم خلصنی سر تا پا دردمو این جمله شد تنها درمونم خلصنی شعر و نغمه: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
زمان: حجم: 662.5K
◼️ ◼️روضه شهادت موسی بن جعفر ◼️رضاجان ببین کنج زندان... رضاجان ببین کنج زندان غربت غریبم ، اسیرم شب و روزِ من پر ز درده؛ دعا کن بمیرم اسیرم رضا جان شده سیلی و تازیانه غذام جای افطار چقدر حرف بد من شنیدم از این خصم بدکار به آزار شده ذکر لبهام توو زندان ، وا اُما میخونم با گریه حسبن جان ،وا اُما دارم جون میدم زیر زنجیر ، واویلا من از زندگانی شدم سیر (واویلا)۲ ............. آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذیّت نكند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاك بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساق به هم ریخته كِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در، تا شدنش را این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را این مرد نگهبان كه حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را این هفت كفن روضه ی گودال حسین است ای كاش نیارند برایش كفنش را نه پیرهنی داشت حسین نه كفنی داشت مدیون حصیرند مرتب شدنش را ............... مونده روی زمین پیکر تو رها  أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى  خواهرت اگه نیست رفته شام بلا  ریگ و رمل بیابون برات گرفته عزا  همه منتظرن مادرش برسه  کاش صدای برادر به خواهرش برسه  🎤
حسن عطایینماهنگ آقای کاظمین.mp3
زمان: حجم: 2.69M
هر کی میگه گرفتارم گره افتاده تو کارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ هر کی میگه گرفتارم گره افتاده تو کارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج هر کی میگه مریض دارم وخیمه حال بیمارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج بابای امام رضا حسابی دست و دل بازه بابای امام رضا روتو زمین نمیندازه آقای کاظمین تو رو به جدت حسین ... هر بار درش رو کوبیدم خیلی چیزا ازش دیدم گدای موسی الکاظمم میگم باب الحوائج من که پای علم هستم هوایی حرم هستم من که حرم لازمم میگم باب الحوائج بابای امام رضا همیشه آغوشش بازه بابای امام رضا روتو زمین نمیندازه آقای کاظمین تو رو به جدت حسین ... کربلامون دست دختر حضرت موسی بن جعفره از همین ایوون آیینه اش کربلا میبره یا اباعبدالله الحسین ... .
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میون زندون آی مردم - من گرفتارم ۲ اسیر دستای قومِ - مردم آزارم ۲ دلم شکسته دلم برای دوری از دخترم شکسته کنج قفس تموم بال و پرم شکسته دلم شکسته دلم حزینه آخر نشد یه روز خوش، این چشام ببینه واسه یه بار رضا بیاد کاشکی از مدینه دلم حزینه تا کی؟ / از این سیاه‌چال به اون سیاه‌چال خسته شدم ای خدا تا کی؟ / بشکنم و حرمتم شه پامال خسته شدم ای خدا ۲ [ خلصنی یا رب ] ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ رو هر جای این تن ردی - از کبودیه ۲ چی بگم از زندانبانی - که یهودیه ۲ چه بی حیا زد وقت رکوع و سجده و لحظه دعا زد منو شبیه مادرم آخ چه بی هوا زد چه بی حیا زد توو خنده ها گفت غرور من شکسته شد بس که ناسزا گفت چه جور بگم به مادرم بی حیا چیا گفت؟ توو خنده ها گفت مثل / مادر به سینه‌م نرفته مسمار امون از این روزگار اما / منم شدم دیگه دست به دیوار امون از این روزگار ۲ [ خلصنی یا رب ] ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این دم آخر با اینکه - ناخوش احوالم ۲ بین سیاه‌چالم اما - یاد گودالم ۲ غوغا به پا بود چکمه‌ی شمرِ پست روی عرش کبریا بود جد غریب ما چشاش سوی خیمه ها بود غوغا به پا بود چه ها نکردن! از خواهرش نه ... حتی شرم از خدا نکردن به راحتی پیکرشو که رها نکردن چه ها نکردن! گرچه / بوده توو غربت تشییع جنازم صد آه و واویلتا اما / دلخون تشییع با نعل تازم صد آه و واویلتا ۲ [ خلصنی یا رب ] ۴ . 👇
