.
#آزادی بودن یا نبودن
#بصیرتی
مات و مبهوت!! اگرچه خبرش کوتاه است
صحنهی جنگ چرا در دل دانشگاه است!!؟
صلح و آزادیِ شان پشت نقاب است فقط
و دموکراسیِ آنها که سراب است فقط
درس دانشکده ها تا دم آخر این است
ظلم تلخ است ولی حق طلبی شیرین است
چه شد امروز که میدان فلسطین آنجاست!؟
ای جهان، خط مقدم وسط آمریکاست...
با چه تفسیر کند معنی آزادی را!؟
آن که در خون و خطر ذبح کند شادی را
اینطرف اینهمه آزادیِ سرکوب شده
آنطرف ارتش پوشالیِ مغلوب شده
ظلم در غزه و تگزاس ندارد فرقی
عقل با غیرت و احساس ندارد فرقی
تن به تن با غم این حادثه رو در رویند
حق طلب ها وسط حادثه دانشجویند
در سکوتند ولی حنجرهی فریادند
در پی حق طلبی روی زمین افتادند
آی غزه، همه با اشک و غمت بیدارند
همه در سینهی خود حُب فلسطین دارند
ثمر واقعی خون شهیدان این بود
راه جمهوری اسلامی ایران این بود
تا که بیدار کند خواب همه دنیا را
بشکند هیبت پوشالی آمریکا را
#دانشگاه_های_آمریکا
#دانشگاه_کلمبیا
#احمد_ایرانی_نسب ✍
.
.
بمناسبت حملات وحشیانه اسرائیل چند خطی نثار شهدای #مدافع_حرم و مقاومت اضافه شد
#چهارپاره ای تقدیم به ماه پاره های شهید
کودکان در کلاس درس اند و
مرگ و وحشت دوباره مهمان است
خاک قدس است یا که کرببلا ؟
عید فطر است یا که قربان است؟
غرق در خون و خنده ای بر لب
دست و پا میزنند این طفلان
یک نفر پاسخی به ما بدهد
پس چرا ساکت اند نامردان؟
پس چرا ساکت اند نامردان؟
در هیاهویشان جوابی نیست
علتش هم که خوب معلوم است
چشم های شما که آبی نیست
ننگ بر مدعیان تو خالی
مانده اند در کنار یکدیگر
ننگ بر کسی که ساکت ماند
مرگ بر این حقوق ضد بشر
لحظه ی انتقام از دشمن
جزء شیرین ترین دقایق بود
مات و مبهوت و خار اگر گشته است
اثر وعده های صادق بود
خوشبحال مدافعان حرم
بی محابا مقاومت کردند
سرشان رفت و قولشان هرگز
از حرم ها محافظت کردند
هر دل عاشقی که میبینی
بسته با مقتدای خود عهدی
لحظه احتضار می گفتند
السلام علیک یا مهدی
عالم از ظلم و کینه پر شده است
سینه ها مملو از هزاران درد
ای پناه تمام مظلومان
منجی آخر الزمان برگرد
#حسین_فتحی ✍
#شهدا
.................
.
شک ندارم که شهیدان پسر فاطمهاند
و قیامت همگی دور و بر فاطمهاند
راه سردار شدن چیست؟ به بی سر شدن است
و معطر شدن لاله به پرپر شدن است
در بزنگاه دلش را به دل طوفان داد
شک ندارم به روی دامن مولا جان داد
تا در این روضه به تکلیف عمل کرد، نشست
و حسین بن علی را که بغل کرد نشست
#خانطومان
#اردیبهشت_مقاومت
#احمد_ایرانی_نسب ✍
.
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
قلب شکستهی تو به دنبال چاره نیست؟
آن روح خسته، منتظر یک اشاره نیست؟
فرمود رهبرم به تمام مُرَدَّدان
«در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست»
#احمد_ایرانی_نسب✍
.
.
#شهدای_خدمت
شب هجران تو آشفته کرده خواب دنیا را
و رأس ساعت اردیبهشت آورد یلدا را
خدا بر سینهی بی طاقت شب، صبر خواهد داد
مگر طاقت بیارد روضه های صبح فردا را
میان شعله بین عاشق و معشوق فرقی نیست
تو حس کردی بلای سوختن را، ما تماشا را
خبر این است، ابراهیم در راه گلستان سوخت
خبر این است، حس کرد عاقبت آغوش مولا را
به صفحه صفحهی سرخ مقاتل بارها دیدم
به آتش میکشد تقدیر، فرزندان زهرا را
برایت ابرها پیراهن مشکی به تن کردند
مگر در سایه بنشانند این تنهای تنها را
برای فاتحه خوانی، برای تسلیت، باران
کنارت میرساند قطره قطره دستِ دریا را
پر از بیتابی و اشک و غم و اندوه میگشتیم
میان کوه و جنگل را، میان دشت و صحرا را
چه کردی که تمام روضه ها را در تو میبینیم
عطش را، سوختن را، گم شدن را، ارباً اربا را
من از بیتابی قلب محبان تو فهمیدم
تو با خون خودت بیدار کردی غیرت ما را
#احمد_ایرانی_نسب
#شهید_آیت_الله_رئیسی
#شهید_جمهور
#احمد_ایرانی_نسب ✍
.
.
#شور #زمینه
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_زمینه
میون بازارم ، اونم چه بازاری
دلم برات تنگه ، خودت خبرداری
ندارم از هیچکس ، توقع یاری
چه بی وفا بودن ، خودت خبر داری
تو کوچه ها کردم ، ازت طرفداری
سنگ جوابم شد ، خودت خبر داری
نامه نوشتم آقا
ولی ازت شرمندم
رقیه تو می بینم
تا چشمامو می بندم
(میا غریب مادر)
خون سرم میشه ، تو کوچه ها جاری
بازار قصابا ، خودت خبرداری
آهنگرا دارن ، چه روز پر کاری
صحبته از جنگه ، خودت خبرداری
نبینم اون روز و ، سرت بشه قاری
رو نیزه ها آقا ، خودت خبر داری
نبینم اون روزی که
تنت تو گودال میره
کنار جسم پاکت
فاطمه از حال میره
(میا غریب مادر)
اگه بری زینب ، نداره غمخواری
دستاشو می بندن ، خودت خبرداری
دیگه نمی مونه ، برات علمداری
خیمه میشه غارت ، خودت خبر داری
دختر کوچیکت ، نداره گوشواری
غروب عاشورا ، خودت خبرداری
وقتی به روی نیزه
سر علمدار میشه
قسمت ناموس تو
کوچه و بازار میشه
میا غریب مادر
#احمد_ایرانی_نسب ✍
#حسین_خدادی ✍
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
.👇
.
#چهارپاره
#وداع_با_محرم
#امام_حسین علیه_السلام #امام_زمان عجل_الله_فرجه_الشریف
من این محرم در خدمت تو بودم
ممنونم آقا بهم اجازه دادی
هر چی تو نوکریت خودم رو خسته کردم
در عوضش بهم یه روح تازه دادی
"قَوِّ عَلی خدمتِکَ جوارِحی" مو
کنار دیگ نذری مستجاب کردی
برای اینکه آخرت بهشتی باشم
پای دیگت سوزوندیمو عذاب کردی
دست خودم نیست به خدا دیوونه میشم
تا میرسه به گوشم آوای محرم
ولی هنوزم که هنوزه خامه خامم
منو بپز با پخت و پز های محرم
نوکری خونتو با هیچ چی تو دنیا
عوض نمیکنم، فقط حسین و لاغیر
عمریه با تو عشق میکنم حسین جان
این عشقیه که تجریه نمیشه با غیر
من دور از حجت حق خرابه حالم
وقتی که اون نباشه خسته از زمونم
قسم به این اشک و عزاداری بگو که
محرمه آخره بی امام زمونم
تو روضه که چشامو بستم گریه کردم
چشاشو روی نوکرش نبسته مهدی
تو مجلسی که روضه به دلم نشسته
من میدونم اونجا پیشم نشسته مهدی
اون آفتابه پشت ابره، من به نورش
تو آفتاب محشرم سایه می گیرم
اربعینا میرم حرم به این امید که
ظهورشو تو راه مشایه می گیرم
#عبدالزهرا_هاشميان
٢٨محرم الحرام١٤٤٦
...................
.
#امام_حسین
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم
قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست
وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت ما را کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین
این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم
این اربعین زیارت ما را ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
#احمد_ایرانی_نسب✍
.
.