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ما توو ایران نشستیم سر سفره ی خونوادت حاجتامونو گرفتیم خدا می‌دونه با یه اشارت دعا می‌کنی برامون با حال پدرانت دستمون و گرفتی / توو سخت ترین لحظه ها نوکرتیم به والله / ای پدرِ امام رضا یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی یک تخته پاره شبحی شدی بین زنجیر می‌بینی که بعد چن سال بالاخره با سایه ی تقدیر شدی رها از اسارت با اشکای سرازیر دیدی چطور تموم شد / انتظار شیعه ها غلام و تشییع تو ... / غریبی آخه تا کجا؟ یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می‌ریزن گل رو جسمت عاشقای اولاد زهرا بین اینهمه بی کسی کی با خبره از دلت آقا آسمونا می‌باره از تکرارِ همه غمها موند اگه زیر آفتاب / چن روزی جسمت آقا نشد به ناموس تو / اهانت؛ وای از کربلا ... واویلا کربلا / واویلا کربلا ۲ . 👇
. رزق مشایه کاظمین😭 با آه جانسوزم تو رو میخونم با درد هر روزم تو رو میخونم ببین مهدی جان بین زندون با ساق مرضوضم تو رو میخونم عجّل فرج بیا منو رها کن از قعر سجون عجّل فرج رهام کن از شکنجه های بی امون عجّل فرج از کینه ی عبّاسیان جون بر لبم عجّل فرج عجّل وَفاتی شده ذکر هر شبم اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یه عمره من از زندگی محرومم به تنهایی و بی کسی محکومم دارم خیلی غصه ولی توو زندون به فکر اشک دخترم معصومه م عجّل فرج ببین جسارت می کنه سِندی پست عجّل فرج دل منو با سبّ مادرم شکست عجّل فرج با تازیونه روزَه م افطار میشه عجّل فرج نصیب من طعنه و آزار میشه اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اگه من شدم کشته توی زندون شده روی پل، پیکرم گلبارون نرفته تنم زیر نعل تازه نموندم سه روز توی مقتل گلگون عجّل فرج به اون سری که رفته روی نیزه ها عجّل فرج به پیکری که مونده زیر دست و پا عجّل فرج به خواهری که شد اسیر دشمنا عجّل فرج به دختری که دیده حنجر جدا اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. (ع) مادربزرگم خانه‌ای از جنس باور داشت آجر به آجر در دلش سوغات قمصر داشت کنج حیاط کوچکش باغ بزرگی بود گلدان به گلدان شعرهای روح پرور داشت از بیت های بوستانش معرفت می‌ریخت بر شاخه‌‌ی سبز گلستانش کبوتر داشت بوی خوش گل‌های قالی بس که می‌پیچید چون بارگاهی بود که صحنی معطر داشت حتی به جای پرده، پرچم دلبری میکرد حتی به جای صندلی، آن خانه منبر داشت آن خانه‌ای که ابرها همسایه‌اش بودند از هر طرف رفتم به سمت آسمان در داشت از پنجره هم‌دست باران میشدم هر بار بال خیالم تا بلندای فلک پر داشت قطعا ملائک استجابت را می‌آوردند وقتی قنوت ناودان ها عطر کوثر داشت مادربزرگ دائم الذکرم سحر تا شام هر روز ختم چارقل را با سماور داشت همسایه ها حاجت روای خانه اش بودند روزی که نذر سفره‌ی موسی بن جعفر(ع) داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت می‌گفت آن مردی که دنیایی اسیرش بود سجاده‌ای در کنج زندانی محقر داشت با اشک‌هایش پایه های عرش میلرزید در سجده‌ی نیمه شب خود صبح محشر داشت با یک اشاره خیر و