#جامانده
#اربعین
از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه
از کاروان جا ماندم اما از سپاهت نه
حالا که بین زائرانت نیستم ، آیا
بیرون شدم از سایه ی مهر و پناهت؟ نه
نوکر درِ این خانه باشد آبرو دارد
فرق است بین رو سفید و رو سیاهت؟ نه
نام مرا بنویس بین اربعینی ها
من دل به راهت دادم آقا پا به راهت نه
امسال نذر دخترت بودم که جاماندم
من با رقیه جان تو دارم شباهت! نه؟
ام ابیهای حسین ، ای وارث زهرا
اشک است سهم چشم های بی گناهت؟ نه
دندان شکسته ، گوش پاره ، چشم های تار
یک جای سالم مانده روی ، روی ماهت؟ نه
اشک تمام زائران کربلا هرگز
آیا برابر میشود با سوز آهت؟ نه
من مثل تو جا ماندم اما خوب میدانم
از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه
#احمد_ایرانی_نسب ✍
.
.
#اربعین
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
لطف تو هر طِیبی را عاقبت حُر می کند
رزق چشمم کربلا را دیدن است ، اما فراق
نان چشمان مرا هربار آجر می کند
یک سلام از پشت بام خانه دادم ، فطرست
جای خالی مرا در کربلا پُر می کند
در زیارت بُعد منزل نیست، پس هر عاشقی
پشت بام خانه را مرقد تصور می کند
آسمان روضه گرفت و ابر گریه میکند
رعد سینه می زند ، زهرا تشکر می کند
مهر تربت را که بوسیدم دلم آرام شد
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
#اربعین
#مناجات_سیدالشهداء
#احمد_ایرانی_نسب
.
.
#بصیرتی
گرچه احوال ما پریشان است
گرچه این لحظهها نفسگیرند
سروها بر زمین نمیفتند
نخل ها ایستاده میمیرند
"صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ" یعنی
این علم بر زمین نمیفتد
سر ما روی دار هم برود
از دل ما یقین نمیفتد
کشوری ایستاده بین غبار
کوچهها غرق بوی باروت است
گر شکستهست شاخهٔ زیتون
آنکه نشکستهاست بیروت است
خم به ابروی خود نیاوردیم
جمع ما نیز کم نخواهد شد
کوه را میکَند ولی هرگز
قامت عشق خم نخواهد شد
پرچم سرخ را به دست بگیر
همدل و هم عقیده و همراه
روی سربند سبز خود بنویس:
تا ابد زنده است حزب الله
باز هم فاطمیه نزدیک است
جنگ با شعله، جنگ تن به تن است
ارث مادر رسد به فرزندش
باز هم وقت بی هوا زدن است
#احمد_ایرانی_نسب ✍
#لبنان
#حزب_الله
#شهید_سید_حسن_نصرالله
.
.
#سفره_موسی_بن_جعفر
#شهادت_امام_کاظم (ع)
مادربزرگم خانهای از جنس باور داشت
آجر به آجر در دلش سوغات قمصر داشت
کنج حیاط کوچکش باغ بزرگی بود
گلدان به گلدان شعرهای روح پرور داشت
از بیت های بوستانش معرفت میریخت
بر شاخهی سبز گلستانش کبوتر داشت
بوی خوش گلهای قالی بس که میپیچید
چون بارگاهی بود که صحنی معطر داشت
حتی به جای پرده، پرچم دلبری میکرد
حتی به جای صندلی، آن خانه منبر داشت
آن خانهای که ابرها همسایهاش بودند
از هر طرف رفتم به سمت آسمان در داشت
از پنجره همدست باران میشدم هر بار
بال خیالم تا بلندای فلک پر داشت
قطعا ملائک استجابت را میآوردند
وقتی قنوت ناودان ها عطر کوثر داشت
مادربزرگ دائم الذکرم سحر تا شام
هر روز ختم چارقل را با سماور داشت
همسایه ها حاجت روای خانه اش بودند
روزی که نذر سفرهی موسی بن جعفر(ع) داشت
صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس میزد
قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت
میگفت آن مردی که دنیایی اسیرش بود
سجادهای در کنج زندانی محقر داشت
با اشکهایش پایه های عرش میلرزید
در سجدهی نیمه شب خود صبح محشر داشت
با یک اشاره خیر و شر را جابجا میکرد
آنقدر که بدکاره دست از کار خود برداشت
هرگز نباید سر به خاک حجره بگذارد
مردی که خاک مقدم او قیمت زر داشت
زنجیرها حتی دخیل دست او بودند
باب الحوائج با همه، لطفی برابر داشت
مادربزرگم گریه کرد و شانه اش لرزید
بغضی شکست و استکان از غم ترک برداشت
مولای مظلوم و غریب شیعیان در بند
ای کاش سلمان داشت و ای کاش قنبر داشت
آن روزهداری که طعام سفره اش غم بود
آن روضهداری که همیشه ذکر مادر داشت
بر شانهی شب پیکر خورشید را بردند
تقدیر روی شانههایش در و گوهر داشت
پای گریز روضه خوان تا کربلا میرفت
میگفت صد رحمت که مولا پیکرش سر داشت
از بوریا و نعل تازه زود رد میشد
از بس که در دل غیرت آل پیمبر داشت
صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس میزد
قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت
گفتم که آن خانه چنان صحنی معطر بود
باید بگویم چون حرم صحنی مطهر داشت
#احمد_ایرانی_نسب ✍
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
..............