شر را جابجا می‌کرد آنقدر که بدکاره‌ دست از کار خود برداشت هرگز نباید سر به خاک حجره بگذارد مردی که خاک مقدم او قیمت زر داشت زنجیرها حتی دخیل دست او بودند باب الحوائج با همه، لطفی برابر داشت مادربزرگم گریه کرد و شانه اش لرزید بغضی شکست و استکان از غم ترک برداشت مولای مظلوم و غریب شیعیان در بند ای کاش سلمان داشت و ای کاش قنبر داشت آن روزه‌داری که طعام سفره اش غم بود آن روضه‌داری که همیشه ذکر مادر داشت بر شانه‌ی شب پیکر خورشید را بردند تقدیر روی شانه‌هایش در و گوهر داشت پای گریز روضه خوان تا کربلا می‌رفت می‌گفت صد رحمت که مولا پیکرش سر داشت از بوریا و نعل تازه زود رد می‌شد از بس که در دل غیرت آل پیمبر داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت گفتم که آن خانه چنان صحنی معطر بود باید بگویم چون حرم صحنی مطهر داشت .............. ﷽ نیتی داری اگر سربسته در سر ، نذر کن در بساطت هرچه شد با خود بیاور ، نذر کن دست خالی پیش‌ ارباب کرم رفتن خطاست شاعری؟ باشد ، مداد و چند دفتر نذر کن می روی مشهد دل از بند زمینی ها بکن آسمانی باش ، گاهی هم کبوتر نذر کن هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش بعد هم یک سفره ی موسی بن جعفر نذر کن ده برابر ده برابر عشق جبران می کند بر در این خانه سائل ! ده برابر نذر کن مادرم را که خدا رحمت کند ، در کاظمین گفت : مادر ، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن ............ 💢 گفتیم در اوج بلا موسی‌بن‌جعفر 💢 از کودکی از سفره‌اش حاجت گرفتیم ما از دعای خیر او برکت گرفتیم با یک نگاه او همه عزت گرفتیم ناچیز بودیم و از او قیمت گرفتیم گفتیم در اوج بلا موسی‌بن‌جعفر حک شد به روی قلب ما موسی‌بن‌جعفر ذکر عروج ماست یا باب الحوائج گفتیم بین هر دعا باب الحوائج بی ابتدا بی انتها باب الحوائج در فضل و بخشش مقتدا باب الحوائج روح کرامت را به زیر دینِ خود برد عمری برای شیعیانش غصه‌ها خورد با نام زیبایش کرامت شد منور رزقِ عوالم شد به دستانش مقدر او آبرو بخشیده دنیا را سراسر میراث دارِ غربتِ زهرا و حیدر زندانی مظلومِ زندان‌های هارون همواره می‌بارد برایش چشم پر خون در اوج سختی هم عبادت بوده کارش یادِ رضا و فکرِ معصومه قرارش تنها غل و زنجیر بوده در کنارش آه از مصیبت‌ها و دردِ بی‌شمارش در بین زندان هم به زیر تازیانه با یادِ زینب اشک او می‌شد روانه در لحظه‌ی آخر صدا زد مادرش را بردند با چه احترامی پیکرش را اما نبرده هیچ کس انگشترش را چشمِ حرامی‌ هم ندیده دخترش را آه از شهیدی که غمش بی‌انتها بود حتی دم آخر به فکر خیمه ها بود علیه_السلام .
. ذره‌ای در نزد خورشید درخشان توأیم تشنه‌ای در حسرت یک جرعه باران توأیم سال‌ها نان خورده‌ایم از سفره‌ی اولاد تو روزی ما می‌رسد چون بر سر خوان توأیم گوشه‌ای از صحن آیینه و یا صحن عتیق هرکجا هستیم گویی کنج ایوان توأیم زائران دختر تو زائران فاطمه‌اند تا ابد ممنون این لطف دو چندان توأیم ما غذای خانه‌هامان هم غذای حضرتی‌ست در میان خانه هم در اصل مهمان توأیم بی گمان ایل و تبارت عزت این کشور‌اند در حقیقت اهل جمهوری ایران توأیم بچه‌های تو در ایران پادشاهی میکنند حضرت غربت‌نشین! مدیون احسان توأیم بی گمان بی حب تو اسلام ابتر می‌شود دین هر کس پای خود؛ ما که مسلمان توأیم قبله‌ی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض‌، بنده‌ی ناقابل شاه خراسان توأیم عبد صالح بوده‌ای، باب الحوائج بوده‌ای ما هم آقا از مریدان عموجان توأیم... .