﷽
#موسی_بن_جعفر
نیتی داری اگر سربسته در سر ، نذر کن
در بساطت هرچه شد با خود بیاور ، نذر کن
دست خالی پیش ارباب کرم رفتن خطاست
شاعری؟ باشد ، مداد و چند دفتر نذر کن
می روی مشهد دل از بند زمینی ها بکن
آسمانی باش ، گاهی هم کبوتر نذر کن
هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش
بعد هم یک سفره ی موسی بن جعفر نذر کن
ده برابر ده برابر عشق جبران می کند
بر در این خانه سائل ! ده برابر نذر کن
مادرم را که خدا رحمت کند ، در کاظمین
گفت : مادر ، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن
#محسن_ناصحی
............
💢 گفتیم در اوج بلا موسیبنجعفر 💢
از کودکی از سفرهاش حاجت گرفتیم
ما از دعای خیر او برکت گرفتیم
با یک نگاه او همه عزت گرفتیم
ناچیز بودیم و از او قیمت گرفتیم
گفتیم در اوج بلا موسیبنجعفر
حک شد به روی قلب ما موسیبنجعفر
ذکر عروج ماست یا باب الحوائج
گفتیم بین هر دعا باب الحوائج
بی ابتدا بی انتها باب الحوائج
در فضل و بخشش مقتدا باب الحوائج
روح کرامت را به زیر دینِ خود برد
عمری برای شیعیانش غصهها خورد
با نام زیبایش کرامت شد منور
رزقِ عوالم شد به دستانش مقدر
او آبرو بخشیده دنیا را سراسر
میراث دارِ غربتِ زهرا و حیدر
زندانی مظلومِ زندانهای هارون
همواره میبارد برایش چشم پر خون
در اوج سختی هم عبادت بوده کارش
یادِ رضا و فکرِ معصومه قرارش
تنها غل و زنجیر بوده در کنارش
آه از مصیبتها و دردِ بیشمارش
در بین زندان هم به زیر تازیانه
با یادِ زینب اشک او میشد روانه
در لحظهی آخر صدا زد مادرش را
بردند با چه احترامی پیکرش را
اما نبرده هیچ کس انگشترش را
چشمِ حرامی هم ندیده دخترش را
آه از شهیدی که غمش بیانتها بود
حتی دم آخر به فکر خیمه ها بود
#علی_گلچین_پور ✍
#مناجات_با_امام_کاظم علیه_السلام
#امام_کاظم_علیه_السلام
#شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
.
.
#سید_حسن_نصرالله
برای سید مقاومت🌱
گرچه احوال ما پریشان است
گرچه این لحظهها نفسگیرند
سروها بر زمین نمیفتند
نخل ها ایستاده میمیرند
"صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ" یعنی
این علم بر زمین نمیفتد
سر ما روی دار هم برود
از دل ما یقین نمیفتد
کشوری ایستاده بین غبار
کوچهها غرق بوی باروت است
گر شکستهست شاخهٔ زیتون
آنکه نشکستهاست بیروت است
خم به ابروی خود نیاوردیم
جمع ما نیز کم نخواهد شد
کوه را میکَند ولی هرگز
قامت عشق خم نخواهد شد
پرچم سرخ را به دست بگیر
همدل و هم عقیده و همراه
روی سربند سبز خود بنویس:
تا ابد زنده است حزب الله
#احمد_ایرانی_نسب ✍
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#نغمه_فدایی_مازندرانی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
.👇
.
#وفات_حضرت_خدیجه
#حضرت_خدیجه سلام الله علیها
#احمد_ایرانی_نسب✍
اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی
فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی
شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر
خدا میخواست بانو جان! تو زهرا آفرین باشی
زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم
یقیناً آمدی هم کُفو ختم المرسلین باشی
تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید
برای خاتمِ پیغمبر خاتم، نگین باشی
فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را
که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی
همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی
برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی
.