. نیتی داری اگر سربسته در سر ، نذر کن در بساطت هرچه شد با خود بیاور ، نذر کن دست خالی پیش‌ ارباب کرم رفتن خطاست شاعری؟ باشد ، مداد و چند دفتر نذر کن می روی مشهد دل از بند زمینی ها بکن آسمانی باش ، گاهی هم کبوتر نذر کن هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش بعد هم یک سفره ی موسی بن جعفر نذر کن ده برابر ده برابر عشق جبران می کند بر در این خانه سائل ! ده برابر نذر کن مادرم را که خدا رحمت کند ، در کاظمین گفت : مادر ، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن ✍ .
Mohjat.NetMilad Emam Kazem 1402 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 1.6M
مشکل گشایم دلبری ابرو گشاده است در کاظمینش نوکری پر استفاده است تولیت صحن دل موسی ابن جعفر بعد از علی موسی الرضا دست جواد است قلب سلیم عاشق تسبیح دائم است عبد شکور سیره ی شُکرش مداوم است هر نعمتی مداوم و دائم سزد به حمد حمد ولای آل علی از مکارم است چون عاشق از بصیرت دین بی نیاز نیست بعد از غدیر بینش بسیار لازم است قدر غدیر گرچه شناسا نشد ولی قلب علی شناس به این قدر عالم است باب غدیر هادی دین است بی گمان راه غدیر جای قدم های کاظم است بعد از غدیر زود به دامان او بچسب کاظم همان علیست که تا .... عازم است نظم جهان به دست امام زمان هاست یعنی امام عصر بر این نظم ناظم است ما که بنای شیعه ی معصومه رایجیم لطف خداست نوکر باب الحوائجیم ما در پناه حضرت موسی ابن جعفریم واللهِ مورد نظر لطف داوریم تدبیر آن امام هُمام است اینکه ما از کودکی فدایی دین پیمبریم عشق علی و آل شده حک به جان ما دُردی کِشِ محبت زهرا و حیدریم عشق حسین عشق حسن عشق اهل بیت در جان ماست چونکه ز آیات کوثریم خیر کثیر نسل امامان شیعه اند ما هم امامزاده ی موسی ابن جعفریم امضای پای این شجرالنامچه علیست ماییم که ز ذُریه ی پاک مادریم با این حساب نقشه ی ایران به دست اوست شکر خدا به سایه ی سلطان کشوریم لطف ابوالرضاست که سلطان ما رضاست همسایه ی حریم امام مطهریم ما که به نام شیعه ی معصومه رایجیم لطف خداست نوکر باب الحوائجیم آرشیو ولادت 1402 .
سرود؛ زینت هفت‌آسمون.mp3
زمان: حجم: 4.45M
علیه‌السلام 🔹زینت هفت‌آسمون🔹 زینت هفت‌آسمونه مرقد هفتمین امام می‌شه دلم کبوترش می‌ره حرم با یه سلام دل عاشقم باز مسافره حرم آقام غرق زائره خوش به حال هر کس که اونجا مهمونه جود و کرمش بی‌نهایته که مرام آقام سخاوته کسی که بیاد بی‌نصیب نمی‌مونه به نور نگاهش اسیرم بدون نگاهش می‌میرم چی می‌شه که امسال از آقام برات زیارت بگیرم «دلمو احیا می‌کنی، یا باب‌الحوائج» گره‌هامو وا می‌کنی، یا باب‌الحوائج» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اربعینا که می‌رسن بعد زیارت حسین هر ساله ما راهی می‌شیم سمت دیار کاظمین آخه دیدن اون صحن و سرا می‌تونه که از دوش زائرا سنگینیِ این خستگی رو برداره می‌گه اینو هر کس که اومده حرم آقام مثل مشهده حرم پسر هم عطر پدر داره الهی نشیم کم‌سعادت جا نمونیم از این ضیافت به دعای آقام ان‌شاالله می‌شه نصیب ما زیارت «دلمو احیا می‌کنی، یا باب‌الحوائج» گره‌هامو وا می‌کنی، یا باب‌الحوائج» شاعر و نغمه‌پرداز: